شناسه خبر : 4435 لینک کوتاه

تبعات چاه‌های غیرمجاز و آینده بحران آب در گفت‌وگو با عیسی کلانتری

بحرانی بدتر از حمله صدام به ایران

به گفته عیسی کلانتری سالانه از چاه‌های غیرمجاز کشور حدود ۱۷ میلیارد مترمکعب آب برداشت می‌شود که اگر همه این چاه‌ها هم مسدود شوند و میزان برداشت از چاه‌های مجاز هم هفت میلیارد مترمکعب کم شود، باز هم برای تعادل‌بخشی ظرف ۲۰ سال آینده باید شش میلیارد مترمکعب دیگر برداشت آب کاهش یابد تا ایران به حد مرز تعادل‌بخشی برداشت آب برسد.

دبیر کل خانه کشاورز این بار هم برآوردهای قابل توجهی از وضعیت مصرف آب و البته چاه‌های غیرمجاز کشور مطرح می‌کند. به گفته عیسی کلانتری سالانه از چاه‌های غیرمجاز کشور حدود 17 میلیارد مترمکعب آب برداشت می‌شود که اگر همه این چاه‌ها هم مسدود شوند و میزان برداشت از چاه‌های مجاز هم هفت میلیارد مترمکعب کم شود، باز هم برای تعادل‌بخشی ظرف 20 سال آینده باید شش میلیارد مترمکعب دیگر برداشت آب کاهش یابد تا ایران به حد مرز تعادل‌بخشی برداشت آب برسد. وزیر اسبق کشاورزی در ادامه به وضعیت حاد آب‌های استاتیک اشاره می‌کند که تاکنون به دلیل اضافه برداشت‌ها از منابع آبی تنها 65 میلیارد مترمکعب از آب‌های استاتیک شیرین و لب‌شور باقی مانده است و با توجه به اضافه برداشت سالانه 25 میلیارد مترمکعب در بهترین حالت تنها تا سه سال آینده ذخایر استاتیک در ایران وجود خواهد داشت.
طبق آخرین آمار اعلامی وزارت نیرو تعداد کل چاه‌های کشور بیش از 700 هزار حلقه چاه است که از این میزان 400 هزار دارای مجوز و 300 هزار بدون مجوز هستند. به نظر شما با توجه به منابع آبی موجود، نیاز کشور چند حلقه چاه است؟
ببینید میزان آب‌های تجدیدپذیر زیرزمینی کشور 33 میلیارد مترمکعب در سال است که ما سالانه 58 میلیارد مترمکعب برداشت می‌کنیم. یعنی سالانه 25 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت داریم.

در واقع طبق برآورد شما حدود نیمی از این چاه‌ها اضافه هستند؟
یعنی علاوه بر اینکه همه چاه‌های غیرمجاز اضافه هستند بخشی از چاه‌های مجاز هم باید محدود شوند. تا آنجا که من اطلاع دارم سالانه از چاه‌های غیرمجاز حدود 16، 17 میلیارد مترمکعب آب برداشت می‌کنند که اگر این چاه‌ها مسدود شوند و این میزان را از کل میزان برداشت آب کم کنیم، آن وقت 40 میلیارد مترمکعب میزان برداشت از چاه‌های مجاز می‌شود. اگر از این میزان آب‌های چاه‌های مجاز هم هفت میلیارد مترمکعب کم کنیم باز هم برای تعادل‌بخشی ظرف 20 سال آینده باید شش میلیارد مترمکعب دیگر نیز کم شود تا به رقم 27 میلیارد مترمکعب حد مرز تعادل‌بخشی برسیم. یعنی علاوه بر چاه‌های غیرمجاز چیزی در حدود 13 میلیارد مترمکعب از چاه‌های مجاز هم باید بخریم تا تعادل‌بخشی در 20 سال آینده صورت بگیرد. تعادل‌بخشی یعنی جبران منفی سال‌های گذشته‌ای که اضافه برداشت کردیم. با این حال اگر حتی سیاست‌های تعادل‌بخشی هم نداشته باشیم، اگر همه چاه‌های غیرمجاز را ببندیم باز باید هشت میلیارد مترمکعب از آب‌های مجاز خریداری کنیم و حقابه بدهیم تا به اندازه تجدیدپذیر برداشت کنیم. حال شما ذخایر استاتیک را فعلاً کنار بگذارید، در مقطع فعلی ما 25 میلیارد مترمکعب از چاه‌ها داریم اضافه برداشت می‌کنیم.

این میزان، رقم بیلان منفی می‌شود؟
این بیلان منفی می‌شود که از آب‌های استاتیک برمی‌داریم. در مورد حجم کلی برآوردی آب‌های استاتیک هم برآورد وزارت نیرو این است که به حدود 500 میلیارد مترمکعب می‌رسد. از این میزان نزدیک به 200 میلیارد مترمکعب آب‌های شیرین تا لب‌شور بوده که از آن 200 میلیارد مترمکعب تاکنون 135 میلیارد مترمکعب در سال‌های بیلان منفی برداشت کردیم و در مجموع 65 میلیارد مترمکعب از آب‌های استاتیک شیرین و لب‌شور مانده است.

آن وقت با توجه به اضافه برداشت سالانه 25 میلیارد مترمکعب در بهترین حالت تنها تا سه سال آینده ذخایر استاتیک خواهیم داشت؟
بله، بحث ما هم بر سر این است.

حال اگر این ذخایر استاتیک مانده نیز از بین برود، چه اتفاق‌هایی در زیر زمین رخ می‌دهد؟
در زیر زمین در بخش‌هایی آن مناطق خشک می‌شوند و در بخش‌های دیگر آب‌های کاملاً شور را خواهیم داشت. از آن 500 میلیارد مترمکعب آب‌های استاتیک معادل 300 میلیارد مترمکعب آب‌های شور هستند. اگر این روند سه، چهار سال طول بکشد و حتی آب‌های سطحی هم به آن اضافه شوند اصلاً تا 10 سال دیگر در این مملکت چیزی به نام آب‌های استاتیک باقی نمی‌ماند.

آن وقت اگر منابع آب‌های زیرزمینی ایران تمام و خشک شوند، چه اتفاقی برای مناطق مختلف رخ می‌دهد؟ می‌توانید فضایی از روزهای ایران بدون ذخایر استاتیک آبی ترسیم کنید؟
در آن شرایط اتمام منابع آبی در زیر زمین‌ها، دشت‌ها نشست پیدا می‌کنند. دشت‌ها که نشست پیدا کنند دیگر جایی برای ذخیره آب نخواهد ماند و حتی بعداً که بارندگی در کشور به جای 200 میلی‌متر به دو هزار میلی‌متر هم که برسد چیزی در زیر زمین باقی نمی‌ماند. چرا که محلی برای ذخیره آب وجود ندارد و همه این آب‌های ناشی از بارندگی در سطح زمین باقی می‌مانند و همه این آب‌های مانده بر سطح زمین مثل آب‌های موجود در کویر تبخیر می‌شود. پس از آن، نمک‌ها روی زمین می‌مانند و زمین‌ها شور می‌شوند.

با این گفته‌های شما و برآورد سه، چهار‌ساله یا حداکثر 10‌ساله اتمام منابع زیرزمینی به نظر می‌رسد رسیدن به این دوران چندان هم دور نیست.
بله، اگر همین‌طوری برداشت کنیم این دوران نزدیک است.

آیا در مقطع فعلی برای احیای این منابع زیرزمینی راهکاری وجود دارد؟
راهکار این است که باید سیاست‌های تعادل‌بخشی را سریعاً انجام دهیم. اول باید این 25 میلیارد مترمکعب برداشت اضافی در سال را اصلاح کنیم. در واقع نباید این میزان آب برداشت شود که برای تحقق این هدف اگر همه چاه‌های غیرمجاز هم به فرض محال تعطیل شوند، باید هشت میلیارد مترمکعب از آب چاه‌های مجاز خریداری شود تا به مرز 33 میلیارد مترمکعب برسیم. سیاست تعادل‌بخشی را هم که بخواهیم لحاظ کنیم با توجه به اینکه 10 یا 20‌ساله می‌خواهیم به این تعادل برسیم باید به ترتیب 13 یا 5 /6 میلیارد مترمکعب از برداشت آب چاه‌های مجاز را در سال کم کنیم.

درباره خرید حقابه از صاحبان چاه‌های مجاز توضیح می‌دهید که دولت چطور می‌تواند جلوی برداشت از آب‌های چاه‌های مجاز را بگیرد؟
ببینید زمین حقابه مثل حق شماست. مالکیت آن با کشاورز است. آن کسی که چاه مجاز دارد مالکیت آن را عهده‌دار است. مانند اینکه شما خودرو دارید یا ساختمانی در اختیار شماست یا اینکه صاحب مغازه‌ای هستید یا یخچالی دارید که آن وقت برای خرید آن باید پول آب آن را هم بدهید.

آیا در موضوع چاه‌های آب مجاز مساله مالکیت این آب‌ها که سرمایه کشور هستند، متفاوت نیست؟
چون مالکیت این چاه‌ها با افراد است اختیار آب آنها هم با آنهاست. اگر هم شما بخواهید پس بگیرید، برای پس گرفتن‌اش باید معادل قیمت روز را پرداخت کنید. حال فرض کنید مثلاً قرار است شما هشت میلیارد مترمکعب آب در سال از این چاه‌های مجاز بخرید آن وقت چقدر باید هزینه کنید؟ هشت میلیارد مترمکعب آب معادل حدود 250 هزار مترمکعب در ثانیه می‌شود که اگر 250 هزار لیتر فرضاً 40 میلیون تومان هم هزینه داشته باشد مجموع اعتبار این اقدام چیزی حدود 10 هزار میلیارد تومان در سال می‌شود. یعنی شما باید 10 هزار میلیارد تومان بابت حقابه پرداخت کنید که دیگر آن فرد مالک چاه مجاز حق برداشت نداشته باشد و اگر اضافه برداشت کرد آن وقت به صورت غیرمجاز دست به چنین اقدامی زده است.

درباره آن چاه‌های غیرمجاز چطور؛ با این چاه‌ها چه می‌توان کرد؟
باید مدیریت‌های کارآمد بیایند و به این وضعیت سامان دهند. مدیریت‌های کارآمد نبودند که این اتفاق‌ها افتاده است. چاه غیرمجاز غیرقانونی است.

فکر می‌کنید اشتباهات سیاستگذار چقدر در وقوع این بحران چاه‌های آب غیرمجاز تاثیر داشته است؟
تمام این مسائل به دلیل مدیریت آب در کشور در 35 تا 40 سال گذشته بوده است. اصلاً از سال 1361 بیلان منفی ما تقریباً صفر بود.

یعنی آن موقع مشکلی در بخش آب و بحران منابع آب‌های زیرزمینی نداشتیم؟
نه، مشکلی نداشتیم. در هشت سال دولت مهندس موسوی کل آب‌های برداشت‌شده غیرمجاز ما دو میلیارد مترمکعب بود. یعنی سالانه 250 میلیون مترمکعب آب‌هایی به صورت غیرمجاز برداشت می‌شد. در کل دوران دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی این میزان به 11 میلیارد مترمکعب رسید. در دوران اصلاحات هم این اضافه برداشت‌ها به 32 میلیارد مترمکعب رسید. در دوران دولت آقای احمدی‌نژاد این رقم 75 میلیارد مترمکعب شد. پس ما حتی تا سال 68 تقریباً به میزان ناچیزی غیر‌مجاز برداشت می‌کردیم. اما این اتفاق‌های مساله‌ساز از سال 1368 به بعد شروع شد. برداشت‌های غیرمجاز هم کم‌کم خیلی شدید شد. در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد این میزان برداشت‌های غیرمجاز به اوج خودش رسید و 75 میلیارد مترمکعب شد. 75 میلیارد مترمکعب بیلان منفی یعنی تقریباً در هشت سال دوران فعالیت دولت‌ نهم و دهم سالانه متوسط 5 /9 میلیارد مترمکعب برداشت شد که سال آخرش نزدیک به 18 میلیارد مترمکعب بود. با این حال الان سیاست وزارت نیرو، تعادل‌بخشی است. ولی تعادل‌بخشی آنقدر کند است که پاسخ خشک شدن را نخواهد داد.
سالانه هزاران کشاورز هندی به علت اینکه نمی‌توانند زندگی کنند، خودکشی می‌کنند. یا اوگالالا در آمریکا شامل ایالت‌هایی مانند کلرادو، نبراسکا، کانزاس، داکوتای شمالی و جنوبی و تگزاس، اینها هم آب‌های زیرزمینی خود را مصرف کرده‌اند و اکنون دیگر تقریباً کشاورزی آنها محدود شده است.


دولت چه میزان سرمایه می‌تواند صرف کند تا این زمین‌ها و منابع آبی احیا شوند؟
دیگر در خیلی مناطق زمین احیا نمی‌شود. یعنی مناطقی که نشست کرده دیگر زمین احیا نخواهد شد.

به جز نشست زمین، دیگر ممکن است چه اتفاقی رخ دهد؟
ببینید اولش این است که زمین نشست می‌کند. دوم، آب‌های شور وارد سرزمین می‌شود. در واقع از زیر زمین به روی زمین می‌آید و خاک‌ها را شور می‌کند. پس از آن به مرحله آب شور که برسد آن وقت دیگر خاک شور هم روی زمین می‌آید. در آن شرایط تولید گیاه به سرعت و به شدت پایین می‌آید. خیلی از گیاهان می‌خشکند. خیلی از گیاهان در آن خاک‌ها دیگر قدرت رشد نخواهند داشت. الان مثلاً چاه‌های منطقه کرمان وضعیتی پیدا کرده‌اند که در برخی از آنها باغات خشک شده‌اند. بیش از 90 هزار هکتار باغات را از بین می‌برند و الان دیگر آب نمی‌دهند. این اتفاقات همه با هم دارد می‌افتد. یعنی مصیبت‌ و بزرگ‌ترین آن هم از بین بردن ذخایر محل نگهداری آب‌های زیرزمینی است. بعد از نشست سطح زمین، شل شدن خاک و انباشته شدن نمک در سطح حوزه ریشه، عاقبت باید شاهد از بین رفتن حاصل‌خیزی باشیم. از بین رفتن خیلی از محصولات در آن شوری چشم‌انداز ماست. در این شرایط شما به محصولات پایین‌تری می‌رسید که نمی‌توانند مقاومت کنند. همه اینها یعنی بدبختی، همه اینها یعنی برهم زدن اکولوژی، همه اینها یعنی از بین بردن مواد ژنتیکی، گیاهی و حتی میکروبی در خاک‌هایی که خیلی شور می‌شوند. اینها مانند زنجیر به هم پیوسته‌اند.

آیا کشوری وجود دارد که پیش‌بینی کنید ایران هم مانند آن کشور شود؟
بله، کشورهایی هستند که ایران ممکن است مثل آنها شود. مثلاً در بخشی از پاکستان یا در بخش‌هایی از عربستان که دیگر در آن بخش‌ها گندمی کشت نمی‌کنند. مثلاً عربستان زمانی 5 /4 میلیون تن گندم تولید می‌کرد. اما آب‌های فسیلی خود را برداشت و شور کرد و این آب‌ها تمام شدند و به نوعی همه سرمایه‌گذاری‌هایش از بین رفت. به همین دلیل اکنون آن میزان 5 /4 میلیون تن تولید گندم به 700، 800 هزار تن گندم رسیده است. یعنی میلیاردها دلار در بخش کشاورزی از بین رفت. بخشی از سواحل مدیترانه مانند لیبی و مصر هم وضعیت مشابهی دارند. حالا مصر یک رودخانه نیل دارد اما لیبی که هیچ آبی ندارد. در آفریقا هم وضعیت همین طور است. یا در هندوستان اکنون بخش‌هایی از آب‌های زیرزمینی از بین رفته است. سالانه هزاران کشاورز هندی به علت اینکه نمی‌توانند زندگی کنند، خودکشی می‌کنند. یا اوگالالا در آمریکا شامل ایالت‌هایی مانند کلرادو، نبراسکا، کانزاس، داکوتای شمالی و جنوبی و تگزاس، اینها هم آب‌های زیرزمینی خود را مصرف کرده‌اند و اکنون دیگر تقریباً کشاورزی آنها محدود شده است.

با این پیش‌بینی شما ما در سال‌های آینده کشاورزی مانند گذشته و حتی وضعیت فعلی نخواهیم داشت؟
بله، اصلاً شکی در آن نیست.

یعنی سطح تولید ما پایین می‌آید و میزان وابستگی ما افزایش پیدا می‌کند؟
شک نکنید. از سوی دیگر جنگ آب بین مناطق به وجود خواهد آمد؛ بین استان‌ها، بین همسایه‌ها، بین شهرستان‌ها، بین رودخانه‌هایی که از چند استان عبور می‌کند و علاوه بر آن، مشکلات فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی به وجود می‌آید.

سال‌هاست شما را به عنوان یکی از متولیان بخش کشاورزی می‌شناسند. فکر می‌کنید در این شرایط بحران کم‌آبی، با کشاورزی چه باید کرد؟
برای حوزه کشاورزی باید حوزه آب تصمیم بگیرد. کشاورزی بعد از حوزه آب است. اول باید برای مساله آب تعیین تکلیف کنند که چقدر باید آب بدهند. بیشتر از آن هم نباید بدهند. یعنی آن هم تصمیم محافظه‌کارانه نیست، تصمیم قطعی باید بگیرند. الان کشور به این مفهوم رسیده است. ما باید به جای مصرف 95 یا 96 میلیارد مترمکعب آب در سال با 50 تا 55 میلیارد مترمکعب آب، نیازهای خود را تامین کنیم. کشور باید برنامه‌ریزی کند. در حال حاضر 58 میلیارد مترمکعب از آب‌های زیرزمینی و حدود 35 تا 40 میلیارد مترمکعب از آب‌های سطحی برداشت می‌کنیم که باید 20 میلیارد مترمکعب آب‌های سطحی را به محیط زیست بدهند و در محل آب‌های استحصالی علاوه بر سهم محیط زیست هشت میلیارد مترمکعب به شرب و بهداشت و برای توسعه صنعت در 10 سال آتی حدود پنج تا هفت میلیارد مترمکعب به صنعت و حدود 35 تا 37 میلیارد مترمکعب به کشاورزی می‌رسد.

در حال حاضر میزان مصرف بخش کشاورزی چقدر است؟
طبق آمار وزارت نیرو 88 میلیارد مترمکعب که در واقع باید حدود 50 میلیارد مترمکعب کم شود. به هرحال باید کشاورزی را با این مساله تطبیق داد. هر اتفاقی می‌خواهد بیفتد، بیفتد. آنها فرع قضایاست. اصل قضیه این است که نگذاریم کشور بمیرد. آن مسائل دیگر حاکمیت را دولت‌ها باید تصمیم بگیرند. مساله اصلی این است که کشور را نخشکانیم. ببینید کشور باید یک تصمیم بزرگ بگیرد. تصمیم مصلحتی بگیرند، کشور می‌میرد.

البته مثلاً در مورد چاه‌های غیرمجاز خود شما هم اشاره کردید که محال است.
نه، محال نیست. حاکمیت تصمیم بگیرد می‌تواند. وقتی آقای احمدی‌نژاد در فیروزکوه می‌گوید اصلاً منطقه ممنوعه یعنی چی؟ هر کسی در هر جا که دلش خواست چاه بزند معلوم است که یکباره بیلان منفی حدود چهار میلیارد مترمکعب به 10 میلیارد مترمکعب می‌رسد.

بله، اما حتی قبل از دوران فعالیت دولت سابق این وضعیت وجود داشت.
بله، اما میزان آن چهار میلیارد مترمکعب بود که در دولت احمدی‌نژاد این میزان از چهار میلیارد مترمکعب به 10 میلیارد مترمکعب رسیده است. که باید در نظر بگیریم که بیلان تجدید‌پذیری آب‌های زیرزمینی در آن زمان یعنی اوایل دهه 80 معادل 40 میلیارد متر مکعب بوده و الان حدود 33 میلیارد متر مکعب شده است. اگر آن وضعیت ادامه پیدا می‌کرد، ممکن بود با چهار میلیارد مترمکعب بیلان منفی در آن دوران گذشته 20 سال دیگر به وضعیت فعلی می‌رسیدیم. ولی اکنون دیگر به مردن نزدیک شده‌ایم.

به نظر شما علت برخورد نکردن با این چاه‌ها چیست؟ آیا سیاستگذار ملاحظه کرده یا اینکه امتیازهای خاصی مطرح بوده است؟
وقتی که سیاستگذاران مسائل توسعه پایدار را درک نمی‌کنند، یا اینکه تشخیص نمی‌دهند برداشت اضافی یعنی چه، معلوم است که چنین اتفاق‌هایی رخ می‌دهد. شاید اثراتش اول کم باشد، اما بعدها خود را نشان می‌دهد. مثلاً در زمان دوران فعالیت دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی خیلی اثرات این اتفاق ملموس نبود اما بعدها خود را نشان داد. آن زمان سالی مثلاً دو میلیارد مترمکعب در مقابل مثلاً 47 میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر زیرزمینی چیزی نبود. وقتی سیاست‌های توسعه پایدار را لحاظ نمی‌کنند و سیاست‌های توسعه پایدار را تحفه غرب بدانند این اتفاقات می‌افتد.

اخیراً شما نسبت به مهاجرت ایرانی‌ها به دلیل بحران آب هشدار داده بودید. فکر می‌کنید این روند آغاز شده یا اینکه تا چند سال دیگر شروع می‌شود؟
این پدیده همین الان اتفاق افتاده و آغاز شده است. شما جنگ اصفهان را ببینید؛ همین دعوای اصفهان با یزد یا اصفهان با خوزستان بر سر آب. شرق اصفهان الان خشکیده است. کشاورزی آن تعطیل شده است. مردم مجبور به مهاجرت شده‌اند. جنوب تهران هم همین‌طور. ورامین را ببینید، نشست‌های دو‌متری اتفاق افتاده است. آب‌ها دارند تمام می‌شوند. همدان را در نظر بگیرید یا کرمان، خراسان رضوی، یزد، آذربایجان شرقی یا خود حوزه دریاچه ارومیه، شیراز و بندرعباس را ببینید، این موارد در همه جا اتفاق افتاده است. یعنی وارد مصیبت شده‌ایم. باید یک دولت و حاکمیت قدرتمند، قدرت خودش را مثل زمان جنگ نشان بدهد. یک مساله عادی نیست که تصمیم عادی بگیرند. یک مساله فوق بحران است. مانند حمله صدام به ایران است. یک چنین تصمیمی باید بگیرند. هیچ فرقی نمی‌کند. بدتر از حمله صدام به ایران است.

آیا در وقوع بحران آب در کشور ما به دلیل منابع زیرزمینی مشترک کشور دیگری دخیل نبوده است؟
نه، ما خودمان مقصر هستیم. هرچند ما آب‌های سطحی مشترک در بعضی مناطق مشترک مانند عراق، آذربایجان و افغانستان داریم اما منابع آب‌های زیرزمینی مشترک نداریم یا اینکه خیلی کم هستند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها