تاریخ انتشار:
جنگ ایدههای اقتصادی در میدان برفی داووس
گردهمایی نخبگان
سالهای ابتدایی برگزاری سالانه اجلاس نیز که نه مجمع جهانی اقتصاد بلکه مجمع جهانی مدیریت اروپایی برگزارکننده محسوب میشد، محور بحثها تنها موضوعات اقتصادی و مدیریتی بود.
سالهای زیادی از آن زمان نگذشته است که اجلاس مجمع جهانی اقتصاد، همایشی محدود برای جمع شدن نخبههای ملیتهای گزینششده اروپایی در میان کوههای پربرف داووس بود. سیاستمداران، محققان برجسته، روزنامهنگاران شاخص، مالکان و مدیران عالیرتبه شرکتهای مهم تجاری و صنعتی پشت درهای بسته جمع شده و در مورد موضوعات مهم جهانی صحبت میکردند. همه چیز بسیار فیلتر شده بود، چه شرکتکنندگان و چه اخباری که از طریق رسانههای کلاسیک (که مدیران عالیرتبه آنان خود در اجلاس حضور داشتند) درباره اجلاس به اطلاع مردم عادی میرسید. حالا البته به یمن رسانههای ارتباط جمعی، این درها حداقل به شدت قبل بسته نیست اما همچنان، داووس مجمع نخبگان است. فقط در حال حاضر این نخبگان و همچنین مجمع جهانی اقتصاد را میتوانید در گوگل پلاس، فیسبوک و توییتر دنبال کنید و البته خبرنگاران بسیاری هم در محل حضور دارند. حتی خود مجمع در سال 2013 افراد عادی را به شرکت در بحثها از طریق اینترنت دعوت کرد. اما بدون شک، هنوز هم اخباری که در دسترس مردم قرار میگیرد، اگرچه نه به شدت قبل اما گزینششده است. مجمع البته چند سالی قبل از برگزاری سالانه اجلاس شکل گرفته بود. در
ابتدا با نام مجمع مدیریت اروپایی قرار بود نحوه مدیریت مناسب دنیای مدرن را به مدیران شرکتهای اروپایی بیاموزد و محلی برای جمع شدن آنها، یادگیری و تبادل اطلاعات باشد. سالهای ابتدایی برگزاری سالانه اجلاس نیز که نه مجمع جهانی اقتصاد بلکه مجمع جهانی مدیریت اروپایی برگزارکننده محسوب میشد، محور بحثها تنها موضوعات اقتصادی و مدیریتی بود. خبری از حضور سیاستمداران در جلسات نبود و بحثها بیشتر حول محور مدیریت صنعتی شرکتها میگشت. نقطه عطف برگزاری این اجلاس سال 1973 فروپاشی برتونوودز و جنگ اعراب و اسرائیل بود که پای سیاست و تحولات اجتماعی را نیز به اجلاس باز کرد و تقریباً از همین سال به بعد بود که اجلاس سالیانه داووس محلی شد تا سیاستمداران، سرمایهداران، کارآفرینان و... دنیا با هم ملاقات کرده و در ابتدای هر سال تصمیماتی بگیرند تا جهتگیری کلی جهان را در سال پیش رو، حداقل به صورت کلی مشخص کنند (اولین دعوت رسمی از سیاستمداران در سال 1974
صورت گرفت). اگرچه عنوان مجمع جهانی اقتصاد به عنوان برگزارکننده این اجلاس، این موضوع را به ذهن متبادر میکند که محوریت عمده بحثها اقتصادی است اما تحولات جهانی خصوصاً در دهه 1980 باعث شد سمت و سوی سیاسی اجلاس بسیار عمدهتر، مطرحتر و اثرگذارتر از وجه اقتصادی آن شود. اولین دیدار بین سیاستمداران کره شمالی و جنوبی یا دیدار رهبران آلمان شرقی و غربی، همچنین ایفای نقش در جلوگیری از تنش شدید بین یونان و ترکیه، ملاقات یاسر عرفات و شیمون پرز، بیش از هر چیز، تحولاتی سیاسی بودند. البته اجلاس داووس به طور همزمان، پایهگذار اتفاقات اقتصادی مهمی نیز بود. تجارت و ارتباط بین بلوک شرق سابق و کشورهای غرب اروپا اولین بار تنها چند سال قبل از پایهگذاری اتحادیه اروپا و با فاصله کمی از فروپاشی بلوک شرق با حضور سران این کشورها در داووس و در سال 1990 مورد بحث قرار گرفت. در سال 1991 هم گردهماییهای صنعتی اجلاس به 10 صنعت خودرو، هوافضا، مهندسیوساخت، انرژی، سرویسهای مالی، غذا و کشاورزی، بهداشت و درمان، فناوری اطلاعات، رسانهها و ارتباطات و نساجی گسترش پیدا کرد و تقریباً در همه این زمینهها تصمیمات مهمی در میزگردهایی که با حضور
مهمترین نقشآفرینان این صنایع برگزار میشد، اتخاذ شد. پایهگذاری پیمان جهانی اقتصاد (با همکاری سازمان ملل) جمعآوری پول و ایجاد زیرساخت و امکانات و ارائه راهکار برای مبارزه با مالاریا و ایدز و... از جمله نتایج این جلسات در سالهای مختلف است. همچنین از سال 2007 مقرر شد اجلاس سالانه دیگری موسوم به اجلاس تابستانه داووس با حضور مدیران شرکتهای بزرگ و نقشآفرینان خصوصی در کشورهای موسوم به اقتصادهای نوظهور در چین برگزار شود. از سال 2008 به بعد اما اقتصاد اهمیتی بسیار پررنگتر یافته است. محور تمام بحثهای اجلاس طی چند سال گذشته، راههای برونرفت از وضعیت موجود و جلوگیری از وقوع مجدد آن است. تا پیش از بحران اقتصادی اخیر، هرچند تمام ایدهها در داووس امکان طرح و بررسی داشت اما به طور سنتی، این اجلاس دژ مدافع سرمایهداری محسوب میشد که سالهاست به دنبال یافتن راههایی برای بهبود عملکرد سرمایهداری بوده و جهانیسازی، اتصال اقتصادی کشورهای مختلف با راههایی مثل کاهش تعرفههای اقتصادی و جریان آزاد سرمایه در جهان را تشویق میکردند. این شهرت تا به آنجاست که حتی در سالهایی، داووس همچون شهرهای محل برگزاری اجلاس سازمان
تجارت جهانی، میعادگاه معترضان به جهانیسازی بود تا تظاهرات و تجمعات خود را در این شهر سرد و پربرف، در هنگام اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد برگزار کنند و به مشکلاتی که جهانیسازی، به زعم آنان، ایجاد کرده اعتراض کنند و خواهان توقف این روند شوند. اما به نظر میرسد بحران اثر شدیدی بر موضعگیریهای رسمی و غیررسمی این اجلاس گذاشته است. همانطور که در خلاصه مذاکرات یکی از جلسات برگزارشده در کنفرانس سال 2009 آمده بود «بازگشتی به روال سابق کسب و کار وجود نخواهد داشت و تنظیمها و قوانین بیشتری در بازارهای مالی مورد نیاز است». و میدانیم که قانون و تنظیم یعنی دخالت در نظام بازار. حتی خبرنگار واشنگتن پست از قول (البته غیررسمی) یکی از مقامات بانک مرکزی اروپا که در اجلاس حاضر بود، مینویسد: «ما متقاعد شدهایم بازارهای مالی، مهمتر و پیچیدهتر از آن هستند که به مکانیسم بازار واگذار شوند.» این البته همان موضعگیریهایی است که بسیاری از مدافعان عدم دخالت در بازارها از آن به عنوان نفوذ پوپولیسم به پشت درهای مجمع یاد میکنند. البته گویا بعد از بحران تعداد به قول مدافعان سرمایهداری پوپولیستها در اجلاس فزونی گرفته است. حالا
دیگر تنها اولاند سوسیالیست نیست که از دخالت دولت در اقتصاد صحبت و از آن دفاع میکند بلکه جرج سوروس، رئیسجمهور سوئیس و بسیاری دیگر نیز با او همداستان شدهاند. اما داووس طی سالها نشان داده توانایی زیادی برای انطباق بحثها و تصمیمات متخذه با نیازهای جهانی دارد و در هر شرایطی، محل بحثهای داغ و تصمیمات مهم در مورد وضعیت دنیا بوده است. داووس، چه دژ مدافعان سرمایهداری باقی بماند، چه طرفداران مکاتب اقتصادی دیگر در آن اکثریت پیدا کنند، مجمعی مهم برای تصمیمهای مهم باقی خواهد ماند. اگرچه در داووس برای هیچ کشور، ملت یا منطقهای نه تصمیمگیری میشود و نه سیاستگذاری صورت میگیرد اما داووس میدان جنگ ایدههای اقتصادی است. ایدههای پیروز بدون شک در اقتصاد پیاده خواهند شد و ایدههای شکستخورده به محاق فراموشی خواهند رفت. نظریهپردازان غالب در داووس آنقدر اعتبار به دست میآورند که نهادهای اقتصادی تصمیمگیر مجاب به استفاده از نظریات آنها شوند. مغلوبان نیز یک سال برای بازبینی و تجدید قوای تئوریک خود وقت دارند تا موعد مبارزه در داووس فرا رسد.
دیدگاه تان را بنویسید