تاریخ انتشار:
بخش تعاون در معرض چه تهدیدهایی قرار دارد؟
ضعفهایی که فرصت دخالت به دولت میدهد
برای مردم عادی یا حتی برخی مسوولان، حلبهای روغن، گونیهای برنج و قالبهای کره کوپنی، یادآور و نماد بخش تعاون در اقتصاد ایران هستند؛ چراکه در دهه اول انقلاب، این اقلام به عاملیت تعاونیها از طریق وزارت بازرگانی یا بخشهای مختلف تنظیمکننده بازار در اختیار مردم قرار داده میشد که منجر به شکلگیری صفهای طولانی در مقابل شرکتهای تعاونی شد.
برای مردم عادی یا حتی برخی مسوولان، حلبهای روغن، گونیهای برنج و قالبهای کره کوپنی، یادآور و نماد بخش تعاون در اقتصاد ایران هستند؛ چراکه در دهه اول انقلاب، این اقلام به عاملیت تعاونیها از طریق وزارت بازرگانی یا بخشهای مختلف تنظیمکننده بازار در اختیار مردم قرار داده میشد که منجر به شکلگیری صفهای طولانی در مقابل شرکتهای تعاونی شد. اما واقعیت امر این است که جدای از اینکه چنین مفهوم و محتوایی به هیچ وجه نمایانگر بخش تعاون نخواهد بود، خود نیز دچار تغییر و تحول فراوان شده است، به طوری که بخش خردهفروشی تعاونیها نیز در تقابل با ساختارهای جدید شرکتهای پخش، فروش سوپرمارکتی، فروشگاههای زنجیرهای و فروش آنلاین قرار گرفته و سبب تغییر شگرفی در تعاونیهای خردهفروشی که در دهههای گذشته رواج داشتند شده است.
فارغ از نماد خردهفروشی، تعاون در سایر بخشها مانند مسکن، صنایع دستی، حملونقل اعم از هوایی، دریایی و زمینی، آموزش، کشاورزی، بانک و بیمه و حتی سلامت ظرفیت قابل توجهی در اقتصاد ایران دارد. در نتیجه اساساً بخش تعاون، به عنوان یک مدل شرکتداری مردمسالارانه، در مقایسه با ساختارهای سرمایهداری، اقتصاد اجتماعی را شکل میدهد و در حوزههای مختلف اقتصادی فعال است. اما این تعریف زیبا و این ساختار مناسب در دنیای امروز بهشدت در خطر بوده و این تهدید، نهتنها در ایران، بلکه در جهان، بخش را با ریسک نابودی مواجه میکند و این سوال ایجاد میشود که آیا نسل جدید با مفاهیم این بخش آشنا خواهد شد. در این نوشتار سه تهدید اصلی بخش تعاون مورد بررسی قرار میگیرد.
1- دموگرافی پیر و سنتی
تهدید اول به ساختار و جامعه تعاونگران مرتبط میشود که از دو منظر در مقایسه با شرکتهای پیشرو در اکثر کشورهای جهان مورد تهدید قرار دارند: ابتدا اینکه متوسط سنی در این بخش بالاست و دوم، سطح سواد با تعریف سازمان ملل و برنامههای توسعهای سازمان ملل که شامل علوم کامپیوتر، زبان انگلیسی و سطحی از دانش عمومی و جهانی است در بخش تعاون در لایه هیات مدیره، مدیران عامل و مدیران میانی، پایینتر از متوسط کشورهای پیشرو است. صدالبته این چالش فقط مختص کشور ما نبوده و در بسیاری از کشورها با متوسط سنی بالایی در بخش مواجه هستیم که تمایل به تغییر ندارند. پس اساساً باید بگوییم دموگرافی پیر یکی از چالشهای بزرگ بخش است و در بسیاری از موارد در تشکلها، حضور بازنشستههای وزارت تعاون یا تعاونیها را در مقیاس وسیع مشاهده میکنیم. این به معنی بیارزش شمردن کسوت در این بخش نخواهد بود. فقط مساله اصلی، عدم توانایی در واکنش به تغییرات ماهوی در کسبوکارهای امروزی است، پیامد این وضع این است که بدنه این بخش نتوانسته است واکنشهای مناسب را متناسب با تغییرات اجتماعی از خود بروز دهد.
2- مستحقپروری
یکی از پرکاربردترین واژههای مدیران بخش، مظلومیت تعاون در ایران است که در هر فرصتی که قرار است اظهارنظری در مورد این بخش از اقتصاد داشته باشند، صحبت از مظلوم واقع شدن تعاون در ایران به میان میآید. تحلیل محتوای چنین تفکری، نشان از انتظار کمک و مساعدت از بیرون بخش دارد، چراکه تفاوت مظلومیت و ناتوانی، دقیقاً در این نکته است که برای مظلومیت، یک ظالم خارج از دنیای وجودی مظلوم باید وجود داشته باشد. اما در ناتوانی، انگشت اشاره به سمت خود فرد، سازمان یا جامعه است. این نگاه نادرست، چالش بعدی حیات بخش تعاون خواهد بود. دومین مساله جدی که در دنیای امروزِ تعاونیها بسیار مورد توجه به نظر میرسد وابستگی ذهنی و مالی بخش تعاون به دولت است. از آنجا که اقتصاد بخش تعاون، مشارکتی است و الگوهای مشارکت مردمی در بخش، حاکم بوده است و با توجه به ساختار این بخش، کمکهای دورهای دولتها و حتی سازمانهایی نظیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و برنامههای توسعهای سازمان ملل، بیشتر از اینکه به سمت بخش خصوصی با تعداد سهامدار کم تمایل داشته باشد، به بخش تعاون تعلق پیدا کرده است، چراکه سهاممحور نبوده و به نوعی، مردممحور است. از
این رو یک وابستگی ذهنی و مالی در بخش تعاون در تمام کشورهای دنیا به دولتها وجود دارد که نهتنها بخش را ضعیف کرده، بلکه فرصت دخالت را به دولتها نیز داده است. بررسی وضعیت کشورهای مختلف از منظر بدهی دولتها به صندوقهای بازنشستگی، سیستمهای تامین اجتماعی، آموزشی و درمانی حاکی از این است که حقیقتاً دولتها، تکیهگاه خوبی برای بخش تعاون نخواهند بود و این وابستگی ذهنی شاید در گذشته توجیه مناسب داشته، اما امروز به عنوان یک معضل مطرح است تا جایی که تعاونیها حمایت مستقیم دولتها را طلب میکنند و در نقطه مقابل، بخش دولتی هم تمایل دارد در امور تعاونیها به طور مستقیم دخالت کند که این موضوع با توجه به اوضاع نابسامان دولتها، یک تهدید جدی به شمار میآید. گواه این موضوع، لایحه پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی است که پر از نشانههای آشکار برای دخالتهای بیمورد در حوزه تصدیگری دولت در بخش تعاون است که اگر موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد نشانگر موج جدیدی از دخالت در نظامهای مستقل اقتصادی مردمنهاد است که میتواند آسیبهای جدی به دنبال داشته باشد و باید مورد بازبینی قرار گیرد.
3- واکنش ضعیف به تحولات فناوری اطلاعات
آنچه حائز اهمیت است در نظامهای فعلی کسبوکار و ساختارهای جدید، تعاونیهای الکترونیک موضوع جدیدی است که برای تئوریپردازان بخش تعاون مورد توجه قرار گرفته است. روشهای فروش، توزیع، ارتباط سهامداران، هیات مدیره و مصرفکننده در بسترهای الکترونیکی، موضوعات جدیدی به شمار نمیآیند، ولی به دلیل تهدید نخست که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفت هنوز آنطور که باید، فناوری اطلاعات به طور ملموس وارد بخش تعاون نشده است. حتی در بسیاری از کشورهای دنیا، سیستم انتخاباتی بخش تعاون هنوز بر پایه روشهای سنتی است. در بخش کشاورزی و حملونقل، تعاونیهای الکترونیک هنوز زمینه حضور جدی را پیدا نکردهاند و حتی این مهم در بخش مصرف منجر به نابودی کامل خواهد شد، چراکه صنایع مشابه در خارج از بخش تعاون رشد بیشتری را در نتیجه این تحول تجربه کردهاند. به طور کلی این موضوع که بخش تعاون نتوانسته است به تغییرات فناوری اطلاعات، پاسخ مناسبی ارائه دهد و به طور خاص در فضای داخلی شاهد هستیم برخی از تعاونیها حتی یک وبسایت ساده برای ارائه اطلاعات خود ندارند چالش بزرگی خواهد بود.
در نهایت باید ضمن تصحیح تصویر ذهنی مردم و مسوولان از بخش تعاون و آشنا کردن عام و خاص با مزیتهای بخش در فضای جدید کسبوکار، تنوع موضوع و گستره فعالیت تعاونیها نشان داده شود. بخش تعاون ایران در حوزههای کشاورزی، حملونقل، مسکن و... دارای سهم بوده و باید مزیتهای جدید خلق شود، چراکه مزیتهای گذشته از بین رفته یا در فضای کسبوکار امروز، کارایی انحصاری خود را از دست داده است که مثال بخش مصرف مورد بررسی قرار گرفت. راهحل این موضوع، توجه اساسی به چالش نیروی انسانی بخش تعاون خواهد بود. چالش دوم و سوم نیز که در وابستگی به کمکهای دولتی و دوری از فناوری اطلاعات خلاصه میشود موضوعی حیاتی است که تحت تاثیر انقلاب سوم و چهارم صنعتی بوده و بهشدت حیات بخش را تهدید میکند. سرعت واکنش به این چالشها باید بسیار بالا باشد تا امکان بازگشت بخش تعاون به عنوان یک بازیگر در اقتصاد ایران فراهم شود. در غیر این صورت، بخش خصوصی غیرتعاونی، سهم باقیمانده بخش تعاون را نه با دشمنی و ظلم، بلکه به صورت خودکار و حتی شاید بدون تعمد خواهد بلعید.
دیدگاه تان را بنویسید