نگاهی به ورود قلیان از خانه به سطح جامعه
تفریح یا خودکشی؟
مصرف قلیان در ایران به زمانهای دور بازمیگردد بهگونهای که در سدههای گذشته مصرف قلیان بخشی از فرهنگ ایرانیان بوده است. در زمانهای قدیم مصرف قلیان با چیزی که حالا در جامعه شاهد آن هستیم، بسیار متفاوت بوده است به طوری که قلیان در گذشته ویژه بزرگترهای هر خانواده بوده است.
مصرف قلیان در ایران به زمانهای دور بازمیگردد بهگونهای که در سدههای گذشته مصرف قلیان بخشی از فرهنگ ایرانیان بوده است. در زمانهای قدیم مصرف قلیان با چیزی که حالا در جامعه شاهد آن هستیم، بسیار متفاوت بوده است به طوری که قلیان در گذشته ویژه بزرگترهای هر خانواده بوده است. قلیان عموماً در مجالس خاص و ویژه به مصرف میرسیده است در حالی که این موضوع حالا تغییر پیدا کرده و تبدیل به تفریحی برای جوانها و خانوادههای جوان شده است.
در جامعه امروز ایران استفاده تفننی از قلیان توسط جوانها و اعضای خانواده که لزوماً بزرگترهای فامیل یا خانواده را تشکیل نمیدهند، به صورت تفننی غیرقابل کنترل مشاهده میشود. اینکه مصرف قلیان چگونه تا این سطح رواج پیدا کرده است، بازمیگردد به ترفندهای کارخانههای دخانی، آنها برای اینکه بازار بزرگ سیگار را از دست ندهند، وارد این فاز شدهاند. توسعه محصولی مانند تنباکو برای کشورهای در حال توسعه خصوصاً کشورهایی مانند ایران و اطراف آن، سود زیادی را برای کارخانههای تولید تنباکو به همراه داشته است. سرمایهگذاری شرکتها و کارخانههای تولید تنباکو خصوصاً در کشورهایی مانند ایران که سابقه مصرف قلیان را در فرهنگ خود دارند، برای این کارخانهها اهمیت زیادی دارد. همانطور که مشاهده میکنید این دست تولیدکنندگان مواد دخانی با سرمایهگذاریهای کلان و ایجاد جذابیتهایی برای تنباکوهای تولیدی خود جوانان را بازار هدف قرار دادهاند و متاسفانه
ترفندهای آنان در جذب جوانها اثرگذار بوده است. جذابیتهایی نظیر تولید تنباکوهایی با عطرها و طعمهای مختلف توانسته است قشر وسیعی از جوانها را به خود جذب کند. تولید تنباکوهای معطر و تنوع زیادی که تولیدکنندگان آن را مد نظر قرار دادهاند یکی از روشهای جذب جوانان به مصرف قلیان است اما نکته دیگری که در اینجا بسیار مهم است، تزریق نیکوتین به جوانهای جامعه از طریق قلیان است. یعنی کارخانههای مواد دخانی به واسطه نیکوتینی که در کنار طعمها و عطرهای مختلف وارد خون جوانان میکنند، نوعی وابستگی به مصرف قلیان و سیگار را در جوانان ایجاد میکنند. در واقع اقشار مختلف جامعه به واسطه مصرف قلیان به نیکوتین عادت میکنند، بعد از ایجاد این وابستگی در شرایطی که امکان استفاده از قلیان به عنوان وسیلهای که همیشه در دسترس نیست وجود ندارد، سیگار به عنوان گزینهای در دسترس مورد استفاده قرار میگیرد. به هر حال قلیان میتواند وسیلهای دست و پاگیر باشد که همهجا نمیتوان از آن استفاده کرد به همین دلیل ناخودآگاه برای تامین نیکوتین، جوانها از مصرف قلیان به سیگار تغییر جهت میدهند. در نتیجه صنایع دخانی نهایت بهره را از این شرایط
میبرند؛ یعنی هم مصرفکننده قلیان خواهند داشت و هم مصرفکننده سیگار.
با رواج مصرف قلیان در میان خانوادههای ایرانی و خصوصاً جوانها، این سوال مطرح میشود که چطور میتوان چنین معضلی را از جامعه حذف کرد؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت هرچند تلاشهای قانونی زیادی برای حذف قلیان انجام شده است، اما تا زمانی که خانوادهها از مضرات مصرف قلیان آگاه نشوند، کاری از دست قانون برنمیآید. حذف قلیان از جامعه در شرایط فعلی یک عزم ملی در سایه آگاهی از مضرات قلیان میخواهد. هر چند در حال حاضر قوانین مربوط به ممنوع بودن سرو قلیان در اماکن عمومی نظیر رستورانها و کافیشاپها وجود دارد اما از نظر اجرایی کمبودهایی هست که برای مبارزه قطعیتر با قلیان، در کنار آگاهی خانوادهها، ایجاد اصلاح در فرآیند اجرای قانون نیز ضروری به نظر میرسد.
وزارت بهداشت در مقطعی توانست سرو قلیان در اماکن عمومی را تا حد زیادی ممنوع کند. میتوان گفت در مقطعی در سالهای 1385 و 1386 تقریباً توانستیم قلیان را از اماکن عمومی حذف کنیم اما متاسفانه با گرفتن برخی تاییدیهها مصرف قلیان در سطح جامعه باز هم رواج پیدا کرد اما این بار رشد قلیان به صورت قارچگونه بود و در هر کوی و برزنی مراکز مصرف قلیان بار دیگر برپا شدند.
یک اشکال دیگری که در اجرای قانون ممنوعیت قلیان وجود داشت، این بود که منتقدان عقیده داشتند اجرای این قانون در زمان مناسبی رخ نداد. به عقیده منتقدان برای اجرای صحیح و کامل این قانون ابتدا باید اطلاعات مردم در رابطه با مضرات مصرف قلیان افزایش پیدا میکرد و به این واسطه فرهنگسازی کافی برای اجرای این قانون انجام میشد. حال با وجود اینکه طرح جمعآوری قلیان تصویب شده است و به صورت قانون وجود دارد، این نظر مطرح است که باید قبل از اجرای این قانون فرهنگسازی و بسترهای لازم برای اجرای آن فراهم شود. به نظر میرسد همکاری نزدیک با صدا و سیما و همچنین رسانههای جمعی برای اطلاعرسانی در رابطه با مضرات قلیان بتواند برای کاهش مصرف قلیان بسیار کارساز باشد.
نکته دیگری که در رابطه با کاهش مصرف قلیان مطرح است، این است که سرگرمی دیگری را جایگزین قلیان کنیم. برای رسیدن به سرگرمی که بتوان آن را جایگزین مصرف قلیان کرد، نیاز است که تمام اعضای ستاد کشوری کنترل دخانیات نظیر وزارت ورزش و جوانان یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طرحهای خود را به ستاد بیاورند تا بعد از بررسیهای لازم زمینه اجرای آنها فراهم شود. تاکنون چنین طرحی از سوی اعضا مطرح نشده است و داشتن آن بستگی به تصمیمگیری اعضا و دولت دارد. در شرایط فعلی تنها طرحی که برای مبارزه با قلیان وجود دارد، طرح اجرای پلکانی حذف قلیان به واسطه فرهنگسازی در رابطه با آن است که از طرف وزارت کشور تصویب شده است. ستاد برای اجرای این طرح آمادگی دارد اما برای اجرای آن به تاییدیهای از طرف رئیسجمهور نیاز داریم.
به هر حال چیزی که واضح است، این است که شرکتهای دخانی که اکثراً در کشورهای عربی نظیر لبنان و مصر مشغول تهیه تنباکو و گسترش آن در جامعهای مانند ایران هستند، طرحها و مطالعات فراوانی بر روی بازاری مانند ایران دارند و نباید تصور کنیم که آنها ناآگاهانه وارد این مسیر شدهاند.
آنها در حال حاضر متوجه خلأهای موجود برای جوانان کشورهایی مانند کشورمان شدهاند و بر روی این خلأها سرمایهگذاریهای عظیمی انجام دادهاند و از به خطر انداختن سلامت جوانان ما سودهای هنگفتی را به جیب میزنند. متاسفانه برخورد مردم هم با وسیلهای به نام قلیان تفریحی است. اما به این موضوع توجه نمیکنند که تفریح نباید به قیمت بازی با سلامت و جان تمام شود. به هر حال موضوع جایگزین کردن تفریحی دیگر به جای مصرف قلیان در شرایط فعلی جامعه بسیار ضروری است اما نکتهای که در این میان وجود دارد این است که مردم نیز نباید تن به تفریحاتی مانند مصرف قلیان بدهند زیرا مخاطرات آن بسیار بیشتر از چیزی است که میتوان تصور کرد. برای مثال بسیاری از افراد با افتخار میگویند ما سیگار مصرف نمیکنیم اما قلیان را به صورت تفریحی در برنامه خود داریم، این رویه در حالی است که خطرات قلیان دهها برابر سیگار است و چنین آگاهی در میان مردم وجود ندارد.
در حال حاضر سرمایهگذاری شرکتهای دخانی به میلیاردها دلار میرسد و با گرایش هر روز مردم به مصرف قلیان آنها قدرتمندتر میشوند و مبارزه با آنها دشوارتر. در حال حاضر شرکتهای دخانی به قدری رشد کردهاند که مساله مبارزه با آنها در کشورهای دنیا بسیار جدی است. الان در دنیا درآمد حاصل از مالیاتی که برای مصرف دخانیات دریافت میشود، 175 برابر بیشتر از بودجهای است که آنها برای کنترل مصرف دخانیات در نظر میگیرند. این به این معناست که بسیاری از کشورها برای مبارزه جدی با مصرف دخانیات مالیاتهای سنگینی را برای مصرف آن وضع میکنند که ما از این نظر بسیار عقب هستیم. در نهایت حتی با وجود ارزان بودن این مواد دخانی در کشور، ما باید تلاش کنیم این دیدگاه را در مردم ایجاد کنیم که آنچه که به قیمت سلامت انسان تمام شود، تفریح نیست بلکه خودکشی است. ستاد کشوری کنترل دخانیات از مدتها قبل برنامههای زیادی برای مبارزه با مصرف قلیان و دخانیات در کشور داشته است اما هر بار با پیش کشیدن مسائل مختلفی نظیر اشتغال، این ستاد را از اجرای کامل آنها بازداشتهاند. اما خوب است افرادی که مسائل مختلفی نظیر اشتغال را به مبارزه با مصرف دخانیات ترجیح
میدهند بدانند که مسائل مورد نظر آنها ارزش بسیار کمتری از هزینههایی دارند که بابت مبارزه با بیماریها و مرگومیرهایی میپردازیم که در نتیجه مصرف دخانیات گرفتار آنها هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید