خوابی که هیچگاه تعبیر نمیشود
صنعت خودرو به عنوان پیشران و پیشتاز صنایع کشور نقش منحصر به فردی در اقتصاد کلان کشور دارد.
صنعت خودرو به عنوان پیشران و پیشتاز صنایع کشور نقش منحصر به فردی در اقتصاد کلان کشور دارد. فضای کسب و کار این صنعت متاثر از عوامل متعددی است که از آن جمله میتوان به سیاستهای دولت، مصوبات، رفتار و سخنان قانونگذاران، سیاسیون، مطبوعات، رسانهها، ذینفعان حوزه واردات خودرو، خودروسازان و مصرفکنندگان اشاره کرد و البته در سالهای اخیر ارگانها و نهادهایی مانند شورای رقابت نیز پررنگتر از بقیه وارد گود شده است که هر کدام به تناسب سهم، نقشی در این عرصه ایفا میکنند. این روزها همگان شاهد موضوعاتی در زمینه رکود در بازار، فضای انتظار و ابهام، درخواستهای افزایش قیمت، درخواست کاهش قیمت یا لزوم کاهش قیمت هستند و بررسی این نکته ضروری است که علت این ابهام و سردرگمی چیست، چه پارامترهایی بر بازار خودروهای فعلی و تصمیمگیری مشتریان اثرگذار هستند؟ میزان تاثیر نظر افراد یا سازمانهایی که با علم و اطلاع کامل از امکانپذیر نبودن کاهش قیمت خودرو باز هم این موضوع را مطرح میکنند در این میان چقدر است؟
همانگونه که میدانیم بازار خودرو همواره با دو گروه از مشتریان مواجه بوده است. مشتریان سرمایهگذار که خودرو برای آنها کالایی سرمایهای است و مشتریانی که مصرفکننده نهایی خودرو هستند و به دنبال کسب سود و درآمد از محل خرید و فروش خودرو نیستند. اثر حضور مشتریانی که خودرو را به عنوان کالای سرمایهای خریداری میکنند، متناسب با وضعیت سودآوری در بازار خودرو و بازارهای جایگزین تغییر میکند ولی مصرفکننده نهایی با به تاخیر انداختن خرید و ماندن در وضعیت انتظار بر بازار اثرگذاری خواهد داشت. ناگفته پیداست که تعداد و سهم مشتریان نهایی نسبت به سرمایهگذاران خرد یا کلان مشارکتکننده قابل مقایسه نیست و سرمایهگذاران بخش کوچکی از بازار خودرو را تشکیل میدهند.
مصرفکننده نهایی بالاترین اثرگذاری را در بازار خودرو دارد و متاسفانه این بخش از مشتریان بیشترین اثرپذیری را از اخبار، بحثها، هشدارها، شایعات و... دارند و با کوچکترین بهانهای خرید خودرو را به آینده موکول میکنند مگر اینکه شرایط مناسبی برای خرید بیابند که بتوانند بر سردرگمی و بلاتکلیفی ایجادشده غالب شوند. در خصوص مشتریان سرمایهگذار هم باید گفت تورم و تغییر مداوم قیمتها و عدم اطمینان در شرایط اقتصادی انگیزهای است که معمولاً سرمایهگذاران خرد سرمایه خود را در بازارهای کوتاهمدت مانند خودرو هر چند با حجم سرمایهای بسیار اندک به این بازار وارد میکنند. خروج این بخش از تقاضا در کنار عوامل فوق هم نتیجه حذف حاشیه سود سرمایهگذاری در بازار خودرو هم عامل تشدید آن خواهد بود و در نتیجه تاثیر متقابل این دو عامل و همچنین سردرگمی و انتظار مصرفکننده نهایی، به نزدیکتر شدن قیمتهای شرکتهای خودروساز و بازار منجر شده است. از بعد درونی و تاثیرات داخلی شرکتهای خودروساز نمیتوان تاثیر بسامان شدن وضعیت تولید و افزایش تولید را نادیده گرفت. به طور خلاصه افزایش تولید و عرضه از یک طرف و اثرگذاری موضوعات سیاسی و اجتماعی
و... بر انتظارات مصرفکنندگان واقعی و نهایی باعث به تاخیر افتادن خرید تا مشخص شدن شرایط بازار میشود و این شرایط باعث حذف حاشیه سود مثبت محصولات تولیدی شده است.
یکی دیگر از علل فضای فعلی تاثیر بازدارنده و رکودساز اظهارت افراد یا سازمانهایی است که با وجود اینکه میدانند کاهش قیمت خودرو به لحاظ فنی امکانپذیر نیست و میدانند همه نهادههای تولید از مواد اولیه، دستمزد و... با افزایش قیمت مواجه شدهاند باز هم به توقعات بیاساس کاهش قیمت خودرو در جامعه دامن میزنند. همیشه عاملی برای ایجاد ابهام در بازار ایجاد میکنند مثلاً حتی قیمت خودرو طبق فرمولهای تعریفشده توسط نهادهای مسوول اعلام میشود، از تریبونها و بنگاههای رسانهای و خبری مختلف اعتراض میشود که قیمت خودرو باید کاهش پیدا کند یعنی در هیچ حالتی و هیچ زمانی مردم شاهد ثبات در فضای کسب و کار خود نبودهاند. در واقع همیشه طرحی علیه صنعت بومی و ملی خودرو روی میز هست!
وجود این گزینههای همیشگی باعث دامن زدن به یک انتظار بیپایان برای کاهش قیمت خودرو میشود که البته به دلیل ماهیت غیرواقعی و غیرمنطقی آن این خواب هیچگاه هم تعبیر نخواهد شد. شاهد مثال هم همان تجربه تلخ همراهی خودروسازها با ابلاغیه دولت وقت در آغاز بحث هدفمندی یارانهها بود که فراموششدنی نیست که با وجود افزایش شدید هزینههای تولید، کاهش قیمت خودروها در دستور کار قرار گرفت و زیان هنگفتی به شرکتها و سهامداران تحمیل شد و هیچکس هم پاسخگوی این زیان نشد و وعدههایی که در خصوص دریافت بخشی از درآمدهای هدفمندی یارانهها داده شد هم هیچکدام محقق نشد و جالبتر اینکه درخواستهای افزایش قیمت حتی متناسب با فرمول مصوب هم با مشکل مواجه شد. از آنجا که فضای فعلی بازار خودرو در حال حاضر متاثر از پارامترهای روانی و انتظارات ایجاد شده است، دغدغه خودروسازان ملی بر شفاف کردن فضا، آگاهیبخشی و ارائه اطلاعات ضروری به مشتریان و افراد تاثیرگذار در جامعه متمرکز است که با تحلیل درست نسبت به فضای کسب و کار اعلام نظر کنند و خود به این نتیجه برسند که به لحاظ منطق اقتصادی کاهش قیمت عملاً منتفی است. به علاوه با توجه به کاهش قدرت خرید
مردم، اتخاذ سیاستهای تحریک تقاضا و کمک به رفع سردرگمی و بلاتکلیفی مشتریان نیز در دستور کار خودروساز است که در این راه ارائه روشهای مناسب و آگاهانه فروش متناسب با شرایط بازار و حرکت ما قرار دارد. همانگونه که شاهدیم رقبا به خصوص شرکتهای واردکننده ماههاست مبنای فروش خود را عرضه خودرو اقساطی با درصدهای بالای تسهیلات، بدون بهره و در اقساط بلندمدت قرار دادهاند در حالی که شرکت ایران خودرو ترکیبی از روشهای نوین را در بازارهای منطقهای استفاده میکند و به فراخور محصول خاص یا شرایط اقشار درآمدی از روش اقساطی نیز استفاده میکند. همچنین استفاده از توان شرکتهای لیزینگ معتبر نیز نقش ویژهای در افزایش قدرت خرید مردم و تحقق خرید دارد که از آن استفاده میکنیم و در هر حال برای اقشار مختلف به خصوص قشر کارمند روشهای خاص و مناسب عرضه محصول داریم. افزایش مستمر کیفیت محصولات نیز از دیگر پارامترهای تحرک بازار و رفع دغدغههای مشتریان است که از مبانی محوری فعالیتهای شرکت است.
دیدگاه تان را بنویسید