تاریخ انتشار:
تهدید یا فرصت برای صنایع بورسی؟
رشد اکثر نمادهای بورسی در دو هفته اخیر توجه بسیاری از فعالان اقتصادی را به بازار بورس جلب کرده است که عمدهترین دلیل رشد خوشبینی ایجادشده ناشی از برداشته شدن تحریمهاست. اگر بخواهیم رشد اخیر بورس را توجیه کنیم باید عنوان داشت با توجه به جذابیت قیمت و سهمهای بورسی که در شاخص بورس اتفاق افتاد، بازار با پول جدیدی رو به رو شده که بیشتر توسط فعالان خود بازار تزریقشده و این حرکت در سهمهای کوچکتر و پرپتانسیلتر محسوستر بوده است.
رشد اکثر نمادهای بورسی در دو هفته اخیر توجه بسیاری از فعالان اقتصادی را به بازار بورس جلب کرده است که عمدهترین دلیل رشد خوشبینی ایجادشده ناشی از برداشته شدن تحریمهاست. اگر بخواهیم رشد اخیر بورس را توجیه کنیم باید عنوان داشت با توجه به جذابیت قیمت و سهمهای بورسی که در شاخص بورس اتفاق افتاد، بازار با پول جدیدی رو به رو شده که بیشتر توسط فعالان خود بازار تزریقشده و این حرکت در سهمهای کوچکتر و پرپتانسیلتر محسوستر بوده است.
آنچه در دوران پسابرجام ما را به وضعیت اقتصادی و به تبع آن بازار سرمایه خوشبین میکند، تغییر وضعیت اقتصادی ایران به لحاظ ساختارهای اقتصادی است. مشکل اساسی حال حاضر اقتصاد کاهش درآمدهای نفتی و پایین بودن کارایی اقتصادی سرمایه در ایران است که این امر به خاطر توزیع نامناسب درآمدهای نفتی در سالهای قبل رخ داده است. آنچه ما را نسبت به آینده خوشبین میسازد، چشماندازی است که در رابطه با تخصیص منابع در اقتصاد ایران وجود دارد. آنچه در ادوار گذشته تاریخ اقتصادی ایران قابل مشاهده است در زمانهایی که کشور با کمبود منابع مواجه بوده است، تصمیمگیریهای اقتصادی از کارایی بهتری برخوردار بودند. همچنین در شرایط فعلی که قیمتهای نفت به شدت افت کرده است، با توجه به تجربه ایران در زمان تحریمها شاید بتوان گفت در میان کشورهای صادرکننده نفت در جهان ایران بتواند یکی از بهترین واکنشهای اقتصادی را به افت قیمتهای جهانی نفت نشان دهد و این امر در کاهش سهم درآمدهای نفتی در بودجه خود قابل مشاهده است. همچنین در این شرایط با توجه به نیاز ایران به ورود منابع بینالمللی جهت دستیابی به رشد اقتصادی به نظر میرسد جذب سرمایهگذاری خارجی
چندان امری دور از ذهن برای ایران نباشد که خود دارای دو مزیت عمده است، اول اینکه ورود سرمایهگذاران خارجی با تغییر تکنولوژی تولید و انتقال دانش فنی به داخل همراه خواهد بود و دیگری آنکه وجود شریک خارجی در پروژههای اقتصادی کارایی اقتصادی و بهینهسازی مدیریت کلان پروژهها را در زمان راهاندازی و بهرهبرداری بهبود میبخشد. از اینرو صنایعی که جذابیت بالایی برای سرمایهگذاران خارجی دارند و احتمال تغییر تکنولوژی در آنها در آیندهای نهچندان دور بالاست جزو گزینههای اصلیای هستند که موتور اقتصادی ایران را به حرکت درخواهند آورد و این صنایع جزو گروههای برتر در بورس ایران نیز خواهند بود. آنچه در این بررسی باید مورد توجه باشد چشمانداز تغییر ساختار تکنولوژیک و اقتصادی ایران است. برای ایجاد رشد بورس بحث تبدیل فضای اقتصادی ایران از بحث خامفروشی به تولید کالاهای میانی و کالاهای نهایی برای مصرفکننده نهایی است، در حال حاضر سبک اقتصادی ایران گرایش به سمت خامفروشی است و چشمانداز مناسبی برای محصولات خام در فضای بینالمللی وجود ندارد، از اینرو با توجه به شرایط موجود با تغییر تکنولوژی تولید و تولید محصولات با فناوری بالا
جایگاه اقتصادی ایران در منطقه و جهان تغییر خواهد کرد و به نظر میرسد صادرات برق، دارو، خودرو، خدمات فناوری اطلاعات و صنایع خدمات فنی و مهندسی جایگزین صادرات کالاهای خام در ایران خواهد شد. همچنین آنچه در پسابرجام بورس و به طور کلی فضای کسب و کار را متحول خواهد کرد بحث کاهش هزینه پول است، شاید بتوان گفت مهمترین مشکلی که فضای کسب و کار ایران با آن درگیر است، نرخ بهره بسیار بالاست که ایجاد فضای جذاب سرمایهگذاری را برای سرمایهگذاران از بین برده است و از طرفی هزینه مالی بسیار بالایی را به شرکتها تحمیل میکند. در دوران پسابرجام به علت گشایش در منابع مالی و در دستور کار قرار دادن انضباط پولی، هم نرخ بهره بانکی کاهش پیدا میکند و هم تقاضا برای سرمایهگذاری افزایش پیدا میکند و از طرف دیگر در مدت زمان کوتاه سه تا ششماهه اثر کاهش نرخهای بهره نیز در صورت مالی شرکتها دیده میشود زیرا در برخی از شرکتها هزینه بهرهای که شرکت پرداخت میکند حتی تا نزدیک به 70 درصد سود هم میرسد، پس این امر نشان میدهد ساختار معیوب تامین مالی در ایران اگر بخواهد اصلاح شود باید با نرخهای پایینتر و از منابع متنوع تامین شود و این
موضوع میتواند سودآوری شرکتها را بیشتر کند و به تبع آن قیمتهای سهام را افزایش دهد. از اینرو در دوران پس از تحریمهای بینالمللی بانکها با کاهش هزینه بهره توانایی آزاد کردن داراییهای غیر نقدشونده خود را پیدا خواهند کرد و همچنین به علت افزایش درآمدهای کارمزد، کاهش هزینه پول و کاهش ریسک کسب و کار از این شرایط منتفع میشوند.
همچنین در روی دیگر سکه صنایعی را که با برداشته شدن تحریمها امکان افزایش سطح رقابت در آنها وجود دارد، میتوان پتروشیمی، فلزات اساسی، صنعت غذایی، پیمانکاری شرکتهای نفتی و لوازم خانگی معرفی کرد که با پیوستن ایران به جامعه بینالمللی کاهش حاشیه سود را میتوان در آنها در نظر گرفت. در صنایع پتروشیمی و فولاد ورود تکنولوژی جدید و همچنین غیررقابتی بودن تولید محصولات این گروه و همچنین قدیمی بودن لایسنس تولید شرکتهای پتروشیمی میتواند تهدیدی برای برخی از شرکتهای فعال در این صنعت باشد. همچنین در صنعت غذایی، پیمانکاران نفتی و لوازم خانگی ورود رقبا امکان دارد حاشیه سود شرکتهای مذکور را کاهش دهد و شرکتهایی که بتوانند با استفاده از شریک خارجی این تهدید را به فرصت تبدیل کنند در این صنعت بقا خواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید