شناسه خبر : 11350 لینک کوتاه

سردی روابط آلمان – فرانسه

جدایی تا انتخابات

روابط آلمان و فرانسه بدتر از آن چیزی است که افراد بدبین در هر دو کشور پیش‌بینی می‌کردند. اتحادیه اروپا نمی‌تواند در تصمیمات خود پیشرفتی داشته باشد چون آلمان و فرانسه با هم کنار نمی‌آیند.

جواد طهماسبی
Spiegel Online
روابط آلمان و فرانسه بدتر از آن چیزی است که افراد بدبین در هر دو کشور پیش‌بینی می‌کردند. اتحادیه اروپا نمی‌تواند در تصمیمات خود پیشرفتی داشته باشد چون آلمان و فرانسه با هم کنار نمی‌آیند. پاریس امیدوار است در پاییز امسال دولت آلمان تغییر کند اما حتی اگر چنین اتفاقی روی دهد شکاف فزاینده بین این دو کشور پر نخواهد شد. دو هفته پیش سفیران آلمان در کتابخانه وزارتخانه امور خارجه گردهم آمدند. آنها می‌دانستند که شرایط غیرعادی است. این دیپلمات‌ها به دیدن تصاویر آنگلا مرکل با سبیل هیتلری عادت دارند و مرتب سخنرانی‌های گزنده‌ای را درباره اعمال سیاست‌های ریاضتی توسط آلمان بر اروپا می‌شنوند. گفت‌وگوهای دیپلماتیک نیز حالتی غیردوستانه پیدا کرده است. مدتی است که دیپلمات‌های آلمانی شاهد افزایش احساسات ضدآلمانی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا هستند. با این وضعیت، سفیرانی که در وزارتخانه جمع شدند به هیچ‌ عنوان انتظار نداشتند گردهمایی آنها به منظور تجدید میثاق‌ها باشد اما آنچه روی داد همه را غافلگیر کرد. آقای لاندروت مشاور سیاسی مرکل در امور اتحادیه اروپا تصویری تیره از نگرانی‌های دفتر صدراعظم ارائه کرد: قرار نیست در کوتاه‌مدت اوضاع بهتر شود. مشاور مرکل به صراحت به دیپلمات‌ها اعلام کرد دولت آلمان تا قبل از انتخابات فدرال در ماه سپتامبر امیدی به پیشرفت سیاست‌های اروپا ندارد. مقامات دفتر صدراعظم فرانسه را مقصر می‌دانند. کشوری که قرار است همراه آلمان به عنوان موتور محرک اتحادیه اروپا عمل کند. به گفته آقای لاندروت پاریس علاقه‌مند نیست قبل از ماه سپتامبر در مورد مسائل اساسی با آلمان به توافق برسد. این جمله فقط یک معنا دارد: رئیس‌جمهور فرانسه فرانسوا اولاند بر روی انتخابات آلمان حساب باز کرده است و امید دارد دولت جدیدی در برلین روی کار آید. دولتی که تمایل بیشتری به آشتی داشته باشد. اولاند از دولت کنونی آلمان هیچ انتظاری ندارد.
روابطی بدتر از حد انتظار
با گذشت یک سال از روی کار آمدن اولاند روابط آلمان و فرانسه بیش از آنچه افراد بدبین در دو کشور تصور می‌کردند خراب شده است. برلین و پاریس تقریباً درباره هر چیزی که به حل بحران کنونی مربوط می‌شود با هم اختلاف دارند. اختلاف آنها از اتحادیه بانکی تا بسته نجات قبرس و تا اوراق قرضه یورو گسترش یافته است. همه می‌دانند که بدون موافقت این دو کشور همسایه هیچ چیزی در اتحادیه اروپا اتفاق نمی‌افتد. با وجود این آنها مرتباًَ با نظرات هم مخالفت می‌کنند. مسائل مورد اختلاف مواردی بزرگ هستند. مهم‌ترین موضوع آن است که اتحادیه اروپا چگونه می‌تواند بحران کنونی را حل کند. مرکل اعتقاد دارد حل بحران فقط از طریق اصلاحاتی شامل ریاضت، آزادسازی بازار کار و تجدید ساختار نظام‌های رفاه اجتماعی امکان‌پذیر است. اما اولاند نمی‌پذیرد آلمان الگوی خود را بر فرانسه تحمیل کند. او از آن نگران است که با اعمال سیاست‌های ریاضتی برلین رکود اروپا تشدید شود. از زمانی که اولاند در ماه مارس اعلام کرد فرانسه باید مخارج دولت را کاهش دهد انشعاب حزب او برای مقابله با آلمان بیشتر شده است. اولاند اعتقاد دارد نظرات او در سراسر اروپا آنقدر طرفدار پیدا خواهد کرد که سرانجام آلمان تحت فشار قرار می‌گیرد و مجبور می‌شود از مواضع خود کوتاه بیاید. سخنان باروسو رئیس کمیسیون اروپایی را می‌توان دلیلی بر ادعای اولاند دانست. باروسو دو هفته قبل گفته بود اگرچه به نظر او سیاست‌های ریاضتی در اصل صحیح هستند اما اجرای آنها حد و مرزی دارد. اختلاف بین آلمان و فرانسه با خصومت‌های شخصی آمیخته شده است. مرکل و اولاند هیچ‌گاه با یکدیگر صمیمی نبوده‌اند. این وضعیت بین سیاستمداران عادی است. چراکه آنها می‌توانند بدون اینکه با یکدیگر دوست باشند به طور مشترک کار کنند. هلموت کهل و فرانسوا متیران به زحمت توانستند زمینه‌های مشترکی پیدا کنند و روابط مرکل با نیکلا سارکوزی در ابتدا بد بود. اما در این برهه زمانی اعتماد متقابلی که زمانی بین آلمان و فرانسه وجود داشت از بین رفته است و روابط بین مرکل و اولاند آنقدر سرد شده است که بیم آن می‌رود در مجموع به اتحادیه اروپا آسیب برساند.
خیره‌سری خودخواسته
بخشی از این خیره‌سری عمدی و خودخواسته است. به عنوان مثال فرانسوا اولاند نمی‌تواند فراموش کند که در جریان مبارزات انتخاباتی‌اش مرکل او را در آلمان نپذیرفت. او برای بهبود رابطه با مرکل هم هیچ تلاشی نمی‌کند. روابط بین این دو زمانی به پایین‌ترین سطح رسید که دو هفته قبل پیش‌نویس یک سیاستنامه حزب سوسیالیست چپگرای اولاند به روزنامه فرانسوی لوموند راه پیدا کرد. این مدرک مرکل را تهدید می‌کرد و او را با عنوان «صدراعظم ریاضت» به تمسخر گرفته بود. به نقل از این نامه رفتار مرکل نوعی ناسازگاری خودخواهانه است و مواضع سیاسی او منحصراً در خدمت «پس‌انداز‌های سپرده‌گذاران آلمان و تراز تجاری ثبت‌شده در برلین و همچنین وضعیت او در انتخابات آینده» قرار دارد. این سیاستنامه که به عنوان پیش‌نویسی برای کنفرانس حزب در ماه ژوئن تدوین شده بود موجی از خشم و عصبانیت را در فرانسه و آلمان ایجاد کرد. با توجه به فشارهای دولتی در پاریس، حزب سوسیالیست بخشی از متن آن نامه را حذف کرد و لحن آن را ملایم‌تر ساخت. با وجود اینکه آن مدرک نظرات شخصی رئیس‌جمهور را منعکس می‌کرد، نمی‌توان گفت او از قبل از عبارات و کلمات آن مطلع بوده است. شایع شده است که یکی از مشاوران اولاند قبلاً چراغ سبز را نشان داده بود اما با بروز خشم و عصبانیت در آلمان نخست‌وزیر فرانسه پیام‌های آشتی‌جویانه به برلین فرستاد. هنگامی که در کنفرانس مطبوعاتی با نخست‌وزیر ایتالیا از اولاند پرسیده شد آیا او از محتوای مدرک اطلاع داشته است اولاند پاسخ داد او رهبر حزب نیست و لزومی نداشت برای بیان موضوع یک رهبر اروپایی را به جنایتکاری متهم کنند. همزمان مرکل هم نسبت به همتای فرانسوی خود هیچ لطفی ابراز نمی‌کند. چند هفته قبل او دیوید کامرون نخست‌وزیر انگلستان و خانواده‌اش را به نشستی صمیمانه به شمال برلین دعوت کرد. فرانسوا اولاند هیچ‌گاه نمی‌تواند امیدوار باشد چنین روی خوش و دوستانه‌ای را از جانب مرکل ببیند.
ناامیدی رهبران از پروژه آلمان - فرانسه
به نظر می‌رسد در حال حاضر هر دو رهبر از پروژه روابط فرانسه و آلمان دست کشیده‌اند. صدراعظم آلمان از تاثیرگذاری بر سیاست فرانسه ناامید شده است. در دولت سارکوزی پیشنهادهای او گوش شنوا پیدا می‌کرد اما اولاند هیچ توجهی به او ندارد. از طرف دیگر مرکل از درخواست ابراز همدردی بیشتر خسته شده است. از دیدگاه آلمان همدردی بیشتر به معنای تقاضای پول بیشتر از صندوق‌های آلمان است. ولفگانگ شوبل وزیر دارایی آلمان هم از سردی روابط بین دو کشور ناراضی است. در جلسه‌ای با حضور نمایندگان پارلمانی حزب اتحاد دموکرات‌مسیحی و همتایان آنها از اتحاد حزبی محافظه‌کار فرانسه که چند روز قبل برگزار شد شوبل اعتراف کرد که با همتای فرانسوی خود موسکویچی اختلاف‌نظرهای عمیقی دارد. آلمان فرانسه را مسوول رکود اتحادیه اروپا می‌داند و عدم تمایل این کشور برای اجرای اصلاحات را هسته اصلی بحران اروپا می‌بیند. مقامات دفتر صدراعظم اعتقاد دارند فرانسه باید همان اصلاحات بنیادی را انجام دهد که آلمان تحت برنامه سال 2010 گرهارد شرودر به اجرا گذاشت. مطابق آن برنامه مزایای بیکاری درازمدت به شدت کاهش یافت و هزینه‌های کارگری کمتر شد تا وضعیت رقابتی کشور بهتر شود. به اعتقاد آلمان، فرانسه زمان اندکی برای اجرای این اصلاحات در اختیار دارد. در ابتدا آلمان و فرانسه قصد داشتند از این دوره آرامش نسبی در منطقه یورو استفاده کنند و همزمان با اجرای اصلاحات گام مهمی به سمت سیاست مشترک پولی و اقتصادی اجلاس سران اروپا در ماه ژوئن بردارند. اما به نظر می‌رسد حتی یک گام کوچک هم به جلو برداشته نشود.
دعوا بر سر پول
اختلافات دو کشور همواره بر سر پول بوده است. سال گذشته آلمان پیشنهاد کرد از طریق بودجه خاص منطقه یورو صندوق مالی مشترکی تشکیل شود اما امسال نظر خود را پس گرفت. مرکل در آن زمان این پیشنهاد را مطرح کرد تا از بحث‌های مجدد درباره اوراق قرضه اروپایی جلوگیری کند. پیشنهاد اولیه صدراعظم چند میلیارد یورو را به منظور حمایت از دانشگاه‌های کشورهای بدهکار منطقه یورو اختصاص می‌داد. او این پیشنهاد را نشانه ابراز همدردی می‌دانست. اما این نظر برای فرانسه و کشورهای جنوبی عضو اتحادیه پولی کافی نبود. آنها خواهان بودجه بیش از 100 میلیارد یورو برای منطقه یورو بودند تا بتوانند برنامه‌های محرک اقتصادی را تامین کنند. این پیشنهاد متقابل دیدگاه بدبینانه آلمان نسبت به فرانسه را تقویت کرد و پروژه پیشنهادی از دستور کار اجلاس سران در ماه ژوئن خارج شد. پیشنهاد اتحادیه مالی که فرانسه از آن حمایت می‌کرد نیز سرنوشتی مشابه پیدا کرد. برلین اصرار دارد که تشکیل چنین اتحادیه‌ای مستلزم اصلاحیه‌هایی در پیمان اتحادیه اروپاست. فرانسه با این نظر مخالف است. وزیر دارایی آلمان موضع کشورش را بر مبنای وظایف و نقش‌های جدید بانک مرکزی اروپا قرار داده است. به استدلال شوبل اگر بانک مرکزی اروپا مسوولیت نظارت بر بانک‌ها را بپذیرد انتقال اختیارات از سطح ملی به سطح اروپا باید تحت حمایت یک پیمان جدید قرار گیرد. در غیر این صورت دادگاه‌های ملی مانند دادگاه قانون اساسی آلمان می‌توانند مقررات جدید را رد کنند. فرانسه و دیگر کشورها قصد دارند از اصلاح پیمان‌نامه‌ها دوری کنند چراکه به نظر آنها این فرآیند زمان زیادی را تلف خواهد کرد. مناقشه بر سر اوراق قرضه اروپایی هم هنوز ادامه دارد. فرانسه از این اوراق مشترک دولتی حمایت می‌کند. تمام اعضای منطقه یورو باید مسوولیت این اوراق را بپذیرند. اما آلمان با آن مخالف است.
دشمنی سرسختانه
در کنفرانس بانک‌های پس‌انداز آلمان در دو هفته پیش، مرکل موضوع تنش‌آور دیگری در منطقه یورو را پیش کشید و مشکلات آینده بانک مرکزی اروپا را توصیف کرد. او با اشاره به اقتصاد نسبتاً مستحکم آلمان گفت بهترین اقدام برای بانک مرکزی اروپا در برخورد با آلمان آن است که نرخ‌های بهره را بالاتر ببرد. از طرف دیگر، بانک مرکزی اروپا مجبور است برای کشورهای ضعیف‌تر پول نقد بیشتری فراهم کند و به این منظور مجبور است نرخ بهره را پایین آورد. این برزخی است که استقلال بانک مرکزی را هم زیر سوال می‌برد. منطقه یورو نه‌تنها از نظر راه‌حل‌های برخورد با بحران بلکه از نظر وضعیت اقتصادی تک‌تک کشورهایش دچار شکاف شده است. از این ‌نظر، روابط بین آلمان و فرانسه آنقدر پرتنش شده است که هر چیز دیگری می‌تواند به دشمنی بیشتر بینجامد. به عنوان مثال نمایشگاه مشترک آلمان و فرانسه در موزه لوور با انتقاد روزنامه‌های آلمان مواجه شد. آنها نمایشگاه را متهم کردند که کلیشه‌های ضدآلمانی را به نمایش گذاشته است. همزمان آلمان یکی از گام‌های فرانسه برای مقابله با بحران بدهی کشور را ندیده می‌گیرد. آلمان بسته شدن مرکز فرهنگی فرانسه در برلین - که قدمت زیادی دارد - را نشانه‌ای از روابط نامطلوب می‌داند. حساسیت فرانسه تا حدی از تداوم ضعف اقتصادی کشور و تخریب چهره این ملت ناشی می‌شود. بسیاری در فرانسه عقیده دارند آلمان با مازاد تجاری بالای خود نه‌تنها از بحران کنونی سود می‌برد بلکه خود عامل تشدید آن است. فرانسه دوست ندارد از کشوری دستور بگیرد که خود عامل بدبختی این کشور بوده است. دولت فرانسه همچنین به آلمان مظنون است که از ضعف اقتصادی همسایه خود لذت می‌برد. رهبران پاریس انتظار داشتند مرکل در صحبت‌های درون ائتلاف دولت خود با معرفی فرانسه به عنوان یک نمونه بحران‌زده مخالفت کند اما مرکل در قبال این صحبت‌ها سکوت کرد. فرانسه تصویری از آلمان در ذهن دارد که آن را به عنوان فردی در جست‌وجوی منافع شخصی نشان می‌دهد. روزنامه لوموند به نقل از یکی از رهبران حزب سوسیالیست بیان کرد: «در سیاست شما به دشمن نیاز دارید و من مانعی نمی‌بینم که آن دشمن آلمان باشد.»
عدم علاقه آشکار
همزمان فرانسه عدم علاقه خود به موضوعات اروپایی را به صراحت نشان می‌دهد. دو هفته پیش اولاند فقط یک مقام درجه پایین و بدون اختیارات تصمیم‌گیری را به جلسه مذاکره نمایندگان رهبران کشورهای عضو یورو فرستاد. آن جلسه بدون هیچ نتیجه‌ای پایان یافت. شرکت‌کنندگان فقط مواضع قبلی خود را بیان کردند. نمایندگان آلمان از بحث درباره امکان تخصیص پول بیشتر به کشورهای بحران‌زده امتناع کردند. یکی از شرکت‌کنندگان بعدها گفت: «در چشمان این نمایندگان می‌شد علامت یورو را دید. آنها فقط به پول فکر می‌کنند.» اولاند امیدوار است انتخابات پیش روی آلمان باعث روی کار آمدن دولتی شود که به پیشنهادهای فرانسه بهای بیشتری بدهد. با توجه به اوضاع کنونی، پاریس عقیده دارد پیروزی ائتلاف حزب سوسیال‌دموکرات و حزب سبز غیرمحتمل است. اما اعتقاد دارد ائتلاف بزرگ‌تر حزب چپ ‌میانه سوسیال‌دموکرات و راست ‌میانه اتحاد دموکرات‌مسیحی به نفع فرانسه باشد. اما فرانسه اشتباه می‌کند. درست است که حزب سوسیال‌دموکرات رویکرد دوستانه‌تری در قبال پاریس دارد و قصد ندارد اقدامات ریاضتی را به شدت دولت کنونی بر پاریس تحمیل کند اما موضع اصلی این حزب با مواضع مرکل تفاوت زیادی ندارد. در زمان بروز بحران قبرس این سوسیال‌دموکرات‌های آلمان بودند که نسبت به استفاده از پول آلمانی‌ها برای نجات ثروتمندان روسی هشدار دادند. به همین ترتیب اوراق قرضه اروپایی مورد حمایت اولاند طرفدار زیادی در میان رهبران حزب سوسیال‌دموکرات ندارد. این حزب همانند مرکل اعتقاد دارد اجرای اصلاحات در فرانسه اجتناب‌ناپذیر است. اولاند شخصاً باید موارد افتراق سوسیال‌دموکرات‌های آلمان از سوسیالیست‌های فرانسه را در جشن صد و پنجاهمین سالگرد تشکیل حزب سوسیال‌دموکرات در لایپزیگ پیدا کند. شاید اولاند از همراه خود در این جشن هم راضی نباشد. برنامه‌ریزی طوری است که او در جشن در کنار آنگلا مرکل قرار می‌گیرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها