تاریخ انتشار:
چرا پژو بهترین گزینه برای صنعت خودرو ایران است؟
هم ما بردیم، هم پژو
چند روز پیش مدیرعامل پژو به ایران آمد و با حضور در ایرانخودرو علاوه بر بازدید از این واحد بزرگ صنعتی کشور، ادامه همکاری خود را با بزرگترین شریک آسیاییاش مورد بررسی قرار داد. در این بین برخی با تحلیلهایی احساساتی سعی کردند ایرانخودروییها را متوجه این موضوع کنند که حالا وقت تلافی است و چون پژو یکبار دست این شرکت را در پوست گردو گذاشته
حال شاید این سوال پیش بیاید که آیا میتوان گفت این دو شریک قدیمی یک بازی برد-برد را دوباره شروع کردهاند؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت در شرایط کنونی ایران این بازی برد-برد بود و ما چاره دیگری جز همکاری با پژو نداشتیم. پیدا کردن شریک از نظر سیاسی بسیار پیچیده و از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار سخت است. از نظر فنی هم بسیار دشوار و زمانبر است و اگر پژو در یک دوره نزدیک به ربع قرن در ایرانخودرو جا افتاده است، پیدا کردن جانشین برای پژو برای ایرانخودرو فوقالعاده سخت و پرهزینه خواهد بود که حداقل در شرایط زیانهای انباشته و وحشتناک که ناشی از سوءمدیریت گذشته بوده است ناممکن به نظر میرسد. از طرف دیگر پژو نمیتواند به راحتی جانشین مناسبی برای ایرانخودرو پیدا کند و یافتن بازار دیگری به خوبی بازار ایران که تقریباً در آن حرف شماره یک را پژو میزند غیرممکن است. پس هم کمپانی پژو در این ماجرا برنده میشود هم شرکت ایرانخودرو. از طرفی این شرکت در 25 سال گذشته ارتباطات بسیار خوبی با پژو داشته و از برقراری رابطه با پژو به هیچوجه ضرر نکرده است.
بازخوانی 25 سال حضور پژو
پژو در 25 سال همکاری خود با ایران تنها چیزی که دستش را گرفت این بود که تبدیل به بزرگترین برند خودرو در ایران شد. بازار خودرو ایران را تا حد زیادی متعلق به خود کرد، اما در عین حال ما موفق شدیم از طریق پژو برای اولین بار بعد از انقلاب به جدیدترین خودروهای روز دنیا مثل پژو 206 دست پیدا کنیم و علاوه بر آن وارد یکسری فعالیتها و همکاریهای فنی اقتصادی شویم. مثلاً خط تولید اتومبیل سمند را راهاندازی کردیم و موفق شدیم پژو پرشیا را با این همکاری مشترک بسازیم و پژو 206 اسدی را با نوآوری به تولید برسانیم. همه اینها اختراعاتی بود که در ایران اتفاق افتاد و اساساً با پژو فرانسوی صورت گرفت. در حال حاضر نه برای پژو صرف میکند جانشینی به غیر از بازار ایران پیدا کند و نه برای ایرانخودرو. در این 25 سال پژو تبدیل به بزرگترین برند خودروسازی ایران شد و بزرگترین بازار خاورمیانه بعد از ترکیه را به دست آورد و بر آن تسلط کامل پیدا کرد.
سود ما این بوده است که یک بازار بسیار بزرگ ایجاد کرده و موفق شدیم با سرعتی حدود پنج برابر متوسط رشد اقتصادی ایران تقاضای خودرو در کشورمان ایجاد کنیم و این امکان را برای خانوادهها ایجاد کنیم تا برای هر کدام یک خودرو به تولید برسانیم. اگر حوادث دو سه سال اخیر در اقتصاد ایران اتفاق نمیافتاد تولید داخلی خودرویمان از مرز دو میلیون در سال عبور میکرد که یک عدد در سطح جهانی است. هم به لحاظ تیراژ هم به لحاظ کیفیت و هم به لحاظ قیمت در رده مناسبی قرار میگرفتیم. بسیاری از برندها را توانستیم داشته باشیم و در طراحی خودرو صاحب تکنولوژی شویم. بهگونهای که ایرانخودرو توانست پروژهای به نام سمند را از ابتدا راهاندازی کند بدون اینکه نمونهای در دنیا داشته باشد. معتقدم بخش مهمی از تولید برند ملی متکی به همکاری با پژو بود و برای این شرکت چارهای نبود جز اینکه با ایران همکاری کند. در تمام این 25 سال گذشته و همینطور در حال حاضر، همکاری چه پژو چه ایرانخودرو در چارچوب فضای سیاسی و در واقع ژئوپولتیکی که برای آنها حاکم است پیش رفته و میرود. یعنی هم کمپانی پژو در درون بافت هیات حاکمه فرانسه کار میکند و در شرایط بینالمللی
تسلیم تصمیمها میشود و هم ایرانخودرو در این بافت کار میکند. بنابراین تمام تحولات سیاسی و ژئوپولتیک که در سطح جهانی و در سطح بینالمللی، منطقهای و بین ایران و غرب در این 25 سال جریان داشته بر روی روابط خودرو اثر گذاشته است. بهترین گزینه روی میزمان پژو است. همین الان بحث راجع به آمریکاییها بسیار است، ولی ما میدانیم که هنوز هیچ یک از مسائل بانکی اعم از انتقال پول که از یک فرد آمریکایی بتواند بدون پاسپورت آمریکایی به ایران بیاید حل نشده است و همه مسائل فعلاً روی کاغذ است.
اگر تحریمها برداشته شود
حال ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر این تحریمها برداشته شود و در دو سه روز آینده توافقی صورت بگیرد در شرایط جدید دوباره پژو بهترین گزینه است؟
بنده با توجه به سرمایهگذاری که صورت گرفته است، بسیار شفاف میگویم بله، پژو بهترین گزینه است. در این خصوص شاید ذکر یک مثال به روشن شدن موضوع کمک کند. حدود 13 سال پیش که تعرفه واقعی و عملی واردات خودرو در ایران 135 درصد بود، برخی میگفتند صنعت خودروسازی ایران از یک بازار اقتصادی داخلی سود میبرد و در این بازار رانت میخورد. این حرف آن موقع واقعاً درست بود. اکنون این تعرفه به زیر 50 درصد آمده است. سوالی که دارم این است که چرا تبدیل شدن نرخ تعرفه گمرکی از 135 درصد به 30 درصد منجر به نابودی ایرانخودرو یا سایپا یا از دست رفتن بازارهای ایرانخودرو و سایپا نشده است؟ هر پاسخی که داده شود همان در روابط پژو هم حاکم است. یعنی به دلیل آشنایی که پژو با بازار ایران به دلیل سرمایهگذاریهایی که انجام شده و به دلیل تکنولوژی که ارتقا پیدا کرده به دست آورده است، از یک حق تقدم گریزناپذیر و غیرقابل نادیدن بهرهمند شده است و این باعث میشود که آنها همیشه در خط مقدم بازار باشند. یعنی اگر ما همین الان در روابط بینالمللی وارد شویم و همه کشورها و شرکتها وارد همکاری با ایران شوند هیچ قدرتی نخواهد توانست پژو را عقب بزند. چون به
همان نسبتی که بازار ایران انعطافپذیرتر میشود و شرکتهای دیگر وارد میشوند به همان اندازه هم پژو میتواند انعطاف بیشتری داشته باشد. فقط در صورتی آن وضعیت دچار خطا خواهد شد که پژو از درون خود و از داخل در حال باخت بازارهای جهانی باشد. اگر این اتفاق بیفتد روابط پژو با ایرانخودرو نمیتواند پژو را نجات دهد، ولی اگر پژو در درون خود نیرومند باشد، حتماً اولویت بیشتری برای بهره گرفتن از شرایط جدید بازار ایران مثلاً نسبت به ژیان یا فولکسواگن و بقیه خواهد داشت.
یعنی چرا الان در ایران خودرو لوکس به شدت و به فراوانی در حال وارد شدن است؟ ولی خودروسواری ارزانقیمت وارد نمیشود؟ چرا؟ برای اینکه من حدس میزنم چهار، پنج هزار میلیارد تومان ارزش سرمایهگذاری هر یک از دو شرکت ایرانخودرو و سایپا در شبکههای خدمات بعد از فروش است یعنی الان اگر کسی بخواهد شبکهای را که ایرانخودرو و سایپا دارند ایجاد کند شاید یک چیزی بین هشت تا 10 هزار میلیارد تومان هزینه لازم داشته باشد. چه به لحاظ قطعات چه به لحاظ تجهیزات و چه به لحاظ ماشینآلات. چه به لحاظ ساختمانها و زمین و چه به لحاظ نیروی انسانی. این اتفاق اگر بخواهد بیفتد، مثلاً هر شرکت دیگری در ایران سه تا چهار میلیارد دلار لازم دارد فقط برای اینکه در شبکه خدمات صرف کند. در غیر این صورت هیچ بیزینس و هیچ خودرویی نخواهد بود. برای اینکه باید بتوانند 700 هزار خودرو در سال تولید کنند تا بتوانند چنین شبکهای صرف کنند.
اینکه یک شرکت دیگری بتواند جای پژو در ایرانخودرو را بگیرد به نظر من در کوتاهمدت بسیار غیرممکن است. مگر اینکه شرکت پژو به طور کلی قابلیت انعطافپذیریاش را در برابر نوسانات و تحولات بینالمللی از دست داده باشد و به طور کلی شرکت در درون خود رو به شکست باشد که طبیعتاً در روابط پژو با ایران هم تاثیرگذار است.
دیدگاه تان را بنویسید