بررسی دخل و خرج صدا و سیما
زیاندهی با درآمد چند هزار میلیاردی
سازمان صدا و سیما با وجود پتانسیل درآمدزایی بیش از ۵/۴ هزار میلیارد تومان در سال، همچنان یک بنگاه زیانده محسوب میشود. این سازمان در سالهای اخیر هرچند همیشه جزو لیست شرکتهای زیانده بوده اما درآمدهایی دارد که شاید محاسبه آن هم چندان ساده نباشد. با وجود این، به نظر میرسد این سازمان پتانسیل درآمدزایی بیش از پنج برابر کل بودجه فعلی خود را دارد.
سازمان صدا و سیما با وجود پتانسیل درآمدزایی بیش از 5/4 هزار میلیارد تومان در سال، همچنان یک بنگاه زیانده محسوب میشود. این سازمان در سالهای اخیر هرچند همیشه جزو لیست شرکتهای زیانده بوده اما درآمدهایی دارد که شاید محاسبه آن هم چندان ساده نباشد. با وجود این، به نظر میرسد این سازمان پتانسیل درآمدزایی بیش از پنج برابر کل بودجه فعلی خود را دارد.
آگهی تلویزیون؛ حداقل ساعتی 3/1 میلیارد
طبق قانون ضوابط و مقررات پذیرش و پخش آگهیهای رادیویی و تلویزیونی که در بهمنماه سال گذشته توسط اداره کل بازرگانی سازمان صدا و سیما ابلاغ شد و از اول فروردینماه امسال قابل اجرا بود، میزان هزینه آگهیهای تلویزیونی در ۳۵ طبقه تعریف میشود که حداقل هر ثانیه ۷۵ هزار تومان تا حداکثر هر ثانیه سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. اگر نرخ هر ثانیه 75 هزار تومان را تنها برای پنج شبکه تلویزیونی در نظر بگیریم یعنی تلویزیون حداقل ثانیهای ۳۷۵ هزار تومان و ساعتی 3/1 میلیارد تومان به واسطه تبلیغاتش از این پنج شبکه درآمد دارد. آن وقت اگر قرار باشد تنها پنج ساعت در روز هم این شبکهها آگهی داشته باشند تلویزیون، روزانه بیش از 7/6 میلیارد تومان درآمد دارد. این رقم حاکی از درآمد حدود 5/2 هزار میلیارد تومان در سال (معادل ۳۶۵ روز) است. در مورد طبقات این تعرفههای آگهیها هم در ماده ۱۵ این قانون این توضیح ارائه شده است: «چنانچه بر اساس عرضه و تقاضا یک بسته آگهی در نیمه اول هر ماه بیش از ۶۰، ۷۵ یا ۹۰ درصد از حجم آن بسته آگهی باشد به ترتیب یک، دو و سه طبقه افزایش
خواهد یافت و همچنین چنانچه به ترتیب ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد حجم را اشغال کند به ترتیب یک، دو و سه طبقه کاهش داده خواهد شد.»
آگهی رادیو؛ حداقل ساعتی یک میلیارد
در بخش تبلیغات رادیویی نیز که تعرفهها در ۲۵ طبقه تعریف میشود، از هر ثانیه ۶۵ هزار تومان شروع شده و تا هر ثانیه یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میرسد. اگر این نرخ را تنها برای پنج شبکه رادیویی در نظر بگیریم یعنی رادیو حداقل ثانیهای ۳۲۵ هزار تومان و ساعتی 1/1 میلیارد تومان درآمد دارد. آن وقت اگر قرار باشد تنها پنج ساعت در روز هم این شبکهها آگهی داشته باشند رادیو روزانه بیش از 5/5 میلیارد تومان درآمد دارد. این رقم حاکی از درآمد حداقل بیش از دو هزار میلیارد تومان در سال از طریق تبلیغات رادیو است. در واقع با احتساب حداقل درآمدهای آگهی رادیو و تلویزیون میتوان اشاره کرد که رادیو و تلویزیون طبق تعرفههای آگهی امسال میتوانند از طریق تبلیغات حداقل 5/4 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کنند. آن وقت با این حجم پتانسیل درآمدزایی، این بنگاه همچنان ورشکسته تلقی میشود.
بزرگترین بودجهخوار فرهنگی
صدا و سیما هرچند پتانسیل درآمدی قابلتوجهی دارد اما در آخرین بودجه سالانه کشور جزو ۹ سازمان دولتی زیانده جا داشته است. موضوع قابل توجه، آن است که سازمان صدا و سیما با بودجه ۹۶۷ میلیاردتومانی در صدر دستگاههای مشمول بودجه فعالیتهای فرهنگی بوده است. بزرگی این رقم را زمانی میتوان بهتر فهمید که اشاره کرد کل بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال جاری ۶۲۳ میلیارد تومان بوده است. آن وقت در این شرایط که صدا و سیما در صدر دستگاههای مشمول بودجه فعالیتهای فرهنگی است، محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی صدا و سیما گفته است: «این سازمان غیر از بودجه مندرج در لایحه بودجه سال ۹۳ کل کشور و درآمدهای خود، ۸۰۰ میلیارد تومان کسری بودجه دارد.» با این حال باید توجه داشت که میزان کل بودجه صدا و سیما در سالهای اخیر افزایش قابلتوجهی داشته است. بودجه صدا و سیما امسال در حالی ۹۶۷ میلیارد تومان در نظر گرفته شد که این رقم در سال گذشته ۹۰۵ میلیارد تومان بود. البته در سال ۹۱ این رقم کمی بالاتر و معادل ۹۲۰ میلیارد تومان بود که البته آن بودجه نسبت به بودجه ۶۸۹
میلیاردتومانی سال ۹۰ با رشدی قابل توجه همراه شده بود.
افزایش وابستگی به کمک دولتی
هر چند پتانسیل درآمدزایی صدا و سیما به بیش از پنج برابر کل بودجه سالانه آن میرسد اما در سالهای اخیر بودجهای که برای آن در نظر گرفتهاند حاکی از وابستگی بیشتر این نهاد به کمکهای بودجهای دولت است. درآمدهای صدا و سیما معمولاً از سه طریق تامین میشود. درآمدهای ناشی از تبلیغات، بودجه دولت و طرح تملک داراییهای سرمایهای. آن اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده نشان میدهد بیشترین وابستگی صدا و سیما در تامین نیازهای مالیاش از این سه بخش بیشتر از بودجه کمکی دولت بوده است. در واقع صدا و سیمایی که خودش میتوانست بنگاهی برای درآمدهای بیشتر باشد نهتنها نتوانسته نیازها و هزینههای مالی خود را پاسخ دهد بلکه مجبور شده از بودجه دولتی نیز بهره ببرد. آخرین گزارشها حاکی از آن است که وابستگی صدا و سیما به بودجه عمومی دولت (به صورت کمک از محل منابع معمول بودجه برای جبران زیان صدا و سیما) به حدود ۶۰ درصد رسیده است. البته تا پیش از این نیز به نظر میرسید مسوولان این سازمان معتقد بودند هزینههای این نهاد از طریق بودجه کشوری تامین شود. چندی پیش عزتالله ضرغامی، رئیس سابق سازمان
صدا و سیما در پاسخ به این پرسش که «به نظر میرسد صدا و سیما درآمدهای بالایی دارد؟»، گفته بود: «درآمدهای صدا و سیما در محاسبه بودجه آن دیده شده، به عبارتی نیمی از بودجه ما از درآمد خود سازمان است که همین موضوع فشار زیادی به صدا و سیما وارد میکند، بودجه صدا و سیما باید از سوی نظام تامین شود.»
تبعات کسری بودجه صدا و سیما
با این حال هرچند صدا و سیما بیشترین بودجه بخشهای فرهنگی کشور را میگیرد و از پتانسیل مناسبی برای درآمدزایی برخوردار است اما در دورهای به سر میبرد که به گفته معاون پارلمانی سازمان صدا و سیما، این سازمان با کسریای به اندازه تقریباً کل بودجه فعلی آن مواجه است. همین موضوع باعث بروز اتفاقات و پدیدههای جدیدی در این رسانه شده است. آن طور که برخی خبرگزاریها گزارش دادهاند، این روزها بسیاری از برنامههای تلویزیونی بدون توجه به گروه مخاطبی که قرار است به تماشای برنامهشان بنشینند، به تبلیغ مستقیم کالاهایی مشغولاند که تولیدکنندگان آن به عنوان اسپانسر با تلویزیون همکاری دارند. به همین دلیل بارها دیده شده که مثلاً در یک برنامه کودک پربیننده ضمن پخش این برنامه، به صورت کاملاً آشکار مصرف یک خوراکی تبلیغ شده است. یا برنامههایی تبلیغاتی در قالب یک برنامه کارشناسی از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شده که در آن بیشتر از مطرح شدن مباحث کارشناسی، حاضران به بیان ویژگیهای محصولات جدید یک کارخانه پرداختهاند. در کنار این، اتفاق دیگری که رخ داده این بوده که به واسطه همین کمبودها
رئیس سابق صدا و سیما اذعان کرده نتوانسته این رسانه را توسعه دهد. ضرغامی مهرماه امسال در شرح عملکرد ۱۰سالهاش به خبرگزاری وابسته به مجلس گفت: «حق مردم است که وقتی انقلاب کردهاند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامههای رسانه ملیشان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمیافتد. دلیل آن هم مشکلات اعتباری است، سال قبل بودجه اعتباری صدا و سیما ۱۵۰ میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است، امسال در شش ماه اول یک ریال از بودجه عمرانی ما داده نشد، پس چگونه میتوانیم در صدا و سیما توسعه ایجاد کنیم؟» از نگاه برخی کارشناسان این حوزه نیز افزایش شبکههای تلویزیونی که اغلب به پخش برنامههای تکراری اقدام میکنند، ارتقا ندادن کیفیت برنامهها در رقابت با شبکههای ماهوارهای، بدهیهای مالی پروژههای تلویزیونی و موارد این چنینی دیگر نیز هرکدام مسائل و مشکلاتی است که صدا و سیما در کنار کمبود بودجه با آنها مواجه شده و از این نظر مورد نقد کارشناسان قرار گرفته است. با این حال این سازمان زیانده که میتواند چندین برابر
بودجه کمکی دولت درآمد داشته باشد معلوم نیست تا چه زمانی قصد دارد وابستگی خود را به این کمکها بیشتر کند و پتانسیلهای خود را نادیده بگیرد. از سوی دیگر تجربه نشان داده معمولاً توزیعکنندگان بودجه کمتر به گلایههای مسوولان صدا و سیما مبنی بر وجود کسری توجه میکنند اما به نظر میرسد همین موضوع هم نتوانسته مانع بودجهخواهی صدا و سیما شود؛ بودجهای که فعلاً در حد صدها میلیارد تومان است و احتمالاً در سالهای نهچندان دور به هزاران میلیارد تومان برسد. با این حال صدا و سیما از روند افزایشی تعرفههای آگهیهای خود هم چشمپوشی نمیکند که به نظر میرسد از تبدیل این پتانسیل حداقلی صدا و سیما به آنچه در عمل اتفاق میافتد فعلاً فاصله فاحشی وجود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید