تاریخ انتشار:
تکانههای بازار فلزات اساسی
مشوقها و پیامدها
بازار سرمایه و بورس از جمله بازارهایی هستند که عوامل مختلفی بر میزان و نحوه عملکرد شرکتهای موجود در آنها تاثیرگذارند که یکی از این عوامل نرخ جهانی کالاها و مواد اولیه است، به طوری که این نرخها هم میتوانند بر مواد مصرفی شرکتها تاثیرگذار باشند و هم بر محصولات تولیدی آنها که در این بین محصولات فلزی یا در اصطلاح فلزات اساسی سهم عمدهای در بازار جهانی دارند که از مهمترین آنها میتوان به فلزاتی همچون مس، آلومینیوم و بیلت اشاره کرد که مورد آخر برای شرکتهای تولیدکننده فولاد به عنوان مواد اولیه استفاده میشود و میتواند بر میزان سودآوری آنها تاثیرگذار باشد.
بازار سرمایه و بورس از جمله بازارهایی هستند که عوامل مختلفی بر میزان و نحوه عملکرد شرکتهای موجود در آنها تاثیرگذارند که یکی از این عوامل نرخ جهانی کالاها و مواد اولیه است، به طوری که این نرخها هم میتوانند بر مواد مصرفی شرکتها تاثیرگذار باشند و هم بر محصولات تولیدی آنها که در این بین محصولات فلزی یا در اصطلاح فلزات اساسی سهم عمدهای در بازار جهانی دارند که از مهمترین آنها میتوان به فلزاتی همچون مس، آلومینیوم و بیلت اشاره کرد که مورد آخر برای شرکتهای تولیدکننده فولاد به عنوان مواد اولیه استفاده میشود و میتواند بر میزان سودآوری آنها تاثیرگذار باشد.
قیمت مواد اولیه و فلزات اساسی قویاً با نرخ رشد اقتصاد جهانی رابطه مثبتی داشته و امید به افزایش نرخ رشد در کوتاهمدت میتواند قیمت این فلزات را افزایش دهد. البته ذکر این نکته ضروری است که تهدیدها برای رشد اقتصاد جهان در حال افزایش است؛ گرایشهای پوپولیستی و تمایلات ضدجهانیشدن سبب پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و رای مثبت مردم انگلستان به خروج کشورشان از اتحادیه اروپا شد. دو رویداد فوق به راحتی میتواند امید به افزایش نرخ رشد اقتصاد جهانی را کمرنگ کند. با وجود این و بهرغم ریسکهای یادشده، گزارشها و تحلیلهای اخیر اقتصادی نشان میدهد که امسال وضعیت اقتصاد جهان اندکی بهتر از سال گذشته خواهد بود. به عقیده کارشناسان بهتر شدن افق بازار مواد خام به رونق اقتصادهای نوظهور کمک میکند. مرکز اطلاعات اکونومیست پیشبینی میکند که متوسط قیمت نفت در سال جاری میلادی با ۲۵ درصد رشد نسبت به سال قبل به بالای 60 دلار برسد. قیمت مواد خام غیرنفتی برای نخستین بار در چند سال اخیر افزایش خواهد یافت و کشورهایی نظیر روسیه و برزیل از این شرایط سود خواهند برد. همچنین نرخ رشد اقتصادهای غیرعضو سازمان همکاریهای
اقتصادی و توسعه به 3 /4 درصد افزایش خواهد یافت. اقتصادهای عضو این سازمان در سال جاری میلادی با اندکی افزایش به 8 /1 درصد رشد خواهند کرد. همچنین رشد اقتصاد جهان به 5 /2 درصد افزایش خواهد یافت. ریسکی که تحقق این پیشبینی را تهدید میکند از بزرگترین اقتصاد جهان یعنی ایالات متحده نشات میگیرد و انتظار میرود اقتصاد آن امسال 3 /2 درصد رشد داشته باشد. بانک مرکزی آمریکا با افزایش نرخ بهره در سال جاری میلادی و نیز با اجرای دیگر سیاستهای انقباضی اگرچه ممکن است تاثیر منفیای بر نرخ رشد اقتصاد داشته باشد اما میتوان انتظار داشت که تاثیر آن تا حد زیادی با حمایتهای دولت جدید خنثی شود. بانک مرکزی ایالات متحده در طی چند ماه اخیر بارها اعلام کرده است که برنامهای مدون برای افزایش نرخ بهره طی سال 2017 دارد و این امکان وجود دارد که نرخ بهره دو یا سه بار افزایش یابد.
اعلام نرخ رشد 8 /3درصدی برای اقتصاد آسیا تا حدی رقم مناسبی محسوب میشود و برای مثال، در ژاپن نخستوزیر قصد دارد منابع مالی بیشتری به اقتصاد تزریق کند. اقتصاد ژاپن از رکودی که دو دهه درگیر آن است باید بتواند خارج شود. شرایط بد اقتصادی اروپا با برنامه خروج انگلستان از اتحادیه گره خورده و تاثیری بلندمدت، عمیق و مبهم بر اقتصاد این قاره گذاشته است. 4 /1 درصد رشد در این قاره عددی است که نه چندان باورپذیر است و نه امیدوارکننده خصوصاً اگر مشکلات اقتصادی و عمیق یونان، ایتالیا و اسپانیا نیز در نظر گرفته شود. بانک مرکزی اروپا در دو سال اخیر به اجرای سیاستهای حمایتی ادامه داده و این برنامه تا سه ماه دیگر ادامه پیدا خواهد کرد. اگر وضعیت اقتصادی در منطقه یورو بهبود نیابد برنامههای یادشده تمدید میشود.
در نمودار 1 نرخ رشد اقتصادهای بزرگ جهان در سال جاری میلادی و سال آینده به صورت تخمینی نشان داده شده است (برگرفته از پایگاه خبری بورس کالای ایران).
در نمودار 1 نرخ رشد اقتصادهای بزرگ جهان در سال جاری میلادی و سال آینده به صورت تخمینی نشان داده شده است (برگرفته از پایگاه خبری بورس کالای ایران).
با توجه به بررسیهای انجامشده و گزارشهای نهادهای اقتصادی بینالمللی معتبر به نظر میرسد قیمت فلزات اساسی در سال 2017 روند صعودی در پیش خواهد گرفت. برای مثال گزارش اخیر وبسایت Nikkei Asian Review نشان میدهد قیمت جهانی سنگ آهن امسال به دلیل افزایش تقاضای چین به طور قابل توجهی رشد پیدا کرده و قیمت سنگ آهن استرالیا به عنوان یک شاخص بینالمللی، به بیش از ۹۰ دلار در هر تن رسیده که این قیمت معادل دو برابر سال گذشته است. وبسایت ماینینگ نیز گزارش داد قیمت سنگ آهن به بالاترین نرخ ۳۰ ماه گذشته رسید. همچنین قیمت واردات سنگ آهن ۶۲ درصد با 7 /2 درصد رشد در روز گذشته به ۹۲ دلار و هفت سنت در هر تن رسید که بالاترین میزان از اواسط آگوست ۲۰۱۴ بوده و میتوان گفت قیمت این ماده معدنی از ابتدای سال ۲۰۱۷ تاکنون ۱۶ درصد افزایش یافته است. واردات سنگ آهن چین در سال ۲۰۱۷ به رشد خود ادامه میدهد و طبق آمار منتشرشده این کشور در ماه ژانویه ۲۰۱۷ میزان واردات سنگ آهن خود را با رشد ۱۲درصدی به ۹۲ میلیون تن افزایش داد. به دنبال واردات یک میلیارد و ۲۴ میلیونتنی سنگ آهن از سوی چین در سال ۲۰۱۶ میزان واردات سنگ آهن این کشور در ماه ژانویه
شاهد رشدی 9 /11درصدی بود.
با بررسی تغییرات موجودی انبارها در بورس فلزات لندن طی یک هفته گذشته مشخص میشود که در میان فلزات اساسی مس و نیکل شاهد کاهش موجودی هستند که این موضوع میتواند باعث افزایش قیمت آنها در ماههای آینده شود.
گزارشهای منتشرشده از دفتر بینالمللی آمار فلزات (WBMS) نشان میدهد که مازاد عرضه مس از ۱۴۱ هزار تن در سال 2015 به زیر ۵۸ هزار تن در سال 2016 کاهش یافته و احتمالاً در سال ۲۰۱۷ به سمت کمبود عرضه پیش میرویم. همزمان مذاکرات بین معدنکاران اسکوندیدا در شیلی و BHP با محوریت وزیر کار این کشور بدون نتیجه خاتمه یافته و معدن گراسبرگ اندونزی متعلق به شرکت آمریکایی Freeport نیز کماکان مجوز صادرات کنسانتره نداشته و تعطیل است. همچنین از آنجا که نیکل نسبت به سایر فلزات دیگر از تاثیرپذیری بیشتری برخوردار است؛ به همین دلیل روند نزولی خود را با توجه به جو مثبت بازار آغاز کرده و نسبت به ابتدای هفته جاری با وجود نوسانات پیدرپی اما باز هم با ثبات در حرکت بوده است و انتشار کاهش موجودی انبارها نشان از رشد قیمت این فلز در هفته جاری دارد. از سوی دیگر فلز روی بعد از مدتها شاهد رشد قیمت بود، اما گزارشهای منتشرشده از سوی رویترز نشان میدهد، تولید این فلز در معادن جهان در حال افزایش است. البته این رشد تولید به اندازهای نیست که بازار را دچار نوسان شدید قیمت کند؛ اما همین خبر موجب مقاومت رشد این فلز در بازارهای جهانی شده است.
بازار آلومینیوم نیز با اینکه مدت زیادی است در رکود به سر میبرد، اما به دلیل بهبود روند تقاضا نسبت به سایر فلزات دیگر محدوده قیمتی خود را حفظ کرده است و موجودی انبار این فلز تغییری را شاهد نبوده است بنابراین پیشبینیها نشان میدهد طی هفته جاری نوسان قیمتی زیادی را تجربه نکند.
گزارشهای منتشرشده از دفتر بینالمللی آمار فلزات (WBMS) نشان میدهد که مازاد عرضه مس از ۱۴۱ هزار تن در سال 2015 به زیر ۵۸ هزار تن در سال 2016 کاهش یافته و احتمالاً در سال ۲۰۱۷ به سمت کمبود عرضه پیش میرویم. همزمان مذاکرات بین معدنکاران اسکوندیدا در شیلی و BHP با محوریت وزیر کار این کشور بدون نتیجه خاتمه یافته و معدن گراسبرگ اندونزی متعلق به شرکت آمریکایی Freeport نیز کماکان مجوز صادرات کنسانتره نداشته و تعطیل است. همچنین از آنجا که نیکل نسبت به سایر فلزات دیگر از تاثیرپذیری بیشتری برخوردار است؛ به همین دلیل روند نزولی خود را با توجه به جو مثبت بازار آغاز کرده و نسبت به ابتدای هفته جاری با وجود نوسانات پیدرپی اما باز هم با ثبات در حرکت بوده است و انتشار کاهش موجودی انبارها نشان از رشد قیمت این فلز در هفته جاری دارد. از سوی دیگر فلز روی بعد از مدتها شاهد رشد قیمت بود، اما گزارشهای منتشرشده از سوی رویترز نشان میدهد، تولید این فلز در معادن جهان در حال افزایش است. البته این رشد تولید به اندازهای نیست که بازار را دچار نوسان شدید قیمت کند؛ اما همین خبر موجب مقاومت رشد این فلز در بازارهای جهانی شده است.
بازار آلومینیوم نیز با اینکه مدت زیادی است در رکود به سر میبرد، اما به دلیل بهبود روند تقاضا نسبت به سایر فلزات دیگر محدوده قیمتی خود را حفظ کرده است و موجودی انبار این فلز تغییری را شاهد نبوده است بنابراین پیشبینیها نشان میدهد طی هفته جاری نوسان قیمتی زیادی را تجربه نکند.
با توجه به این نکته که قیمت فلزات اساسی سقوط شدیدی را در سال 2015 تجربه کرد و در ابتدای سال 2016 به پایینتر سطح خود در چندین سال گذشته رسید، بسیاری از تحلیلگران پیشبینی ادامه نزول قیمتها را در ابتدای سال گذشته میلادی به علت کاهش رشد تولید ناخالص ملی چین و نیز افزایش تولید فلزات اساسی در سراسر دنیا داشتند اما بر خلاف انتظارات، قیمت این گروه از فلزات رشد چشمگیری را در ادامه سال 2016 تجربه کرد. به صورت نمونه روی با رشدی 60درصدی بهترین افزایش قیمت را داشت و نیکل، مس و آلومینیوم بعد از روی بالاترین میزان رشد را در طول سال گذشته میلادی تجربه کردند.
یک دلیل رشد چشمگیر قیمتها افزایش ساختوساز در چین در پی سیاستهای انبساطی دولت بود که امکان دریافت وام برای ساختوساز را تسهیل کرد و سپس افزایش تقاضا برای مسکن در چین حمایت کافی از ساخت را به همراه داشت. کاهش نرخ رشد، شاید یکی از فراگیرترین اصطلاحاتی است که طی سالهای گذشته بارها برای توصیف آینده اقتصادی چین استفاده شده است. اما با توجه به افزایش قیمت فلزات اساسی در سال 2016، اینگونه به نظر میرسد که این اصطلاح بهتنهایی نمیتواند منتج به کاهش تقاضا برای فلزات اساسی در چین شده و به کلامی دیگر کاهش در نرخ رشد تولید ناخالص ملی متغیر مناسبی برای پیشبینی میزان تقاضا در این بخش نیست.
دلیل دیگر انتخاب دونالد ترامپ در انتخابات اخیر ایالات متحده بود که گمانهزنیها در خصوص سرمایهگذاری در زیرساختها را افزایش داد و احتمال هزینه کردن دولت در پروژهها را قوت بخشید. سرفصل برنامههای اقتصادی دونالد ترامپ مهمترین نیروی حرکتدهنده بازارهای مالی در سال 2017 است. سرمایهگذاران به سرعت به پیامد سیاستهای انبساطی دولت جدید، در قالب کاهش مالیات، افزایش پروژههای دولتی و کاهش رگولاتوری، واکنش مثبت نشان داده و با خرید سهام و کالاهای اساسی باعث افزایش قیمت در بازارهای مالی شدند.
این موج سرمایهگذاری اخیر باعث افزایش ارزش دلار آمریکا و کاهش ارزش اوراق قرضه دولتی شد. حضور دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور مطمئناً کمک بزرگی برای درآمدزایی بخش بهداشت و سلامت و همینطور صنعت مالی آمریکا خواهد بود، زیرا وی سعی در حذف یا کاهش بیشتر رگولاتوریهای این صنایع دارد که دقیقاً برخلاف برنامههای اعلامشده هیلاری کلینتون در زمان انتخابات بود. پیامدهای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید برای کشورهای در حال توسعه که رابطه اقتصادی تنگاتنگی با ایالات متحده دارند نیز پرفرازونشیب خواهد بود و حضور وی به عنوان رئیسجمهور بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه تاثیر مستقیم خواهد گذاشت.
برنامههای وی در خصوص کاهش ورود مهاجران، برگرداندن شرکتهای آمریکایی که در حال تولید محصولات خود در کشورهای جهان سوم هستند به داخل خاک آمریکا، همگی نویدبخش افزایش نرخ تورم در میانمدت برای آمریکاست.
برنامههای وی در خصوص کاهش ورود مهاجران، برگرداندن شرکتهای آمریکایی که در حال تولید محصولات خود در کشورهای جهان سوم هستند به داخل خاک آمریکا، همگی نویدبخش افزایش نرخ تورم در میانمدت برای آمریکاست.
با آنکه نزدیک به دو ماه از حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید میگذرد اما هنوز هیچ برنامه مدونی برای پروژههای اقتصادی که وی در کارزار تبلیغاتیاش در خصوص آنها صحبت میکرد اعلام نشده است. به عنوان مثال ساخت دیوار عظیم بین ایالات متحده و مکزیک، که طبق برآوردهای اولیه حدوداً 14 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت و تقریباً هفت تا 10 سال ساخت آن طول خواهد کشید، بهتنهایی باعث رشد قیمت در فلزات اساسی و خصوصاً افزایش قیمت مس شد. قیمت مس بین نوامبر 2015 تا نوامبر 2016 در یک بازه محدود با متوسط 10 /2 دلار در هر پوند در حال نوسان بود اما قیمت این فلز بعد از روز انتخابات و در طی کمتر از چهار ماه با رشدی 30درصدی به بیش از 70 /2 دلار در هر پوند رسید. سنگ آهن نیز که در نوامبر سال گذشته با قیمتی در حدود 38 دلار در هر تن معامله میشد در اواخر ماه فوریه به بیش از 87 دلار رسید (رشدی 130درصدی در کمتر از سه ماه). البته باید به این نکته اذعان داشت که رفتهرفته تحلیلگران مطرح در بانکها و موسسات مالی به افزایش قیمت فلزات اساسی دیگر خوشبین نیستند و تا حدی هیجانات موجود در بازار را نابالغ و بیپایه و اساس قلمداد میکنند زیرا بعد
از گذشت هفتهها خبری از برنامه مدونی به منظور اجرای طرح مذکور اعلام نشده است.
برای درک بهتر موضوع، نیمنگاهی به محرکهای اقتصادی در سال 2009 آمریکا میتواند بهتر به دلیل و چرایی نوسانات هیجانی قیمت فلزات کمک کند. در واقع در سال 2009 دولت آمریکا 837 میلیارد دلار در برنامههای محرک اقتصادی سرمایهگذاری کرد که 105 میلیارد دلار از آن صرف زیرساختها در این کشور شد.
ولی در اصل رشد قیمت مس در آن سال از پروژههای مذکور منتج نشد و در اصل این صنعت خودروسازی آمریکا بود که برای نجات از رکود اقتصادی سعی در نوآوری و تولید بیشتر کرد و تقاضای این صنعت بود که افزایش قیمت مس را به همراه داشت. در خصوص فولاد نیز در برنامه مشوق اقتصادی سال 2009 چندان کارا نبود و نتوانست تقاضا برای فولاد را به شکل معناداری تغییر دهد. تخصیص 105 میلیارد دلار به بودجه زیرساختها در آن سال تنها منتج به افزایش تقاضای 73 کیلو تن برای مس، 7 /4 میلیون تن فولاد و 5 /7 میلیون تن سنگ آهن شد که چندان در تغییر روند تقاضا در بازار کارا نبود.
از این رو با توجه به اعداد و ارقام ذکرشده در نمودارهای اخیر افزایش قیمت فلزات اساسی و در راس آن مس، فولاد و سنگ آهن حداقل از چشمانداز برنامههای آتی دولت جدید ایالات متحده قابل توجیه و توضیح نیست. از سوی دیگر چین که 40 درصد از تقاضای جهانی برای فلزات را دارد، با حرکت به سمت سرمایهگذاری در زیرساختها و خصوصاً بخش حمل و نقل شامل راه آهن، راه و جادهسازی، حمل و نقل دریایی و فرودگاهها از بودجه کوتاهمدت و سهساله خود پرده برداشت. بودجه 720 میلیارددلاری که دولت چین برای سالهای 2016 تا 2018 به منظور سرمایهگذاری در بیش از 300 پروژه حمل و نقل اختصاص داده است، خود یکی از مشوقهای اصلی رشد قیمت فلزات اساسی در دنیا و مهمتر از آن برای افقی کوتاهمدت میتواند باشد.
در آخر میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که افزایش قیمت فلزات ظرف چند ماه اخیر صد درصد پایه و اساس دقیق اقتصادی و مالی نداشته و ناشی از هیجان کاذب در بین سرمایهگذاران و سفتهبازی است. اما اگر دونالد ترامپ به سخنان خود در زمان کمپین تبلیغاتیاش پایبند باشد و تلاش کند تا بودجه هزار میلیاردی برای یک دهه پروژههای زیرساخت را تصویب و اجرایی کند میتواند انتظار داشت که قیمت فلزات اساسی روندی صعودی را همچنان تجربه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید