تاریخ انتشار:
سیدحسین هاشمی، استاندار تهران به انتقاداتی در مورد عدم آمادگی برای سرمایهگذاری خارجی پاسخ میدهد
تمایل و علاقه برای سرمایهگذاری در ایران بسیار است
وقتی پای سرمایهگذاری خارجی به میان میآید، فهرستی از موانع ردیف میشود. موانع قانونی، موانعی که بوروکراسی حاکم بر ادارات به دست و پای سرمایهها میبندد و تحریمها. اما شاید بتوان از محدودیت دیگری هم صحبت کرد. محدودیتی که میزبانان برای مهمانان سرمایهگذار ایجاد میکنند.
وقتی پای سرمایهگذاری خارجی به میان میآید، فهرستی از موانع ردیف میشود. موانع قانونی، موانعی که بوروکراسی حاکم بر ادارات به دست و پای سرمایهها میبندد و تحریمها. اما شاید بتوان از محدودیت دیگری هم صحبت کرد. محدودیتی که میزبانان برای مهمانان سرمایهگذار ایجاد میکنند. آماده نبودن شرکتهای میزبان برای پذیرش سرمایه و نحوه برخورد اصولی با سرمایهگذاران امری است که احتمالاً بسیاری آن را در فرار مرغ سرمایه موثر میدانند. اگرچه سیدحسین هاشمی، استاندار تهران در این گفتوگو این مانع را نمیپذیرد و معتقد است چنین مانعی وجود ندارد. وی تاکید میکند فرصتهای سرمایهگذاری در ایران بسیار جذاب و قابل تامل است. تا جایی که در همایشی که 26 مردادماه در استانداری تهران برگزار شد، تعداد کشورهای حاضر در این کنفرانس در عرض یک ساعت از 30 به 55 کشور رسید. وی میگوید این نشان میدهد این کشورها علاقهمند به حضور در ایران هستند و تاکنون اگر مانعی بوده همه از باب تحریمها بوده است. احتمالاً تحریمها که برداشته شود، پای سرمایهگذاران هم به ایران باز میشود و اکنون همه در انتظار برداشته شدن تحریمها هستند. اما نگرانی جدیدی هم
وجود دارد. تا پیش از این ما هر دغدغهای را به واسطه داشتن منابع طبیعی بیمورد میدانستیم و اکنون هر مشکلی در مسیر جذب سرمایهها را به واسطه جذابیت همان منابع برای سرمایهگذاران بیمورد میشماریم. اما قطعاً جذب سرمایهها مقدماتی دارد و صرف جذابیت بازار یک کشور یا منابع آن برای سرمایهگذاری کافی نیست و باید به موارد بسیاری توجه کرد. به خصوص اکنون که به گفته خود هاشمی، در یکی از دورانها و نقاط عطف تاریخ ایران هستیم. نقطه عطفی که همه کشورها نگاه به ایران دارند و ایران بار دیگر در جهان مطرح شده است.
از بعد از توافق هستهای و حتی قبلتر از آن موضوع سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران به موضوع داغ روز تبدیل شده است و استانداری تهران هم 26 مردادماه میزبان 55 کشوری بود که به همایشی آمده بودند که در آن فرصتهای سرمایهگذاری استان تهران را بررسی کنند. بهعنوان اولین سوال میخواهم بدانم برآوردی انجام شده است که استان تهران برای پروژهها و طرحهای خود به چه میزان سرمایهگذاری نیاز دارد؟
در برآورد اولیه استان تهران به 20 هزار میلیارد تومان سرمایه اولیه نیاز دارد.
چشمانداز شما در مورد جذب سرمایهها چیست؟ فکر میکنید ظرف چه مدت بتوانید این 20 هزار میلیارد تومان سرمایه را جذب کنید؟
اگر عملکرد خوبی داشته باشیم و درست عمل کنیم ظرف دو سال میتوانیم این میزان از سرمایه را جذب کنیم.
سرمایهگذاری استان تهران را در مقایسه با دیگر استانها چگونه ارزیابی میکنید؟
نمیخواهیم سرمایهگذاری در استان تهران را با دیگر استانها مقایسه کنیم. بخشهای سرمایهگذاری استانهای دیگر وسیعتر است و ما در تهران محدودیتهایی داریم. ما نمیتوانیم در تهران هر صنعتی را ایجاد کنیم چون محدودیت محدوده 120 کیلومتر را داریم و همین یک فاکتور ما را در بسیاری از سرمایهگذاریها محدود میکند. اما در زمینه صنایع هایتک، صنایع غذایی، گردشگری و خدمات فنی و مهندسی زمینه برای فعالیت وجود دارد و میتوان در این حوزهها سرمایهگذاری کرد. یعنی درست است که ما در برخی از زمینهها محدودیت داریم و به دلایل مختلف نمیتوانیم هر سرمایهگذاری انجام دهیم و حتی طرح انتقال صنایع از تهران را هم ظرف دو سال آینده در دستور کار داریم، اما باز هم سرمایهگذاری در پایتخت جذابیتهای خود را دارد و سرمایهگذاران برای حضور در استان تهران علاقهمند هستند.
پس معتقدید این محدودیتها سرمایهگذاران را از سرمایهگذاری در تهران منع نمیکند؟
همین موارد هم جذابیتهای زیادی دارد و من فکر میکنم اگر خوب عمل شود همین زمینهها هم میتواند بسیار جذاب باشد و ما بتوانیم سرمایه مناسبی را جذب کنیم. چون درست است که ما به دلیل برخی از محدودیتها در همه بخشها نمیتوانیم فعالیت کنیم اما خب سرمایهگذاری در تهران و بخشهایی که گفتم خالی از جذابیت نیست.
علاوه بر این موارد شما چه محدودیتی را در راه سرمایهگذاری موثر میدانید؟
تاکنون که هر محدودیتی بوده همه به وجود تحریم باز میگشته است. سیاستی که بعد از تحریمها دنبال میشود و در جلسه اخیر هیات دولت هم بر آن تاکید شد، این بود که سرمایهگذاری باید مشترک باشد. محصولاتی که تولید میشود هم مصرف داخل داشته باشد و هم از کشور ایران صادر شود. یعنی تولید باید دنبال سرمایهگذاری صادراتگرا باشد.
اما من میخواهم به موضوع و محدودیت دیگری هم اشاره کنم. ببینید زمانی که بحث سرمایهگذاری خارجی مطرح میشود میتوان از ابعاد مختلفی به موضوع پرداخت. در یک سوی قضیه مساله مشکلات و موانع قانونی مطرح میشود و در طرفی مساله مشکلات ساختاری سرمایهگذاری و جذب آن در ایران. اما در کنار این دو، سرمایهگذاری بعد دیگری هم دارد. آن هم آمادگی شرکتهایی است که قرار است میزبان سرمایهها باشند. شما این آمادگی را چگونه ارزیابی میکنید؟ چون در همایشی که 27 مرداد در استانداری تهران برگزار شد به نظر میرسید این آمادگی وجود ندارد.
این جلسه یک جلسه مقدماتی بود و تنها برای این منظور برگزار شده بود که ارتباط اولیهای شکل بگیرد و مقدمه روابط بعدی باشد. جلسه کاملاً غیررسمی بود. نکته دیگری هم که وجود دارد این است که از ابتدا قرار بود این همایش تنها با حضور 30 کشور برگزار شود و سفرا و رایزنان اقتصادی این کشورها در این نشست حاضر شوند. اما درست دو سه ساعت مانده به برگزاری نشست وزارت امور خارجه اعلام کرد تعداد شرکتهایی که قرار است در این همایش شرکت کنند، به 55 کشور رسیده است. این نشان میدهد در شرکتهای اروپایی، آسیایی، آمریکای لاتین و آفریقایی تمایل و انگیزه زیادی برای حضور و سرمایهگذاری در اقتصاد ایران وجود دارد. با افزایش تعداد کشورهای متقاضی حضور در این نشست تغییراتی در برنامه ایجاد شد و احتمالاً کاستیهایی در برنامه طبیعی بوده است.
انتقادی که مطرح میکنم نه به عملکرد استانداری بازمیگردد و نه به نحوه اجرای برنامه. مساله نحوه برخورد ارائهکنندگان طرحهاست. هدف هم این نیست که همایشی را که در استانداری برگزار شد زیر ذرهبین قرار دهیم. مساله این است که با وجود تلاش برای جذب سرمایهها اما شرکتهای سرمایهپذیر گویا آمادگی برقراری ارتباط با سرمایهگذاران را ندارند. اولین مقدمات برقراری ارتباط که همان زبان مشترک است هم حتی رعایت نمیشود.
ما در این همایش در پی عرضه پروژهها نبودیم. فقط قرار شد چند نمونه از طرحهای سرمایهگذاری که وجود دارد بهطور خلاصه مطرح شود. اما هدف اصلی این برنامه این بود که به لحاظ کلامی با این شرکتها ارتباط بگیریم و سیاستها و برنامههای خودمان را برای سرمایهگذاران مطرح کنیم. به دلیل گستردگی جلسه چند نمونه از پروژهها به صورت مختصر معرفی و قرار شد فایل مجموع پروژهها بعد از اتمام همایش به صورت سیدی برای کشورهای حاضر در همایش ارسال شود تا با این طرحها آشنا شوند. حدود 100 پروژه اصلی سرمایهگذاری در استان تهران برای شرکتکنندگان ارسال میشود. این افراد و نمایندگان هم طرحها را به کشور خود ارسال میکنند و اگر سرمایهگذارانی علاقهمند به حضور در این طرحها باشند، میتوانند در اجلاسی که 25 و 26 آبان برگزار میشود، اعلام آمادگی کنند. این همایش بیشتر به منظور اطلاعرسانی برگزار شد.
اما در همان همایش و در ارائههایی که شرکتها داشتند شما یا معاون وزیر، آقای خزایی به ارائهکنندگان گوشزد کردید که چرا طرحها به زبان انگلیسی ارائه نمیشود و در سطحی پایینتر حداقل چرا پاورپوینتها به زبان فارسی تهیه شده است.
من توضیح دادم. قرار نبود برنامه در این سطح باشد. قرار بود ما دور یک میز بنشینیم و به قول انگلیسیها face to face و رودررو با هم مشورت کنیم. بعداً حدود 20 کشور دیگر به لیست اضافه شد.
باز هم تاکید میکنم مساله نقد همایش نیست. مساله نقد نحوه برخورد با سرمایهگذاران است. از ابتدا قرار بود حدود 30 مهمان خارجی در این نشست حاضر شوند و همه هم به زبانی جز فارسی صحبت میکردند. پس میشد این انتظار را داشت که حداقلهایی مانند ارائه طرحها به زبان انگلیسی رعایت شود.
نه، قرار نبود پاورپوینتی ارائه شود.
قرار که نیست همه این دیدارها به سرمایهگذاری ختم شود. ما هم به کشورهای دیگر میرویم همین است. در کنفرانسی هم که در آبان برگزار خواهیم کرد مساله همین است. شاید کشورهای زیادی بیایند اما ممکن است همه منتج به قرارداد نشود.
قرار بود با مهمانانی که در همایش شرکت کردهاند، گپ و گفت داشته باشید.
قرار بود ارائه و پاورپوینت دو شرکتی که طرحهایی را در حوزه آب مطرح کردند، انگلیسی باشد اما قرار نبود شرکتها فایل انگلیسی تهیه کنند. البته یکی از شرکتها هم پاورپوینت انگلیسی ارائه داد. ارائه چیز جدیدی که نبود. این شرکتها پاورپوینتهای انگلیسی آماده را دارند. خیلی هم اطلاعات خوب و دقیقی دارد. اما احتمالاً فکر نمیکردند نیازی به ارائه باشد. وقتی تعداد مهمانان بیشتر شد متوجه شدیم که باید برنامه را به شکل دیگری اداره کنیم. البته خود دوستان هم متوجه ایراد کارشان شدند.
مساله این است که ارتباطات اولیه برای برخورد با سرمایهگذاران و جذب آنها بسیار مهم است. شما 55 سفیر و رایزن اقتصادی را دعوت کرده بودید که سرمایهگذاران کشور خود را تشویق به حضور در ایران کنند. اما زمانی که کانال ارتباطی اول که همان زبان است رعایت نشود و مخاطبان نتوانند به درک درستی برسند این نگرانی وجود دارد که مرحله دوم شکل نگیرد.
قرار است جزوه و سیدیهایی برایشان ارسال شود و آنها در جریان طرحها قرار میگیرند. از طرفی این کشورها خودشان علاقهمند به حضور در ایران هستند. من ابتدا گفتم، از اول فقط قرار بود از 30 کشور مهمان داشته باشیم. اما بعداً تعداد آنها به 55 کشور رسید. خب این نشان از تمایل و علاقه آنهاست.
هیچ بازخوردی از شرکتکنندگان در همایش دریافت کردید؟
مطمئن باشید تا توافق هستهای بهطور کامل انجام نشود شرکتهای سرمایهگذار، سرمایهای وارد ایران نمیکنند. این همایشها و حضور در آن نشان میدهد کشورها علاقهمند به ورود به ایران هستند اما تحریمها باید برداشته شود، توافقنامه باید نهایی شود و بعد از آن است که میتوان امیدوار بود که سرمایهای وارد ایران شود. اما خب حضور این شرکتها نشان میدهد در بستر فکری آنها فعالیت اقتصادی در ایران دیده میشود. من در مورد تهران بسیار امیدوارم که سرمایهگذاران داخلی و خارجی زیادی خواهان حضور در پروژههای ایران هستند. آن هم به دلیل موقعیت خاص تهران، وجود نیروی انسانی زیاد، دستگاههای اجرایی، توان اقتصادی بالا، شرکتهای مختلف داخلی. اجرای پنجره واحد هم در تهران مزیت دیگری است که حضور سرمایهگذاران را تسهیل میکند.
یکی از مسائلی که وجود دارد این است که بارها اتفاق افتاده که سرمایهگذاران به ایران میآیند. از طرحها و شهرها و برنامههای مختلف بازدید میکنند. نشستهایی هم برگزار میشود اما میروند و دیگر بازنمیگردند. خب بالاخره این سوال مطرح میشود که مشکل کار کجاست. من نمیگویم همه این موارد ریشه در عدم آمادگی شرکتها دارد. اما حتی اگر تعداد محدودی هم به این علت تمایل به سرمایهگذاری نداشته باشند ما باید آن را ریشهیابی و حل کنیم. حداقل میتوانیم ببینیم اگر خودمان در مسیر ارتباطی در نقش پارازیت عمل میکنیم این پارازیتها را حذف کنیم و پایمان را از روی سیم ارتباط برداریم.
کاملاً درست است. اما قرار که نیست همه این دیدارها به سرمایهگذاری ختم شود. ما هم به کشورهای دیگر میرویم همین است. در اجلاسهای زیادی شرکت میکنیم. از طرحهای مختلف بازدید میکنیم، موارد را میسنجیم و شاید در طرحی سرمایهگذاری نکنیم. در کنفرانسی هم که در آبان برگزار خواهیم کرد مساله همین است. شاید کشورهای زیادی بیایند اما ممکن است همه منتج به قرارداد نشود. ممکن است از دل این کنفرانس 10 قرارداد بیرون بیاید. اصلاً قرار نیست نگاه صددرصدی به این موضوع داشته باشیم. اینکه غیرممکن است. اما همین که میبینیم یکمرتبه 20 کشور در یک روز آماده حضور در همایشی میشوند که قرار است فرصتهای سرمایهگذاری در ایران مطرح شود، بسیار مثبت است.
من هم همین دغدغه را مطرح میکنم که مبادا این انگیزهها در برخورد اول از بین برود و به یک مانع برخورد کند. اما میخواهم به موضوع و دغدغه دیگری هم اشاره کنم. دغدغهای که اکنون در بحث سرمایهگذاری مطرح میشود شکار سرمایهگذاران توسط بخش دولتی و شبهدولتی است. یعنی این نگرانی وجود دارد که سرمایهگذارانی که وارد ایران میشوند بهجای آنکه وارد انعقاد قرارداد با بخش خصوصی شوند دولتیها و شبهدولتیها وارد عمل شوند که قطعاً چنین رویکردی فقط یک نتیجه دارد، مداخله بیشتر دولت در اقتصاد و بزرگ شدن بدنه دولت و به حاشیه رفتن بخش خصوصی.
این یکی از آسیبهایی است که در کمین ماست اما نباید به این سمت برویم. اقتصاد ما در مرحلهای دولتی بوده اما الان در مرحله گذاریم. اگر میخواهیم اقتصادمان پویا و فعال باشد، اقتصاد پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، اقتصاد بتواند قدرت ملی را به معنای واقعی کلمه افزایش دهد، راهی نداریم جز اینکه اقتصاد را به دست مردم و بخش خصوصی بسپاریم. یعنی مردم نقش اول را در اقتصاد داشته باشند. در این حالت ما با یک ثروت بیکران مواجهیم. اکنون 850 هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان در جامعه وجود دارد که بسیار خطرناک است و به هر جا وارد شود آسیبزاست. اما باید فضا را تغییر دهیم و سرمایهگذاران را به سمت مردم و بخش خصوصی واقعی هدایت کنیم. ما باید از امکانات و توان بخش خصوصی به خوبی استفاده کنیم اما اگر قرار باشد مانند گذشته عمل کنیم در همین وضعیت فعلی میمانیم. وضعیتی که به هیچوجه پاسخگوی شرایط فعلی ما نبوده است.
الان در سرمایهگذاریهای جدیدی که شما برای استان تهران طراحی کردهاید و طرحهایی که پیشبینی شده، آیا بخش خصوصی هم دیده شده است؟
غالب این برنامهها و طرحها مربوط به بخش خصوصی است.
چه تعداد مربوط به بخش خصوصی است. لطفاً آمار بدهید.
جزییات هنوز درنیامده. اما بالغ بر 200 پروژه است که بخش اعظم آن مربوط به بخش خصوصی است. ما ارتباط بسیار خوبی با بخش خصوصی داریم. نماد بخش خصوصی هم اگر اتاق بازرگانی باشد ما نشستهای مفصلی با اعضای اتاق تهران برگزار میکنیم و در آن محورهای همکاری با بخش خصوصی را بررسی کردهایم. یکی از جلسات بسیار خوب جلسه شورای گفتوگوی بخش خصوصی و دولت در استان تهران است که در اتاق بازرگانی تهران برگزار میشود. جلسات منظم برگزار میشود. نظرات مختلف گفته و شنیده میشود و هر جا که لازم باشد انتقادات و نظرات به دولت هم منتقل میشود. ستاد تسهیل سرمایهگذاری هم در حال فعالیت است و ما در آن وضعیت واحدهای تولیدی را بررسی میکنیم و مشکلات آنها با اداره مالیات، بانک و بیمه را بررسی کرده و سعی در حل مشکلات آنان داریم. این جلسات و موارد همه برای این است که بخش تولید خصوصی را توانمند کنیم که بتوانند 850 هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان را جذب کنند و آن را به مرحله سوددهی برسانند. تنها بخش خصوصی است که میتواند به ما کمک کند به این سود پایدار برسیم و اتاق بازرگانی هم نماد بخش خصوصی است و ما تلاش کردهایم ارتباط با آنها را افزایش دهیم
و تلاش کنیم اگر سرمایهای وارد میشود آن را به سمت بخش خصوصی و تولید هدایت کنیم. این نکته را هم باید بگویم که این دولت به شدت به بخش خصوصی بها میدهد و اگر شعار حمایت از بخش خصوصی و میدان دادن به این بخش را سر میدهد، در عمل هم به آن پایبند است.
به عنوان آخرین سوال، احتمالاً در کنار سرمایهگذاری در استان تهران، آیا طرحی برای انتقال صنایع یا عدم ایجاد صنایع جدید در تهران دارید؟
دولت یازدهم 10 هزار هکتار شهرک صنعتی جدید را جانمایی کرده است که در این متراژ 15 تا 16 هزار واحد صنعتی میتوانند جابهجا شوند و این رقم کمی نیست. این شهرکها در شهریار، ملارد، قرچک و برخی شهرهای دیگر اطراف تهران بنا خواهد شد. وزارت صنعت و معدن هم در انتقال صنایع بسیار جدی است. محیط زیست هم که از این انتقال حتماً استقبال میکند و هم دولت و هم محیط زیست در پی این انتقال و جابهجایی هستند. قدم سنگینی است اما شدنی است.
فکر میکنید ظرف چند سال این جابهجایی انجام شود؟
من فکر میکنم اگر مشکلی پیش نیاید تا پایان دولت یازدهم این انتقال انجام شود و در اوایل دولت آینده به نتیجه میرسد. اولویت ما هم با صنایعی است که منجر به آلودگی محیط زیست میشود.
مشوقهایی را برای این جابهجایی در نظر میگیرید یا برخورد دستوری خواهید داشت؟
حتماً در مورد شرکتهایی که مشکلات زیستمحیطی دارند، دستوری برخورد خواهیم کرد و همه ملزم به خروج از تهران خواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید