روابط اقتصادی ایران با کشورهای همسایه در گفتوگو با یحیی آلاسحاق
تجارت خارجی ایران، از حاشیه تا متن
اساساً روحیه تولید و واردات و صادرات ما باید به یک گونه متناسب با هدف توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه شکل بگیرد؛ تولید ما باید صادراتمحور باشد.
بهطور قطع توسعه روابط اقتصادی ایران با کشورهای همسایه خود باید در اولویت تمام سیاستها و برنامهریزیهای کشور اعم از برنامههای توسعه و بودجههای دولت باشد. این روند در سالهای اخیر رو به رشد بوده است هرچند ظرفیت توسعه مراودات تجاری ایران و کشورهای همسایه آن بسیار بیشتر از میزان فعلی و حتی هدفگذاری 100 میلیارددلاری آن است.
با توجه به تحریمهای اعمالشده علیه ایران و تئوریهای اقتصادی مبنی بر تمایل کشورها به توسعه روابط اقتصادی با کشورهای همسایه خود، نقش کشورهای هممرز در اقتصاد ایران در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
در ابتدا برای بررسی روابط تجاری ایران با کشورهای همسایه جدای از اینکه تحلیلهای علمی چه میگویند واقعیتی که باید تاکید شود این است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت ژئوپولتیکی که به دلیل داشتن 15 کشور همسایه دارد از اهمیت بالایی در دنیا برخوردار است. بخش عمدهای از روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه خود از چند منظر گوناگون قابل بررسی است به این معنی که نوع ارتباطاتی که این کشورها به لحاظ تاریخی، مزیتهای نسبی و مزیتهای مکمل اقتصادی و تمام آن خصوصیاتی که برای تعاملات تجاری بین آنها برقرار است با هم دارند قسمت عمدهای از روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایهاش را شکل و اهمیت میدهد. لذا توسعه روابط اقتصادی به عنوان یک استراتژی اولویتدار در کشور، و همچنین توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه باید در سیاستهای کلی نظام، استراتژیهای تجاری، برنامههای پنجساله، بودجهها و در
سیاستها و فرآیندها به عنوان یک حرکت اساسی مورد توجه قرار گیرد. در حقیقت ایران در وضعیت بسیار طلایی برای بسیاری از کشورهای همسایه خود قرار گرفته است. این موضوع متقابل بوده و بسیاری از کشورهای همسایه ایران نیز در این وضعیت طلایی قرار گرفتهاند و همین امر بیانگر اهمیت توسعه روابط بین این کشورهاست.
ایران و کشورهای همسایه آن در چه بخش و سطحی از تعاملات اقتصادی با یکدیگر میتوانند قرار بگیرند؟
ایران و کشورهای همسایه آن در قسمتهای مختلف اقتصادی میتوانند با هم نقش داشته باشند. این کشورها در ترانزیت کالا، ارتباطات حملونقلی، همکاریهای مالی، پولی، بانکی، بیمه و در استفاده از بازارهای وسیع همسایهها از امکانات و ظرفیتهای بسیار بالایی برخوردار هستند. با توجه به اینکه ایران و کشورهای همسایه آن دارای خصوصیاتی هستند که مزیتهای آنها در حوزههای مختلف تجاری را کاملاً مشخص میکند، نوع ارتباطات شمال، جنوب، شرق و غرب ما میتواند برای آنها و ما کارگشا باشد.
ایران در سالهای اخیر چه اقداماتی را برای توسعه این روابط انجام داده است؟
جمهوری اسلامی ایران ظرف مدت اخیر برای توسعه روابط خود در بخش اقتصادی اقدامات متعددی را انجام داده است. به این معنی که برای رشد مراودات تجاری با هر کشور سیاستهای متفاوتی اعمال شده است. بهطور مثال توسعه روابط عراق و ایران رقمی در حدود 7، 8 تا 10 و 12 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است که این ارقام بیانگر بهبود روابط اقتصادی بین این دو کشور است. این ارقام قابل توسعه است و بر اساس برآوردهای انجامشده این رقم تا حد 20 میلیارد دلار کاملاً قابل تحقق و افزایش است. در مورد ترکیه که یکی دیگر از همسایگان مهم ایران در روابط اقتصادی است باید گفت که شرایط ایران و ترکیه بهگونهای است که میتوانیم تا حد 30 میلیارد دلار این روابط را توسعه دهیم. کشور دیگر جمهوری آذربایجان است که روابط اقتصادی با این کشور نیز قابل توسعه است. ارمنستان، هند، افغانستان، پاکستان، امارات و غیره نیز هر کدام دارای پتانسیلهایی هستند که امکان توسعه روابط اقتصادی برای ایران را فراهم میکنند. ما حدود چهار میلیارد دلار مبادلات تجاری با همسایگان خود داریم ولی
اگر ایران با برنامهریزیها و سیاستهای درست و دقیق پیش برود مراودات تجاری با 15 کشور همسایه خود و بسیاری از کشورهای نزدیک به ایران که در ارتباط با آنها هستیم نظیر هند و چین و امثال اینها امکان توسعه روابطمان تا حد 100 میلیارد دلار در بخش صادرات غیرنفتی نیز پیش میرود. صادرات غیرنفتی ایران در حال حاضر در حدود 40 میلیارد دلار است که به خوبی قابل افزایش تا سقف صد میلیارد دلار نیز هست.
آیا ابزار رسیدن به صادرات 100 میلیارد دلار در سال بررسی شده است؟ تحقق این رقم تا چه اندازه ممکن است؟
افزایش این نرخ نیازمند یکسری تمهیدات و الزامات است، توسعه این رقم غیرمترقبه یا غیرعادی نیست. البته مشکلاتی موجود و امکاناتی لازم است که این اقدام شکل بگیرد. باید همه عوامل تاثیرگذار به صورت هماهنگ با هم کار کنند. اهرمهای سیاسی، چگونگی حضور ما در پیمانهای منطقهای، چگونگی روابط بوروکراسی بین ما و کشورهای همسایه در حوزههای گمرک، استاندارد، حملونقل، روادید، روابط بانکی، تعرفههای ترجیحی و نوع ارتباطاتی را که زمینهسازی برای ورود بخش خصوصی در صحنه است باید فراهم شود. اساساً روحیه تولید و واردات و صادرات ما باید به یک گونه متناسب با این هدف شکل بگیرد یعنی تولید ما باید صادراتمحور باشد. ایران ممکن است کالایی را تولید کند فقط با الگوی مصرف داخلی خودمان و گاهی ممکن است کالایی را تولید کند با الگوی بازارهای هدف؛ باید هر دو این موارد در اولویت قرار بگیرد. اینطور نیست که نوع تولیدات ما صرفاً متناسب با مصرف داخلی و به شکل بازار مصرف ما درآید بلکه ما باید تولیداتمان را بر اساس سفارشهای بازار هدف
تولید کنیم و ببینیم که بازارهای دنیا چه نیازهایی دارند.
باید با صاحبان بازارهای دنیا بهجای اینکه تعارض داشته باشیم مشارکت کنیم، شریک شویم و باید بهگونهای عمل کنیم که در نهایت تعامل با آنها باشیم. به همین ترتیب در بخشهای تولیدی مناسبترین شکل این است که با واحدهای همگن در سطح منطقه و جهان، شریک شویم. واحدهای تولیدی ما اگر بخواهند در بازارهای منطقه یا در جهان حضور داشته باشند باید با تولیدکنندگان همگن خود نوعی ارتباط و تعامل برقرار کنند. فرض کنید که لوازمخانگی ما میخواهد در منطقه و جهان حضور داشته باشد. حتماً باید با صاحبان برند لوازمخانگی دنیا و منطقه که صاحبان بازار هستند بهگونهای وارد تعامل و مشارکت شوند که هم از تکنولوژی و فناوری بهروز استفاده کنند و هم در حوزه فعالیتهای تجاری خود بتوانند در بازارها از خدمات و الزاماتی که در تجارت لازم است استفاده کنند. ارتباط با کشورهای همسایه یکسری الزامات اینچنینی دارد که اگر اینها را رعایت کنیم، رساندن صادرات غیرنفتیمان به حد 100 میلیارد دلار نیز امکانپذیر میشود. این یک آرزوی صرف نیست بلکه خواسته عملیاتی است. همانطور که عرض کردم در این شرایط بسیاری از نگاهها و بینشهای ما باید عوض شود. مثلاً اکنون در
مورد واردات این تصور که واردات را هرچقدر محدودتر کنیم به نفع اقتصاد کشور است و خودکفاتر میشویم این تصور کاملی نیست بلکه ما سیاست وارداتی را باید عوض کنیم.
چرا سیاستهای وارداتی باید تغییر کند و اساساً روش این تغییر چیست؟
اصلاح سیاستهای وارداتی به این معنی است که واردات باید برای تولید و در جهت صادرات باشد. یعنی نوع تولید ما و نوع واردات ما باید بهگونهای باشد که منجر به صادرات شود و نه مصرف داخل. عمدتاً واردات هم اگر افزایش پیدا کند مفهومش مبادلات ما و استفاده از تکنولوژی روز و بازارهای جدید است و این روند، کمک به اشتغال و تولید است. در رابطه با روابط بانکی به هر صورت اگر ما بخواهیم در بازارهای جهانی حضور پیدا کنیم بدون داشتن یک فضای نرم و آسان در مبادلات پولی و بانکی این امر امکانپذیر نیست. نمیشود کالایی را خرید و نتوان پولش را پرداخت کرد یا نتوان کالایی را فروخت و پولش را برگرداند. باید نظام مبادلات پولی و بانکی بهگونهای آرام و نرم باشد تا این کار شکل گیرد. در سایر حوزهها نظیر بیمه، حملونقل، استاندارد،گمرک، امور زیربنایی، بنادر، جادهها، سرویسهای حملونقل مسافری و روادید همه این موارد باید بهگونهای تنظیم شود که در نهایت منجر به توسعه روابط و شکلگیری آنها شود. مقررات در رابطه با انجام مجموعه فرآیندهای تولید، توزیع، انبار و
حملونقل و قراردادها، مباحث حقوقی و همه اینها زنجیرهای از مسائل است که به هم متصل است و اگر این موارد را تنظیم کنیم در قدم اول به خوبی میتوانیم به بازار 15 کشوری که در همسایگی ما هستند دست پیدا کنیم. اتفاقاً مجموعه اقتضائات اقتصادی و سوابق تاریخی ما با این کشورها بهگونهای است که به صورت مکمل میتوانیم با آنها کار و مراوده تجاری داشته باشیم. این فرآیند با مشارکت کشورهای همسایه قابل تکمیل است یعنی یک قسمت از مواد اولیه ایران که شامل مواد معدنی است میتواند از این کشورها تامین شود و در مقابل کالای نهایی در ایران تولید شود. همچنین تکنولوژی آنها میتواند به بهبود کیفیت کالاهای ایرانی منجر شود. مزیتهای نسبی کشورها با هم بهگونهای است که 100 میلیارد دلار کاملاً امکانپذیر است.
کشورهای همسایه ما تا چه اندازه برای ورود ایران در اقتصاد و بازارهایشان کشش دارند؟ مشکلاتی نظیر جنگ در برخی از این کشورها، بحرانها و اختلافات سیاسی و رقابتهای اقتصادی این کشورها با ایران تا چه میزان از هموار بودن مسیر تجاری میکاهد؟
ببینید به هر صورت ما هر کاری که بخواهیم انجام دهیم محدودیتها، ریسکها و خطرهای خود را دارد و اساساً تجارت بدون ریسک امکانپذیر نیست. مشروعیت تجارت به ریسکاش است، مشروعیت و پیشرفت تجارت به جراتاش است. اگر به دنبال سابقه تاریخی بروید متوجه میشوید تجارت در خیلی از کشورهای آفریقایی یا آسیای جنوب شرقی با تجار ایران در زمانهای قدیم با امکانات اولیه و با قایقهای بسیار ساده جریان داشته است. مثلاً شیرازیها به هند و جاهای دیگر نظیر زنگبار رفته و تجارت کردهاند. اساساً کار تجارت همین ریسکپذیری است اگر کسی بگوید که من به راحتی میتوانم تجارت کنم اصلاً او کار تجارت نکرده یا اساساً متوجه نیست که اینطوری نمیشود و باید حتماً این ریسکها وجود داشته باشد. اینکه آیا بازارهای منطقهای ما کشش دارد باید تاکید کنم که حتماً کشش دارد و پتانسیلهای بسیاری در آنها وجود
دارد. فقط در کشور عراق به تنهایی امکان حجم بالای سرمایهگذاریها و برنامههای توسعهای و درآمدزایی بسیار بالایی وجود دارد. همچنین امکان توسعه روابط تجاری با رقمهای بسیار بالاتر از آنچه شاهد آن هستیم وجود دارد. الان در عراق برای فعالان اقتصادی در حوزههای مختلف سرمایهگذاری، کارهای پیمانکاری و ساختمانی، جاده، نیروگاه، پالایشگاه، مسکن، هتل و همه این حرفها، از یک جدولکشی ساده کنار خیابان کار هست تا تاسیس پالایشگاه و نیروگاه. منطقه عراق تا 10، 15 سال دیگر به بزرگترین منطقه سرمایهگذاری در خاورمیانه تبدیل میشود. همین روابط ما و همینها که من شمردم را اگر جمع ببندیم بالای 200، 300 میلیارد دلار امکان سرمایهگذاری فراهم میشود. همین الان قرارداد ترکیه و روسیه که در مرحله مذاکره با یکدیگر هستند رقمی حدود 100 میلیارد دلار است. این در حالی است که ما به دنبال تحقق این رقم با 15 کشور همسایه خود هستیم. بنابراین ظرفیتها بالاست و باید توان خود را افزایش دهیم. حتماً شدنی است منتها الزاماتش باید لحاظ شود.
تاثیر اهرمهای سیاسی بر روابط اقتصادی ایران با کشورهای همسایه آن چیست؟ بهطور مثال روابط ایران و عربستان که دو کشور مهم و تاثیرگذار در منطقه هستند تا چه حد بر توسعه روابط اقتصادی کشورهای همسایه موثر است؟
چگونگی استفاده از اهرمهای سیاسی در جهت اهداف اقتصادی یا چگونگی استفاده از اهداف سیاسی برای توسعه اقتصادی کاملاً به هم مربوط هستند. یعنی همانطوری که از اهرمهای سیاسی میتوان در جهت اهداف اقتصادی استفاده کرد، از اهرمهای اقتصادی در جهت اهداف سیاسی هم میتوان استفاده کرد. این یک رابطه طرفینی و دوطرفه است. اما اینکه الان ما با کشورهای همسایه از نظر روابط سیاسی در چه وضعیتی هستیم خب این فرق میکند ما الان با امارات چیزی بالغ بر 15، 16 میلیارد دلار تعاملات داریم. در حوزههای دیگر هم همینطور. بله اگر ما بتوانیم یک روابط سیاسی نرمتری با این کشورها داشته باشیم حتماً زمینه توسعه روابط اقتصادی بیشتر خواهد شد زیرا در دنیای تجارت بالاخره رابطه جریانات سیاسی چه در داخل و چه در خارج کاملاً به هم مربوط است و اساساً همانطور که عرض کردم تجارت برآیند تاثیرگذاری همه بازیگران موثر در صحنه است.
بازیگران سیاسی یک بحث است، جریانات روابط بانکی یک بحث است، تدابیر تولید و اقتصاد، یک بحث است، خدمات فنی و مهندسی و خدمات بازرگانی یک بحث است، اعتماد بحث دیگر و سلیقه، کیفیت تولید، خدمات بعد از فروش نیز بحثی دیگر. این مجموعهای از مسائل است که همگی به هم وصل هستند. اگر اینها با هم هماهنگ و همجهت شوند آن موقع است که توسعه روابط اقتصادی به شکل نرمتری ممکن میشود و مهمتر از همه این است که اینها به هم کمک کنند یعنی سیاستهای مالی و پولی با سیاستهای تجاری، سیاستهای اقتصادی، سیاست تولید با سیاست جدید همراه باشد. سیاست خارجی با سیاستهای تجاری همراه باشد. مجموعه فرهنگ عمومی، نوع ارتباطات، مسائل اجتماعی، همراهیها را با بحث تجارت داشته باشد و تجارت از حاشیه بیاید به متن.
یکی از بزرگترین مسائل و مشکلات در ایران این است که تجارت به عنوان امری مطلقاً مطلوب قلمداد نمیشود و در فرهنگ عمومی ما به عنوان حاشیه است. تا زمانی که تجارت از حاشیه به متن نیاید و ارزشگذاری نشود چه در تخصیص منابع، چه در حمایتهای دولتی، چه پشتیبانیها کار توسعه اقتصادی با اختلال مواجه است. مثلاً اگر تجارت در اولویت برنامهریزیهای دولت باشد توجه به توسعه بنادر، به آموزشهای بازرگانی، به خدمات زیربنایی مانند ترانزیت، مانند حملونقل، مانند ریل، مانند جاده، مانند گمرک، بیشتر میشود و حضور در صحنه پیمانهای منطقهای و بینالمللی توسعه مییابد. بستگی دارد به اینکه نگاه و اولویت در تجارت چگونه باشد، باید تخصیص منابع، ارزشگذاری و توجه به آن بالا برود، از مسائل حقوقی گرفته تا مسائل سرویس خدمات و پشتیبانی.
با توجه به آمارهای اعلامشده از سوی گمرک و تحلیلهای انجامشده از سوی کارشناسان با توجه به شرایط فعلی ایران به لحاظ تحریمها، در سالهای اخیر تا چه میزان شاهد رشد یا کاهش مراودات تجاری با کشورهای همسایه بودهایم؟ آیا رقم مبادلات تجاری در حال رشد است یا شیب نزولی دارد؟
بهطور کل فعالیتهای تجاری ایران با کشورهای همسایه خود از روند رو به رشد برخوردار است. از پنج کشوری که در صدر مبادلات تجاری با ایران قرار دارند، دومین کشور مهم در تجارت با ایران عراق است که همواره روند فعالیتهای اقتصادی با این کشور مثبت بوده است. روابط اقتصادی عراق و افغانستان و ترکیه در سالهای اخیر با ایران رشد داشته، و بهطور کلی صادرات ما در همین هشتماهه امسال 19 درصد نسبت به سال قبل رشد داشته است. البته رشد صادرات در بخش کالاهای غیرنفتی را عنوان میکنم. خب یکسری از مسائل مربوط است به مسائل بینالمللی ما، یعنی مسائل مربوط به بانکها، تحریمهای علیه ما و بعضی از این کشورها به دلیل ضعفشان خیلی از کشورهای اعمالکننده تحریم تحت تاثیرند و نگرانی دارند. برخی از کشورهای همسایه ایران نگران هستند که ممکن است عاملان تحریم علیه ایران
با آنها برخورد کنند یا امکاناتشان را محدود کنند. ببینید ما در شرایط تحریمی که هدف اولیه بدخواهان ما هست در کل 140 میلیارد دلار مبادله تجاری داشتیم که از اینها 500 میلیارد دلارش غیرنفتی است. پس به رغم همه این تحریمها و این سختگیریها فاصله بین واردات و صادرات ما تقریباً دارد به همدیگر نزدیک میشود. خب اینها هست. ولی آیا این ظرفیت ماست؟ نه ظرفیتها چندین برابر است و میتوانیم چندین برابر توسعه دهیم و ما هنوز از ظرفیتها بهطور کامل استفاده نکردهایم.
در این چند سال مخصوصاً در این 10 سال موضع کشورهای همسایه در رابطه با ایران چطور بوده است؟
بستگی دارد به نوع تعاملات ما. اینکه ما با آنها چگونه رفتار کردهایم. بالاخره آنها هم محدودیت داشتند و دارند ولی ما توانستیم که با بعضیها رابطه برقرار کنیم و با بعضیها نتوانستیم و مشکلات داشتند. مثلاً با پاکستان خیلی نتوانستیم رشد داشته باشیم ولی با هند توانستیم، با ترکیه رشد دادیم، با بعضی از کشورها مانند آذربایجان کم و زیاد شده است. با ارمنستان الان یک مقداری کم و زیاد شده است. خب همانطور که عرض کردم اینها تابع اقتضائات روز است و خیلی بیشتر از اینکه هست میتوانیم تعامل کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید