تاریخ انتشار:
توافق ایران و غرب چه دستاوردی برای بازار دارد؟
اثر ژنو بر بازار مسکن
توافقنامه ژنو نقطه عطفی در روند بسیاری از پارامترهای کلان اقتصادی و اغلب بازارها ایجاد میکند که برآیند کلی آن، حرکتی نو در فضای اقتصادی جامعه خواهد بود که تحولآفرین و نویدبخش است.
فضای کلان اقتصادی
بخش مسکن از آنجا که بیشترین ارتباطات پسین و پیشین را با سایر بخشهای اقتصادی و نیز اقتصاد کلان جامعه دارد از شرایط این بخشها و کلان اقتصادی تاثیر میپذیرد و در عین حال بر آنها تاثیر میگذارد؛ لذا برای تبیین بهتر آثار توافقنامه ژنو بر بازار مسکن، ابتدا باید ببینیم این توافق بر فضای کلان اقتصادی کشور چه آثاری خواهد داشت و متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری و تولید، شاخص تورم و... چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؟ و علاوه بر جهت آنها، میزان و رشد آنها چقدر خواهد بود؟ مسکن با این متغیر ارتباطات مستقیم یا بعضاً غیرمستقیم دارد و باید جهتگیریها را بشناسیم بنابراین این فضا را باید کاملاً مورد تحلیل قرار دهیم و ارتباط آن را بر بازار مسکن تبیین کنیم.
الف- رشد تولید ناخالص داخلی
رشد تولید ناخالص داخلی یا رشد اقتصادی کشور اولین و مهمترین پارامتری است که باید بررسی شود که آیا تحتتاثیر این رویداد قرار خواهد گرفت یا خیر؟ و بعد از این چگونگی و میزان این تاثیر نیز بسیار مهم است چرا که این پارامتر برآیند تمامی تحولات خرد و بخشی اقتصادی کشور است و بیانگر فضای کلی تولید و سرمایهگذاری در جامعه است و اثر آن بر روند قیمتها و عوامل عرضه و تقاضا در بازار مسکن نیز بسیار تعیینکننده است. تولید ناخالص داخلی کشور در پنج یا شش سال اخیر آسیب جدی دیده، و روند کاهندهای را تجربه کرده است. اوج این کاهش نیز مربوط به سال گذشته بود که نرخ رشد منفی 8/5 را تجربه کرد.
این بدان معنی است که ما دوره رکود طولانیمدتی را گذراندهایم، که البته بخشی از این موضوع ناشی از تحریمهای خارجی و بخشی نیز متاثر از تصمیمگیریهای غلط اقتصادی یا سیاستهای ناموافق با تولید داخلی بوده است.
آنچه مهم است این است که قطعاً «جهتگیری این روند تغییر خواهد کرد یعنی از یک طرف، به دلیل آنکه چشمانداز رفع تحریمها متاثر از توافقنامه ژنو مثبت شده است و از طرف دیگر انتظار برگشت تصمیمگیریهای معقول اقتصادی و رعایت قانونمندیهای اقتصادی از سوی دولتمردان یازدهم وجود دارد تحت این شرایط میتوانیم افق رشد اقتصادی را مثبت ببینیم و نسبت به شروع دوره رونق در تولید و سرمایهگذاری خوشبین باشیم».
البته موضوع مهمتر در این خصوص طول دوره رونق و شدت رشد است که نباید انتظار داشته باشیم این دوره سریع یا در کوتاهمدت اتفاق بیفتد چرا که دوره رکود و شدت آن زیاد بوده است.
برای توضیح بهتر باید اشاره کنیم که رکود در همه کشورها اتفاق میافتد ولی طول دوره یک رکود معمولی، در اقتصادی 6 تا 18 ماه است و اگر بعد از این دوره، اقتصاد به دوره رونق برگردد ساختارهای تولید خیلی آسیب نمیبینند و به زودی خود را ترمیم خواهد کرد. ولی اگر دوره رکود طولانی شود و مثلاً به پنج یا شش سال برسد دیگر دوره ترمیم آسان و سریع نخواهد بود و در این صورت ساختارهای تولید به دلیل آنکه با آسیبهای جدی مواجه میشود دوره بازسازی و شکلگیری ساختارهای تولید نیز طولانیتر خواهد بود، درست همچون بیماری که دوره طولانی و سختی را طی کرده و توان جسمانی خود را از دست داده و به رغم دریافت نسخه شفابخش، نیازمند دوره نقاهت بیشتری خواهد بود تا سلامتی و توان کامل خود را بازیابد. در عرصه اقتصاد نیز دقیقاً همین فرآیند باید اتفاق بیفتد و اقتصاد ما نیز برای رسیدن به یک وضعیت تعادل نسبی یا نرخ رشد پایه هشت درصد که هدفگذاری سند چشمانداز است به زمان سه یا چهارساله نیاز دارد معهذا باید قبول کنیم که دوره ترمیم و رشد آغاز شده است و تا همینجا خبر خوبی برای فضای تولید و سرمایهگذاری در کلان کشور و بخش مسکن صادر شده است.
و اما این خبر خوب چیست؟ و این اتفاق چه اثری بر بازار مسکن دارد؟
خبر خوب این است که با رونق بازار تولید و سرمایهگذاری در کل کشور، بخش زیادی از نقدینگی و سرمایههای سرگردان که پیش از این و متاثر از رکود و کسادی تولید وارد فعالیتهای سوداگرانه و اصطلاحاً اقتصاد سایه یا اقتصاد زیرزمینی شده بود الان به سمت فعالیتهای مولد یا تولید خواهد رفت و اساساً هرچه تولید رونق بیشتری پیدا کند فضا برای فعالیتهای زیرزمینی اقتصاد یا همان معاملات قاچاق یا سوداگرانه و غیرمولد محدودتر خواهد شد.
و از آنجا که مسکن یکی از کالاهایی است که همواره در معرض هجوم معاملات سوداگرانه قرار میگیرد و اصولاً تنها عاملی که باعث به همریختگی بازار مسکن و افزایشهای جهشی قیمت مسکن میشود هجوم همین تقاضای سوداگرانه است که ناشی از نقدینگی مازاد یا رهاشده از فعالیتهای مولد یا تولیدی بوده است. بنابراین با رونق تولید، زمینه شکلگیری فعالیتهای سوداگرانه تضعیف خواهد شد و از همینجا میتوانیم به دلیل اصلی نوسانات جهشی قیمت مسکن در دو سال اخیر که در نوع خودش یک رکورد باقی گذاشته است پی ببریم که این افزایش بیسابقه قیمت، درست متاثر از رکود بیسابقه تولید ناخالص داخلی در این دو سال بوده است که این اتفاق یعنی رکود تولید، زمینه فعالیتهای سوداگرانه در بخش مسکن را ایجاد کرده است.
و از اینجا به این نتیجه خواهیم رسید که با توقف رکود و شروع دوره رونق تولید در سالهای پیشرو، شانس شکلگیری فعالیتهای سوداگرانه و هجوم نقدینگی به بازار مسکن زیاد نخواهد بود و به عبارت دیگر افزایشهای جهشی قیمت مسکن خیلی اتفاق نخواهد افتاد.
ب - وضعیت بازارهای رقیب
یکی از عوامل مهم دیگری که بر تحولات بازار مسکن و به ویژه قیمت آن تاثیر مستقیم دارد، بازارهای رقیب هستند که در جذب نقدینگی مازاد یا همان معاملات سوداگرانه به عنوان رقیب مسکن محسوب میشوند که در حال حاضر این بازارها عمدتاً عبارتند از: بازار طلا (سکه)، ارز و بازار سرمایه (بورس).
بازارهای فوق اثرات بیشتر و فوریتری از توافقنامه ژنو میپذیرند و با توجه به ارتباطی که با بخش مسکن به لحاظ همان تقاضای سوداگرانه دارند این اثرات به بخش مسکن نیز منتقل میشود.
اما اثرات محتمل توافقنامه ژنو بر این بازارها چه خواهد بود؟
اثر تقریباً قطعی توافقنامه بر بازار طلا (و سکه)، روند کاهش قیمت و تخلیه حباب قیمتی سکه و طلا خواهد بود. در این خصوص هم عوامل طرف تقاضا و هم عوامل طرف عرضه در جهت کاهش قیمت عمل خواهند کرد. زیرا از طرفی در شرایط ثبات و اطمینان سیاسی و اقتصادی فشار تقاضا برای طلا و سکه کاهش مییابد و از طرفی با توجه به لغو تحریم مسکوکات و طلا در همین مرحله نخست توافقنامه، وابستگی قیمت داخلی به بازار جهانی طلا بیشتر خواهد شد لذا هم محدودیت عرضه برطرف خواهد شد و هم قیمت آن تابع قیمت جهانی میشود و بنابراین پیشبینی میشود جهت کلی قیمت طلا نزولی بوده و به همین دلیل ظرفیت بازار طلا و سکه برای شکلگیری معاملات سوداگرانه تقریباً از بین خواهد رفت. در ارتباط با بازار ارز و نرخ آن، چشمانداز مثبت کاهش تحریمها، وضعیت عرضه را مطلوبتر خواهد کرد. اما از طرف دیگر رونق تولید، تقاضا برای ارز را نیز افزایش میدهد و به نظر میرسد برآیند کلی به سمت تعادل عوامل عرضه و تقاضای ارز باشد؛ و در نهایت نرخ ارز در حدود قیمت 30 هزار تا 32 هزار ریال تثبیت شود. که البته همین چشمانداز تثبیت نرخ نیز به منزله عدم شکلگیری تقاضای سوداگری بر این بازار خواهد بود.
اما در بازار بورس شرایط متفاوت خواهد بود.
بازار بورس، تحت تاثیر شرایط سیاسی و اقتصادی سالهای اخیر و شرایط تحریم آسیب جدیتر و بیشتری نسبت به سایر بخشها دیده است. لکن در ماههای اخیر به ویژه از زمان مشخص شدن نتایج انتخابات و حاکم شدن فضای مثبت سیاسی و اقتصادی، شاخص بورس دوره رونق را آغاز کرد تا اینکه در حال حاضر عدد 82 هزار واحد را نیز پشت سر گذاشته است.
پیشبینی نگارنده این بود که اگر اتفاق دیگری به وقوع بپیوندد، فضای متاثر از شرایط روانی بازار (صرفاً خوشبینی سیاسی و اقتصادی)، شاخص را تا حدود 80 الی 85 هزار واحد رشد خواهد داد. ولی در نهایت اگر اتفاقات عملی که همه منتظر آن بودند مثل رفع تحریمها و گشایشهای سیاسی و اقتصادی حادث نشود شاخص از این حد فراتر نرود و چهبسا جهت بازار برگردد و نقدینگی وارد شده به این بازار مجدداً متوجه بخش مسکن شود و قیمتها را در این بازار با نوسان مواجه کند. اما خوشبختانه و اینک آن اتفاق مورد انتظار در زمان خودش به وقوع پیوست.
کاهش تحریمها و امید به رفع کامل آنها در گستره یک سال آینده شرایط عملی برای بهبود اغلب صنایع بورسی به ویژه پتروشیمیها، نفت و گاز، خودرو، بانکها و معادن را به تدریج فراهم خواهد کرد و میتوان در شرایط فعلی، امیدواری بیشتری نسبت به تثبیت شرایط بورس و حتی تداوم رونق آن داشت؛ و این اتفاق میتواند از تخلیه نقدینگی مازاد در بازار بورس و هجوم آن به بخش مسکن در کوتاهمدت یا حداقل ماههای پایانی سال جلوگیری کند و این موضوع خبر خیلی خوبی برای تثبیت بازار مسکن تلقی میشود.
جمعبندی و نتیجهگیری
تقاضاهای سرمایهای یا سوداگرانه که معلول نقدینگی مازاد و سرگردان در جامعه است طی ماههای اخیر متاثر از چشمانداز مثبت فضای سیاسی و اقتصادی، متوجه بازار بورس شده و لذا بازار مسکن با رکود نسبی مواجه شده است. پیشبینی میشد اگر اتفاق دیگری نیفتد، رشد بازار بورس در ماههای پایانی سال متوقف شود و خطر بازگشت نقدینگی به بخش مسکن و افزایش قیمتها را به دنبال داشته باشد.
توافقنامه ژنو اتفاقی بود که همه منتظر آن بودند و بر این فرآیند و از دو جهت بر بازار مسکن تاثیرگذار خواهد شد. از یک طرف تقویتکننده تداوم رونق در بازار سرمایه (بورس) خواهد شد و لذا ریسک شکلگیری مجدد تقاضای سوداگرانه در بخش را تضعیف میکند که این اثر میتواند به عنوان اثر کوتاهمدت بیان شود. از طرف دیگر این توافقنامه چشمانداز رشد تولید و سرمایهگذاری در کل اقتصاد را به همراه خواهد داشت. البته این اثر در بازه زمانی بلندمدتتر (یک سال و بیشتر) قابل تبیین است، ولی این اتفاق خود اثر واقعی و بلندمدتتر بر همه بخشهای اقتصادی خواهد داشت. از یک سو به دلیل جذب نقدینگی مازاد به سمت تولید و سرمایهگذاری، زمینه شکلگیری عملیات سوداگرانه (یا فعالیتهای زیرزمینی اقتصاد) را در کل جامعه و از جمله بخش مسکن، تضعیف خواهد کرد. از سوی دیگر، با رونق تولید و سرمایهگذاری، زمینه تقویت تولید و سرمایهگذاری (عرضه) مسکن نیز فراهم میشود و لذا تحلیل کلی این است که در یک سال آینده انشاءالله بخش مسکن همگام با سایر بخشهای اقتصادی به سمت رونق تولید به همراه تعدیل نسبی قیمتها و به دور از نوسانات شدید قیمتی پیش رود.
دیدگاه تان را بنویسید