صنایع سودده بورسی در سال جدید کدامند؟
خوشاقبالها
آنچه در دوران پسابرجام ما را به وضعیت اقتصادی و به تبع آن بازار سرمایه خوشبین میکند، تغییر وضعیت اقتصادی ایران به لحاظ ساختارهای آن است.
آنچه در دوران پسابرجام ما را به وضعیت اقتصادی و به تبع آن بازار سرمایه خوشبین میکند، تغییر وضعیت اقتصادی ایران به لحاظ ساختارهای آن است. مشکل اساسی حال حاضر اقتصاد کاهش درآمدهای نفتی و پایین بودن کارایی اقتصادی سرمایه در ایران است که این امر به خاطر توزیع نامناسب درآمدهای نفتی در سالهای قبل رخ داده است.
بررسیهای ادوار گذشته تاریخ اقتصادی ایران نشان میدهد در زمانهایی که کشور با کمبود منابع مواجه بوده است تصمیمگیریهای اقتصادی از کارایی بهتری برخوردار بودند. همچنین در شرایط فعلی که قیمتهای نفت به شدت افت کرده است، با توجه به تجربه ایران در زمان تحریم شاید بتوان گفت در میان کشورهای صادرکننده نفت در جهان ایران بتواند یکی از بهترین واکنشهای اقتصادی را به افت قیمتهای جهانی نفت نشان دهد و این امر در کاهش سهم درآمدهای نفتی در بودجه خود قابل مشاهده است.
همچنین در این شرایط با توجه به نیاز ایران به ورود منابع بینالمللی جهت دستیابی به رشد اقتصادی به نظر میرسد جذب سرمایهگذاری خارجی چندان امری دور از ذهن برای ایران نباشد که خود دارای دو مزیت عمده است. در ابتدا ورود سرمایهگذاران خارجی با تغییر تکنولوژی تولید و انتقال دانش فنی به داخل همراه خواهد بود و دیگری آنکه وجود شریک خارجی در پروژههای اقتصادی کارایی اقتصادی و بهینهسازی مدیریت کلان پروژهها را در زمان راهاندازی و بهرهبرداری بهبود میبخشد.
آنچه در این بررسی باید مورد توجه باشد چشمانداز تغییر ساختار تکنولوژیک و اقتصادی ایران است. برای ایجاد رشد بورس بحث تبدیل فضای اقتصادی ایران از بحث خامفروشی به تولید کالاهای میانی و کالاهای نهایی برای مصرفکننده نهایی است. در حال حاضر سبک اقتصادی ایران گرایش به سمت خامفروشی است و چشمانداز مناسبی برای محصولات خام در فضای بینالمللی وجود ندارد از اینرو با توجه به شرایط موجود تغییر تکنولوژی تولید و تولید محصولات با فناوری بالا جایگاه اقتصادی ایران در منطقه و جهان تغییر خواهد کرد و به نظر میرسد صادرات برق، دارو، خودرو، خدمات فناوری اطلاعات و صنایع خدمات فنی و مهندسی جایگزین صادرات کالاهای خام در ایران خواهد شد. همچنین آنچه در پسابرجام بورس و به طور کلی فضای کسب و کار را متحول خواهد کرد بحث کاهش هزینه پول است. شاید بتوان گفت مهمترین مشکلی که فضای کسب و کار ایران با آن درگیر است نرخ بهره بسیار بالاست که ایجاد فضای جذاب سرمایهگذاری را برای سرمایهگذاران از بین برده است و از طرفی هزینه مالی بسیار بالایی را به شرکتها تحمیل میکند.
در دوران پسابرجام به علت گشایش در منابع مالی و در دستور کار قرار دادن انضباط پولی، هم نرخ بهره بانکی کاهش پیدا میکند و هم تقاضا برای سرمایهگذاری افزایش پیدا میکند و از طرف دیگر در مدت زمان کوتاه سه تا ششماهه اثر کاهش نرخهای بهره نیز در صورتهای مالی شرکتها هم دیده میشود زیرا در برخی از شرکتها هزینه بهرهای که برخی شرکتها پرداخت میکنند حتی تا نزدیک به 70 درصد سود هم میرسد، پس این امر نشان میدهد که ساختار معیوب تامین مالی در ایران اگر بخواهد اصلاح شود باید با نرخهای پایینتر و از منابع متنوع تامین شود و این موضوع میتواند سودآوری شرکتها را بیشتر کند و به تبع آن قیمتهای سهام را افزایش دهد.
به طور کلی اگر بخواهیم صنایع پیشرو بورس را در یک جمعبندی کلی مشخص کنیم میتوانیم به گروههای زیر اشاره کنیم.
صنعت دارو
صنعت دارو صنعتی قابل اتکا برای سرمایهگذاری در شرایط رکودی است. صنعت دارو یکی از صنایع بزرگ و سودآور در دنیاست و از ویژگیهای بارز آن روند صعودی به نسبت پایدار و کمنوسان است. روند افزایشی جمعیت و درآمد انسانها و نیاز بنیادی و حساس آنها به سلامت باعث شده این صنعت روندی رو به رشد به خود بگیرد.
آنچه در صنعت داروی ایران مشهود است کمبود تولید داروهای تخصصی در زمینه بیماریهای خاص است که در این زمینه شرکتهایی که توانایی جذب سرمایهگذار و لایسنس خارجی را خواهند داشت از حاشیه سود مناسبی برخوردار خواهند شد.
صنعت بانک
صنعت بانک با توجه به تحریم سوئیفت همچنین مطالبات مشکوکالوصولی که روزبهروز بر مقدار آنها افزوده میشود، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. با توجه به برچیده شدن تحریمها، بانکها بیش از هر چیز از برچیده شدن تحریمها به جهت باز شدن سوئیفت منتفع میشوند.
علاوه بر باز شدن سوئیفت، با توجه به سیاست اتخاذشده از سوی دولت در جهت کاهش تورم و همچنین رویکرد مثبت بانک مرکزی در جهت کاهش سود تسهیلات بینبانکی و کاهش نرخ سپرده قانونی برای بانکهایی که ساختار بهینهتری دارند به نظر میرسد بانکها رفتهرفته بتوانند ساختار خود را اصلاح کنند و با کاهش نرخ سود سپردهها بتوانند عملیات بانکی را به نحو مناسبتری اجرایی کنند. در این میان بانکهایی که بیشترین مطالبات را از دولت و پیمانکاران آن دارند به عنوان گزینههای اصلی رشد در نظر گرفته میشوند.
صنعت خودروسازی
صنعت خودرو نیز جزو صنایعی است که میتوان برای آن چشمانداز مناسبی متصور بود. با توجه به برچیدهشدن تحریمها بازار خودرو ایران به بازاری جذاب برای شرکتهای خودروساز جهان تبدیل شده است و هر روز خبری مبنی بر بررسی شرایط سرمایهگذاری و مشارکت شرکتهای مختلف خارجی به گوش میرسد. کشور ایران با توجه به پتانسیلهای بالایی که از لحاظ سختافزاری در صنایع خودروسازی و قطعهسازی دارد و با توجه به بازار مصرفی که در داخل و همچنین کشورهای همسایه موجود است، شرکتهای بزرگ خودروساز جهان را بر آن داشته که با انتقال دانش و تکنولوژی بتوانند از این بازار بکر بیشترین استفاده را ببرند. در صورت انتخاب صنعت خودرو به منظور تخصیص سرمایه، به نظر میرسد سهام شرکتهایی که پتانسیل بیشتری برای همکاری با خودروسازان خارجی دارند از جذابیت بیشتری جهت سرمایهگذاری برخوردارند. همچنین خودروسازانی که اقدام به تولید خودروهای تجاری و صنعتی مانند کامیونهای کشنده، کامیونت و وانت میکنند با توجه به پتانسیلهای موجود در بازارهای داخلی و خارجی جذابیت بیشتری دارند.
گروه فنی و مهندسی
گروه دیگری که این روزها به شدت نظر فعالان و تحلیلگران بازار سرمایه را به خود جلب کرده است گروه فنی مهندسی است. با توجه به اینکه بسیاری از بزرگترین پروژههای کشور به وسیله این شرکتها اجرایی میشود و کارفرمای غالب این پروژهها دولت است، به علت شرایط نامناسب اقتصادی و عدم اجرای تعهدات از جانب دولت، این شرکتها برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود ناچار به اخذ تسهیلات شدند که تداوم این شرایط منجر به افزایش روزافزون هزینههای مالی شرکتهای این گروه شد. حال با توجه به انتشار اوراق بدهی از سوی دولت و شرایط رو به بهبود اقتصاد کشور به نظر میرسد این شرکتها به مرور بتوانند با قراردادهایی که در حوزههای نفت و گاز، برق و به طور کلی حوزههای انرژی با پیمانکاران خارجی و دولت منعقد میکنند شرایط مناسب خود را بازیابی کنند.
نکته دیگری که در بررسی این گروه جلب نظر میکند این است که با توجه به فعالیت برخی از شرکتهای فنی و مهندسی در صنعت برق کشور و با در نظر گرفتن روند کاهشی قیمت نفت و گاز، میتوان به افزایش سودآوری شرکتهای پیمانکار و مالک نیروگاههای برق امیدوار بود، چرا که کاهش قیمت جهانی نفت باعث کاهش بهای تمامشده تولید برق شده، این در حالی است که قیمت برق به علت تقاضای بالا در منطقه و داخل کشور همچنان ثابت مانده و با توجه به روند افزایشی قیمت برق میتوان به افزایش حاشیه سود شرکت امیدوار بود. همچنین با در نظر گرفتن این نکته که کشورهای همسایه از لحاظ تکنولوژیکی توانایی رقابت با شرکت را ندارند و نیاز مبرمی به واردات برق دارند، میتوان به تبدیل شدن ایران به عنوان قطب تولید برق منطقه امیدوار بود.
دیدگاه تان را بنویسید