تاریخ انتشار:
رئیس کمیسیون دفاعی مجلس سوم شرایط سال اجرای برجام با سال پذیرش قطعنامه را مقایسه کرد
شرایط امروز سختتر و پیچیدهتر است
رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی که آن زمان رئیس کمیسیون دفاعی مجلس سوم بود و در جریان امور پذیرش قطعنامه قرار دارد، این دو مقطع زمانی را شبیه دانسته اما بر این باور است که شرایط امروز برای اجرای برجام به مراتب پیچیدهتر و سختتراست. مهمتر اینکه همدلی موجود در سطح جامعه و مسوولان کشور در حال حاضر برای اجرای برجام وجود ندارد در حالی که در زمان پذیرش قطعنامه این همدلی به صورت گسترده مشاهده میشد.
تنها چند ماه از اجرای برجام گذشته است و بدین دلیل سال 95 سال بسیار مهمی برای کشور محسوب میشود. به هر حال در این سال یک تحول بزرگ سیاسی و اقتصادی رخ داده و این انتظار وجود دارد که نتایج آن به زودی مشخص شود. اهمیت این تصمیم بزرگ را میتوان با پذیرش قطعنامه 598 مقایسه کرد که ایران را وارد عصر جدیدی کرد. بسیاری این نظریه را مطرح میکنند که این دو مقطع زمانی با هم تشابه دارند اما در برابر عدهای دیگر مخالف این مقایسه هستند. رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی که آن زمان رئیس کمیسیون دفاعی مجلس سوم بود و در جریان امور پذیرش قطعنامه قرار دارد، این دو مقطع زمانی را شبیه دانسته اما بر این باور است که شرایط امروز برای اجرای برجام به مراتب پیچیدهتر و سختتراست. مهمتر اینکه همدلی موجود در سطح جامعه و مسوولان کشور در حال حاضر برای اجرای برجام وجود ندارد در حالی که در زمان پذیرش قطعنامه این همدلی به صورت گسترده مشاهده میشد.
برخی از کارشناسان بر این باور هستند که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور در سال 95 تشابه زیادی با سال پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی دارد. در این دو مقطع زمانی ضمن اتخاذ یک تصمیم بزرگ سیاسی، کشور از نظر اقتصادی شرایط جدید و نوینی را تجربه کرده است. با توجه به اینکه شما رئیس کمیسیون دفاعی مجلس سوم بودید، آیا این ارزیابی را قبول دارید که این دو مقطع زمانی تشابه دارند یا اینکه بر این باورید که این دو مقطع زمانی شباهتی ندارند؟
کشور در حال حاضر در شرایط پسابرجام قرار گرفته است. دورانی که قرار است ایران تحول بزرگی را در عرصه اقتصاد کشور تجربه کند و به مدد این شرایط، بتواند عقبماندگی گذشته را جبران کند. برخی از تحلیلگران این دوره را با دوره بعد از پذیرش قطعنامه 598 مقایسه میکنند که ایران از نظر سیاسی و اقتصادی در شرایط خاصی قرارگرفته بود. به هر حال در این دو مقطع زمانی، ایران وارد دوره جدیدی شده است. چون دو تصمیم سیاسی مهم گرفته شده است که تاثیرات گستردهای بر عرصه اقتصاد کشور برجای گذاشته و آن را دگرگون کرده است. زمانی که قطعنامه 598 پذیرفته شد من نماینده مجلس سوم شورای اسلامی بودم. اگر فردی بخواهد این دو شرایط زمانی را با هم مقایسه کند به نظر من کار اشتباهی مرتکب نشده است. به هر حال این دو دوره، با هم شباهتهایی دارند اما نمیتوان این ارزیابی را ارائه داد که شرایط پس از پذیرفتن قطعنامه و پایان جنگ با شرایط موجود جامعه ایران یعنی توافق برجام صد درصد شبیه است. در آن زمان شرایط خاصی بر کشور حاکم بود که در حال حاضر نمیتوان نمونه آن را پیدا کرد. مهمتر اینکه نه شرایط ایران بلکه شرایط جهانی هم دستخوش تغییرات بسیار مهمی شده است. به
عبارت دیگر بعد از گذشت نزدیک به سه دهه خیلی از عناصر قدرت در عرصه جهانی تغییر کرده است.
یعنی اعتقاد دارید که نمیتوان این ارزیابی را ارائه داد که فارغ از تفاوت موجود در مناسبات بینالمللی بین سال 95 و سال پذیرش قطعنامه، قرابت وجود دارد؟
نه، در واقع باید گفت که شرایط اقتصادی سیاسی ایران بعد از پذیرش قطعنامه و پس از اجرای برجام با یکدیگر فاصله بسیار زیادی دارند. شما به این نکته باید توجه کنید که در زمان پذیرش قطعنامه یک تحول عظیم در داخل کشور رخ داد. این تحول بزرگ تمام معادلات موجود را از خود متاثر کرد. به راستی باید نام آن را تحول بزرگ گذاشت. قبل از پذیرش قطعنامه همه توان و سرمایه کشور معطوف به جبهههای جنگ بود. در این زمینه مسوولان کشور تمام تلاش خود را به کار بستند تا پیروزیهای بیشتری نصیب ایرانیها شود. امام خمینی (ره) بارها تاکید داشتند که ادامه جنگ وظیفه شرعی بوده و شک و تردیدی را نباید نسبت به ادامه جنگ ایجاد کرد و به عبارتی ممنوع است.
وضعیت اقتصادی در سالهای منتهی به جنگ در داخل کشور چگونه بود؟
البته هنوز گشایشها صورت نپذیرفته و این انتظار وجود دارد که این موانع زودتر برداشته شود و آثار و برکات برجام بیشتر نمایان شود. با این حال ارزیابی من این است که شرایط کنونی بعد از اجرای برجام به مراتب پیچیدهتر و سختتر است.
تمرکز امکانات کشور بر جبهههای جنگ در شرایطی صورت گرفت که در داخل محدودیتهای زیاد اقتصادی وجود داشت. بدتر اینکه ایران در طول جنگ بسیاری از سرمایههای انسانی خود را از دست داده بود. در این شرایط، هر روز تعداد زیادی از جوانان ما شهید شده یا اینکه سلامتی خود را از دست میدادند. از سوی دیگر بسیاری از شهرهای کشور به دلیل بمبارانهای پیاپی خسارت زیادی را متحمل شده و بسیاری از صنایع کشور نابود شدند.
وجود شرایط اقتصادی نهچندان مطلوب به عاملی تبدیل شد تا امام خمینی تصمیم بگیرند جنگ پایان یابد و قطعنامه 598 پذیرفته شود؟
بله، در چنین شرایطی، مسوولان عالیرتبه نظام خدمت امام رسیدند و گزارشی را از شرایط نامطلوب اقتصادی کشور ارائه کردند. در آن زمان مسوولان متفقالنظر بودند که ادامه جنگ به صلاح کشور نیست و باید جنگ پایان یابد. در این زمان امام خمینی به نظر مسوولان کشور توجه کرد و نظر کارشناسی آنها را پذیرفتند. ایشان در نهایت یک تصمیم انقلابی گرفتند و قطعنامه 598 را پذیرفتند.
پذیرش قطعنامه چه تغییری در روند اقتصادی کشور ایجاد کرد؟
امام هنگام پذیرش قطعنامه به نوشیدن جام زهر اشاره کرده و تاکید کردند که برخلاف تمایل خود این قطعنامه را میپذیرند. مردم کشور در آن زمان که شاهد صداقت، راستی و درستی امام بوده و بر این باور بودند که امام بنا بر برخی ملاحظات قطعنامه را قبول کردهاند، با تصمیم امام خمینی همراهی کرده و در این مورد اعتراضی نکردند. در این شرایط نخبگان کشور با امام خمینی همراهی لازم را کردند چون به خوبی میدانستند که این تصمیم به مصلحت نظام است. پس از پذیرش قطعنامه، سازندگی کشور به اولویت نخست کشور تبدیل شد.
تصمیم پذیرش قطعنامه در حالی صورت گرفت که مسوولان ردهبالای کشور و امام خمینی در این مورد اتفاقنظر داشتند. سایر مسوولان با این موضوع به راحتی کنارآمدند؟
بله، همه از پذیرش قطعنامه حمایت کرده و مسوولان کشور در این زمینه همگرایی کامل داشتند. شرایط به گونهای نبود که عدهای بخواهند ساز مخالف بزنند. حتی اگر مخالفتی هم بیان میشد آنقدر صدای کمی داشت که اصلاً شنیده نمیشد. در آن زمان فردی این موضوع را مطرح نکرد که چرا جنگ را ادامه نمیدهید. در واقع آن زمان شما تنها یک صدای واحد در مورد پایان جنگ میشنیدید.
این همگرایی در مورد پذیرش قطعنامه تنها در بین مسوولان مشاهده میشد یا اینکه مردم و جریانات سیاسی نیز با این تصمیم همراهی داشتند؟
البته این همگرایی تنها بین مسوولان وجود نداشت و همه جریانات سیاسی از این موضوع حمایت کردند. در این حوزه نخبگان، مسوولان و مردم همه اتفاقنظر داشتند. به نظرمن علت آن علاقه و باور زیاد مردم به حضرت امام خمینی بود. از سوی دیگر اعتماد زیادی به مسوولان وجود داشت مسوولان اختلافات موجود را بین خودشان حل کرده بودند. من به عنوان فردی که مسوول کمیسیون دفاع مجلس سوم بودم و در جریان اتفاقات قرار داشتم به خوبی شاهد آنچه در جریان پذیرش قطعنامه رخ داد، بودم. وقتی که امام چنین تصمیمی را گرفتند این تصمیم به ما هم منتقل شد. در جلسهای با حضور تمام مدیران ردهبالای کشور این موضوع به مدیران منتقل شد. جالب این است که تمام مدیران این مساله را به راحتی قبول کردند و در این میان اما و اگری نداشتند. پذیرش این موضوع برای بسیاری از مدیران کشور خیلی سخت بود با این حال شما مشاهده میکنید که حرف و حدیثی در این مورد مطرح نشد. به همین دلیل باور من این است که تحول بسیار بزرگی در آن مقطع زمانی رخ داده است. با توجه به اینکه حضرت امام تاکید کردند که با پذیرش قطعنامه جام زهری را نوشیدند پس همه مسوولان خود را مکلف دانستند که از این موضوع تبعیت
کنند و در کنار حضرت امام خمینی قرار بگیرند نه در برابر ایشان. به عبارتی امام خمینی با بیان این دو جمله سختی قبول قطعنامه را به خوبی به تصویر کشیدند. پس از بیان این سخنان حجت بر همه ما تمام شد که چگونه بعد از مقطع پذیرش قطعنامه باید برخورد کنیم و چه رسالتی را برعهده داریم.
پس از مرور موضوع پذیرش برجام لازم است تا گریزی به سال 95 بزنیم. به هر حال سال 95 ازآن جهت واجد اهمیت است که نخستین سال اجرای برجام محسوب میشود. به نظر شما میتوان موضوع برجام را در کفه ترازو با قطعنامه گذاشت؟ به هر حال بسیاری از مولفههای مورد نظر از جمله شرایط اقتصادی کشور و ایجاد تحول اقتصادی در دو موضوع مشاهده میشود؟ شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟
من پیشتر هم اشاره کردم که این دو با هم فاصله دارند. در قضیه برجام موضوع اندکی تفاوت دارد. به هر حال وجود تحریمها و محدودیتهای اقتصادی کشور را در شرایط خاصی قرار داده بود. از سویی اجماع جهانی علیه ما شکل گرفته بود. به عبارتی همه کشورها علیه ما بسیج شده بودند. این نگرانی وجود داشت که خطر بزرگی کشور و نظام را تهدید کند. این تهدید با اقدام بزرگی که دولت محترم با اجازه و رهنمودهای مقام معظم رهبری انجام داد، برطرف شد. مقام معظم رهبری تعبیر هوشمندانه نرمش قهرمانانه را به کار بردند. تلاشهای گسترده آقای روحانی و دکتر ظریف طی مذاکرات متعدد توانست بستر عبور کشور از شرایط بحرانی را فراهم کند. این مذاکرات توانست تهدیدها و تحریمها را تا حد زیادی برطرف کند. به هر حال ایران در شرایطی قرار گرفته بود که هر لحظه احتمال داشت فروش نفت ایران به صفر برسد. زمانی که امکان فروش نفت وجود نداشته باشد دیگر نمیتوان انتظار داشت که بتوان صادرات نفتی قابل توجهی داشت. وضعیت اقتصادی کشور با توجه به بیتدبیری صورتگرفته در دوران احمدینژاد به گونهای درآمده بود که کشور رشد منفی را تجربه کرده بود و بسیاری از صنایع به مرحله ورشکستگی رسیده
بودند. بدتر اینکه تورم بسیار بالایی در کشور وجود داشت که ارزش پول را به شدت کاهش داده بود.
شما تاکید دارید که این دو موضوع با هم افتراق دارند. تاکنون توضیحات شما همچون دلایل پذیرفته شدن قطعنامه معطوف به دلایل و شرایط اقتصادی و قرارگیری ایران در وضعیت نامطلوب بینالملل بوده است. حال سوال اساسی این است که چه افتراقی بین این دو موضوع از دید شما وجود دارد؟
بله، وضعیت نهچندان مطلوب موجب شد تا ایران در مذاکرات حضور یابد و برجام نهایی شود. اما این موضوع مخالفان بسیار جدی در داخل کشور دارد که همین موجب شده که کار با کندی انجام شود.
بسیاری از مخالفان مهمترین دلیل مخالفت خود را عدم پایبندی کشورهای غربی به تعهدات خود میدانند، همین موجب شده است که کار برای دولت روحانی سخت شود. اگر بخواهید در یک کلام شرایط امروز ایران را با ایران 28 سال قبل مقایسه کنید چه میتوانید بگویید؟
البته هنوز گشایشها صورت نپذیرفته و این انتظار وجود دارد که این موانع زودتر برداشته شود و آثار و برکات برجام بیشتر نمایان شود. با این حال ارزیابی من این است که شرایط کنونی بعد از اجرای برجام به مراتب پیچیدهتر و سختتر است.
چه دلایلی موجب شده که مخالفان اجرای برجام هر روز قدرت بیشتری پیدا کنند در حالی که در روند پذیرش قطعنامه طبق سخنان خود شما، انتقادات جدی مطرح نشد و بسیاری از مسوولان بدون مقاومت حاضر شدند تا با پذیرش قطعنامه کنار آمده و اولویتهای خود در عرصه مدیریتی را تغییر دهند؟
در آن سال سیاست جهانی تا به این حد پیچیده نبود. زمانی که قطعنامه پذیرفته شد، حرف و حدیثی در داخل و خارج مطرح نبود اما شما شاهد هستید که در حال حاضر تلاشهای گستردهای در حال انجام است تا برجام به سرانجام نرسد.
مهمترین دلیل این افراد برای اینکه برجام به فرجام نرسد، چیست؟
به هر حال منافع بسیاری به موازات اجرای برجام آسیب میبیند. از سوی دیگر در داخل افراد و جریاناتی وجود دارند که با این کار مخالف بوده و تلاش دارند تا مانع تحقق برجام شوند و در این راستا تلاش گستردهای را شروع کردند.
مخالفان برجام بر این باور هستند که نظرات رهبری درجریان مذاکرات مورد توجه قرار نگرفته و به آن عمل نشده است. شما این ارزیابی را قبول دارید.
نه، به نظر من این ارزیابی درست نیست. باور من این است که مذاکرهکنندگان منویات رهبری را در مذاکره کاملاً مورد توجه قرار دادند. بارها آقای روحانی و ظریف به این موضوع اشاره کردند که نظرات رهبری را مورد توجه قرار میدهند و مرتب گزارش جلسات را خدمت ایشان میرسانند، به همین دلیل نمیتوان چنین ادعایی را مطرح کرد. اگر این ارزیابی درست بود مقام معظم رهبری مانع ادامه مذاکرات میشدند. در این وضعیت یک پیچیدگی خاص مشاهده میشود. این پیچیدگی در حالی وجود دارد که شما نمیتوانید مشابه این رفتارها را هنگام پذیرش قطعنامه 598 مشاهده کنید.
شما در لابهلای سخنان خود به همدلی گسترده مسوولان نظام هنگام پذیرش قطعنامه اشاره کردید. به نظر شما میتوان این همدلی را در بین مسولان رده بالای کشور در مورد اجرای برجام مشاهده کرد؟
در حال حاضر متاسفانه شاهد این هستیم که همگرایی و هماهنگی لازم در بین مسوولان کشور برای اجرای برجام وجود ندارد. برخی از مسوولان موافق برجام و اجرای آن هستند در برابر عده دیگری مخالف اجرای برجام هستند. این انتظار وجود داشت که دوستان در این زمینه همدلی بیشتری داشته باشند و با دولت همراهی بیشتری کنند.
فارغ از مسوولان کشوری، شما وضعیت نخبگان جامعه و در گام بعدی مردم عادی را در مواجهه با برجام چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این قشر جامعه هم نظر واحدی در مورد برجام دارند یا اینکه میتوان تشتت را در بین مردم عادی جامعه هم مشاهده کرد؟
دقیقاً. نهتنها مسوولان بلکه نخبگان و مردم عادی هم در این مورد اتفاقنظر ندارند. درست در شرایطی که برخی اعتقاد دارند که باید بستر لازم برای اجرای برجام به وجود بیاید، عدهای دیگر اعتقاد دارند که نباید به کشورهای دیگر باج داد و دولت در این زمینه اشتباه کرده است. کار به جایی رسید که عدهای تندرو، آقای ظریف را خائن نامیدند.
شما مهمترین تفاوت اجرای برجام با پذیرش قطعنامه را در عدم همگرایی بین مسوولان، نخبگان و مردم عادی جامعه ذکر کردید که در این مورد اتفاقنظر ندارند. در شرایط موجود که نظرات متفاوتی ارائه میشود به نظر شما در روند اجرای برجام چه مشکلاتی به وجود خواهد آمد؟
اجرای برجام بیش از هر چیزی نیازمند همگرایی و همدلی مسوولان کشوری و نخبگان و عامه مردم است. در غیر این صورت اگر صداهای متعدد شنیده شود طرفهای مذاکرهکننده نسبت به اجرای برجام ناامید میشوند و احساس میکنند که ایران در مورد اجرای برجام تردید دارد. به هر حال وجود چنین سخنانی انشقاق را به تصویر میکشد. همین موجب میشود که مخالفان خارجی برجام و افراد تندرو هم از این فضا سوءاستفاده کرده و بستری را برای نقض برجام فراهم کنند.
عاملی که میتواند جلو تحقق اهداف جریانهای مخالف برجام را بگیرد چیست؟ در این مورد چه توصیهای میتوان به این افراد کرد؟
توصیه ما به این دوستان این است که با توجه به همراهی مقام معظم رهبری نسبت به مذاکرات صورتگرفته بهتر است تا از نظرات مقام معظم رهبری تمکین کنند و بیش از این در راه اجرای برجام سنگاندازی نکرده و شکاف را به تصویر نکشند. از سویی باید این نکته را مورد توجه قرار بدهند که باید اندکی صبر پیشه کنند تا نتایج و برکات اجرای برجام مشخص شود. گذشت چند ماه از اجرای برجام کافی نیست تا نتایج و برکات برجام در عرصه اقتصادی ظاهر شود. ذکر این نکته را نباید فراموش کرد، مذاکرهکنندگان منافع ملی را همواره مورد توجه قرار داده و هر لحظه که احساس کنند منافع ملی کشور تامین نمیشود یا اینکه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمیکند، تصمیم جدی میگیرند. توصیه مهمتر اینکه باید به مذاکرهکنندگان اعتماد کافی کرد تا حرف و سخنان آنها در مذاکرات خریدار داشته باشد. اگر قرار باشد تا همزمان با مذاکرات، تیم مذاکرهکننده تضعیف شود شما نباید انتظار داشته باشید که آنها بتوانند امتیاز برای ایران بگیرند. امید ما این است که دوستان منتقد بدانند که تلاشهای این تیم موجب شد تا حق ایران برای برخورداری از انرژی هستهای به رسمیت شناخته شود. از سوی دیگر تلاش آنان
سبب شد تهدیدهای بزرگ از پیشروی ایران برداشته شود و بسیاری از محرومیتها و تهدیدهای اقتصادی و تحریمها به پایان برسد. این مهم در سایه تلاش این دوستان محقق شد و حق این است که قدردان این زحمات باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید