تاریخ انتشار:
پیشبینی قیمتی بازار فلزات اساسی در سال جدید
نبرد بیم و امید
در بازار فلزات اساسی سه مولفه مهم و تاثیرگذار میتواند چشمانداز قیمتی این گروه را تعیین کند، در حقیقت تعیین چشمانداز نرخ رشد اقتصادی چین از یکسو و از سوی دیگر سیاستهای بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا و در نهایت قیمت نفت سه اضلاع مثلثی هستند که در پیشبینی و تعیین مسیر بازار فلزات میتوانند نقش تعیینکننده داشته باشند.
در بازار فلزات اساسی سه مولفه مهم و تاثیرگذار میتواند چشمانداز قیمتی این گروه را تعیین کند، در حقیقت تعیین چشمانداز نرخ رشد اقتصادی چین از یکسو و از سوی دیگر سیاستهای بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا و در نهایت قیمت نفت سه اضلاع مثلثی هستند که در پیشبینی و تعیین مسیر بازار فلزات میتوانند نقش تعیینکننده داشته باشند.
در بحث اقتصاد چین کاهش نرخ رشد اقتصادی نگرانی سرمایهگذاران این حوزه را برانگیخته است به نحوی که نرخ رشد اقتصادی چین در سال 2015 با رسیدن به سطح 9 /6 درصد به کمترین میزان خود در 25 سال اخیر رسیده است. در شرایط فعلی تجربه کاهش شدید ارزش یوآن در پایان سال میلادی گذشته عامل خروج بخشی از سرمایههای خارجی و افزایش نگرانی سرمایهگذاران داخلی و خارجی این کشور شده است. آنچه مهم است این است که سرمایهگذاران در حال رصد شاخصهای تولید کارخانجات، واردات، صادرات و اشتغال این کشور هستند. در سوی مقابل مقامات چینی هم این امیدواری را به سرمایهگذاران دادهاند که در سال 2016 اقداماتی برای تثبیت ارزش یوآن و بهبود نرخ رشد اقتصادی انجام دهند.
در سوی دیگر در بحث سیاستهای بانک مرکزی آمریکا دوگانگی دیده میشود. از یکسو آمارها حاکی از روند مثبت دادههای اقتصادی این کشور است و از سوی دیگر ضعف اقتصاد جهانی در تصمیمات این نهاد در راستای افزایش نرخ بهره موثر بوده است. بر این اساس سرمایهگذاران در ابهام تصمیمگیری در رابطه با افزایش یا کاهش ارزش دلار قرار گرفتهاند.
اما در بازار نفت؛ به نظر تصمیمات اخیر با توجه به نشست چهارجانبه نفتی دوحه میتواند حداقل تاثیر مثبت روانی در جهت عدم کاهش بیشتر قیمت نفت به همراه داشته باشد، اما نکته مهم آن است که وضعیت کنونی قیمت نفت حاصل افزایش نااطمینانی نسبت به تقاضا خصوصاً از جانب چین و تهدید ناشی از مقاومت عرضهکنندگان غیراوپک در برابر کاهش قیمت نفت، علیالخصوص تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکاست. در شرایط حاضر بازار نفت دچار شوک عرضه و تقاضا شده است، از سوی دیگر با توجه به کند شدن رشد اقتصادی، بازیابی قیمتی تا انتهای سال جاری یا سال آینده رخ نخواهد داد. در عین حال میانگین نظرات کارشناسان نفتی گویای این مهم است که کاهش شدید قیمت نفت یا بازیابی نفت بیش از 100 دلار فعلاً امکانپذیر نیست و در یکی دو سال آتی قیمت نهایت به مرز 60 تا 70 دلار افزایش خواهد یافت. در ادامه بازارهای جهانی را به تفکیک کالاها مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
آلومینیوم کمترین پیشبینی مثبت درباره افزایش قیمت را به خود دیده است که به خاطر ترکیب دو عامل وجود ظرفیت مازاد و موجودیهای بسیار بالا، انتظار خاصی درباره افزایش قیمت در این فلز وجود ندارد. تحلیلگران به طور میانگین انتظار دارند که برای سال 2016، متوسط قیمت آلومینیوم در حدود 1525 دلار باشد و برای سال 2017، تنها افزایش قیمت در حدود پنجدرصدی و میانگین قیمت 1600 دلار در هر تن را برای آلومینیوم متصور هستند. در بازار داخلی صنعت آلومینیوم ایران با دو مشکل اصلی روبهرو است. انرژیبر بودن این صنعت در کنار نحوه تامین مواد اولیه (بوکسیت) دو چالش عمده این صنعت است که این گروه را به زیاندهی رسانده است. بررسیها نشان داد بیش از 20 تا 30 درصد هزینههای تولید آلومینیوم در ایران به حامل انرژی علیالخصوص برق اختصاص دارد. این در شرایطی است که عدم تامین پایدار برق برای این صنعت همواره یکی از معضلات اصلی بوده است، از سوی دیگر بیش از 30 تا 40 درصد قیمت تمامشده نیز به مواد اولیه اختصاص پیدا میکند که این امید میرود با رفع تحریمها در دوران پسابرجام مشکل تامین مواد اولیه به حداقل کاهش یابد. در این میان بر اساس افق 1404 ایران باید به تولید 5 /1 میلیون تن آلومینیوم دست یابد که از اینرو توجه به تامین مواد اولیه، تامین برق پایدار و بهسازی صنایع آلومینیوم (برای کاهش آلایندگی و مصرف برق) در اولویت باید قرار گیرد. همچنین آخرین خبرها حکایت از این دارد که ایران موافقتنامه ۲۰ساله خود را ۲۵ سال دیگر با گینه برای تولید بوکسیت تمدید کرده است.
روی پس از نیکل از دید میانگین تحلیلگران، بهترین فرصت افزایش قیمتی در این محدوده دوساله را داراست و انتظار میرود قیمت آن 25 درصد از سطح کنونی بالاتر رود. نشانههایی وجود دارد که مواد خام مربوط به بازار روی به دلیل ترکیب عواملی چون بسته شدن معادن و کاهش تولید به دلیل سطح قیمتی، در حال کمیاب شدن هستند. تحلیلگران بازار فلزات انتظار دارند که روی در سال جاری با کسری 53 هزارتنی و در سال آینده با کسری 275 هزار تنی مواجه شود. برآورد متوسط قیمت روی در سال جاری 1682 دلار است با این حال تعدادی از پیشبینیکنندهها نظر دیگری دارند. برای مثال موسسه SP Angle که یک بانک سرمایهگذاری است برای سهماهه نخست امسال قیمت 1575 دلار را تخمین زده و معتقد است در سهماهه چهارم به 1825 دلار خواهد رسید.
کمترین رقم پیشبینیشده از سوی موسسه خدمات مشاوره EIU است که کارشناسان این موسسه میگویند، در سهماهه اول امسال متوسط قیمت روی به 1600 دلار خواهد رسید و در سهماهه پایانی 1890 دلار خواهد شد. در بازار داخلی روی، چالش اصلی تولیدکنندگان کمبود مواد اولیه و خاک مورد نیاز در دسترس است، بر اساس آمار منتشر شده ایران چهارمین تولیدکننده بزرگ ماده معدنی سرب و روی در آسیا بعد از چین، قزاقستان و هند است. همچنین از نظر تولید شمش جایگاه ششم و از نظر تولید سرب جایگاه پنجم را در آسیا داراست. در حال حاضر بیش از ۹ درصد ذخایر خاک سرب و روی دنیا در ایران شناسایی شده، اما آنچه در کشور تولید و صادر میشود حتی به یک درصد نسبتهای جهانی نیز نمیرسد. هماکنون ایران سالانه حدود ۱۶۰ هزار تن روی در هفت کارخانه بزرگ و ۴۵ کارخانه کوچک تولید میکند و برنامهریزی شده است تا سال ۱۴۰۴ این مقدار به ۳۰۰ هزار تن در سال افزایش یابد. در حال حاضر اکثر واحدهای تولید سرب و روی کشور به دلیل عدم دسترسی به میزان خاک مورد نیاز با عیار مناسب، کمتر از ظرفیت اسمی خود در حال فعالیت هستند. درباره فلز سرب، با وجود اینکه انتظار میرود همچون روی ظرف دو سال آتی با کاهش عرضه روبهرو شود، اما انتظار افزایش قیمت خاصی در بین میانگین تحلیلگران برای این فلز دیده نمیشود.
در بازار داخلی سرب، همچون روی نخستین و مهمترین مشکل در رابطه با ذخایر سرب و روی، در بخش اکتشاف است. یکی از مشکلات دیگر تولیدکنندگان سرب داخلی بحث زیستمحیطی است. بر این اساس برای بهبود صنعت سرب و روی باید بحث اکتشافات و استخراج و استفاده از ماشینآلات جدید و فناوری مناسب و استخراج اصولی و همچنین اعطای تسهیلات ارزانقیمت تقویت شود. فلز قلع در رده سوم از لحاظ افزایش قیمتی قرار دارد و میانگین تحلیلگران انتظار دارند که قیمت این فلز در سال آینده به طور متوسط 16 هزار دلار در هر تن باشد که 15 درصد افزایش قیمت نسبت به نرخ کنونی را نشان میدهد. درباره مس تحلیلگران به صورت میانگین انتظار دارند قیمت مس در سهماهه اول به طور متوسط 50 /4512 دلار در هر تن باشد. سپس انتظار میرود که به تدریج بازار مس به تعادل برگردد و قیمت آن افزایش پیدا کند و برای سال آینده به 5182 دلار در هر تن برسد. میانگین برآوردها برای مازاد عرضه مس در سطح 150 هزار تن است. در بازار داخلی، همچون سایر بازارهای بینالمللی مصرف مس به شرایط اقتصادی وابسته است، به عبارتی رکود یا رونق اقتصادی در افزایش مصرف تاثیر مستقیم خواهد داشت، از اینرو با توجه به آنکه مصرف اصلی مس در صنایعی نظیر صنعت برق و مخابرات، صنعت ساختمان و تولید خودرو است در سالهای اخیر با توجه به کمبود نقدینگی و کسری بودجه دولت شاهد کاهش مصرف مس در صنعت برق و مخابرات بودیم. همچنین مساله تحریم در بخش خودرو و رکود در بخش ساختمان نیز به کاهش مصرف مس منجر شده بود. در شرایط حاضر کمبود نقدینگی، کاهش شدید قیمتهای جهانی، افزایش هزینههای مالی و وجود مازاد تولید در دوران رکود گریبان این صنعت را در داخل گرفته است، از اینرو در کوتاهمدت راه برونرفت این صنعت از رکود با توجه به رفع تحریمها افزایش قیمتهای جهانی است که در کوتاهمدت نمیتوان انتظار چندانی داشت.
درباره فولاد، تولیدکنندگان فولاد در جهان به دلیل کاهش تقاضا و افزایش رقابت به دلیل سیل صادرات فولاد از چین که تولیدکننده 50 درصد فولاد در جهان است، با کاهش قیمت روبهرو شدهاند. در بازار داخلی فولادیها بر اساس چشمانداز ۱۴۰۴ باید ظرفیت تولید فولاد در کشور به ۵۵ میلیون تن و سرانه مصرف فولاد در کشور از ۲۳۴ کیلوگرم کنـونی بـه ۴۰۰ کیلوگرم برسد. برای دستیابی به هدف فوق رشد ۲۳۰درصدی تولید و افزایش ۷۰درصدی مصرف طی ۱۰ سال آینده ضروری است.
در بحث اقتصاد چین کاهش نرخ رشد اقتصادی نگرانی سرمایهگذاران این حوزه را برانگیخته است به نحوی که نرخ رشد اقتصادی چین در سال 2015 با رسیدن به سطح 9 /6 درصد به کمترین میزان خود در 25 سال اخیر رسیده است. در شرایط فعلی تجربه کاهش شدید ارزش یوآن در پایان سال میلادی گذشته عامل خروج بخشی از سرمایههای خارجی و افزایش نگرانی سرمایهگذاران داخلی و خارجی این کشور شده است. آنچه مهم است این است که سرمایهگذاران در حال رصد شاخصهای تولید کارخانجات، واردات، صادرات و اشتغال این کشور هستند. در سوی مقابل مقامات چینی هم این امیدواری را به سرمایهگذاران دادهاند که در سال 2016 اقداماتی برای تثبیت ارزش یوآن و بهبود نرخ رشد اقتصادی انجام دهند.
در سوی دیگر در بحث سیاستهای بانک مرکزی آمریکا دوگانگی دیده میشود. از یکسو آمارها حاکی از روند مثبت دادههای اقتصادی این کشور است و از سوی دیگر ضعف اقتصاد جهانی در تصمیمات این نهاد در راستای افزایش نرخ بهره موثر بوده است. بر این اساس سرمایهگذاران در ابهام تصمیمگیری در رابطه با افزایش یا کاهش ارزش دلار قرار گرفتهاند.
اما در بازار نفت؛ به نظر تصمیمات اخیر با توجه به نشست چهارجانبه نفتی دوحه میتواند حداقل تاثیر مثبت روانی در جهت عدم کاهش بیشتر قیمت نفت به همراه داشته باشد، اما نکته مهم آن است که وضعیت کنونی قیمت نفت حاصل افزایش نااطمینانی نسبت به تقاضا خصوصاً از جانب چین و تهدید ناشی از مقاومت عرضهکنندگان غیراوپک در برابر کاهش قیمت نفت، علیالخصوص تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکاست. در شرایط حاضر بازار نفت دچار شوک عرضه و تقاضا شده است، از سوی دیگر با توجه به کند شدن رشد اقتصادی، بازیابی قیمتی تا انتهای سال جاری یا سال آینده رخ نخواهد داد. در عین حال میانگین نظرات کارشناسان نفتی گویای این مهم است که کاهش شدید قیمت نفت یا بازیابی نفت بیش از 100 دلار فعلاً امکانپذیر نیست و در یکی دو سال آتی قیمت نهایت به مرز 60 تا 70 دلار افزایش خواهد یافت. در ادامه بازارهای جهانی را به تفکیک کالاها مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
آلومینیوم کمترین پیشبینی مثبت درباره افزایش قیمت را به خود دیده است که به خاطر ترکیب دو عامل وجود ظرفیت مازاد و موجودیهای بسیار بالا، انتظار خاصی درباره افزایش قیمت در این فلز وجود ندارد. تحلیلگران به طور میانگین انتظار دارند که برای سال 2016، متوسط قیمت آلومینیوم در حدود 1525 دلار باشد و برای سال 2017، تنها افزایش قیمت در حدود پنجدرصدی و میانگین قیمت 1600 دلار در هر تن را برای آلومینیوم متصور هستند. در بازار داخلی صنعت آلومینیوم ایران با دو مشکل اصلی روبهرو است. انرژیبر بودن این صنعت در کنار نحوه تامین مواد اولیه (بوکسیت) دو چالش عمده این صنعت است که این گروه را به زیاندهی رسانده است. بررسیها نشان داد بیش از 20 تا 30 درصد هزینههای تولید آلومینیوم در ایران به حامل انرژی علیالخصوص برق اختصاص دارد. این در شرایطی است که عدم تامین پایدار برق برای این صنعت همواره یکی از معضلات اصلی بوده است، از سوی دیگر بیش از 30 تا 40 درصد قیمت تمامشده نیز به مواد اولیه اختصاص پیدا میکند که این امید میرود با رفع تحریمها در دوران پسابرجام مشکل تامین مواد اولیه به حداقل کاهش یابد. در این میان بر اساس افق 1404 ایران باید به تولید 5 /1 میلیون تن آلومینیوم دست یابد که از اینرو توجه به تامین مواد اولیه، تامین برق پایدار و بهسازی صنایع آلومینیوم (برای کاهش آلایندگی و مصرف برق) در اولویت باید قرار گیرد. همچنین آخرین خبرها حکایت از این دارد که ایران موافقتنامه ۲۰ساله خود را ۲۵ سال دیگر با گینه برای تولید بوکسیت تمدید کرده است.
روی پس از نیکل از دید میانگین تحلیلگران، بهترین فرصت افزایش قیمتی در این محدوده دوساله را داراست و انتظار میرود قیمت آن 25 درصد از سطح کنونی بالاتر رود. نشانههایی وجود دارد که مواد خام مربوط به بازار روی به دلیل ترکیب عواملی چون بسته شدن معادن و کاهش تولید به دلیل سطح قیمتی، در حال کمیاب شدن هستند. تحلیلگران بازار فلزات انتظار دارند که روی در سال جاری با کسری 53 هزارتنی و در سال آینده با کسری 275 هزار تنی مواجه شود. برآورد متوسط قیمت روی در سال جاری 1682 دلار است با این حال تعدادی از پیشبینیکنندهها نظر دیگری دارند. برای مثال موسسه SP Angle که یک بانک سرمایهگذاری است برای سهماهه نخست امسال قیمت 1575 دلار را تخمین زده و معتقد است در سهماهه چهارم به 1825 دلار خواهد رسید.
کمترین رقم پیشبینیشده از سوی موسسه خدمات مشاوره EIU است که کارشناسان این موسسه میگویند، در سهماهه اول امسال متوسط قیمت روی به 1600 دلار خواهد رسید و در سهماهه پایانی 1890 دلار خواهد شد. در بازار داخلی روی، چالش اصلی تولیدکنندگان کمبود مواد اولیه و خاک مورد نیاز در دسترس است، بر اساس آمار منتشر شده ایران چهارمین تولیدکننده بزرگ ماده معدنی سرب و روی در آسیا بعد از چین، قزاقستان و هند است. همچنین از نظر تولید شمش جایگاه ششم و از نظر تولید سرب جایگاه پنجم را در آسیا داراست. در حال حاضر بیش از ۹ درصد ذخایر خاک سرب و روی دنیا در ایران شناسایی شده، اما آنچه در کشور تولید و صادر میشود حتی به یک درصد نسبتهای جهانی نیز نمیرسد. هماکنون ایران سالانه حدود ۱۶۰ هزار تن روی در هفت کارخانه بزرگ و ۴۵ کارخانه کوچک تولید میکند و برنامهریزی شده است تا سال ۱۴۰۴ این مقدار به ۳۰۰ هزار تن در سال افزایش یابد. در حال حاضر اکثر واحدهای تولید سرب و روی کشور به دلیل عدم دسترسی به میزان خاک مورد نیاز با عیار مناسب، کمتر از ظرفیت اسمی خود در حال فعالیت هستند. درباره فلز سرب، با وجود اینکه انتظار میرود همچون روی ظرف دو سال آتی با کاهش عرضه روبهرو شود، اما انتظار افزایش قیمت خاصی در بین میانگین تحلیلگران برای این فلز دیده نمیشود.
در بازار داخلی سرب، همچون روی نخستین و مهمترین مشکل در رابطه با ذخایر سرب و روی، در بخش اکتشاف است. یکی از مشکلات دیگر تولیدکنندگان سرب داخلی بحث زیستمحیطی است. بر این اساس برای بهبود صنعت سرب و روی باید بحث اکتشافات و استخراج و استفاده از ماشینآلات جدید و فناوری مناسب و استخراج اصولی و همچنین اعطای تسهیلات ارزانقیمت تقویت شود. فلز قلع در رده سوم از لحاظ افزایش قیمتی قرار دارد و میانگین تحلیلگران انتظار دارند که قیمت این فلز در سال آینده به طور متوسط 16 هزار دلار در هر تن باشد که 15 درصد افزایش قیمت نسبت به نرخ کنونی را نشان میدهد. درباره مس تحلیلگران به صورت میانگین انتظار دارند قیمت مس در سهماهه اول به طور متوسط 50 /4512 دلار در هر تن باشد. سپس انتظار میرود که به تدریج بازار مس به تعادل برگردد و قیمت آن افزایش پیدا کند و برای سال آینده به 5182 دلار در هر تن برسد. میانگین برآوردها برای مازاد عرضه مس در سطح 150 هزار تن است. در بازار داخلی، همچون سایر بازارهای بینالمللی مصرف مس به شرایط اقتصادی وابسته است، به عبارتی رکود یا رونق اقتصادی در افزایش مصرف تاثیر مستقیم خواهد داشت، از اینرو با توجه به آنکه مصرف اصلی مس در صنایعی نظیر صنعت برق و مخابرات، صنعت ساختمان و تولید خودرو است در سالهای اخیر با توجه به کمبود نقدینگی و کسری بودجه دولت شاهد کاهش مصرف مس در صنعت برق و مخابرات بودیم. همچنین مساله تحریم در بخش خودرو و رکود در بخش ساختمان نیز به کاهش مصرف مس منجر شده بود. در شرایط حاضر کمبود نقدینگی، کاهش شدید قیمتهای جهانی، افزایش هزینههای مالی و وجود مازاد تولید در دوران رکود گریبان این صنعت را در داخل گرفته است، از اینرو در کوتاهمدت راه برونرفت این صنعت از رکود با توجه به رفع تحریمها افزایش قیمتهای جهانی است که در کوتاهمدت نمیتوان انتظار چندانی داشت.
درباره فولاد، تولیدکنندگان فولاد در جهان به دلیل کاهش تقاضا و افزایش رقابت به دلیل سیل صادرات فولاد از چین که تولیدکننده 50 درصد فولاد در جهان است، با کاهش قیمت روبهرو شدهاند. در بازار داخلی فولادیها بر اساس چشمانداز ۱۴۰۴ باید ظرفیت تولید فولاد در کشور به ۵۵ میلیون تن و سرانه مصرف فولاد در کشور از ۲۳۴ کیلوگرم کنـونی بـه ۴۰۰ کیلوگرم برسد. برای دستیابی به هدف فوق رشد ۲۳۰درصدی تولید و افزایش ۷۰درصدی مصرف طی ۱۰ سال آینده ضروری است.
دیدگاه تان را بنویسید