تاریخ انتشار:
واکاوی تبعات اقتصادی و اجتماعی خشکسالی
تَهِ چاه
دشتهای ترکخورده، درختهای خشکیده، حیوانات مُرده از تشنگی، رودخانههایی که بخش بزرگی از بسترشان از آب تهی شده، حتی دریاچههای در حال مرگ و زمینهای قابل کِشتی که فروریختهاند دیگر تصاویرسازیهای هولناک داستانی یا بخشهایی از کابوسهای شبانه نیستند، پارههایی از واقعیت آوارشده بر سر ساکنان زمیناند که به مثابه عاقبت عمل به سراغ ما آمدهاند.
دشتهای ترکخورده، درختهای خشکیده، حیوانات مُرده از تشنگی، رودخانههایی که بخش بزرگی از بسترشان از آب تهی شده، حتی دریاچههای در حال مرگ و زمینهای قابل کِشتی که فروریختهاند دیگر تصاویرسازیهای هولناک داستانی یا بخشهایی از کابوسهای شبانه نیستند، پارههایی از واقعیت آوارشده بر سر ساکنان زمیناند که به مثابه عاقبت عمل به سراغ ما آمدهاند؛ در بعضی مناطق با شدت کمتر و با روندی آرام و در بعضی دیگر با شدت و خشونت بیشتر.
آمارها و برآوردها نشان میدهند که در حال حاضر 300 هزار حلقه چاه فاقد مجوز قانونی بهرهبرداری وجود دارند که از طریق آنها، سالانه 17 میلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی و البته ذخایر استاتیک آب بهرهبرداری میشود. این برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی به نشست دشتها و از بین رفتن حاصلخیزی خاکهای مرغوب کشاورزی منتهی میشود. برداشت آب از طریق چاههای مجاز و غیرمجاز چندین دهه است که در ایران انجام میشود، اما با خشکسالیهای پیدرپی، هرچه میگذرد خالی شدن سفرههای زیرزمینی بر اثر برداشت بیرویه از چاههای آب، بیشتر رخ ترسناکش را به نمایش درمیآورد.
البته تبعات بحران آب و خشکسالی به ایجاد مناظر غمانگیز ویرانی طبیعت، خالی شدن سفرههای زیرزمینی و نشست دشتها محدود نمیشود. نبود آب کافی و نابودیِ خاکِ مناسب آینده بخش کشاورزی کشور را با چه مشکلاتی مواجه میکند؟ کشاورزان به نامساعد شدن روزافزون شرایط کشت چه واکنشهایی نشان میدهند؟ با کاهش احتمالی محصولات کشاورزی باید منتظر چه تبعاتی بر اقتصاد کشور و وضعیت مواد غذایی باشیم؟ این مساله چه اثراتی بر امنیت غذایی دارد؟ بخش تجارت و واردات و صادرات کشور در آینده به کدام سمت حرکت میکند؟ به طور کلی خشکسالی و بحران آب چه اثراتی بر اقتصاد کشور دارد و ایران تا چه زمانی درگیر این بحران خواهد بود؟
برای برونرفت از این وضعیت بحرانی یا دست کم کاستن از شدت این بحران چه راهکارهایی وجود دارد؟ حال که گفته میشود چاههای غیرمجاز سهم بسیار مهمی در وخیم شدن بحران آبی کشور دارند، آیا در صورتی که تصمیم مدیران و سیاستگذاران کشور بر تعطیلی چاههای غیرمجاز باشد، اجرایی کردن این تصمیم امکانپذیر است یا مقاومتهای مردمی همانند برخی دورههای دیگر مانع عملی شدن این تصمیم میشود؟ آیا تنها با بستن این چاهها میتوان به حل برخی مشکلات امیدوار بود؟ اساساً چرا این تعداد چاه غیرمجاز پیشتر بسته نشده و حتی در دورههای مختلف بسیاری از چاههای غیرمجاز به جای بسته شدن، مجوز قانونی و تکلیفی گرفتهاند و در عمل، حفر چاه غیرمجاز به جای مجازات، با تشویق دولتها مواجه شده است؟ پرسش دیگر این است که خشکسالی و بحران آب علاوه بر تبعات اقتصادی، در عرصه اجتماعی چه عواقبی را در پی دارد؟ آیا ممکن است آن طور که عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی، اظهار کرده، کاهش ندادن استحصال آب در نهایت تعداد قابل توجهی از مردم را به ترک کشور وادارد؟ اساساً آیا در جوامع امروزی امکان مهاجرت گسترده و نوعی کوچ دستهجمعی از سرزمینی به سرزمینهای دیگر عملی است؟
مهاجرت از روستا به شهر که سالهاست در ایران در جریان است، با وجود بحران آب به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟ آیا باید با بحرانی شدن وضعیت آب منتظر مهاجرت از شهرها و مناطق کمآبتر به سایر نقاط کشور باشیم؟ هر کدام از این مهاجرتها چه تبعاتی در پی دارند؟ اعتراضهای اجتماعی درباره مسائل آب و نزاعهای مردم بر سر آب چه رنگی به خود میگیرند؟ آیا همانطور که عامل اجتماعی در میان عوامل ایجادکننده بحران آب سهم داشته، در غلبه بر شرایط بحرانی هم میتوان از عوامل اجتماعی بهره گرفت؟
دیدگاه تان را بنویسید