شناسه خبر : 21170 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا بازار سهام در سال جدید به روزهای رویایی سال ۱۳۹۲ باز می‌گردد؟

نیمه خالی لیوان

این مطالب صرفاً از باب گوشزد کردن این مساله است که بازار بورس یک بازار بلندمدت است و شایسته است سهامداران صبوری کنند و عنایت داشته باشند بازده‌های چند ده‌درصدی که در یکی دو ماه اخیر در برخی سهام صورت گرفته است، احتمالاً در آینده با این سبک و سیاق تداوم نخواهد یافت.

index:1|width:40|height:40|align:right محمد اقبال‌نیا / مدیرعامل و عضو هیات‌مدیره شرکت کارگزاری حافظ
بازده 20‌درصدی بورس تهران در دوره حدوداً یک‌ماهه پس از اجرای برجام تا پایان بهمن‌ماه 1394، در شرایطی رقم خورد که صنعت خودرو در همین مدت بیش از 50 درصد بازده نصیب سهامداران خود کرد. همه اینها در شرایطی رقم خورد که بازده بورس تهران در دوره 10‌ماهه ابتدایی سال 1394 و قبل از اجرایی شدن برجام کمتر از پنج درصد بود. همچنین بورس تهران هنوز با رکورد تاریخی خود در دی‌ماه 1392 فاصله زیادی دارد. آیا بورس تهران در سال 1395 به روزهای رویایی خود در سال 1392 باز می‌گردد؟
بالاخره انتظارها به سررسید، مذاکرات هسته‌ای به سرانجام و برجام به فرجام رسید. این خبر خوش و شاید غیرقابل‌باوری بود که بعد از ماه‌ها و سال‌ها مذاکرات فشرده و فرسایشی، با هنر دیپلماسی دولت دهم و در راس آن آقای روحانی و وزیر خارجه شایسته آن آقای ظریف به بار نشست و بزرگ‌ترین ریسک سیاسی بازار سرمایه که بیش از یک دهه بر آن سایه افکنده بود از سر بازار بورس و کل مملکت برداشته شد و شرایط سیاسی کشور را به حدود 15 سال قبل بازگرداند! با اجرایی شدن برجام، هرچند بازار بورس در چند روز ابتدایی با احتیاط با این مساله برخورد کرد؛ لیکن به تدریج با ورود اخبار مثبت اقتصادی، رفت و آمد هیات‌های دیپلماتیک و انعقاد قراردادهای رنگین در زمینه‌های خودرو، فولاد، پتروشیمی و خرید تاریخی هواپیما از ایرباس و ابراز تمایل خارجی‌ها برای ورود به بازار ایران، بسیاری از سهامداران حقیقی که مدت‌ها با بورس قهر کرده بودند و پول‌های خود را به خرید انواع اوراق مشارکت و صکوک با نرخ سودهای بیست و چند‌درصدی اختصاص داده بودند؛ فضا را برای بورس‌بازی مهیا دیدند. شاید به جرات بتوان گفت چراغ اول را خودروسازان و در راس آنها گروه سایپا روشن کرد که تصمیم گرفت با تجدید ساختار مالی و مرتفع کردن مشکل زیان انباشته چند هزار میلیاردتومانی خود و شرکت‌های وابسته، زمینه را برای بازده‌های رویایی سهامداران پر‌ریسک تالار شیشه‌ای به ارمغان آورد و بازده‌های 50 درصد و بالاتر را در مدت زمان کوتاهی رقم بزند. سایر سهام بازار نیز به فراخور توان سهامداران حقیقی برای مقابله با سیل عرضه‌های سهامداران حقوقی و بی‌پول عرصه را مهیا دیدند، فرصت را غنیمت دانستند و جولان دادند. مجموع این شرایط موجب شد بازار بورس تهران که در 10‌ماهه ابتدایی سال 1394 کمتر از پنج درصد بازدهی نصیب سهامداران خود کرده بود؛ تنها در مدت زمان کوتاهی در فاصله 27 دی‌ماه (تاریخ اجرایی شدن برجام) تا پایان بهمن‌ماه یعنی حدود یک ماه با بازده شگفت‌انگیز 20‌درصدی مواجه شود، به جبران مافات بپردازد و توجه همگان را به خود جلب کند تا پول‌های تازه‌نفس که در رکود سایر بازارها سرخورده و خسته شده بودند، به سمت بورس هجوم برند.
وجود صف‌های خرید چند صدمیلیونی در سهام خودرویی کافی بود تا این صنعت در سایه انعقاد قرارداد و مذاکرات با رنو، پژو و بنز همگان را مشتاق سازد تا با یک تحلیل ساده و سرانگشتی به سراغ همان سهامی بروند که صف خرید بیشتری دارد! ذات بازار همیشه به این صورت است که در شرایط صعودی همه به اخبار مثبت توجه دارند و هزار و یک دلیل برای توجیه شرایط صعودی بازار می‌تراشند. البته نگارنده به هیچ‌وجه قصد ندارد اهمیت توافق هسته‌ای و پیامدهای آن را برای کشور نادیده انگارد یا با روند صعودی بازار مخالفت کند. اینکه اجرایی شدن برجام و برداشته شدن تحریم‌ها در بهبود فضای اقتصادی و سیاسی مملکت اهمیت دارد بر کسی پوشیده نیست. ما از گردنه سختی به سلامت و با عزت و اقتدار عبور کردیم و ان‌شاءالله با تدبیر و همت دست‌اندرکاران کشور، این مسیر به درستی ادامه خواهد یافت و موجب شکوفایی هر چه بیشتر اقتصاد کشور خواهد شد. اکنون فضا برای کاهش نرخ سود بانکی، تثبیت نرخ ارز، کاهش بدهی‌های دولت، ورود دانش فنی و فناوری روز دنیا، اجرای طرح‌های توسعه در شرکت‌ها و افزایش صادرات و درآمدهای ارزی کشور مهیا شده است. همه اینها نشانه‌های خوبی است که آینده درخشانی را برای کشور نوید می‌دهد. لیکن، باید در این میان دشواری‌ها و چالش‌ها را نیز از یاد نبریم. مهم‌ترین مساله در شرایط کنونی درآمدهای ارزی کشور از محل صادرات نفت و میعانات نفتی است که با توجه به بهای نازل نفت در بازارهای جهانی، کار را برای دولت سخت می‌کند. پایین بودن قیمت‌های جهانی که ریشه در کند شدن رشد اقتصادی چین دارد؛ موجب شده تا صادرات بسیاری از کالاها از جمله فولاد، سنگ‌آهن و حتی برخی محصولات پتروشیمی فاقد توجیه لازم باشد.
این امر درآمدهای ارزی کشور را بیش از پیش تحت فشار قرار می‌دهد. توجه به این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که برخی در ترسیم چشم‌انداز آتی کشور برای خروج از رکود و ایجاد رشد اقتصادی مثبت به ظرفیت بالای بدهی کشور اشاره دارند و شاید این موضوع را کمتر مورد عنایت قرار می‌دهند که به فرض اینکه ما توانستیم در بازارهای داخلی و خارجی با نرخ‌های مناسب استقراض کنیم، باید متعاقب آن درآمد کافی برای بازگرداندن اصل و سود این تسهیلات داشته باشیم. تحت این شرایط فراموش نکنیم که درآمدهای دولت از محل دریافت مالیات نیز محدود است زیرا سودآوری بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی کشور کاهش یافته و به حاشیه زیان رفته‌اند. شاهد این مدعا عملکرد شرکت‌های بزرگ بورسی در سال 1394 و بودجه‌هایی است که برای سال 1395 ارائه داده‌اند. خلاصه کلام اینکه با وجود همه تحولات مثبتی که در زمینه کاهش تورم، کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی و سایر هزینه‌های بنگاه‌ها در سال 1395 به وقوع می‌پیوندد؛ پایین بودن قیمت‌های جهانی، پایین بودن قدرت خرید مردم در بازار داخلی و خالی بودن دست دولت برای افزایش بودجه‌های عمرانی و تحرک بخشیدن به اقتصاد موجب خواهد شد تا خروج از رکود و بهبود وضعیت سودآوری بنگاه‌ها به کندی صورت پذیرد. اینها نیمه خالی لیوان است که این روزها کسانی که با شور و هیجان مشغول خرید سهام هستند، کمتر به آن توجه می‌کنند. هرچند بسیاری از شرکت‌های بورسی استحقاق این افزایش قیمت و بازده مثبت برای سهامداران را دارند؛ لیکن به نظر می‌رسد ما بار دیگر شاهد داستان تکراری پیش‌خور شدن تحولات مثبت آینده در قیمت‌های جاری سهام و بیش‌واکنشی سهامداران به رویدادهای مثبت هستیم.
این مساله در کنار نیازهای نقدینگی برخی نهادها نظیر صندوق‌های بازنشستگی و سایر سهامداران حقوقی که از هر فرصتی برای فروش سهام و تامین نقدینگی برای اجرای تعهدات معوق خود استفاده می‌کنند، کار را برای بازیگران حقیقی دشوار خواهد کرد. هر چند زمستان سال 1394 نقطه عطف بورس تهران برای تزریق امید و ورود نقدینگی جدید به این بازار محسوب می‌شود و برخی شرایط بازار را مشابه تجربه سال 1382 می‌دانند که بازار بورس صرفاً با فشار نقدینگی و اخبار مثبت، بازدهی خیره‌کننده‌ای را نصیب سهامداران کرد و با این استدلال دیگران را نیز ترغیب به سوار شدن بر این موج مثبت می‌کنند. لیکن به نظر نگارنده شرایط کنونی بازار سرمایه به سبب ارزش بازار و تعدد بازیگران آن با یک دهه قبل چندان قابل قیاس نیست و لازم است با این موضوع با احتیاط برخورد شود.
هدف از نوشتار حاضر دلسرد کردن سهامداران و تشویق آنها برای فروش سهام نیست؛ این مطالب صرفاً از باب گوشزد کردن این مساله است که بازار بورس یک بازار بلندمدت است و شایسته است سهامداران صبوری کنند و عنایت داشته باشند بازده‌های چند ده‌درصدی که در یکی دو ماه اخیر در برخی سهام صورت گرفته است، احتمالاً در آینده با این سبک و سیاق تداوم نخواهد یافت. آنجا نقطه‌ای است که سهامداران راه خود را از سهام‌بازان جدا خواهند کرد و با در نظر گرفتن واقعیت‌ها و تمامی اطلاعات موجود، سبد مناسبی از سهام را با رویکرد بلندمدت و مبتنی بر ارزش‌های ذاتی و تحلیل‌های بنیادی، به دور از هیجان و خوش‌بینی کاذب نگهداری می‌کنند. در این میان لازم است کسانی که به تازگی و در موج دوم قصد ورود به بازار سرمایه دارند با احتیاط بیشتری با موضوع برخورد کنند و ضمن انتخاب پورتفوی متنوع و مناسبی از سهام و بهره بردن از خدمات تخصصی نهادهای مالی نظیر شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری، سبدگردان و صندوق‌های سرمایه‌گذاری، دیدگاه بلندمدت و صبر و حوصله را از یاد نبرند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها