چگونه میتوان روی نیمکت یک تیم انگلیسی نشست؟
هفتخوان مربیگری در اروپا
در سالهای گذشته عادت کردهایم که ستارههای لیگ برتر را در کسوت سرمربیان جدید فوتبال ایران ببینیم.
در سالهای گذشته عادت کردهایم که ستارههای لیگ برتر را در کسوت سرمربیان جدید فوتبال ایران ببینیم. بازیکنانی مانند علی دایی، یحیی گلمحمدی، علی کریمی و... آنها بدون گذراندن دورههای طولانیمدت مربیگری و صرفاً نشستن سر کلاسهای برگزارشده توسط فدراسیون فوتبال جواز نشستن بر روی نیمکت تیمهای لیگ برتری را کسب میکنند. بدون اینکه تجربهای داشته باشند به تیم ملی میرسند و تمام معادلات آموزش مربیگری در دنیای فوتبال را به هم میریزند. جاوید جعفریفراهانی که زمانی در ایران روزنامهنگاری میکرد حالا چند سالی است در لندن روانشناسی ورزشی میخواند و در کنارش توانسته مدرک مربیگری B اروپا را هم کسب کند. او در نوشته پیش رو از هفتخوان مربیگری در فوتبال بریتانیا میگوید. از اینکه چطور میشود روی نیمکت تیمهای لیگ برتری انگلیسی نشست.
در سالهای اخیر، فوتبال فاصلهاش را با سایر رشتههای قهرمانی از نظر هوادار و البته پوشش رسانهای به طرز چشمگیری بیشتر کرده است. جام جهانی، جام باشگاههای اروپا و لیگهای اروپایی، همه و همه به جولانگاه درخشش ستارگانی تبدیل شدهاند که به واسطه هدایت و کمک تیمهای مربیگری و پزشکی تفاوت محسوسی از لحاظ عملکرد فردی و جمعی با گذشتگان خود در دهههای گذشته دارند. این رشد سریع منجر به ظهور مربیان و مدیرانی در فوتبال جهان شده است که برخی از آنها حتی از ستارگان فوتبال جهان هم نامدارتر و محبوبترند. شهرت و محبوبیت بزرگانی همچون مورینیو، کلوپ، گواردیولا، سیمئونه و... همه و همه محصول این رشد ناگهانی کیفیت فوتبال است. مدیریت و مربیگری بازیکنان نقش کلیدی در موفقیت تیمها بازی میکند و کمتر نشانهای از فوتبال فردی دهههای پیش که تیمی مانند برزیل میتوانست با یک لشگر فوقستاره تکنیکی جام جهانی را فتح کند دیده میشود.
با این اوصاف، اکنون پرسش کلیدی این است که نسل جدید مربیان فوتبال جهان که سرمنشاء روشهای نوین بازی هستند چگونه تربیت میشوند. آنها چه کسانی هستند و چه مسیری را برای نشستن روی نیمکت مربیگری تیمهای بزرگ جهان طی میکنند.
مرور عملکرد بزرگان فوتبال جهان، در دهه گذشته نشان میدهد تفاوت چندانی بین آنها که سابقه بازیکنی طولانی و مهمی دارند و آن دسته از مربیانی که هرگز بازیکنان مشهوری نبودهاند دیده نمیشود. موفقیتهای اخیر مورینیو و کلوپ، بیانگر این حقیقت است که مربیگری، حرفهای سخت و پیچیده است که هر چند میتواند از تجربه بازی کردن سود بجوید، اما الزاماً به آن وابسته نیست. در عوض، آنچه در فوتبال نوین جهان و مربیگری حرفهای مطرح است، توانمندی فنی مربیان، کیفیت آنها در خواندن بازی و البته نحوه مدیریت رسانهها و جو تیم از سوی آنهاست.
به منظور افزایش کیفیت مربیان در لیگهای اروپایی و اطمینان از اینکه آنها در سطح قابل قبولی از تجربه و دانش مدیریت تیمشان هستند، فدراسیونهای فوتبال کشورهای صاحب فوتبال اروپا، مانند انگلستان، ایتالیا، آلمان و اسپانیا از مدتی پیش خود را به اجرایی کردن پروتکلی متعهد کردند که مربیان در آن به جای گذراندن دورههای محلی و بومی، ملزم به گذراندن دورههای حرفهای با پیششرطهای سختگیرانه هستند.
برای مثال، یک مربی حرفهای در فوتبال انگلستان، اگر بخواهد روی نیمکت یکی از تیمهای لیگ برتری یا دسته اول فوتبال این کشور بنشیند، باید مدارج حرفهای مربیگری را زیر نظر یوفا به طور کامل طی کرده باشد و کارنامه قابل قبولی هم در اجرایی کردن ایدههای فنیاش در تیمهایی که مدیریت کرده است ارائه کند.
به این منظور، یک مربی جوان، با شرکت در دورههای مربیگری درجه 1 و 2 فوتبال در انگلستان، خود را برای آغاز اولین دوره مربیگری زیر نظر یوفا که دوره مربیگری «B License» هست آماده میکند. دوره مربیگری درجه 1، یک دوره یکهفتهای شامل مرور تکنیکهای اولیه بازی از جمله کنترل کردن، پاس دادن و... است که میتوان آن را معادل محتوای دورههای C و D آسیا دانست. داوطلبان این دوره، میتوانند در صورت موفقیت در گذراندن امتحانشان، مبنی بر مربیگری 4 در مقابل 4 در مورد یک تکنیک خاص، به صورت مستقیم در دوره درجه 2 که بخش اول یوفا بی لایسنس محسوب میشود شرکت کنند. در دوره درجه2، که شامل یک کلاس 21 روزه و ششماه دوره تمرینی است، مربیان جوان، با چهار جنبه مهم در مربیگری یعنی تکنیک، تاکتیک، آمادگی بدنی و آمادگی روانی آشنا میشوند و به مرور تاکتیکهای اولیه در فوتبال (برای مثال دفاع منظم و دفاع غیرمنظم یا تعویض منطقه بازی) میپردازند. آنها برای موفقیت در اتمام این دوره موظف به تمرین دادن یک تیم زیر 14 سال به مدت شش ماه (حداقل 100 ساعت) هستند و در نهایت هم توسط یک مربی حرفهای که معمولاً پرولایسنس دارد ارزیابی میشوند.
مربیانی که موفق شوند دورههای 1 و 2 را با موفقیت طی کنند و به عنوان یک مربی به استخدام یک آکادمی فوتبال در بیایند، در صورت دسترسی داشتن به زمین چمن با کیفیت استاندارد برای بازی 11 مقابل 11 و دسترسی به 20 بازیکن 14 سال اجازه شرکت در اولین دوره مربیگری یوفا، یعنی بیلایسنس را دریافت میکنند. این دوره شامل یک ماه کلاس آموزشی در دو بازه زمانی دوهفتهای است و داوطلبان یک سال فرصت دارند برای مطالب آموزش دادهشده (مانند ضدحمله، انتقال بازی، فشردگی دفاعی و...) تمرکز کرده و آماده شوند. برای موفقیت در امتحان پایانی این دوره مربیان موظفند یک جلسه تمرینی 45 دقیقهای برای موقعیت 8 در مقابل 8 را سازماندهی کنند. یک یا دو مربی حرفهای هم به همراه عضوی از کمیته آموزش فدراسیون فوتبال انگلستان برای ارزیابی عملکرد آنها در کنار زمین حضور خواهند یافت.
پس از مراحل فوق، نوبت به اولین تجربه مربیگری 11 در مقابل 11 میرسد که به سطح مربیگری A مربوط است. در این سطح، مربی الزاماً باید در سطح حرفهای تیمداری کند و در یک لیگ رقابتی (مانند لیگ برتر انگلستان برای رده سنی زیر 18 یا 21 سال) مربیگری کند. دوره A، یک دوره یکساله است که شامل مطالبی در مورد روانشناسی ورزش، تغذیه و ریکاوری میشود. آن دسته از مربیانی که موفق شوند در مرحله اول دوره A، حد نصاب لازم را کسب کنند اجازه ادامه دادن دوره را خواهند یافت تا در نهایت در حضور سه مربی حرفهای، جلسه تمرینی یکساعته را برای موقعیت 11 در مقابل 11 سازماندهی و مربیگری کنند.
همه آنچه ذکر شد، برای آمادگی یک مربیگری برای رسیدن به سطحی است که به عنوان دستیار روی نیمکت تیمهای لیگ برتری بنشیند، چرا که برای مربیگری در سطح اول فوتبال بریتانیا، مدرک A هم کافی نیست و مربیان ملزم به گذراندن پرولایسنس هستند. این دوره، شامل مرور پیشرفتهترین مباحث تاکتیکی روز و نکات رهبری و مدیریت تیم است و معمولاً بدون پیشنهاد مربیان لیگ برتری فردی را برای این دوره نمیپذیرند.
دیدگاه تان را بنویسید