تاریخ انتشار:
جای خالی رقیب برای صدا و سیما
ارزیابی من از وضعیت زیانده بودن صدا و سیما این است که این موضوع ریشه در چند علت دارد که در این فرصت کوتاه به دو علت اشاره میکنم که همه این عوامل در مجموع دست به دست هم داده و وضعیت فعلی را به وجود آورده است.
ارزیابی من از وضعیت زیانده بودن صدا و سیما این است که این موضوع ریشه در چند علت دارد که در این فرصت کوتاه به دو علت اشاره میکنم که همه این عوامل در مجموع دست به دست هم داده و وضعیت فعلی را به وجود آورده است. اولین علت زیانده بودن صدا و سیما این است که این نهاد در کشور ما به صورت انحصاری فعالیت میکند و اگر اقشار مختلف ما در جامعه میتوانستند رسانههای خودشان را داشته باشند و متناسب با آن هزینههایشان را تامین کنند، قطعاً وضعیت به صورت فعلی نمیشد و حتی کارایی صدا و سیما هم افزایش پیدا میکرد. همین موضوع که امکان فعالیت رسانهای در حوزه رادیو و تلویزیون را به جز به صدا و سیما به رسانه دیگری نمیدهند باعث شده رسانه ملی، انحصاری رفتار کند و چون در معرض رقابت و پاسخگویی نیست چندان نمیتواند در تولید محتوا و جذب مخاطب موفق عمل کند.
اما در اغلب کشورها تقریباً شبکههای رسانهای به دو بخش خصوصی و حکومتی تقسیم میشوند که وجود این دو کنار هم باعث میشود تا مقداری تعادل در این حوزه برقرار شود. در این شرایط چون صدا و سیما در فضای رقابتی قرار ندارد و به صورت انحصاری فعالیت میکند در نتیجه به مرکزی تبدیل شده که تنها به آن نیروی انسانی تزریق میشود و حتی مانند نهادی دولتیشده که خیلی از متقاضیان شغل مایل هستند در صدا و سیما استخدام شوند. این موضوع یک مساله بنیادین محسوب میشود که چون صدا و سیمای کشور در فضای رقابتی قرار ندارد در نتیجه با مشکلات فعلی مواجه شده است.
مساله دیگر این است که هر چند برخی میگویند صدا و سیما زیانده شده و بودجه عمومی کشور صرف آن میشود اما برخی دیگر این طور به این موضوع نگاه نمیکنند. ممکن است برخی این طور تحلیل کنند که نهتنها صدا و سیما زیانده نیست بلکه چون دستگاه تبلیغاتی حاکمیت محسوب میشود حتی باید بیشتر تقویت شود و اشکالی ندارد که زیانده باشد. این عده اینچنین معتقدند صدا و سیما یک دستگاه ایدئولوژیک است و حتی بودجههای فعلی برای آن خیلی کم است و به همین دلیل حتی باید سازوکاری طراحی شود که بیشتر از میزان فعلی به این دستگاه بودجه بدهند. آن وقت در چنین شرایطی دیگر مسوولان صدا و سیما اصلاً خودشان را در معرض پاسخگویی قرار نمیدهند و میگویند که چون کار خطیری انجام میدهند اصلاً اشکالی ندارد همه نیازهای مالی صدا و سیما را تامین کنند. به اعتقاد این گروه اگر صدا و سیما پول کمی دارد حتماً باید به میزانی که نیاز دارد منابعی تامین شود تا در اختیار آن قرار بگیرد، چرا که در معرض پاسخ دادن به محتوای رسانههای بیگانه است. این در حالی است که اگر بخواهند ایران را در برابر چنین مسائلی بیمه کنند، باید خود نیروهای داخلی کشور بتوانند کار تولید را انجام دهند. مانند تجربهای که کشور ترکیه هم داشته است. در کشور ترکیه اکنون 200 شبکه ماهوارهای وجود دارد؛ حال ما نمیگوییم در ایران هم 200 شبکه ماهوارهای راهاندازی شود اما حداقل دو شبکه میتوانیم داشته باشیم. البته پاسخ من به این گروه مورد اشاره هم این است که حتی اگر صدا و سیما دستگاه تبلیغ باشد آیا در زمینه تبلیغات ایدئولوژی موفق عمل کرده است؟ آیا ثمره این هزینه کردنها در صدا و سیما، این است که جوانان ما اخلاقیتر و مذهبیتر شدهاند؟
تجربه و مشاهدات نشان میدهد صدا و سیما در این زمینه موفق عمل نکرده است. این موضوع یک نوع نبود تعادل را نشان میدهد و تایید میکند که صدا و سیما چندان در این زمینه موفق نبوده است. به همین دلیل حتی اگر صدا و سیما هدفش تبلیغات افکار حاکمیت هم باشد به صورت مناسب و اثربخش هزینه
نکرده است.
دیدگاه تان را بنویسید