گفتوگو با فربد زاوه درباره استهلاک خودروهای داخلی
استهلاک تحریمی
خودرو پراستهلاک، خودرویی است که میزان خرابی آن در قیاس با میانگین سایر رقبا زیادتر باشد و مشتری را بیش از حد و عرف جهان، راهی تعمیرگاه کند. این خودروها در واقع عمر پایینی در قطعه(در اثر کارکرد) دارند و قطعات آنها زودتر از معمول مستهلک میشود.
خودروسازی ایران در حالی نزدیک به نیمقرن تجربه را با خود یدک میکشد که در حال حاضر محصولاتی نسبتاً کمکیفیت و دارای استهلاک بالا را به تولید میرساند. منظور از استهلاک این است که مشتریان به دلیل خرابی زودهنگام و مکرر قطعات، هرچند وقت یک بار راهی تعمیرگاهها میشوند و این موضوع هزینه و دردسر زیادی را برای آنها ایجاد کرده است. در باب اینکه چرا خودروهای داخلی دارای استهلاک بالایی هستند، نظرات مختلفی وجود دارد و در این بین، فربد زاوه کارشناس خودرو کشور معتقد است منشأ اول این ماجرا، طراحی قطعه و منشأ دوم کیفیت تولید است. به گفته این کارشناس، از لحاظ طراحی، خودروهای داخلی قدیمی هستند و قدیمی بودن این محصولات تاثیر زیادی در استهلاک بالای آنها نسبت به سایر محصولات روز دارد.
مشتریان ایرانی همواره نسبت به سطح کیفی خودروهای تولید و استهلاک بالای آنها گله دارند و در مقام مقایسه، محصولات خارجی را بسیار برتر میدانند. از دید شما، خودروهای ایرانی در کل از چه سطح کیفی در مقایسه با استانداردهای جهانی برخوردار هستند؟
خودروهای تولید داخل به جز تعداد محدودی انواع مونتاژی (خودروهایی که تحت برند شرکتهای خارجی در کشور به تولید میرسند)، از کیفیت بسیار نازلی برخوردار هستند. سطح کیفیت خودروهای ساخت داخل، خصوصاً انواعی که عمق ساخت داخل بالایی دارند، در قیاس با محصولات روز سازندگان بینالمللی در سطح قابل قبول و قابل رقابت نیست. خرابی مکرر در قطعاتی که اصولاً عمری در حد 100 هزار کیلومتر دارند، در چند هزار کیلومتر اول، به تکرار دیده میشود. این موضوع را در حال حاضر خود خودروسازان نیز قبول دارند، به نحوی که حتی مدیریت ارشد ایرانخودرو اذعان داشته که کیفیت محصولات در حد مناسبی نیست. وی به مشتریان خود قول داده کیفیت را تا سطحی ارتقا دهد که در 10 هزار کیلومتر اول نیاز به مراجعه به تعمیرگاه نباشد. عکسالعمل یک مدیر ارشد صنعت خودرو کشور نشان میدهد وضعیت کیفی محصولات تولیدی در
این صنعت بسیار پایین است. خرابیهایی که در قطعات خودروهای داخلی به چشم میآید، بعضاً به گونهای است که امکان فنی برای تعمیر آنها نیز وجود ندارد. در واقع برخی از خودروهای تولیدی در داخل، تا انتهای عمر خود با مشکلات عدیده فنی مواجه هستند. از این منظر میتوان گفت خودروهای ساخت داخل بعضاً بیکیفیت و در نتیجه پراستهلاک هستند.
آیا در دنیا اصلاً استانداردی برای بررسی استهلاک خودروها وجود دارد؟ منظورم این است که میتوان یک شاخص مقبول و پذیرفتهشده را برای این موضوع (استهلاک) در نظر گرفت؟
لازم است در ابتدا یک تعریف مشخصی از استهلاک و کیفیت و رابطه بین این دو ارائه کنیم. کیفیت خودرو عمدتاً دقت در مونتاژ، عملکرد صحیح عملگرها در کنار مولفههایی مانند لذت رانندگی، آسایش خودرو و مفاهیم این چنینی تعریف میشود، هر چند البته طول عمر قطعات هم موضوع مهمی در تعریف کیفیت خودرو است. اما استهلاک مستقیماً به سرعت خرابی قطعات در طول عمر اطلاق میشود. معمولاً خودرو پراستهلاک، خودرویی است که سرعت خرابی قطعات آن در گذر زمان زیاد بوده و این خرابیها به صورت اپیدمی در محصولات دیده میشود. در واقع، کیفیت به نوعی معمولاً به شرایط روز تحویل خودرو نظر دارد و استهلاک به گذر عمر و سرعت خرابیها مربوط میشود. به عبارت بهتر، خودروهای زیادی وجود دارند که از کیفیت مطلوبی برخوردار هستند، ولی پراستهلاک محسوب میشوند. مثلاً خودروهایی مانند پورشه مشکل کیفیت ندارند ولی پراستهلاک هستند. معمولاً خودروهای اسپورت استهلاک بالایی دارند و خودروهای ژاپنی
به کماستهلاک بودن معروف هستند. در واقع، قطعات مصرفی در خودروهای اسپورت، به گونهای است که معمولاً در گذر زمان بعد از گذشت از یک دوره نهچندان بلند زمانی، خراب میشوند.
اما بازگشت به سوال شما؛ در حال حاضر استاندارد خاصی که به معنی معیار پذیرش مشخص بینالمللی باشد و تخطی از آن سبب جرایم یا توقف تولید شود، در مورد استهلاک خودروها نداریم. با این حال اما سیستمهای غیردولتی، شاخص کیفیت و مراجعه به تعمیرگاه را به دقت اندازهگیری میکنند و این، معیار مهمی در خرید خودرو توسط مشتریان به شمار میرود. یکی از بزرگترین و معتبرترین مراکز دنیا، موسسه DJ POWERS است که گزارشهای کیفی خود را بر مبنای خرابی خودروها و استهلاک آنها در دوره کارکرد قرار داده است. این موسسه میزان خرابیهای خودروها را در بازههای زمانی به ازای هر صد دستگاه فروش، اندازهگیری و در دورههای زمانی مشخص آن را اعلام میکند. این معیار، با توجه به اعتبار موسسه در فروش و اعتماد مشتریان بسیار موثر است. این موسسه و سایر موسسات مشابه، این اندازهگیریها را علاوه بر دوره زمانی نزدیک به تحویل خودرو، در بازههای طولانیتر هم انجام میدهند که نتیجه آن میزان استهلاک خودرو است.
با توجه به مواردی که گفتید، ملاک کماستهلاک بودن و پراستهلاک بودن خودرو در دنیا چیست؟
معیار دقیقی برای تعیین میزان استهلاک خودرو وجود ندارد. اما به صورت عرفی و میانگین آماری، میتوان ملاک نسبی برای استهلاک تعیین کرد. به هر صورت، عمدهترین شاخص اندازهگیری میزان مراجعه به شبکه خدمات پس از فروش برای تعمیرات (نه سرویس) و هزینه متواتر آن بر دوش مشتری است. وقتی میزان مراجعه و هزینه تعمیرات سالانه یک خودرو در قیاس با قیمت خود، از میانگین جهانی پایینتر باشد، کماستهلاک و اگر بالاتر باشد، پراستهلاک محسوب میشود. هرچند این میانگین مکتوب و مدون نیست، ولی به صورت عرفی در اذهان و افکار عمومی وجود دارد.
اصولاً به چه خودرویی کماستهلاک میگویند و به چه خودرویی پراستهلاک؟
خودرو پراستهلاک، خودرویی است که میزان خرابی آن در قیاس با میانگین سایر رقبا زیادتر باشد و مشتری را بیش از حد و عرف جهان، راهی تعمیرگاه کند. این خودروها در واقع عمر پایینی در قطعه (در اثر کارکرد) دارند و قطعات آنها زودتر از معمول مستهلک میشود. اما از آنسو خودرو کماستهلاک معمولاً هزینهای جز سرویسهای ادواری ندارد و خودرو پراستهلاک هزینههای تعمیراتی بر دوش مشتریان میگذارد. اصطلاح رایج در عرف برای خودرو کماستهلاک، صرفاً پرداخت هزینه سوخت و تعویض روغن است. واضحتر اینکه، خودرو به اصطلاح کماستهلاک معمولاً در یک دوره استاندارد و مشخص جهانی، تنها برای تعویض روغن به تعمیرگاه میرود و به جز این موضوع و همچنین سوختگیری، هیچ هزینه دیگری را به مشتری تحمیل نمیکند. این در واقع نقطه مقابل خودرو کماستهلاک است که هزینه خرابی قطعات و تعمیرات زیادی را روی دست مشتری میگذارد.
اگر بخواهیم نگاهی آماری به موضوع «استهلاک خودروها» بیندازیم، در حال حاضر پراستهلاکترین خودروهای داخلی کدامند؟
آمار مشخصی وجود ندارد، ولی به نظر میرسد اکثر محصولات ساخت داخلی که از عمق ساخت داخل برخوردار هستند، پراستهلاک بوده و خرابی آنها زیاد است. هرچند ذاتاً این خودروها جزو خودروهای کماستهلاک بودند ولی استفاده از قطعات بیکیفیت سبب شده است میزان خرابی آنها در کیلومترهای بسیار پایین زیاد شود. این خودروهایی که از انواع کرهای و فرانسوی بودند، به خودی خود، خودروهای کماستهلاکی بودند، اما تحریمها از یکسو و ورود تامینکنندگان بیکیفیت به چرخه خودروسازی از سوی دیگر، سبب شده خودروهایی به مشتریان تحویل داده شود که «کیفیت زمان تحویل» بسیار نازلی دارند. همچنین قطعات به کار رفته در این خودروها نیز استهلاک بالایی را به خود میبینند و در نتیجه، مشتریان در استفاده از خودروهای مورد نظر دچار مشکل میشوند. در کل، مجموعه اتفاقات بدی که رخ داده، سبب شده خودروهای کماستهلاک خارجی پس از بالا رفتن سطح ساخت داخل، به محصولاتی پراستهلاک تبدیل شوند. این اتفاق خوبی در خودروسازی کشور نیست، زیرا نارضایتی از این صنعت
را افزایش داده و سبب بیاعتمادی مشتریان به خودروهای تولید داخل میشود.
با این تفاسیر، اصلاً خودرو کماستهلاکی در کشور وجود دارد و اگر پاسخ مثبت است، این خودروها کدامند؟
کماستهلاکترین خودروهای جهان را تویوتا و هوندا میسازند. بنا به مرجع آمارگیری مانندDJ POWERS در ایالات متحده، میزان مراجعه به تعمیرگاه این خودروها بسیار پایین است و خرابی مشهودی در قطعات آنها مشاهده نمیشود. تجربه مشتریان هم همین را نشان میدهد. در مرحله بعدی خودروهای کرهای قرار دارند که جدیداً به این سطح ارتقا پیدا کردهاند. در خودروهای اروپایی این لقب بیشتر به خودروهای گروه فولکس اطلاق میشود.
در داخل هم وضعیت تقریباً به همین شکل است. مزدا عنوان کماستهلاکترین خودرو ساخت داخل را دارد. میزان مراجعه این خودروها به تعمیرگاه در قیاس با سایر محصولات داخلی نرخ بسیار پایینی دارد. خودروهای هیوندای تولیدی در کرمان موتور هم که چند سال پیش به تولید میرسیدند، جزو کماستهلاکها به حساب میآمدند. اما در محصولات پرتیراژ شاید بتوان محصولات رنو را در قیاس با سایر محصولات داخلی جزو محصولات کماستهلاک دستهبندی کرد، زیرا به هر صورت میزان خرابی آنها بنا به آمار و ارقام موجود، کمتر است. سایر محصولات داخلی مانند چینیها و تولیدات داخلی، با افزایش عمق ساخت داخل، استهلاک بالاتری دارند. در واقع به نظر میرسد مدلهای گفتهشده (تویوتا و رنو و مزدا و...) مشکلات کمتری برای مشتریان ایجاد میکنند. خودروهای رنو و مزدا در حال حاضر کیفیت مطلوبی دارند و استهلاک آنها پایین است. البته طبق گزارشهای شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد، کیفیت برخی محصولات صفرکیلومتر چینی هم در وضعیت خوبی است ولی برای مشخص کردن عملکرد و عمر قطعات آنها، باید منتظر گذر زمان ماند، زیرا زمان این موضوع را مشخص میکند.
در کل خرید کدام خودروهای تولید داخل از نظر استهلاک، برای مشتریان بهصرفهتر است؟
خرید خودرو کماستهلاک همواره به نفع مشتری است. هرچند برخی مشتریان خودروهای اسپورت، با علم به پراستهلاک بودن و خرابیهای مکرر احتمالی در کیلومتر کارکرد بالا، خرید را انجام میدهند ولی برای عامه مردم بهتر است خودرو کماستهلاک انتخاب کنند. هزینههای مربوط به وقت در کنار هزینههای تعمیرات، بعضاً در حدی است که تفاوت اولیه قیمت را در بازه زمانی کوتاه جبران میکند.
حال مشتریان با توجه به قدرت خرید اولیه و ثانویه (هزینههای پرداخت خود خودرو و نگهداری آن) بهتر است یک بالانسی برقرار کنند که هزینه اولیه پایین، هزینه ثانویه بالا بر آنها تحمیل نکند. به عبارت بهتر، مشتریان وقتی خودرو کماستهلاک خریداری کنند، درست است پول بیشتری بابت آن میپردازند، اما در عوض، دفعات بسیار کمتری به تعمیرگاه مراجعه میکنند. با این حساب، مشتریان خودروهای کماستهلاک، هزینه بسیار کمی برای خدمات پس از فروش میپردازند و این موضوع در پراستهلاکها، حالت عکس دارد.
دلیل استهلاک بالای برخی خودروهای داخلی چیست؟ آیا قدیمی بودن پلتفورم تاثیری در این ماجرا داشته است؟
استهلاک قطعات دو منشأ دارد، منشأ اول طراحی قطعه و منشأ دوم کیفیت تولیدی است. از لحاظ طراحی، خودروهای داخلی قدیمی هستند و قدیمی بودن این محصولات تاثیر زیادی در استهلاک بالای آنها نسبت به سایر محصولات روز دارد. در واقع برخی محصولات هستند که حتی اگر قطعه تماماً متناسب با استانداردهای خودروساز ساخته شود باز هم استهلاک بالایی دارند. لذا برای کاهش استهلاک آنها باید بازطراحی صورت بگیرد که طبعاً در محصولات قدیمی چندان بهصرفه نیست. اما کیفیت پایین تولید قطعه را نیز نباید فراموش کرد. وقتی قطعه متناسب با کیفیت استاندارد شرکت تولید نشود، استهلاک محصول بالا میرود.
با این حساب، قطعهسازان و قطعات تولیدی آنها تا چه حد در استهلاک خودروهای داخلی نقش دارند؟
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، قطعات و در نتیجه قطعهسازان نقش بسیار پررنگ و مهمی در میزان استهلاک خودروها دارند. استهلاک در نتیجه کیفیت قطعه ایجاد میشود و مفهوم دارد و در خودرو نمود پیدا میکند. اصلاً عمر پایین برخی قطعات خودرو سبب میشود که خودرو پراستهلاک شود. متاسفانه عملکرد ضعیف قطعهسازان در سالهای اخیر سبب شده است بسیاری از خودروهای بیدردسر و کماستهلاک داخلی به وضعیت اسفناکی دچار و محصولات تولیدی بیکیفیت و پراستهلاکی به دست مشتریان برسد.
در این شرایط، برای کاهش استهلاک خودروهای تولید داخل چه باید کرد؟
روشهای متعددی برای کاهش استهلاک خودرو وجود دارد. از تغییر طراحی تا بازنگری در فرآیند تولید میتوان استهلاک وسیله نقلیه را تنظیم کرد. اما با توجه به شرایط موجود در کشور، تغییر محصولات بهترین راهحل است. قدمت اکثر محصولات آنقدر زیاد است که ارزش سرمایهگذاری برای طراحی مجدد یا بازنگری در فرآیند تولید و حتی بهسازی دستگاهها به جهت کاهش استهلاک، وجود ندارد. محصولات موجود را باید با محصولات بهروز جایگزین کرد تا کیفیت محصولات مطلوبتر باشد. بهتر است هزینه سرمایهگذاری به جای محصولات قدیمی روی محصولات جدید صورت بگیرد تا هم اثربخشی کیفی مشهود باشد و هم محصولاتی با طول عمر مناسبتر تحویل مشتری شود.
آیا مشارکت با خودروسازان خارجی میتواند این مشکل را حل کند؟
تا حد زیادی بله، به شرطی که شرکایی انتخاب شوند که محصولات با کیفیت و دارای استهلاک پایین تولید کنند. در صورتی که محصولات بهروز از خودروسازان بنام و باکیفیت، با دقت انتخاب شوند، مشتریان امکان استفاده از خودروهایی کماستهلاک را خواهند داشت.
البته فرآیند انتخاب محصول کماستهلاک بسیار مهم است و در صورت انتخاب غلط، نتیجه عمل فرق زیادی با شرایط امروز نخواهد داشت. خودروسازان در فضای بینالمللی از کمترین حمایتهای محلی برخوردارند و کیفیت و هزینه راهبردی محصول عامل حفظ حیات آنهاست. در این شرایط آنها مجبورند محصولی ارائه کنند که مشتری را دچار دردسر نکند. حال اگر همین فضا در کشور ایجاد شود میتوان انتظار محصولاتی بسیار باکیفیت و کماستهلاک را کشید.
در شرایط فعلی صنعت و بازار خودرو کشور، آیا امکان از رده خارج کردن خودروهای پراستهلاک وجود دارد؟
این یک نیاز است؛ واقعیت این است که هر صنعتی با تولید محصولات بیکیفیت علاوه بر هدر دادن سرمایههای مشتریان، آسیب جدی به سرمایههای ملی میزند. این قانون مشمول صنایع خودرویی کشور هم میشود. وقتی محصولات پراستهلاک تولید میشود نیاز مشتریان به قطعات یدکی و در نتیجه هزینه آنها افزایش مییابد. خروج خودروهای پراستهلاک میتواند به معنی صرفهجویی چند میلیارددلاری در سال باشد. فراموش نکنیم که خودرو اگرچه یک بار به صورت قطعه منفصله وارد میشود، اما قطعات یدکی آن سالهای سال وارد خواهد شد و این بدین معناست که تولید خودرو بیکیفیت ارزبری پنهانی ایجاد میکند. این ماجرا الزاماً از مبادی قانونی هم اتفاق نمیافتد و علاوه بر ایجاد بار مالی و ارزبری برای اقتصاد کشور، مسائل و آسیبهای اجتماعی را هم افزایش میدهد.
آیا پولی که مشتریان برای خرید خودروهای داخلی میپردازند، با استهلاک آنها متناسب است؟
در بسیاری از موارد خیر، تناسبی در این مورد وجود ندارد. استهلاک بالای قطعات به بهانه قیمت پایین، پذیرفتهشده نیست، و نمیتوان به مشتری گفت قطعات بیکیفیت محصولات داخلی ناشی از قیمت مناسب آنهاست، زیرا اصولاً قیمتها واقعاً خیلی پایین نیست. اتفاقاً این روش (کاهش قیمت در ازای کاهش کیفیت) هزینه بیشتری برای مشتری ایجاد میکند و او را به دردسر میاندازد. در واقع اگر هم کارخانجات به این دلیل هزینه کمتری بگیرند، مشتری نهایتاً مجبور است با صرف هزینه سنگینتر و زمان بیشتر، نسبت به بازسازی خودرو اقدام کند. این هزینه در دوران گارانتی بر عهده کارخانه است که طبعاً هزینههای پنهان استفاده و تولید خودرو را افزایش میدهد. به هر صورت قبلاً هم توضیح دادم، کیفیت پایین و استهلاک بالا، نهایتاً قیمت تمامشده مشتری را در دوره مصرف به شدت افزایش میدهد.
قیمت واقعی خودروهای داخلی با توجه به میزان استهلاک آنها و در مقایسه با شاخص جهانی چقدر است؟
سوال سختی است اما شاید بتوان با ذکر مثال و انجام مقایسه، پاسخ آن را داد. قیمت یک دستگاه لوگان با موتور 1200 سیسی در بازار اروپا حدوداً هفت هزار یورو است که در پایه قیمت پژو 405 قرار میگیرد و مشتری میتواند در کشور خودمان هم قیاس کیفی خوبی از لوگان (تندر 90) نسل قبل، با پژو 405 داشته باشد. توجه شود که این قیمت محصول بهروز لوگان است. عیناً این موضوع را میتوان برای بسیاری از محصولات لحاظ کرد. در بازار جهانی تناسب بیشتری بین خودرو خریداریشده با قیمت آن وجود دارد، حال آنکه در بازار ایران ماجرا چیز دیگری است. بهتر بودن خودروهای خارجی، هم در بعد ایمنی و فنی است و هم در بعد نگهداری و استهلاک. در عین حال هزینه نگهداری خودروها در ایران از نرم بینالمللی بیشتر است که ناشی از کیفیت پایین خودروهای ساخت داخل است.
دیدگاه تان را بنویسید