تاریخ انتشار:
چرا نباید از ادغام بورس هراس داشته باشیم؟
فرصت ادغام
این روزها بحثراهاندازی بازارهای مختلف در بازار سرمایه داغ است. یک روز از راهاندازی بورس ارز سخن گفته میشود. روز دیگر موضوع راهاندازی بورس مسکن به میان میآید. در حالی که هنوز مشخص نیست این بازارها به مرحله راهاندازی میرسند یا خیر، حرف و حدیثهای بسیاری را پیرامون خود برانگیختهاند و با واکنشهایی هم از سوی کارشناسان و نمایندگان مجلس مواجه شدهاند.
این روزها بحث راهاندازی بازارهای مختلف در بازار سرمایه داغ است. یک روز از راهاندازی بورس ارز سخن گفته میشود. روز دیگر موضوع راهاندازی بورس مسکن به میان میآید. در حالی که هنوز مشخص نیست این بازارها به مرحله راهاندازی میرسند یا خیر، حرف و حدیثهای بسیاری را پیرامون خود برانگیختهاند و با واکنشهایی هم از سوی کارشناسان و نمایندگان مجلس مواجه شدهاند. از طرفی در نقطه مقابل راهاندازی بورسهای جدید، مساله ادغام بورسهای کشور وجود دارد. موضوعی که در سالهای اخیر بارها مطرح شده است چراکه مخالفان تعدد بازارهای بورس معتقدند مدیریت بازار سرمایه بهتر است متمرکز عمل کند و راهاندازی بازارهای جدید تنها موازیکاریها را افزایش میدهد و هزینهزاست و باید چهار بورسی که در حال حاضر در بازار سرمایه فعالیت میکنند درهم ادغام شوند تا با تشکیل یک بورس ملی با حذف موازیکاریها به گسترش فعالیتهای خود در چارچوبی یکسان بپردازند و از مزایای شرکتهای دیگر در این زمینه استفاده کنند. از طرف دیگر با ورود شرکتهای بینالمللی به بورسهای کشورهای توسعهیافته و پذیرش شرکتهای خارجی در این بورسها به دلیل تفاوت قوانین و مقررات و از
طرف دیگر با افزایش حجم معاملات در فرابورسها و بورسهای کالایی لزوم ادغام بورسها برای حفظ سهم بازار و گسترش آن بیش از پیش مطرح شد. اما در کشور ما هنوز بورسها ساختارهای مجزا از هم دارند و نهاد ناظر بازار سرمایه تاکنون تمایلی به ادغام بورس نشان نداده است. حتی تشکیل بورس انرژی در حالی بود که بورس کالا از حدود سال 82 شروع به فعالیت کرده بود و طی این سالها با توسعه و گسترش زیرساختها و نرمافزارهای معاملاتی خود توانسته بود در اقتصاد کشور جایگاه خود را مستحکم کند. به نظر میرسد تمام محصولات عرضهشده در بورس انرژی قابلیت عرضه در بورس کالا را دارند و بورس کالا نیز پتانسیل لازم برای ایجاد یک رینگ معاملاتی جدید را داراست. همین اتفاق در مورد بورس اوراق بهادار و فرابورس نیز قابل مشاهده است. در اکثر موارد از جمله نرمافزار معاملاتی و بسیاری از قوانین و مقررات و دستورالعملها بورس اوراق بهادار و فرابورس دارای نقاط مشترک هستند. یکی از مزایای ادغام بورسهای یادشده علاوه بر کاهش هزینهها و ایجاد همافزایی میتواند حذف رویههای موازی و البته کاهش بوروکراسی در بازار سرمایه باشد. در حال حاضر کارگزاران فعال در بازار سرمایه
بعد از کسب رتبهبندی و اخذ شرایط سازمان بورس و اوراق بهادار باید برای اخذ مجوز فعالیت در هرکدام از بورسهای کشور رویههای اداری و بوروکراسی خاص خود را طی کنند. علاوه بر آن هر کدام از بورسهای تاسیسشده دارای بخش بازرسی جداگانه بوده که در بازههای زمانی مختلف باید کارگزاران گزارشهای مربوطه را به آنها ارسال کرده و خود را با بخشنامهها و دستورالعملهای چندگانه وفق دهند. در حالی که با ادغام بورسهای یادشده علاوه بر ایجاد همافزایی میتوان از بوروکراسیهای زائد جلوگیری کرد.
حتی به نظر میرسد شرکت فناوری بورس تهران و شرکت سپردهگذاری مرکزی، به دلایلی همچون اهمیت اطلاعات در اختیار یا حساسیت فعالیت، توسط سازمان بورس اداره میشوند که فاقد توجیه قانونی و ساختاری است. اما در مقابل برخی کارشناسان معتقدند باید هریک از بورسها مراحل رشد مختلفی از بدو شروع فعالیت تا بلوغ کامل طی کنند و بر اساس اهداف و استراتژی و سهم بازار مد نظر، بیشتر تلاش کنند تا به سهم بازار پیشبینیشده خود دسترسی پیدا کرده و جایگاه خود را تثبیت کنند و پس از آن ادغام صورت گیرد چراکه اگر بورسها به مرحله بلوغ نرسند و ادغام شوند باعث میشود تا پویایی و کارایی خود را از دست بدهند. به این بهانه در این پرونده گفتوگویی با امیر هامونی مدیرعامل شرکت فرابورس انجام دادهایم که او علاوه بر تاکید بر ادغام بورسهای کشور البته با حفظ شخصیت آنها و شکلگیری یک هلدینگ به تشریح توسعه بازار بدهی و پتانسیلهای فرابورس برای تامین مالی پرداخته است که در ادامه میخوانید.
دیدگاه تان را بنویسید