نگاهی به مدیریت اقتصادی برخی رادیو و تلویزیونهای دولتی جهان
اقتصاد جعبه جادویی
در عصری که توسعه چشمگیر ابزار و شیوههای ارتباط جمعی درهای بیشماری را به روی مخاطبان گشوده و در رقابت تنگاتنگ رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، جهان با فرصتهای بینظیری برای دسترسی به انواع پیام روبهروست، حیات رسانههای عمومی و دولتی با چالشهای بسیاری روبهرو شده است.
در عصری که توسعه چشمگیر ابزار و شیوههای ارتباط جمعی درهای بیشماری را به روی مخاطبان گشوده و در رقابت تنگاتنگ رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، جهان با فرصتهای بینظیری برای دسترسی به انواع پیام روبهروست، حیات رسانههای عمومی و دولتی با چالشهای بسیاری روبهرو شده است. به نظر میرسد این باور که رسانههای دولتی باید مستقل از قواعد بازار و بدون وابستگی به فعالیتهای تجاری و اقتصادی به فعالیت عامالمنفعه و غیرانتفاعی خود ادامه دهند اکنون دیگر محل سوال است. در این فضای رقابتی، رسانهای که نتواند توجیه اقتصادی داشته باشد حتی اگر از حمایتهای دولتی و مردمی بهره ببرد دیر یا زود محکوم به فناست. اقتصاد رسانه، علمی که در دهههای اخیر مورد توجه قرار گرفته است به بررسی عوامل تاثیرگذار در تولید رسانهای و چگونگی مصرف آن میپردازد. درک کامل این علم در شرایط اقتصادی کنونی و با توجه به هزینههای گزاف تولید رسانهای به ویژه در مورد تلویزیون بسیار حائز اهمیت است. مدیران رسانهها به خوبی میدانند که تنها راه افزایش تولید و در نتیجه افزایش درآمد رسانه، افزایش مطلوبیت و نیز اعتبار رسانه است. بسیاری از رسانههای دولتی و
عمومی دنیا با پذیرفتن این اصل تلاش کردهاند بر میزان سودآوری خود بیفزایند و در رقابت فشرده با بخش خصوصی سهم بزرگتری از کیک مخاطبان و درآمد را نصیب خود کنند. رشد بیسابقه شبکههای رادیویی و تلویزیونی خصوصی و سودآوری چشمگیر آنها، چشمانداز پیش روی رسانههای عمومی را مبهم کرده است. فشارهای مالی و کمبود بودجه دولتها در شرایط بحران اقتصادی نیز سبب شده آنان کمکهای خود را به رسانههای دولتی کاهش دهند یا محدود کنند. حتی مردم نیز به این نتیجه رسیدهاند که مدل فعالیت تجاری شبکههای رادیو و تلویزیونی دولتی دیگر پاسخگو نیست. افزایش تولیدات باکیفیت مطابق با ذائقه و سلیقه مخاطبان بینالمللی، گسترش فرآیندهای بازاریابی برای تولیدات و خدمات، کوچکسازی سازمان و حذف هزینههای زائد، تمرکززدایی و... تنها بخشی از اقدامات استراتژیکی است که رادیو و تلویزیونهای عمومی جهان برای رقابت با بخش خصوصی در پیش گرفتهاند. نگاهی به تجربه و استراتژی برخی از رادیو تلویزیونهای مطرح جهان میتواند الگویی به دست دهد تا سیاستگذاران و دستاندرکاران رسانه ملی کشورمان با نگاهی واقعبینانهتر و دوراندیشانهتر به اصلاح ساختار و عملکرد رسانه عریض و
طویلی که در فهرست صنایع زیانده جای گرفته است، بیندیشند.
استراتژی بیبیسی در مدیریت اقتصادی
بیبیسی قدیمیترین بنگاه سخنپراکنی جهان است و از نظر تعداد کارکنان (۲۳ هزار نفر) نیز بزرگترین تشکیلات رادیو تلویزیونی جهان به شمار میرود. درآمد این بنگاه حاصل از حق اشتراک تلویزیونی است که سالانه از خانوارها و موسساتی که از پخش زنده این بنگاه بهره میبرند دریافت میشود. نرخ این امتیاز از سوی دولت انگلستان مشخص و توسط مجلس تصویب میشود. تقریباً یکچهارم درآمد بیبیسی حاصل از آگهیهای بازرگانی و نیز فعالیتهای اقتصادی BBC Worldwide است که مسوول فروش برنامهها و خدمات بیبیسی در سراسر جهان و بازوی اقتصادی این بنگاه است. بر مبنای گزارش سالانه بیبیسی، درآمد کل این بنگاه در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به ترتیب ۵۱۰۲ و ۵۰۶۶ میلیون پوند، کل هزینههای اجرایی ۴۹۰۴ و ۴۷۳۸ میلیون پوند و سود آن پس از کسر مالیات و سایر هزینهها به ترتیب ۱۳۴ و ۱۵۷ میلیون پوند محاسبه شده است. مدیران بیبیسی بر این باورند که سرمایهگذاری در تولید محتوای باکیفیت میتواند هم به فروش بیشتر مجموعههای تولیدی این بنگاه بینجامد و هم سبب توسعه شبکههای تلویزیونی آن شود. به همین سبب بیبیسی
در سال جاری میلادی سرمایه تولید محتوای خود را به بیش از ۲۰۰ میلیون پوند افزایش داده است. در سراسر دنیا تولیدات این بنگاه با استقبال فراوانی روبهروست به نحوی که در سال ۲۰۱۲ درآمد حاصل از فروش بینالمللی تولیدات آن به ۲/۱ میلیارد پوند رسید. برخی از سریالهای این رسانه نظیر شرلوک، آتلانتیس، شیاطین داوینچی و... به ۲۲۴ کشور دنیا فروخته شدهاند. یکی دیگر از سیاستهای بیبیسی برای افزایش مخاطبان داخلی و بینالمللی تاکید بیشتر بر تولید ژانرهایی است که تجربه ثابت کرده است مشتاقان بیشتری دارد. شهرت و تخصص بیبیسی در سه ژانر درام، تاریخ طبیعی و سرگرمیهای واقعی آن را در این عرصه بیرقیب ساخته و تولیدات آن در سه ژانر نامبرده مانند دکتر هو، رقص با ستارگان و تختهگاز به برندهای جهانی تبدیل شدهاند. مطالعات مخاطبشناسی ابزار دیگری است که به این موسسه کمک کرده جایگاه کمنظیر خود را در دنیای رقابتی رسانهها حفظ کند. تمرکز بر نوآوریهای دیجیتال و پذیرش تکنولوژیهای نوین نیز از دیگر اقداماتی است که به دسترسی طولانیمدت و درآمدزایی این موسسه کمک کرده است. یکی از اهداف بیبیسی دو برابر کردن مخاطبان جهانی آن (از ۲۵۰ به ۵۰۰
میلیون نفر) در هر هفته تا سال ۲۰۲۲ است. نیل به این هدف دشوار تنها با همکاری نزدیک بیبیسی و BBC Worldwide میسر است و در همین راستا تلاش شده است BBC.Com به مرکز دسترسی به خدمات این دو موسسه در سراسر جهان تبدیل شود. ضمناً قرار است در سال ۲۰۱۵ با ارائه نرمافزار BBC iPlayer فرصتی استثنایی و بیسابقه برای دانلود پولی تولیدات این بنگاه سخنپراکنی فراهم شود.
TRT؛ تجربه تلویزیون دولتی ترکیه
تا مدتها پس از گسترش پخش تلویزیونی در جهان بسیاری بر این باور بودند که ویژگی متمایز رادیو تلویزیونهای دولتی، ماهیت غیرتجاری آنان و فعالیت مستقل از دینامیکهای بازار است. اما از اواسط دهه ۱۹۸۰ و در نتیجه فرآیندهای نئولیبرالیزاسیون در اروپا، رادیو تلویزیونهای دولتی این قاره ناگزیر به پذیرش قواعد بازار و تجاریسازی شدند و TRT یا سازمان رادیو تلویزیون عمومی ترکیه نیز از این امر مستثنی نبود. TRT که در سال ۱۹۶۴ در ترکیه راهاندازی شد تا سال ۱۹۹۰ انحصار پخش را در این کشور در دست داشت. نبود استقلال مدیریتی و مالی این سازمان، فشارهای بیپایان سیاسی، اختلافنظرهای مدیریتی و دعاوی متعدد مبنی بر فساد در این رسانه سبب شد TRT در عمل نتواند نقش خود را به عنوان تلویزیون عمومی به خوبی ایفا کند. با گسترش آزادسازی، تجاریسازی، استانداردسازی و از همه مهمتر تغییر و تحول ساختار بازار پخش در اروپا در اوایل دهه ۹۰ مشکلات تلویزیون دولتی در ترکیه رو به وخامت گذاشت و بروز جدی پیدا کرد. دهه ۹۰ و آغاز برنامههای اصلاح ساختار اقتصادی در ترکیه با تحول در صنعت رسانههای
این کشور نیز همراه بود. در این زمان، گروههای بزرگ تجاری در جستوجوی سودآوری و کسب درآمد بیشتر، متوجه بخش رسانهها شدند و در طول دهه ۱۹۹۰ ترکیه شاهد رشد قارچگونه شبکههای پخش خصوصی بود که سبب شدند رابطه بین دولت و رسانهها به تمام معنا دستخوش دگرگونی شود. رسانههای خصوصی که در این دوره پدید آمدند در فضای بدون نظارت و موانع قانونی شروع به کسب درآمد کردند و سودهای هنگفت خود را به سمت سایر بخشهایی که به تدریج خصوصی میشد نظیر انرژی، بانکداری و ساختمانسازی روانه کردند. دولت (حزب عدالت و توسعه) نیز با تشویق این فرآیند و حمایت از توسعه رسانههای جدید، در واقع به استحکام و بقای سیاسی خود کمک کرد. در مدت یک دهه TRT در برابر این از همگسیختگی مخاطبان سکوت اختیار کرد و همین امر به کاهش چشمگیر مخاطبان آن منتهی شد. برخی منتقدان معتقد بودند این مقاومت بیشتر بدان سبب بود که TRT تصور میکرد ساختار دولتی، تضمینی برای بقا و تداوم آن خواهد بود. از سوی دیگر به نظر میرسید حمایت سیاسی لازم برای تغییر ساختار این سازمان وجود ندارد. رقابت رسانههای خصوصی به کاهش شدید درآمد حاصل از تبلیغات این سازمان انجامید و از همه بدتر
تعدیل نیرو سبب افت چشمگیر کیفیت تولیدات TRT شد. در سال ۱۹۹۸ هزینههای این سازمان بیش از درآمد آن شد و مدیران رسانه به این نتیجه رسیدند که برای خروج از شرایط زیاندهی و بازگرداندن اعتماد مخاطبان باید چارهای بیندیشند. درک نیاز به تحول تا سال ۲۰۰۸ و شروع مدیریت ابراهیم شاهین در این سازمان مسکوت ماند تا سرانجام اصلاحات قانونی برای تغییر ساختار و عملکرد این رسانه به مرحله اجرا رسید. اعطای مجوز برای خرید و فروش اخبار، برنامهها و خدمات، کوچکسازی سازمان با حذف یا ادغام بخشها، تمرکززدایی از ساختار اجرایی، اعطای حق تعویض هیاتمدیره به هیات دولت و در حوزه اجرایی، راهاندازی چندین ایستگاه رادیویی و تلویزیونی جدید، افزایش بازاریابی برای برنامهها و خدمات، توجه جدی به درآمد حاصل از آگهیهای تجاری (تا پیش از این زمان، TRT بیشتر متکی بر مالیات دریافتشده از برق و فروش لوازم و تجهیزات دریافت الکترونیک بود) و... تنها برخی از سیاستهایی بودند که به مدد احیای مجدد این سازمان رسانهای آمدند. در همین سال درآمد خالص TRT به حدود ۳۵۳ میلیون یورو رسید و توانست هزینههای آن را که بالغ بر ۲۸۷ میلیون یورو بود، پوشش دهد. برای یک
سازمان دولتی که در مدت دو دهه به ماشین پولخواری تبدیل شده بود و عمده درآمد آن به جای آنکه به تولید محتوای باکیفیت تخصیص یابد صرف هزینههای نیروی انسانی میشد، این زمان را میتوان تولدی دوباره محسوب کرد.
دیدگاه تان را بنویسید