تاریخ انتشار:
رئیس ایمیدرو معادن ایران را در سال ۱۳۹۴ با حضور پررنگ خصولتیها پیشبینی کرد
راه نرفته توسعه معادن
در معادن ایران سالی که گذشت از افتتاح زرشوران و کارخانه ایرانی سیمان در ونزوئلا تا بهره مالکانه و کمبود سنگآهن و زغال رصد شد. اکتشافات معدنی در کشور تاکنون سطحی بوده و ذخایر بسیاری هنوز به مرحله استخراج نرسیده است.
سالی که گذشت برنامهای 10ساله برای آینده صنعت فولاد تدوین شد. اما طی مطالعاتی که برای این طرح آیندهنگر انجام شده کمبود سنگآهن طی روند تولید احساس شده که صاحبنظران این عرصه معتقدند اکتشافات گسترده در نقاط معدنخیز کشور میتواند این وضعیت بحرانی را تغییر دهد. آیا معادن ایران توانایی تامین خوراک افزایش ظرفیت تولید فولاد را تا 10 سال آینده دارند یا اینکه این احتمال وجود دارد که به واردکننده بزرگ سنگآهن تبدیل شویم؟
از آنجا که عملیات اکتشافی گستردهای در ایران صورت نگرفته، در این موضوع تردید دارم و از آنجا که ما با فناوریهای قدیمی تاکنون معدنکاری کردهایم و سیستمهای ماهوارهای و تکنولوژی بالایی صرف استخراج و اکتشاف معادن نکردهایم، استنباط شخصی من این است که این عدد برای افزایش ظرفیت تولید درست نیست. تنها در هفت درصد مساحت کشور معادل 100 هزار کیلومتر کار اکتشاف معدن صورت گرفته است و اقدامات اکتشافی کاملی هنوز برای بقیه کشور به طور کامل انجام نشده است. به همین دلیل فکر میکنم اگر اکتشافات معادن کشور به صورت دقیق و کامل انجام شود، مطمئناً نهتنها در زمینه معدن سنگآهن بلکه در معادن مس، طلا، روی و غیره هم به ذخایر جدیدی دست پیدا خواهیم کرد. با همین اقدامات اکتشافی که از اواخر سال 92 در معادن شروع کردیم، به کمک سازمان زمینشناسی عملیات اجرایی و فیزیکی اولیه 12 هزار کیلومترمربع سنگان را انجام دادهایم. حتی امسال نزدیک به هشت میلیارد تومان برای آن اقدامات هزینه کردیم و نتیجه گزارشها پیشبینیهایمان را به این سمت برده که حداقل یک معدن بزرگ دیگر در آنجا کشف خواهیم کرد و شاید به خاطر همین موضوع احتمال اینکه در سالهای آینده
واردکننده سنگآهن شویم حداقل تا سال 1404 کمی رنگ میبازد و از این بابت که کشور ما منابع غنی زیاد دارد، نگران نیستم.
اما طی این سالها ایران به نوعی از معادن سنگآهن شرق کشور غفلت کرده است و نتوانسته با افغانستان برای استخراج و بهرهبرداری از معادن این منطقه به تفاهم لازم برسد. فعالان معدنی افغانستان معتقد هستند ایران در قرارداد خود با این کشور صادقانه عمل نمیکند. چقدر موافق این موضوع هستید؟
همانطور که مستحضر هستید در ششماهه آخر دولت رئیسجمهور سابق افغانستان، این کشور قراردادهای معدنی خود را متوقف کرد. حتی تعدادی از کشورها مانند چین و هند هم که در معادن افغانستان فعال بودند و قرار بود معادن بزرگی را در اختیار خود بگیرند، نتوانستند کارشان را در این کشور عملیاتی کنند. ایران هم تاکنون در حوزه معدن با افغانها همکاری وسیعی انجام داده است. اما اخیراً بر اساس واکاویهایی که از ابعاد همکاری با این کشور از سوی وزارت خارجه داشتهایم، آخرین خبرها حاکی از آن است که دولت جدید افغانستان بهتازگی وزرای خود را معین کرده و امیدواریم بتوانیم بعد از ملاقاتهای آقای روحانی و رئیسجمهور افغانستان گشایشهایی در این حوزه داشته باشیم. خوشبختانه طی 10، 15 سال گذشته منابع معدنی غنی افغانستان توسط آمریکا و انگلیس کامل شناسایی شده است. در این اقدامات مشخص شده این کشور حدود هزار میلیارد دلار منابع قطعی معدنی دارد که یکی از منابع اصلی آن منطقه سنگآهن است. مخصوصاً منطقه سنگان افغانستان که در بازدید از آن معادن گفته شده، بسیاری از آنها روباز و بسیار وسیع هستند. ما معتقدیم با افغانستان میتوانیم همکاری بسیار خوبی داشته
باشیم و از آنجا که ذخایر معدنی آن منطقه چنین مزیتی را به وجود آورده میتوان کارخانههای کنسانتره و گندله وسیعی در آن منطقه احداث کرد و بعد این محصولات را از افغانستان به ایران برای تامین خوراک فولادسازی آورد. پیشبینی میشود در آیندهای نزدیک همکاری معدنی ایران و افغانستان بیشتر از گذشته باشد.
افغانستان برای ایران یک کشور همسایه و نزدیک محسوب میشود. با وجود این نزدیکی اخیراً هند و چین در مناطق معدنی افغانستان بسیار ورود پیدا کردند و فعالان معدنی معتقدند به نوعی این دو کشور جای ایران را در معادن این کشور گرفتهاند.
ببینید هند و چین به کشورهای بسیاری رفتهاند. اخیراً که برای افتتاح کارخانه سیمان به ونزوئلا رفته بودیم متوجه شدیم فعالیتهای معدنی بسیاری در این کشور صورت گرفته و مشاهده کردیم اقدامات زمینشناسی متعددی توسط کشورهای خارجی دیگر در معادن آنجا صورت گرفته است. این مساله مصداق این است که ایران درختی را قرار بوده با سرمایهگذاری خود بارور کند و ثمره آن را برداشت کند اما محصول این درخت به کام کشور دیگری تمام شده است. چراکه دولت ونزوئلا هم نسبت به همکاری معدنی با ایران علاقهمند بوده و قصد داشته برخی از معادن طلا، اکسید و آلومینیوم را در اختیار ایرانیها بگذارد. اما طی پیگیریهایی که از سازمان زمینشناسی ونزوئلا داشتهام گفتند به دلیل اینکه در آن منطقه سرمایهگذاریای انجام ندادهایم، آن معادن را در اختیار فعالان معدنی کشور دیگری گذاشتهاند. حتی خود من از معاون صنایع و معادن این کشور علت را پرسیدم، معلوم شد چینیها از غیبت ما استفاده و در آن معادن سرمایهگذاری کردهاند. البته هند در این سرمایهگذاریها از چین پیشی گرفته است. امیدوارم برای ایران هم در سال آینده اتفاقات معدنی خوبی بیفتد و همکاریهای بیشتری با
کشورهای خارجی دیگر داشته باشیم. اصلاً این سیاست دولت است که در کشورهای دوست و همسایه سرمایهگذاری کند. حمایتهای سیاسی در زمینه همکاریهای ایران با کشورهای معدنی دیگر بسیار موثر و شرایط امروز معادن ایران نیازمند چنین حمایتهایی است.
«سنگآهنیها ذخایر واقعیشان را اعلام نمیکنند»؛ این نگاه دولتیها به فعالان بخش خصوصی معادن سنگآهن است. چرا سنگآهنیهای ایران باید چنین ترس روانی برای اعلام ذخایر واقعی خود داشته باشند؟ آیا نگرانی آنها بابت اینکه میزان ذخایر واقعی خود را اعلام کنند و مجبور شوند پروانه معدنی از آنها گرفته شود، منطقی است؟ در این شرایط برنامهریزی برای صنعت فولاد چه میشود؟
در این باره معتقدیم حوزه معادن وزارت صنعت و معدن تجارت از نظر ساختاری با ایمیدرو باید بازتعریف شود. ایمیدرو در یک زمانی به عنوان سازمان توسعهای برای معادن در زمینه سرمایهگذاریهای حوزه معادن و صنایع معدنی جایگزین وزارت معادن و فلزات شد. منابع آن را هم سازمان خصوصیسازی در سالهای 92 و 93 آگهی زد و فروخت. اما شخصاً از نحوه فروش اموال ایمیدرو گلهمند هستم. چنین کاری را در شأن دولت نمیدانستم اما بالاخره اتفاقی است که افتاده و هنوز هم در جریان است. در واقع از منظر اقتصادی چنین واگذاری را نمیپسندم و معتقدم در شأن دولت نیست اموال ایمیدرو را اینگونه واگذار کند. در این نوع واگذاریها ممکن است اموال ایمیدرو به دست نااهلان بیفتد و طرحهای ایمیدرو توسعه نیابند. به هر حال سازمان ایمیدرو الان دیگر تبدیل به سازمانی شده که از نظر منابع تهی شده است. متاسفانه ما تلاش کردیم از صندوق توسعه ملی وام ارزی بگیریم که با این موضوع متاسفانه مجلس موافقت نکرد. چراکه میگویند نمیخواهیم دولت در توسعه طرحهای معدنی حضور داشته باشد و بخش خصوصی باید در این توسعه نقش داشته باشد. در صورتی که کشورهای آمریکا و ژاپن هم سازمان توسعه معادن
دارند. شاید دیگر نوبت خصوصیهاست که در معادن حضور پررنگتری داشته باشند. به هر حال امیدواریم در برنامه ششم توجه لازم به حوزه معادن و صنایع معدنی صورت بگیرد.
شنیده شده که اماراتیها در معادن ایران قصد سرمایهگذاری دارند. اما تجربه نشان داده عربها بیشتر سرمایهگذار هستند تا اکتشافکننده. چقدر احتمال دارد سال آینده اماراتیها به معادن ایران ورود پیدا کنند؟
ببینید فعلاً ورود اماراتیها در حد صحبت است و هنوز جدی نشده است. اما من فکر میکنم عربها مثل روسها نیستند و قصد فقط سرمایهگذاری است. آنها مهارت اکتشافات معدنی ندارند. البته من جدی شدن سرمایهگذاری اماراتیها را بعید میدانم زیرا در مذاکرات با آنها متوجه شدیم بیشتر قصد دارند در حوزه فولاد و سنگآهن ورود پیدا کنند چرا که افت قیمت سنگآهن در بازارهای جهانی و افزایش قیمت تمامشده فولاد آنها را از سرمایهگذاری در ایران منصرف کرده است.
کاهش قیمت سنگآهن در بازار جهانی معادن ایران را هم تحت تاثیر قرار داده است. استرالیا به معادن خود 50 درصد در حقوق دولتی تخفیف داد تا فعالان معدنی کشورش با استخراج و صادرات سنگآهن بازار چین را از آن خود کنند. از آنجا که مقصد بسیاری از سنگآهن ایران سالانه به چین بود، آیا قبول دارید ایران در این زمینه هوشمندانه عمل نکرد و عمده بازار صادراتیاش را از دست داد؟
قبول دارم. ما همیشه نسبت به حمایت از واحدهای صنعتی و معدنیمان مقداری دیر تصمیم میگیریم. برای اینکه شما الان در حوزه فولاد هم میبینید که دامپینگ چین شروع شده و ما هنوز درگیر بوروکراسی تعرفهگذاری هستیم که این رقم چقدر باید باشد. تا زمانی که بوروکراسی بر سیستم مقرراتگذاری دولت حاکم است، مشکل حل نمیشود.
سال 93 نسبت به سال گذشته چقدر اکتشافات معادن ایران به توسعه نزدیک شد؟ عملکرد ایمیدرو را در سالی که گذشت چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه یک عقبماندگی تاریخی در حوزه معادن داریم که این عقبماندگی به سالهای گذشته برمیگردد. شاید این عقبماندگی ریشه در دهههای قبل ایران دارد زیرا همیشه اقتصاد نفتی و وابستگی به درآمدهای معدنی اجازه نداده اکتشافات معدنی توسعه یابد. از این جهت بخشهای اقتصادی کشور آنگونه که باید به این حوزه توجه کنند، توجه نکردند. از سویی گاهی وقتها اقتصاددانان حرفشان شنیده نمیشود و نگاهشان به معادن مورد توجه قرار نمیگیرد. ما در سال 93 فقط در حوزه سنگان 12 هزار کیلومترمربع به اندازه هشت میلیارد اکتشافات انجام دادهایم. از ژئوفیزیک هوایی تا فعالیتهای معدنی بسیار دیگری در خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد و شرق اصفهان شروع کردیم و برای سال 94 برنامهریزی کردهایم در آذربایجان شرقی، کردستان و زنجان این عملیات را آغاز کنیم و وزارتخانه با اینکه ما در این پهنههای معدنی فعالیت داشته باشیم، موافقت کرده است. متاسفانه در ششماهه دوم سال 93 وقفهای در واگذاری این پهنهها به دلیل عدم استقبال بخش خصوصی اتفاق افتاد و وزارت صنعت بهرغم اینکه تصمیم گرفته بود پهنهها را آگهی کند شش ماه بعد از تصمیم خود به دلیل تمایل
نشان ندادن خصوصیها کوتاه آمد. سال گذشته صد هزار متر عملیات حفاری انجام دادیم که این رقم نسبت به سالهای قبل یک رکورد است. برنامه ما این است که این عدد در سال 94 بیشتر شود و ژئوفیزیک هوایی در عملیات اکتشافی افزایش یابد. به همین دلیل قراردادی با سازمان زمینشناسی منعقد کردهایم که آنها هم عملیات ژئوفیزیک هوایی را در برخی قسمتها شروع خواهند کرد. پیشبینی ما این است که نهایتاً تا دو سال آینده به یکی دو معدن بزرگ دیگر دست یابیم.
نقش کنسرسیومهای فروش مواد معدنی را چقدر برای تنظیم بازارهای صادراتی و ارزآوری موثر میدانید؟
شخصاً معتقدم همیشه اجماع و اشتراک منطقیترین تصمیمها را میسازد. ایجاد کنسرسیومهای معدنی قطعاً در شرایط بههمریختگی بازارهای جهانی لازم است. اگر بخواهیم فعالیتمان توجیه اقتصادی داشته باشد باید تجمیع صورت بگیرد و معتقدم نه فقط برای کنسرسیوم بلکه هر جا بخش خصوصی تجمیع ایجاد کند و کاری را پیش ببرد، موفقیتآمیز است. ما هم در ایمیدرو تمام همکاریها و جلساتمان با انجمنهای مختلف برقرار است و تفاهمنامههای خوبی هم امضا کردیم. از سویی تلاش وزارتخانه هم این است که با تعرفه حجم واردات را کنترل کند تا در زمینههایی که توان تولید وجود دارد به کشورهای دیگر امتیاز داده نشود.
سالی که گذشت هشدارهایی هم نسبت به کمبود زغال سنگ داده شد. اما موضوع مهمی که این روزها معادن زغالسنگ با آن مواجه است، ضعف در مهارت استخراج است که از نسل قدیم فوت کوزهگری به نسل جدید به خوبی منتقل نشده است. در حال حاضر افرادی که در این عرصه کهنهکار بودهاند به سن بازنشستگی رسیدهاند یا دیگر در قید حیات نیستند. از سویی نیروی انسانی فعلیمان انگیزهای برای کار در معدن و استخراج زغال از دل زمین ندارد. با توجه به اینها چقدر احتمال میدهید با کمبودی مواجه نشویم؟
ببینید خوشبختانه معادن ایران ذخایر بسیار خوبی دارد و به نظرم این ذخایر میتواند کشور ما را تا 200 سال آینده بیمه کند. با توجه به اینکه زغالسنگ در دنیا دو مصرف اساسی دارد، مصرف حرارتی با وجود نفت در ایران جواب نداده است. در حالی که قرار بوده یک نیروگاه حرارتی زغالسنگ در طبس ایجاد شود و وزارت نیرو بستر آن را فراهم کند، اما 10، 15 سال است که ساخت این نیروگاه به اتمام نرسیده است. حالا شاید دلیل آن این بوده که برای دولتها این کار در اولویت نبوده یا بودجهای برایش کنار گذاشته نشده است. در صورتی که ما در حوزه طبس میزان معتنابهی زغالسنگ حرارتی داریم و معادنی که هنوز عملیات آنها انجام نشده است. البته ذخایر زغالسنگ ایران محدود است و به نظر میرسد در این حوزه باید سرمایهگذاری بیشتری انجام شود. سال گذشته در ایمیدرو اقداماتی در این راستا انجام دادیم و برای چند معدن زغالسنگ آگهی مزایده گذاشتیم که خوشبختانه چند شرکت هم برنده شدند. ضمن اینکه تلاش کردیم بهرهوری در حوزه زغالسنگ ارتقا پیدا کند. حتی زغالسنگ البرز مرکزی (زیرآب) را فعال کردیم و سال 94 زغالشویی این واحد معدنی راهاندازی خواهد شد. از طرفی عملیات
بهرهبرداری معدن بزرگ کردآباد را امسال انجام دادیم. همچنین قرار شده طرح جامع زغالسنگ در سال 93 مانند طرح جامع فولاد که تدوین شد با مشارکت یک شرکت ایرانی، لهستانی و انگلیسی تدوین شود و طی یک سال آینده این شرکتها گزارشهایی را به دست ما برسانند که از آنها در معادن زغالسنگمان بهرهمند شویم. اما آنچه در این زمینه حائز اهمیت است، میزان توجهی است که باید بخش خصوصی به معادن زغالسنگ داشته باشد. چون فعالان این حوزه از قیمت تمامشده تولید خود رضایت ندارند و نمیتوانند با درآمد حاصل از فروش خود تجهیزات ایمنی معادن را ارتقا دهند.
چقدر این احتمال وجود دارد که کارخانه سیمان دیگری با دانش ایرانی در کشورهای خارجی احداث کنیم؟
در حوزه سیمان تکنولوژیمان طوری است که میتوانیم در کشورهای مختلف کارخانههایی راهاندازی کنیم. اخیراً آقای نعمتزاده به آفریقا و دو سه کشور دیگر رفتهاند و تفاهمنامههایی در این زمینه امضا کردهاند که امیدواریم هر چه زودتر عملیاتی شود. در حوزه فولاد، سنگآهن، روی و آلومینیوم با قزاقها در حال مذاکره جدی هستیم که اگر عملیاتی شود نتایج خوبی دارد. همچنین به سرمایهگذاری هندیها در زمینه فولاد اعلام همکاری کردهایم و قرار است فعالیت آنها در داخل کشور کلید بخورد.
قزاقها کمی در قراردادهایشان با ایران بدقول نیستند؟
بیشتر از کمی. اما امیدوارم این بار خوب عمل کنند.
وضعیت معادن ایران را در سال 94 چگونه پیشبینی میکنید؟
به عقیده من از نیمه دوم سال 94 مشکلات معادن تشدید میشود زیرا ما پروژههای متعددی را باید شروع کنیم و اگر بخواهم با صراحت بگویم، هنوز پروژههای بزرگ ملی توسط بخش خصوصی شروع نشده است و نمیتوان به دلیل کمبود مالی ایمیدرو تمام پروژهها را در اختیار گرفت بلکه تنها پروژهها و واحدهایی به چرخه اقتصادی میپیوندند که با سرمایه خصولتیها راهاندازی شود. با وجود این مساله نهایتاً مشخص نیست بزرگ شدن خصولتیها در معادن ایران به نفع منافع ملی کشور در بلندمدت خواهد بود یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید