تاریخ انتشار:
گفتوگو با رئیس مجمع عالی واردات
دشوار شده اما باصرفه است
وقتی از واردات کالا حرف میزنیم، معمولاً به یاد تاجران و فعالان اقتصادی میافتیم که در این حرفه اسم و رسمی برای خود دارند. به قول آقای اسدالله عسگراولادی، در این وادی استخوان ترکاندهاند. اما آیا همه ماجرای واردات کالا در ایران همین است؟
این روزها روایتهای مختلفی از واردات میشود. برخی از سختتر شدن آن سخن میگویند، برخی نیز تغییر در نوع کالاهای وارداتی را گوشزد میکنند. به تازگی هم روایت دیگری نقل شده؛ اینکه واردات نزد واردکنندگان، توجیه اقتصادی خود را از دست داده است. گفتهای که رئیس سازمان توسعه تجارت اخیراً مدعی آن شده است. نظر شما را به عنوان رئیس بزرگترین تشکل و اتحادیه وارداتی کشور میخواهم بدانم، آیا واقعاً صرفه اقتصادی در این بخش از بین رفته است؟
این گفته رئیس سازمان توسعه تجارت را من هم از روی خبرگزاریها و سایتها خواندهام. ایشان نظر و باور خود را دارد اما از من اگر این پرسش شود که آیا واردات از چرخه سود خارج شده است یا نه، پاسخم منفی است. هرچند که این کسب و کار مانند سایر کسب و کارها در ایران چند سالی است که طعم دشواری و سختی را چشیده اما واردکنندگان همچنان با واردات کالاها و مواد اولیه سود خود را میبرند.
پس شما نظر آقای صافدل را رد میکنید.
جز این نیست. به طور قطع واردات طی ماههای گذشته کاهش یافته است، که آمار گمرک نیز این افت را تایید میکند. اما همچنان از چرخه اقتصادی نیفتاده است و آنهایی که در این عرصه هستند همچنان به کسب و کار خود ادامه میدهند. نمیتوان گفت یکی از دلایل افت واردات در ایران این است که توجیه اقتصادی خود را از دست داده است. واردات هنوز هم برای واردکنندگان سود و منفعت دارد که مبادرت به آن میکنند.
سود و منفعتی که از آن میگویید برای تمام فعالان این بخش یکسان است؟ یعنی میخواهم بدانم کسب و کاری که یک واردکننده باسابقه دارد، چه اندازه با تجارتی که برخی نهادها در این عرصه به راه انداختهاند، یکسان است؟
واردات جنبههای مختلفی دارد و در عین حال تعهدات مختلفی نیز برای افرادی که در این کسبوکار فعال هستند، ایجاد میکند. برخی واردکنندگان ریشهدار هستند و سابقه آنها را اگر مرور کنیم پدران و اجداد آنان نیز در این حرفه بودهاند. گروه دیگر افرادی هستند که بازار داخل را رصد میکنند و تا میبینند بازار در یک بخش سودآور است بلافاصله اقدام به واردات آن نوع از کالا میکنند. این دسته از واردکنندگان فقط منافع خود را در نظر میگیرند بدون آنکه تخصصی در این عرصه داشته باشند یا آنکه هلدینگی داشته باشند که افراد متخصص به امور تجارت در آن باشند و آنها نظارت داشته باشند بر قیمت، کیفیت و توزیع و خدمات پس از فروش کالاهای وارداتی.
به هلدینگهای واردات اشاره کردید. به نظر این هلدینگها پدیدههای تازهای در اقتصاد ایران هستند. در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
هلدینگهای واردات تقریباً چهار، پنجسالی میشود که پا گرفتهاند. در واقع این هلدینگها با نفوذ و قدرتی که دارند به سمت بانکها سوق پیدا کردهاند و از طریق سرمایهگذاری این بانکها اقدام به واردات هر نوع کالایی میکنند؛ از کالاهای اساسی گرفته تا بسیاری از دیگر اقلام. جای تاسف دارد که بگویم بانکها با امکاناتی که در دست دارند به جای آنکه سرمایههای خود را در اختیار واحدهای تولیدی و تجار قرار دهند تا آنها بتوانند با واردات مواد اولیه چرخ تولید را بچرخانند، خود اقدام به راهاندازی هلدینگهای واردات کردهاند. هر جای بازار ایران کمبودی باشد این هلدینگها اقدام به واردات میکنند. چون پول و دارایی بالایی هم در اختیار دارند، متخصصان زیادی از بخشهای شیمی و نساجی تا خودرو را هم به خدمت گرفتهاند و از این طریق در همه بخشها واردات دارند. البته این روند به اعتقاد من خوب نیست و به بخش اقتصادی کشور ضربه وارد میکند.
به چه دلیل؟
به این دلیل که این هلدینگها به عنوان بدنه بخش خصوصی محسوب نمیشوند. این شرکتهای هلدینگ در واقع خصوصی نیستند، یعنی از سوی یک نهاد دولتی ایجاد شده و اقدام به فعالیت اقتصادی میکنند. اگر بخش خصوصی وارد این عرصه میشد و شرکتهای هلدینگ واردات ایجاد میکرد، نسل به نسل این هلدینگها قویتر میشدند و تجارب خود را به فرزندان و نسلهای بعدی انتقال میدادند. اما در حال حاضر این نوع هلدینگهای واردات که در ایران پا گرفتهاند از سوی بانکهای دولتی ایجاد شدهاند و خصوصی- دولتی هستند که با تغییر هیاتمدیره این هلدینگها و جابهجاییهایی که جزء جداییناپذیر بانکهای دولتی است، سلایق دیگری در طول دورهها بر سر کار میآید و تمام دانش فنی که در این نوع بنگاههای اقتصادی کسب شده است به تدریج از بین میرود.
پس اگر تا به اینجا درست متوجه شده باشم، این هلدینگهای واردات، یکسری شرکتهای خصوصی هستند که بانکها آنها را ایجاد کردهاند؟
بیشتر از سوی بانکها ایجاد شدهاند تا از سوی بخش خصوصی. در حالی که معتقدم اگر بخش خصوصی اقدام به ایجاد این هلدینگها کند به سود اقتصاد کشور است. اما هلدینگهای خصوصی واردات در حال حاضر از امکانات و منابع مالی بانکها در جهت واردات کالا استفاده میکنند. بعضی از صندوقهای بازنشستگی هم به نحوی مبتلا به این فعالیت اقتصادی شدهاند. حتی برخی از این هلدینگها بازی با ارز را نیز داشته یا حتی در زمینه ساخت و ساز نیز به طور گسترده وارد شدهاند و به نوعی قیمتها را در این بخش دستخوش تغییر و تحول کردهاند.
شبهدولتیها نیز از این دست هلدینگهای واردات ایجاد کردهاند؟
همینطور است، در حالی که این رویه برخلاف تمامی سیستمهای بینالمللی و شناختهشده جهان است. یکی از دلایل عمده موفقیت کشورهای خوشنام در عرصه تجارت این است که بخشهای خصوصی این کشورها وارد این فرآیند شدهاند و دولت توانسته از آنها مالیات بگیرد و بخشی از هزینههای خود را تامین کند. مسلماً گروههایی که با وابستگی به دولت وارد عرصه تجارت میشوند، این انتظار را دارند که از پرداخت مالیات معاف شوند، که این اتفاق در ایران افتاده است. علاوه بر اینها هنگامی که به دلیل تحریمهای ناصواب خارجی، بخش خصوصی ایران عملاً از دور خارج میشود، دولتهای خارجی این دستاویز را دارند که با شرکتهای وابسته به ارگانهای دولتی مراوده تجاری نداشته باشند، از این رو، در داخل کشور کمبود کالا ایجاد میشود. نکته دیگر آنکه، وقتی که شبهدولتیها وارد کار غیرتخصصی خود میشوند، از جمله تجارت و فعالیت اقتصادی، قطعاً از اهداف و وظایف اصلی خود دور خواهند شد.
در حال حاضر حضور نهادها در واردات تا چه اندازه پررنگ است؟
در بخشهایی که مربوط به این واحدهاست، واردات داشتهاند. یا آنکه منتظرند که به آنها بگویند بروید فلان کالا را بیاورید. این موارد تاکنون بوده است. اما ما به عنوان بخش خصوصی و مجمع عالی واردات تقریباً با این بخشها اصطکاکی نداشتهایم.
ولی رقیب بودهاند. اینطور نیست؟
برای مجمع عالی واردات رقیب نبودهاند. این بخشها کالاهایی از جمله برنج و سایر اقلام نیز وارد کردهاند که میتوانست از طرف بخش خصوصی صورت بگیرد که هم با قیمت بهتر وارد میشد و هم آنکه کیفیت قابل قبولتری داشتند. اما هنگامی که طرفهای خارجی میبینند فلان شرکت وابسته به دولت برای خرید کالا و امکانات و خدمات وارد بازار بینالمللی شده است، به راحتی میتوانند قواعد بینالمللی را به هم بریزند و از فرصتهای تحریمی به نفع خود استفاده کنند.
اشاره کردید که هلدینگهای واردات اگر هم در ایران شکل میگیرند باید خصوصی باشند. فکر نمیکنید که انحصار واردات هم عملاً به دست این هلدینگها افتاده است؟
این اتفاق خواهد افتاد اگر فکری برای آن نشود. در کشورهایی که این هلدینگها فعال هستند و به جزء جداییناپذیر اقتصاد آنها بدل شده است، صرفاً واردات کالا حرفه آنها نیست، بلکه این هلدینگها ایجاد شدهاند تا به صادرات مجدد وارد شوند. ما این را قبول داریم. این رویکرد در همان آغاز به کار مجمع عالی واردات مورد تاکید قرار گرفته بود؛ اینکه واردات باید تخصصی باشد. قانون اساسی نیز تاکید کرده است که در واردات انحصار نباید باشد. به اعتقاد این مجمع، کسی که کالایی را میخواهد وارد کشور کند باید سابقه این کسب و کار را داشته باشد، بتواند با طرف مقابلش مذاکره کند و منابع دلاری را از دست ندهد بلکه بتواند با بهترین قیمت و بهترین کیفیت کالای مورد نیاز داخل را وارد کند. این نباشد که امروز تاجری اقدام به واردات آهن کند و فردا که گوشت در داخل ایران دچار کمبود شد، برود گوشت وارد کند بدون آنکه اطلاعات تخصصی درباره کالایی که وارد میکند، داشته باشد. در این تحریمها که چند سالی است سایه خود را بر سر اقتصاد ایران انداخته است، متوجه شدهایم اگر در امر واردات تخصص نباشد، حتماً کشور ضرر خواهد کرد. نکته دیگر اینکه واردات اگر تخصصی شود، خدمات پس از فروش آن نیز در کشور رونق میگیرد. این اتفاق تاکنون به شکل بسیار کمرنگی رخ داده است. اگر واردات تخصصی شود، دانش فنی آن محصول را میتوان بومی کرد و متناسب با سلایق داخلی و کشورهای همجوار که شانس صادرات به آنها را داریم، نسبت به طراحی آن محصول اقدام کرد.
پس میتوان گفت که مجمع عالی واردات، فعالیت این هلدینگهای واردات را نمیپذیرد. شما این هلدینگها را رقیبی بزرگ برای اعضای مجمع عالی واردات میدانید؟
به هیچوجه. اعضای مجمع عالی واردات که در حال حاضر حدود 200 عضو دارد، فعالیت خود را دارند و مشکلی از این ناحیه احساس نکردهاند. ما بزرگان واردات ایران را دور هم جمع کردهایم و فعالیتهای قانونی خود را نیز داریم.
آیا این اتفاق افتاده که اعضای مجمع عالی واردات که به گفته شما از بزرگان عرصه واردات ایران در بخشهای مختلف هستند، به خاطر مشکلات تحریم از دور خارج شده باشند؟
چون واردکنندگان بزرگی هستند تقریباً میتوانم بگویم که تهدیدی از ناحیه تحریمها نداشتهایم. مگر آن دسته از واردکنندگان که در گروه 10 قرار گرفتهاند، آنها نیز با جلساتی که میان واردکنندگان و سازمان توسعه تجارت برگزار شده است تا حدودی مشکلاتشان برطرف شده است.
تا به حال پیش آمده که از سوی دولت یا یکی از وزارتخانهها به مجمع عالی واردات یا برخی اعضای آن ماموریت واردات کالایی خاص و البته قانونی محول شود؟ این اتفاق دست کم در یک مورد که من اطلاع دارم برای یکی از شرکتهای نفتی افتاده است و آنها کالاهای اساسی مورد نیاز دولت را از خارج خریداری و وارد کردهاند.
تا به حال چنین ماموریتی نداشتهایم. مجمع عالی واردات ماموریتها و دستورالعملهای قانونی خود را دارد که بر اساس آن فعالیت میکند. اما اگر این درخواست از ما بشود به راحتی میتوانیم از پس آن برآییم. به هر حال تجارب و ارتباطاتی که واردکنندگان بخش خصوصی با طرفهای مقابل خود دارند، در چنین مواقعی که تحریمها فشار وارد میآورد، کارساز است و اعضای مجمع از این توانایی به خوبی برخوردار هستند. در خصوص اینکه دولت برای خرید کالاهای اساسی از خارج از کشور که خود برای واردات آن مستاصل بوده، دست به دامان برخی شرکتهای نفتی شده است، به نظر من روند کاملاً اشتباه و غلطی صورت گرفته. چرا که این شرکتها هیچ تخصصی در واردات کالاهای اساسی ندارند و اطلاعی نیز از کیفیت کالاهایی که وارد میکنند، ندارند. نمیدانند مثلاً گندم خود هزاران آیتم دارد که برای واردات به ایران باید مورد توجه قرار گیرد. از لحاظ نوع مرغوبیت و ماندگاری این گندم، اینها باید در نظر گرفته شود وگرنه امکان ضرر و زیان در داخل وجود دارد.
از طرف کشورهای تحریمکننده چطور؟ آیا سختگیری و تهدیدهایی از این ناحیه برای فعالیت مجمع عالی واردات صورت گرفته است؟ مانند قوانینی که برخی ارگانها و بخشهای اقتصادی و غیراقتصادی ایران را به لیست سیاه وارد میکند.
تاکنون نبوده است و بعید هم میدانم چنین تهدید و موانعی نیز پیش پای این مجمع قرار بگیرد. چرا که مجمع عالی واردات، تشکلی از بخش خصوصی است و تمام اعضای آن را نیز بخش خصوصی تشکیل میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید