تاریخ انتشار:
آیا شرکتهای ایرانی آمادگی جذب سرمایههای خارجی را دارند؟
پارازیت منبع در کانال سرمایه
موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران به کنار، شرکتهای ایرانی هم آمادگیهای اولیه جذب سرمایههای خارجی را ندارند. سرمایهگذاران به ایران میآیند. نشستها و دیدارهای بسیاری برگزار میشود. فرصتهای جذاب سرمایهگذاری به آنان معرفی میشود.
موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران به کنار، شرکتهای ایرانی هم آمادگیهای اولیه جذب سرمایههای خارجی را ندارند. سرمایهگذاران به ایران میآیند. نشستها و دیدارهای بسیاری برگزار میشود. فرصتهای جذاب سرمایهگذاری به آنان معرفی میشود. لبخندهایی رد و بدل میشود. مقامات دست در دست هم در مقابل فلش دوربینها لبخند میزنند و حاصل این همه جلسه و همایش و دیدار و لبخند، هیچ است. یک هیچ بزرگ. این همان دغدغهای است که مدتهاست بسیاری از مسوولان آن را عنوان میکنند که چرا سرمایهگذاران به ایران میآیند و میروند اما دیگر بازنمیگردند.
شاید دلیل ساده باشد. به اندازه موانع قانونی که مانع ورود سرمایهگذاران به ایران میشود، شرکتهای ایرانی هم در فرار سرمایهها مقصرند.
27 مردادماه همایش «معرفی فرصتهای توسعه اقتصادی و جذب سرمایه» در استانداری تهران برگزار شد. سفرا و رایزنان اقتصادی 55 کشور دنیا در این همایش حضور داشتند. همایشی که هدف آن این بود که با معرفی مختصر برخی از فرصتهای سرمایهگذاری در ایران سفرا و رایزنان اقتصادی کشورهای دور و نزدیک را تشویق کنند تا سرمایهگذاران خود را 25 و 26 آبانماه به تهران دعوت کنند تا در یک کنفرانس دوروزه با پنلهای تخصصی و سخنرانیهای بیشتر آنان را متقاعد کنند که در طرحهای اقتصادی استان تهران سرمایهگذاری کنند. اما مهمترین پارازیت در کانال ارتباط با مخاطبان این همایش، خود شرکتهای میزبان بودند. در همایشی با مهمانان خارجی، تنها محمد خزاعی، معاون وزیر اقتصاد و رئیس کل سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران بود که با زبان انگلیسی سخنرانی کرد و در نهایت از حاضران عذرخواهی کرد که به زبان فارسی سخن نگفته! بقیه زمان دو ساعته برنامه همایش هم به زبان فارسی ادامه یافت و مهمانان خارجی از طریق مترجم همزمان به صحبتها گوش دادند.
اما صحبت کردن به زبان فارسی در این همایش یک بعد پارازیت در مسیر کانال ارتباطی بود و عجله ارائهکنندگان برای بیان همه مطالب مدنظرشان در یک فرصت محدود چنددقیقهای پارازیت دیگری بود. نقطه قوت برنامه به یک ضعف تبدیل شد و زمانی که خواستند همایش را درست بر اساس برنامه زمانبندی پیش ببرند و مثل همیشه سخنرانیها به درازا نکشد، سخنرانان به جای حذف مطالب غیرضروری، به سرعت کلام خود اضافه کردند. تا جایی که مترجم همزمان یا از ترجمه جا ماند یا برخی جملات را ناقص ترجمه کرد یا آنقدر صدای تند فارسی کلام سخنران و جملات تندتر مترجم خستهکننده شد که برخی از مهمانان گوشیها را از گوش خارج کردند و کانال ارتباط قطع شد.
اما این همه پارازیت موجود نبود. در انتهای برنامه قرار بود شرکتهایی که طرحهایی برای سرمایهگذاری دارند، مختصر توضیحی در مورد طرحها بدهند تا مهمانان تشویق شوند سرمایهگذاران خود را آبان ماه به ایران بیاورند. به دلیل محدودیت زمانی از میان همه شرکتها، چهار شرکت آب و فاضلاب استان تهران، آب و فاضلاب منطقهای، شهرداری تهران و فرودگاه بینالمللی امام خمینی فرصت داشتند ظرف چهار دقیقه ضمن نمایش پاورپوینت فرصتهای سرمایهگذاری شرکت خود را معرفی کنند. پاورپوینت دو شرکت اول به زبان فارسی بود. شهرداری تهران اشتباهاً فایل دیگری را همراه خود آورده بود و تنها شرکتی هم که پاورپوینت انگلیسی به همراه داشت به دلیل تعداد بالای صفحات و مطالب، هم تند سخنرانی کرد و هم سریع از روی صفحات گذشت.
در فاصله تنفس برنامه هم مهمانان خارجی با هم به صحبت پرداختند و میزبانان فارسیزبان هم با هم. همایشی که برای برقراری کانالهای ارتباطی اولیه برگزار شده بود با پارازیتی اساسی مواجه بود و مهمان و میزبان به یک پذیرایی ساده قناعت کردند.
مساله ساده است. همه موانع سرمایهگذاری در ایران به محدودیت قوانین و بندهایی که بوروکراسی بر پای سرمایهدار و سرمایهها میبندد محدود نمیشود. گاه موضوع سادهتر از این است. ارتباط اولیه برقرار نمیشود. همان زمانی که موضوع مذاکرات هستهای هم مطرح شد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی در کنار نقاط قوت بسیار تیم مذاکرهکننده، داشتن زبان مشترک و تسلط مذاکرهکنندگان به زبان انگلیسی را بسیار مفید میدانستند. مسالهای که شاید باید در مراودات و مذاکرات اقتصادی هم مد نظر قرار بگیرد. استاندار تهران میگوید طرحهای سرمایهگذاری در ایران به قدری جذاب است که کشورها خود خواهان حضور در ایران هستند. این مساله را نمیتوان کتمان کرد. شرکتهایی طرحهایی برای ارائه و سرمایهگذاری دارند که قطعاً جذابیتهای بسیاری دارد. اما در کنار این جذابیتها باید موارد دیگر را هم مد نظر قرار داد. هدف این نیست که بر یک برنامه تمرکز کرد و نتیجه کلی گرفت که همه مشکلات فرار سرمایه از همین مساله آب میخورد. مساله این است که اکنون که موانع بینالمللی برداشته شده و فضا برای سرمایهگذاری باز است، با دقت موانع را بررسی کنیم و سهم هر مانع را به
درستی ببینیم. بررسی کنیم که اگر سرمایهگذاران به ایران میآیند و میروند و دیگر بازنمیگردند، سهم هر عامل دخیل در این سرمایهگذاری نکردن چقدر است. سیدحسین هاشمی میگوید این طبیعی است که همه ملاقاتها منتج به قرارداد نشود. سخنی که کاملاً صحیح است. اما شاید در میان مواردی که منتج به سرمایهگذاری نشده، موانع داخلی هم وجود داشته باشد. موانعی که میتوان آنها را بررسی و برطرف کرد. موانعی که داخلی است و شاید یکی از مهمترین این موارد این است که شرکتهای داخلی هنوز آمادگی برقراری ارتباط با دنیا را ندارند. هنوز مقدمات و پیشزمینههای ارتباط با مشتریهای خارجی را نمیدانند. نه آنکه شرکتهای ناتوانی باشند. بلکه ممکن است بسیاری از این شرکتها با وجود داشتن پتانسیلهای بالا آمادگی برخورد با شرکتهای سرمایهگذار را نداشته باشند. چون بعید است که در سازمانهای بزرگی مانند فرودگاه بینالمللی یا شهرداری یا ... فردی نباشد که بتواند با زبان انگلیسی صحبت کند. تا حداقل اولین پارازیت در کانال سرمایه را حذف کند. پس صرفاً تاکید بر منابع داخلی و جذابیتهای ایران برای جذب سرمایهگذار کافی نیست. مسلماً باید مقدمات دیگری را هم رعایت
کرد تا دیدارهایی که منتج به سرمایهگذاری میشود بیشتر و بیشتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید