تاریخ انتشار:
حمیدرضا آصفی واردات کالاهای بیکیفیت چینی به ایران را به جهت وارداتمحور بودن اقتصاد کشور میداند
نفس تولید را با واردات کالای چینی نگیریم
«لغو تحریمها مانند چاقوی دو لبه است. یعنی اگرچه از بعضی جهات منفی است اما روانتر شدن همکاریهای اقتصادی ایران با سایر کشورها از جمله چین خشنودی مقامات پکن را هم به دنبال دارد.» این تحلیل حمیدرضا آصفی سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه از وضعیت روابط ایران و چین بعد از توافق جامع نهایی ایران و 1+5 است هر چند که تاکید میکند به دلیل رفتار غیرصادقانه آمریکاییها توافق نهایی به این زودیها به دست نمیآید.
این تحلیل وجود دارد که با امضای تفاهمنامه ژنو و به دنبال آن توافق جامع هستهای ایران و 1+5 ماهعسل چینیها در بازار ایران هم به پایان رسیده است. گواه این موضوع اظهارات بیژن زنگنه، وزیر نفت است که میگوید قرارداد 5/2 میلیارددلاری با شرکت ملی نفت چین به دلیل کوتاهی این شرکت در عمل به تعهداتش لغو شد. آیا سفر آقای روحانی به این کشور برای پایان دادن به نگرانیهای مقامات پکن نسبت به سردی روابط ایران و چین پس از روی کار آمدن دولت اعتدالگرا بود.
روی نخست سکه ارزیابی سفر رئیسجمهور به یکی از مهمترین کشورهای جهان است که به هر حال مهم ارزیابی میشود. بالاخره ایشان با شرکت در اجلاس شانگهای و ملاقاتهایی که با مسوولان مختلف از جمله رئیسجمهور روسیه، رئیسجمهور چین و سایر افراد داشتند، به گسترش روابط ایران با آن کشورها کمک شایان توجهی کردند. اما روی دیگر سکه که مورد سوال شما هم بود نحوه مواجهه چینیها با توافق ژنو و تفاهمنامه نهایی است که امکان دارد مورد موافقت ایران و 1+5 قرار گیرد. در این رابطه معتقدم که ممکن است چینیها از وضعیت فعلی این پرونده و توافق احتمالی آن ناراحت باشند چرا که بر این گمان هستند که جایگاه خود را در بازار ایران از دست میدهند اما این ماجرا بعد دیگری هم دارد و آن این است که اگر تحریمها از ایران برداشته شود، روابط تجاری ایران با همه کشورها و از جمله چینیها با سهولت بیشتری دنبال میشود. لذا موضوع توافق ژنو و لغو تحریمها که به نظرم امروز و فردا قابل انجام نیست نمیتواند موضوع نگرانی همیشگی چینیها باشد. چرا که تا برداشتن تمامی اشکال تحریمی به نظرم زمان
زیادی لازم است و شخصاً تردید دارم که به سرعت حل و فصل شود. باید نگاه واقعبینانهای به این مقوله داشت و آن را موضوع زمانبری قلمداد کرد. اما همانطور که گفتم اگر روزی تحریمها برداشته شود چینیها هم به صورت روانتری به روابط اقتصادی با ما میپردازند. آنها در ضمن نگرانی از بهبود روابط ایران با اروپا، از امکان کاهش تحریمها نیز خشنودند. این موضوع مانند چاقوی دو لبه است. یعنی اگرچه از بعضی جهات به نظر میآید که منفی باشد، ولی روانتر شدن همکاریهای اقتصادی ایران با سایر کشورها که چین هم از جمله آنهاست موجب خشنودی مقامات پکن میشود.
یعنی لغو تحریمها تاثیر آنچنانی بر روابط ایران و چین ندارد و آن را به اغما نمیبرد؟
من تصور نمیکنم رابطه ما با چین، بعد از توافق ژنو، دچار چالش جدی شود. بالاخره چینیها در زمینههایی غیرقابل رقابتاند. درست است که چینیها برخی کالاهای بیکیفیت را وارد بازار ما کردند اما بخشی از کالاهایشان هم از کیفیت خوبی برخوردار است. چینیها در موضوع نفت و هایتک ممکن است نتوانند با غربیها رقابت کنند ولی در جادهسازی، سدسازی، راهآهن و اینگونه موارد دست برتری در بازار جهان دارند. لذا من شخصاً تصور نمیکنم ما در آینده نزدیک شاهد افت جدی در روابطمان با چین باشیم. چون روابط بسیار گسترده و عمیقی است. هنری که اقتصاد ایران و برخی از آقایان باید به خرج دهند این است که از ورود بعضی کالاهای بیکیفیت به کشور جلوگیری کنند. این موضوع علاوه بر چین در رابطه با خیلی از کشورها صادق است. من فکر میکنم برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور باید نگاهی به درون داشته باشیم و در تجارت خارجی به گونهای عمل کنیم که عرصه بر تولید و تولیدگران داخلی تنگ نشود. بقای اقتصاد ما در نفس تولید و تولیدگران کشور است.
اما شاید داستان مسائل ما با چینیها به این سادگیها قابل حل و فصل نباشد. بالاخره وقتی عذر آنها را در پروژههای بالادستی و پاییندستی نفتی ایران میخواهند حتماً مشکلی در کار است. هرچند که طرف چینی این مشکلات را به دلیل عملکرد اداره کار ایران در اجبار به پرداخت مالیاتهای گزاف برای کارگران چینی عنوان میکند.
به نظرم هر دو این دلایل میتواند وجود داشته باشد. به هر حال چینیها که تنها در اقتصاد ایران فعال نیستند. در هر کشوری اعم از پیشرفته و در حال توسعه شما رد پایی از تجار و بازرگانان چینی میبینید. چرا آنها این مشکلات را ندارند. شاید بعضی اوقات مشکل از ما هم باشد. معتقدم مقداری از این مشکلات ناشی از بیتوجهی چینیهاست و بخشی هم ناشی از سوء مدیریت ما. نباید یکطرفه به قاضی رفت.
آنوقت اگر توافق جامع هستهای عملیاتی شود حضور چینیها در بازار ایران را با در نظرگیری درخواستهای شرکتهای اروپایی چگونه ارزیابی میکنید؟
ما آنقدر پروژه داریم که امکان حضور تمامی شرکتها اعم از اروپایی و چینی وجود دارد. بعد هم گفتم که فکر نمیکنم توافق ما با 1+5 به این زودیها عملیاتی شود. شخصاً تردید دارم که شرکتهای بزرگ نفتی غربی با سرعت به ایران بیایند.
الان بیپی و شل و توتال برای برقراری مجدد روابط تجاری با ایران اعلام آمادگی کردهاند.
آنها منتظرند تا لغو کامل تحریمها را ببینند.
که فکر میکنید به این زودیها نیست.
به هر حال رفتار غیرصادقانه آمریکاییها ما را به این تحلیل رسانده است. میشود حرفهایی زد که بعضیها خوشحال شوند. من هم دوست دارم قضیه را به این شکل ببینم که تحریمها به سرعت لغو میشود. این نهایت آرزوی همه ماست. اما مواضع و عملکرد آمریکاییها این امیدواری را به حداقل رسانده است.
شنیده میشود که علاوه بر تهاتر 20میلیاردی که ما با روسها داریم یک تهاتر 30میلیاردی هم با چینیها در راه است. یعنی مناسبات تجاری ما با چینیها که الان 43 میلیارد دلار است با این تهاتر نفتی به بالای 60 میلیارد دلار یعنی نزدیک به 70 میلیارد دلار افزایش پیدا میکند. فکر میکنید ما با انعقاد این قرارداد در قبال صادرات نفتمان چه کالایی را میتوانیم وارد کشور کنیم.
ما باید واردات کالاهای مصرفی را حتیالمقدور به حداقل برسانیم و کالاهای سرمایهای را که برای تولیدات صنعتی به کار میرود در کنار هایتک وارد کشور کنیم. در این زمینه اگر حرکت کنیم هم ظرفیتهای داخلی افزایش پیدا میکند و هم وضعیت صنعت و تولیدمان با مشکل مواجه نمیشود.
اما چینیها سیاست خود را بر اساس صادرات کالاهای مصرفی به ایران متمرکز کردهاند. چطور میتوانیم این سیاست را به سمت صادرات کالاهای سرمایهای سوق دهیم.
این موضوع نیازمند کار فرهنگی است. کمکاری از ماست که ایرانیها به جای توجه و مصرف کالای وطنی به دنبال کالاهای خارجی ولو با کیفیت پایین هستند. انتقاد دیگر از تولیدکنندگان داخلی است که به جای تمرکز بر فعالیتهایشان و بالا بردن کیفیت کارها عرصه را به رقیب واگذار کردهاند. البته این روند پیش از انقلاب نیز وجود داشته و بعد از انقلاب نیز فکری برای رفع آن نشده است. متاسفانه ساختار اقتصادی کشور صادراتمحور نیست بلکه وارداتمحور است و تمام مشکلات ما از این ساختار ناشی میشود.
چرا ما همپایه و همسنگ مناسبات تجاریمان با چینیها بر گسترش مناسبات سیاسی تهران و پکن تمرکز نکردیم.
رابطه سیاسی ما با چینیها چندان هم بد نیست و به نوعی قابل قبول است. درست است که به یک اندازه نیست اما چندان کم هم نیست. شاید یکی از دلایلی که روابط اقتصادی ما در جایگاه بالاتری از روابط سیاسی قرار دارد به جهت آن باشد که چینیها فکر میکنند ما از روی انتخاب با آنها کار نمیکنیم. بلکه از روی اضطرار است. یعنی فکر میکنند چون شرایط بینالمللی ما اینگونه است آنها میتوانند بدون مایه گذاشتن در زمینههای سیاسی بهرهبرداریهای حداکثری را در مناسبات اقتصادی داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید