آیا روابط سیاسی ایران و هند میتواند زمینهساز ارتقای روابط اقتصادی باشد؟
تلخ و شیرین رابطه هندی
آیا روابط سیاسی ایران و هند میتواند زمینهساز ارتقای روابط اقتصادی باشد؟ برای پاسخ به این سوال میتوان چند پرسش و پاسخ ساده داشت.
آیا روابط سیاسی ایران و هند میتواند زمینهساز ارتقای روابط اقتصادی باشد؟ برای پاسخ به این سوال میتوان چند پرسش و پاسخ ساده داشت.
سوال اول: آیا هند میتواند شریک تجاری ایران باشد؟
این پرسش نیاز به یک پاسخ بنیادین و نظری دارد و برای پاسخ به آن باید سیاست خارجی هند را بررسی کرد. واقعیت این است که هند در حوزه سیاست خارجی خود سه دوره مختلف را پشت سر گذاشته است. اولین دوره نهروئیسم یا دوره آرمانگرایی و اخلاقگرایی بوده است. دوره دوم که یک دهه قبل از پایان جنگ سرد تا یک دهه بعد از پایان جنگ سرد ادامه داشت دوره رئالیسم است. در دوره معاصر هم هندیها نظریه رئالیسم نئوکلاسیک را در دستور کار قرار دادهاند. بر اساس نظریه رئالیسم نئوکلاسیک هند در دوره معاصر به قدرتهای بزرگ جهان تکیه دارد. بر این اساس کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، فرانسه، ژاپن، روسیه و دیگر کشورهای اروپایی از جمله کشورهایی هستند که هند نگاه ویژهای به آنها دارد. این کشورها در چارچوب روابط خارجی کنونی هند از اهمیت خاصی برخوردارند و این کشور روابط با این قدرتها را با کشور دیگری معاوضه نمیکند. این نگاه را هندیها بر اساس یک تجربه تاریخی به دست آوردهاند و معتقدند بسیاری از گرههای کنونی که در این کشور وجود دارد، از طریق چنین سیاستی گشوده میشود.
سوال دوم: آیا هند همه مسائل خود را در چارچوب قدرتهای بزرگ حل و فصل میکند؟
با توجه به چارچوب معاصر سیاست خارجی هند سوال دومی که مطرح میشود این است که آیا هند در سیاست خارجی جدید خود تنها با قدرتهای بزرگ در ارتباط خواهد بود و میخواهد همه مسائل خود را در چارچوب قدرتهای بزرگ حل و فصل کند؟ این یک علامت سوال بزرگ است که محافل استراتژیک هند با آن مواجهند. قطعاً اتکای صرف به ساختار نظام بینالملل و وابستگی به قدرتهای بزرگ در روابط بینالملل کافی نیست. شاید کشوری مانند هند بتواند بخش اعظم مشکلات و مسائل خود را از طریق ارتباط با قدرتهای بزرگ حل و فصل کند اما مسائل دیگری هم وجود دارد که هند را ناگزیر از برقراری ارتباط با کشورهای دیگر میکند. مسائلی مانند جذب بازار، تامین انرژی و حضور در مناطق نفوذ جهان. اگر هند میخواهد به قدرت بزرگ جهانی تبدیل شود باید بتواند در مناطق و بخشهای مختلف جهان نفوذ و حضور داشته باشد. از بعد اقتصادی هم هند به برقراری ارتباط با کشورهای دیگر نیاز دارد. هند کشوری است که درصدد توسعه اقتصاد خود است. اگرچه ارتباط با قدرتهای بزرگ در حوزه تکنولوژیهای پیشرفته برای هند
مهم است اما این کشور نمیتواند از بازارهای جذاب کشورهای دیگر چشمپوشی کند. بازار کشورهای بزرگ جهانی خواهان کالاهای هندی نیست. پس هند ناگزیر است وارد کشورهای دیگر شود. انرژی دیگر حوزهای است که هند را مجبور به برقراری ارتباط با کشورهای دیگر میکند. چرخه اقتصادی هند به گونهای است که حتماً باید به منابع قابل اتکایی از انرژی دسترسی داشته باشد. هند میداند همکاریهای هستهای با آمریکا برای تولید نیرو یک راه تامین انرژی برای این کشور است و هند ناچار است به خطوط گاز جهانی وصل شود و خریدار نفت کشورهایی مانند ایران باشد. بر این اساس اگرچه نظریه رئالیسم نئوکلاسیک توصیه میکند هند باید قدرتهای بزرگ را در کنار خود داشته باشد اما بخش کلاسیک این نظریه میگوید بسیاری از مناسبات کشورها باید بر اساس نیازهای داخلی کشور باشد.
بر اساس نگاه کلاسیک قطعاً ایران هم در زمره کشورهایی است که هند خواهان و نیازمند برقراری ارتباط با آن است. ایران کشوری است که هند یک سیاست متغیر با آن دارد. در یک سو هند قرارداد بندر چابهار را فعال میکند و از طرف دیگر در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران رای منفی میدهد و خواهان ارسال پرونده هستهای ایران به شورای عالی امنیت سازمان ملل میشوند. این سیاست تابع همان نظریه رئالیسم نئوکلاسیک است. یعنی 50 درصد نگاه هند به ایران نگاه مثبتی است چون ایران کشوری است که هم منابع انرژی مورد نیاز هند را دارد و هم کشوری تعیینکننده در منطقه خاورمیانه است. اما 50 درصد دیگر نگاه هند به ایران منفی است. آن هم به این دلیل است که کشورهای غربی و قدرتهای جهانی با ایران همراه نیستند.
سوال سوم: آیا هند میتواند شریک مطمئن اقتصادی ایران باشد؟
آنچه در بالا عنوان شد مقدمهای بر این سوال بود که آیا هند میتواند شریک مطمئن اقتصادی ایران باشد و جای چین را بگیرد؟ برای پاسخ به این سوال باید سوال دیگری پرسید. اینکه ایران میخواهد سطح روابط خود را با هند چگونه تعریف کند؟ اگر قرار است روابط در همین حد باقی بماند که هند به ایران بهعنوان یک بازار نگاه کند، این نگاه به سود هند است و هند از آن استقبال خواهد کرد. از طرفی تنها کالایی که از ایران به هند صادر میشود انرژی است. ما فقط در این حوزه به هند کالا صادر میکنیم. اگر ایران به سایر حوزهها ورود کند ممکن است دچار مشکل شویم. اگر تجارتی میان ایران و هند برقرار است به دلیل منفعتهای تجاری است که هندوستان برای خود احساس میکند. اگر میبینید هند با ایران ارتباط تجاری دارد این تجارت ریشه در نیاز هند به انرژی ایران دارد. ایران قطعاً میتواند هند را بازار انرژی خود بداند اما این سیاست در قبال مابهازاهای بزرگتر ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد یعنی اگر دو کشور بخواهند جز انرژی و برخی کالاهای معمولی مراوده دیگری داشته باشند این همکاری دچار
مشکلاتی میشود. هندوستان به دنبال بازار است. کالاهای هندی در اروپا و آمریکا بازاری ندارند و باید به سمت کشورهای جهان سوم بروند. ایران میتواند یکی از این بازارها باشد. از طرفی ایران کریدور صادرات کالاهای هندی به آسیای میانه است. بازاری که برای هند از اهمیت خاصی برخوردار است.
سادهتر اگر عنوان کنیم باید گفت واردات کفش از هند یا فروش انرژی مورد نیاز این کشور کار دشواری نیست. مساله این است که آیا هند برای مثال حاضر است سوخت جامد به ایران صادر کند؟ بر این اساس هند شاید در برخی زمینههای معمول با ایران مبادله کند و حتی این مبادلات را گسترش دهد اما هند هرگز در زمینههای اصلی با ایران شریک نخواهد شد. به عبارتی هند شاید در حوزههای تجاری برای ایران شریک خوبی باشد اما در حوزههای سیاسی و امنیتی شریک مطمئن و خوبی نخواهد بود. این مسالهای است که تاریخ روابط ایران و هند آن را نشان میدهد. از زمان دولت اصلاحات مذاکراتی برای برقراری روابط با هند انجام شده اما هیچکدام از این مذاکرات و توافقنامههای راهبردی اجرایی نشده است. چون اولویت هند ایران نیست، آمریکاست.
در مجموع به عقیده نگارنده بعید است بتوان بیش از این هندیها را به برقراری رابطه با ایران ترغیب کرد. به عبارتی پیشبینی میشود روابط ایران و هند به دلیل ملاحظاتی که در بالا شمرده شد، در سطح فعلی باقی بماند. یعنی دو کشور مبادلات و روابط اقتصادی را در سطح کنونی ادامه دهند اما این روابط بیش از این افزایش نیابد.
نکته پایانی
اما تمام این موارد به آن معنا نیست که ایران باید از بازار هند یا مشتری بزرگ حوزه انرژی خود چشمپوشی کند. قطعاً ایران باید برای توسعه مناسبات تجاری با هند تا حد ممکن تلاش کند. اگرچه هند به لحاظ تکنولوژی و بسیاری از صنایع و ماشینآلات مانند کشورهای اروپایی نیست اما ایران میتواند از بخشهایی که هند مزیت دارد، استفاده کند و از گسترش روابط فروگذار نکند. نکته مهم این است که ایران نباید به آن دسته از کالاها یا تکنولوژیهای هندی تن بدهد که تنها کمی بالاتر و برتر از تکنولوژیهای داخلی است. چون در این حالت چنین ارتباط و تجارتی هنر نیست. سیاستی از روی ناچاری است.
دیدگاه تان را بنویسید