تاریخ انتشار:
آیا کشاورزی ایران راه نجات دارد؟
حق توسعه نداریم
«منطقی است اگر کشاورزان کار را رها کنند و کارگری دیگران را بکنند!» این جملهای است که چندی پیش یکی از کارشناسان حوزه اقتصاد کشاورزی در توصیف وضعیت نابسامان کشاورزان ایرانی مطرح کرده بود.
«منطقی است اگر کشاورزان کار را رها کنند و کارگری دیگران را بکنند!»
این جملهای است که چندی پیش یکی از کارشناسان حوزه اقتصاد کشاورزی در توصیف وضعیت نابسامان کشاورزان ایرانی مطرح کرده بود.
نازل بودن قیمت محصولات کشاورزی در ایران معمولاً مهمترین دلیلی عنوان میشود که به موجب آن کار سخت کشاورزی برای کشاورزان توجیهی ندارد و در بسیاری از مواقع مجبورشان میکند که دست از کار شسته و با روستا خداحافظی کنند و به آغوش شهرهای صنعتی برای عهدهدار شدن شغلهای اقشار فرودست جامعه پناه ببرند. نازل بودن قیمت محصولات کشاورزی در ایران نیز دلایل مختلفی دارد. در حالی که هزینههای تمامشده برای تولید محصولات کشاورزی با توجه به سنتی بودن شیوههای کشت و برداشت آنها بالاست، به دلیل وجود خریدار انحصاری در بازار محصولات کشاورزی و تعیین قیمت تضمینی برای این محصولات از سوی دولت؛ کشاورزان نمیتوانند محصولات خود را در بازارهای بینالمللی و حتی در پارهای از موارد در بازار داخلی با قیمت مناسب بهفروش برسانند.
به قول غلامرضا کشاورزی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه صنعتی شریف تا زمانی که دولت فقط درصدد تامین غذای ارزان برای مردم رایدهنده خود است و به دنبال این سیاست نیز دست به کنترل قیمت زده و اقدام به واردات انواع محصولات کشاورزی از کشورهای مختلف میکند و اجازه نمیدهد که کشاورزان بتوانند محصولات خود را با قیمت جهانی محصولات کشاورزی بفروشند، کشاورزی در ایران رشد نخواهد کرد.
این کارشناس حوزه اقتصاد کشاورزی تاکید میکند که با توجه به شرایط موجود اگر اکنون ما با آمار 17درصدی بهرهبرداری از زمینهای قابل کشت روبهرو هستیم، نشاندهنده این است که هنوز روستاییان ما میتوانند از نیروی کار رایگان اعضای خانواده خود و نیز از زمین زارعی شخصی خود استفاده کنند. اگر هزینههای فعالیتهای کشاورزی از این وضعیت پنهان به آشکار تبدیل شود، احتمالاً بخشی از کشاورزان کار خود را رها کنند و خود مصرفکننده محصولات کشاورزی شوند. در واقع میتوان نتیجهگیری کرد که ادامه این سیاستگذاریها از جانب دولت منجر به آن خواهد شد که کشاورزی در ایران ضعیف و ضعیفتر شود.
واگذاری قیمت تضمینی به بورس کالا امیدبخش بود
به نظر میرسد دولت در صدد انجام اقداماتی برای بهبود وضعیت قیمت انواع محصولات کشاورزی است.
همچنان که چندی پیش اقدام به واگذاری تعیین قیمت تضمینی محصولات کشاورزی به بورس کالا کرد. اقدامی که با استقبال کشاورزان روبهرو میشد. چون کشاورزان پیشتر اغلب از قیمت تضمینی تعیینشده برای محصولات کشاورزی گله میکردند و معتقد بودند این قیمتها بهگونهای تعیین میشده که حتی به اندازه هزینه تمامشده محصول کشاورزی هم نمیرسید ولی با مطرح شدن واگذاری تعیین قیمت تضمینی به بورس کالا این امیدواری به وجود آمد که در تعیین قیمت تضمینی رقابت ایجاد شده و با توجه به موضوعاتی مانند کیفیت و کمیت محصول قیمت آن تعیین شود.
گرچه از زمان اجرای واگذاری تعیین قیمت تضمینی به بورس کار، حاصل کار چندان موفقیتآمیز نبوده است و کشاورزان از پرداخت نشدن مابهالتفاوت وعده دادهشده از سوی دولت گله میکنند ولی به نظر میرسد که از نظر آنها، این اقدام چشمانداز روشنی دارد و در آینده وضعیت قیمتهای محصولات کشاورزی بهتر خواهد شد.
کشاورزی در سایه آب و تکنولوژی
با این همه رونق یا نابودی کشاورزی در ایران، فقط به بحث بازار یا دخالت و عدم دخالت دولت در تولید و توزیع محصولات کشاورزی مربوط نیست.
بهزعم کارشناسان بهطورکلی آینده کشاورزی در ایران تحت تاثیر دو عنصر کلیدی آب و تکنولوژی قرار گرفته است.
به این ترتیب که قرار گرفتن ایران در گروه کشورهایی که با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند و البته آنچه از آن به عنوان «مدیریت نامناسب منابع آبی»، یاد میشود، منجر به آن شده که بسیاری از کارشناسان نسبت به آینده کشاورزی در ایران بدبین باشند، و حتی بعضی از متخصصان این حوزه مانند حامد قدوسی؛ استادیار اقتصاد مالی انستیتو فناوری استیونس و پژوهشگر انرژی تا جایی پیش روند که در مباحث مربوط به کشاورزی در ایران این سوال را مطرح کنند که آیا برای کشوری مثل ایران، داشتن بخش کشاورزی به این ابعاد بهینه است یا خیر؟
به نظر میرسد که کمبود آب، معضل دیرینه ایرانیان بیش از هر عامل دیگری کشاورزی ایران را تحتالشعاع قرار داده و منجر به آن شده که بسیاری از کارشناسان با نگرانی به پیشبینی آینده کشاورزی در ایران بپردازند.
جغرافیای ناسازگار
جغرافیای کلی ایران چندان سازگار با کشاورزی نیست. همچنان که حدود ۸۰ درصد از خاک ایران در مناطق خشک و نیمهخشک واقع شده است که برای کشت محصول مناسب نیست.
از سوی دیگر به گفته «گری لوئیس»، نماینده برنامه عمران سازمان ملل متحد، اگر فرسایش خاک را به عنوان یک شاخص مناسب از تخریب سرزمین مدنظر قرار دهیم، با توجه به فرسایش خاک ۱۵ تن در هکتار خاک ایران؛ میزان فرسایش خاک در ایران سه برابر میزان فرسایش خاک در دنیاست.
از سوی دیگر وضعیت بارندگی در ایران نیز تعریفی ندارد؛ میزان بارندگی در کل استانهای ایران، به طور میانگین یکسوم میزان بارندگی در دنیاست و البته میزان تبخیر در ایران نیز سه برابر متوسط دنیاست. از سوی دیگر آمارها نشان دادهاند که تقریباً 25 درصد بارشها در دشتها و 75 درصد در مناطق کوهستانی و مرتفع اتفاق میافتند. همان 25درصدی که در دشتها اتفاق میافتد نیز اغلب در زمانهایی به وقوع میپیوندد که به آن آب نیازی نیست و شاید 25 تا 30 درصد آن در زمانی که واقعاً نیاز به بارش است، اتفاق میافتد.
در کنار این عوامل اگر، افزایش دمای دودرصدی در کشور ما را که شامل حال کل خاورمیانه شده است در نظر بگیریم، میبینیم که وضعیت اقلیمی ایران در آینده به کشاورزی لبخند نمیزند.
مصرفبحرانزا
علاوه بر نامساعدی شرایط اقلیمی، مصرف آب در ایران نیز غیرعادی است. بررسیها نشان داده است که 120 میلیارد مترمکعب؛ میزان آب شیرین تجدیدپذیر بوم ایران در سال است و بنا بر آمار وزارت نیرو میزان مصرف آب در ایران بیش از 100 میلیارد مترمکعب آب در سال برآورد شده است و در واقع ما سالانه بیشتر از 83 درصد آب شیرین تجدیدپذیر کشور خود را مصرف میکنیم.
این مصرف 83درصدی در حالی اتفاق میافتد که حد بحرانی مصرف آب در دنیا، 60 درصد است و ایران برای اینکه بتواند از وضعیت بحرانی خارج شود، باید میزان مصرف آبهای شیرین تجدیدپذیرش را 28 میلیارد مترمکعب کاهش دهد و در واقع میزان مصرف سالانهاش از 100 میلیارد مترمکعب به 72 میلیارد مترمکعب برسد.
کشاورزی آب را میخورد
از سوی دیگر باید در نظر گرفت که بیش از 90 درصد مصرف آب در ایران؛ توسط بخش کشاورزی انجام میشود. این در حالی است که میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی ایران نیز 70 درصد اعلام شده است.
تکنولوژی راه نجات است؟
در کنار آب، که ما با تحلیل منابع آن روبهرو هستیم؛ بحث پیشرفت تکنولوژی مطرح است که به نظر میرسد کورسوهای امیدی را در چشمانداز تاریک کمآبی در ایران ایجاد کرده است. استفاده از دانش و تکنولوژی نوین در کشاورزی منجر به آن میشود که علاوه بر امکان بهرهوری بالاتر از زمینهای کشاورزی، بتوانیم از منابع آب نیز استفاده بهتری بکنیم.
مرتضی تهامیپور در این زمینه میگوید: در بحث پیشبینی وضعیت آینده کشاورزی، باید به اثر تکنولوژی هم توجه کرد. رشد تکنولوژی خیلی سریع اتفاق افتاده است و شاید در افقی که میگوییم بحران آب اتفاق میافتد، تکنولوژی بتواند منابع جدیدی را پیدا کند، آب را در همین وضعیت موجود ذخیره کند و شیوههای استفاده از آن را تغییر دهد.
به نظر میرسد در سالهای اخیر نیز کشاورزی ایران از آثار پیشرفت تکنولوژی بیبهره نمانده است. چندی پیش مجتبی شادلو، رئیس هیات مدیره اتحادیه باغداران؛ از رشد 50درصدی تولید غلات در ایران طی سالهای اخیر خبر داده و بهبود وضعیت کشت غلات در ایران را مرهون امکانات ایجادشده در سالهای اخیر در زمینه آبیاری میداند و میگوید: ایجاد امکاناتی برای آبیاری نوین مانند آبیاری قطرهای برای غلاتی مانند جو، گندم و ذرت منجر به آن شده است که تولید این محصولات، رشد چشمگیری داشته باشند در حالی که در گذشته آبیاری غلات به صورت بارانی انجام شده و علاوه بر تاثیرپذیری مستقیم از تاثیرات میزان بارش باران، شوری آب باران نیز به تولید غلات لطمه وارد میکرده است.
همچنین نتایج بررسیهای میزان کشت برنج در مناطق شمالی ایران نشان داده است که امسال بهرغم اجرای برنامههای وزارت جهاد کشاورزی مبنی بر ایجاد محدودیت برای کشت محصولات آببر که به موجب آن کشت برنج در استانهای کمآبی مانند فارس و اصفهان محدود شده است ولی به دلیل ایجاد تغییرات آگاهانه در شیوه کشت ما شاهد افزایش تولید 450 هزار تنی در استانهای شمالی کشور هستیم. در این زمینه فرامرز علینیا، رئیس موسسه تحقیقات برنج اظهار کرده است: اکنون چند سال است که به دلیل مدیریت مناسب کشت؛ افزایش بهرهوری صورت گرفته و ما اگر در حدود یک دهه قبل؛ برداشت سه هزار تن برنج در هکتار را تجربه میکردیم اکنون به طور میانگین برداشت برنج از زمین به چهار هزار تن رسیده است و ما کشاورزان نمونهای هم داریم که با یاری گرفتن از رهنمودهای موسسه تحقیقات برنج درباره نحوه کود دادن، فاصلههای کاشت، زمان کاشت و... کشت خود را در مواقعی به شش هزار تن در هکتار هم رساندهاند.
به هر حال، وضعیت آینده کشاورزی در ایران گنگ مینماید. با این حال باید در نظر گرفت، که همه مشکلات بخش کشاورزی اعم از بحران آب، مشکل قیمتها، فرسایش خاک و... بیش از هر چیزی به مدیریت عوامل انسانی بستگی دارد.
امید برای کشاورزی پایدار
در این زمینه، عنایتالله بیابانی، قائممقام خانه کشاورز ایران، درباره آینده کشاورزی در ایران با تاکید بر اینکه ما با بحران آب روبهرو هستیم و به همین دلیل حق توسعه نداریم ولی میتوانیم با مدیریت صحیح به سمت کشاورزی پایدار پیش برویم، اظهار کرد: آینده کشاورزی در ایران قطعاً با بحران آب روبهروست و به دلیل وجود این بحران ما حق توسعه کشاورزی را نداریم. ولی عقیده داریم که با برنامههایی مانند بالا بردن دانش کشاورزان، سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، به کار بستن تکنولوژی مجهز و استفاده از خاک و آب برای بهرهوری بیشتر، میتوانیم کشاورزی ایران را پایدار نگه داریم.
در نظر داشته باشیم که کشاورزی زمانی میتواند دوام داشته باشد که آب و خاک مناسب وجود داشته باشد و با استفاده از تکنولوژی مناسب ریزش محصولات به دو درصد برسد. همچنین از نتیجه تحقیقات انجام شده درباره استفاده از بذرهای مناسب، همانگونه که در دنیا رایج است بهره گرفته شود و کشاورزان از سمها و کودهای کمضرر برای تولید غذای سالم و افزایش بهرهوری استفاده کنند. از سوی دیگر باید برای قیمتهای تولیدات ما به نحوی برنامهریزی شود که تولیدات ما با نرخ بینالمللی آب منطبق باشد.
او با اشاره به حساسیتهای ایجاد شده در سالهای اخیر برای کشاورزان در مصرف آب، بیان کرد: به موجب این حساسیتهای ایجاد شده باید تولیدات کشاورزی خود را با توجه به موضوع آمایش سرزمین و استفاده بهینه از آب با نرخ بینالمللی آن، انتخاب کنند طوری که قیمت بینالمللی تولیدات کشاورزی، با قیمت بینالمللی آب بخواند وگرنه به منافع ملی ضرر وارد میشود.
همچنان که اگر هندوانه تولید کنیم و آن را به کشورهای دیگر صادر کنیم جز زیان ملی چیزی برایمان نمیماند.
ظاهراً به نظر میرسد محصولات کشاورزی خود را صادر کردهایم ولی باید ببینیم به چه قیمتی این صادرات انجام میشود؟ وقتی قیمت آب، دو برابر قیمت هندوانه است این منطقی و عقلایی نیست که محصول هندوانه خود را به دیگر کشورها صادر کنیم.
بنابراین زمانی در صادرات محصولات کشاورزی موفق هستیم که غذای سالم تولید کرده باشیم و قیمت محصول ما با نرخ برابر آب همخوانی داشته و در بازار جهانی رقابتپذیر باشد.
باید بررسی کنیم که آیا ما در سیاستگذاری تولید و صادرات محصولات کشاورزی با توجه به قیمت جهانی آب، موفق بودهایم یا خیر. از نظر من جواب این سوال خیر است.
متاسفانه فرهنگ سنتی ما هنوز ما را وادار به تفکر نکرده است که به این نتیجه برسیم که اگر آب کشور ما خشک شود، زندگی ما نیز خشکیده است.
کشاورزان باید در نظر بگیرند که اگر آب را مصرف کنیم تا حدی که به جایی برسیم که منابع آبی از بین بروند، دیگر کشاورزی هم وجود نخواهد داشت.
این موضوع به این معنی نیست که کشاورزی در معرض تهدید قرار گیرد. بلکه به این معنی است که باید برای کشاورزی طوری برنامهریزی شود که به کشاورزی پایدار برسیم و بر اساس اعتقاد به پایداری کشاورزی، اهمیت خاک و آب تشخیص داده شود و بعد برای چارهجویی اقدام شود.
چاره این است که باید از کشت محصولات آببر فاصله بگیریم و محصولات کشاورزی جایگزین که آب کمتری مصرف میکنند به جای محصولات کشاورزی آببر کشت شوند.
متاسفانه در بازدیدی که اخیراً از گلخانههای اصفهان داشتیم متوجه شدیم در بسیاری از مناطق اصفهان، برنج کشت شده است. در حالی که برنج جزو محصولاتی است که طبق استانداردهای بینالمللی نباید آن را در مناطقی کشت کرد که از آب چاه، بهرهبرداری میشود.
بسیاری از این چاهها که برنج اصفهانی از آن تغذیه میکند از سرچشمه خشکیده زایندهرود، در زمانی که آب آن آزاد میشود بهره میگیرد و این موضوع به دلیل بیتوجهی به اهمیت آب و به آگاهی نرسیدن بخشی از کشاورزان رخ میدهد.
باید به جای برنج در این مناطق محصولات کشاورزی جایگزین کشت شود، که آببر نیستند و در عوض کشت برنج فقط در شمال کشور انجام شود که از نزولات آسمانی بهره زیادی میبرند.
در این زمینه باید دولت اقدام کرده و دستورالعملهای صریحی برای انتخاب کشت بهتر داده شود و کشت جایگزین فرهنگسازی شود تا ما بتوانیم جلوی کشت محصولات آببر در مناطق کمآب را بگیریم.
خانه کشاورز اکنون در سمینارها و کنگرهها توانسته است با حضور کارشناسان و متخصصان امر، در راستای حفظ منابع آبی اقدامات موثری انجام دهد.
یکی از این اقدامات، آشنا کردن کشاورزان با کشت جایگزین و فرهنگسازی در این زمینه است. همچنان که در استان کرمان به جای بخشی از مزارع پسته، محصولات جایگزین کشت شده است.
در این زمینه باید صدا و سیما، خبرگزاریها و برنامههای رادیویی نیز تلاش کرده و با طرح مباحث علمی در راستای فرهنگسازی اقدام کنند که کشاورزان ما رو به کشت نوعی از محصولات کشاورزی بیاورند که هم از نظر اقتصادی با صرفه باشد و هم منافع ملی را متضرر نکند.
او با تاکید بر اینکه ما در تعیین قیمتهای محصولات کشاورزی با نابسامانی روبهرو هستیم، اظهار کرد: ما در بازار محصولات کشاورزی با مشکل عدم ثبات بازار روبهرو هستیم. علاوه بر این نقش واسطهها در بازار محصولات کشاورزی بسیار پررنگ است. هم اکنون مابهالتفاوت قیمت محصولات کشاورزی در دست تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، نزدیک به سه هزار تومان است، چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ چرا نباید تولیدکننده، محصولش را با قیمت مناسبی ارزشگذاری کرده و مستقیماً به بازاری عرضه کند که مصرفکننده به آن دسترسی دارد؟
سازمان شهرداری باید سازمان میادین را تقویت کند تا میادین بتوانند به صورت گستردهای فعالیت کنند. در چنین شرایطی میتوان با گرانفروشیها مقابله کرد.
مردم نیز باید به سمت خرید از میادین پیش روند که واحدهایی در قالب حاجیارزونی و... محصولات کشاورزی را با قیمت گران به دستشان ندهند. به این شکل میشود اصلاحات ساختاری انجام داد. به نظرم یکی از اقداماتی که باید دولت انجام دهد، تعیین سوبسیدهای مناسب برای کمک به تولیدکننده است. به این صورت میشود هزینههای تولید را جبران کرد و محصولات را با قیمتهای مناسب در اختیار عرضهکننده قرار داد.
بیابانی با بیان اینکه متاسفانه کشاورزی ما در 10 سال گذشته در شاخههای مختلف تحقیقات، تکنولوژی و سرمایهگذاری زیانهای زیادی دیده است بر لزوم سرمایهگذاری در بخش کشاورزی تاکید کرد و گفت: زمانی که ما برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی بهترین شرایط را داشتیم، سرمایهگذاری نکردیم و این موضوع باعث ضعف کشاورزی در ایران شد. اکنون نیز دولت باید اقدام به سرمایهگذاری در این بخش کند تا بتواند به نحوی کشاورزی را سرپا نگه دارد؛ اگر بودجهای برای سرمایهگذاری و اعطای وامهای بلندمدت بدهد، باعث حفظ جایگاه کشاورزی و بالا رفتن سود این بخش خواهد شد. ولی متاسفانه این اقدامات هنوز انجام نشده و ما همچنان در بخش کشاورزی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید