تاریخ انتشار:
آسیبشناسی شکست سهام عدالت در گفتوگو با اسماعیل غلامی
انحراف از مسیر فقرزدایی
معاون پیشین سازمان خصوصیسازی چند دلیل را برای عدم استقبال مردم از سهام عدالت تا مقطع فعلی عنوان میکند. وی میگوید چون هنوز تا پایان شهریورماه فرصت فکر کردن و تصمیمگیری برای پرداخت ۴۶۰ هزار تومان وجود دارد ممکن است مشمولان هنوز برای این کار اقدام نکرده باشند.
معاون پیشین سازمان خصوصیسازی چند دلیل را برای عدم استقبال مردم از سهام عدالت تا مقطع فعلی عنوان میکند. وی میگوید چون هنوز تا پایان شهریورماه فرصت فکر کردن و تصمیمگیری برای پرداخت 460 هزار تومان وجود دارد ممکن است مشمولان هنوز برای این کار اقدام نکرده باشند. علاوه بر این، بلاتکلیفیهایی مانند مشخص نبودن زمان آزادسازی یا پرداخت سود، تغییر پرتفوی سهام عدالت و تداوم مدیریت دولت بر سهام عدالت هم مسائل دیگری است که از نگاه اسماعیل غلامی باعث شده مشمولان برای پرداخت مبلغ تعیینشده سهام عدالت تردید داشته باشند. وی همچنین درباره اهداف اصلی سهام عدالت توضیحاتی میدهد و بیان میکند به دلیل اضافه شدن چهار دهک به دو دهک اول کمدرآمد مشمول سهام عدالت، هدف فقرزدایی این طرح محقق نشده است. غلامی همچنین میگوید: «اگر در پرتفوی سهام عدالت دستی نبرند و ارزش آن را کاهش ندهند و بورس هم بیش از این افت نکند، مردم آنوقت بابت پولی که اکنون پرداخت کردهاند نفع خواهند برد.»
پس از فراخوان سهام عدالت، هرچند به نظر میرسد مردم بیشتر از حد انتظار دولتمردان به سامانه سهام عدالت مراجعه کردهاند اما تنها دو میلیون نفر معادل چهار درصد از کل مشمولان، برای پرداخت مبلغ تعیینشده آمادگی خود را اعلام کردهاند. علت این عدم استقبال چه بوده است؟
با توجه به بحث پایان مهلت قانونی براساس آییننامه سیاستهای اجرایی اصل 44 (آییننامه مربوط به توزیع سهام عدالت) مخصوصاً تبصره 3 آن در حال حاضر سوالات بسیار زیادی در مورد سهام عدالت وجود دارد. برای مردم سوال است که آیا مبلغ معینشده را پرداخت کنند یا نه. وقتی ما به 49 میلیون نفر سهم یک میلیون تومانی میدهیم، یعنی منافع 49 میلیون نفر در این قضیه درگیر است. در واقع به نظر میرسد این تعداد افراد درباره این برگههای سهام عدالت حالت بلاتکلیفی دارند. البته توجه کنید 10 تا 12 میلیون نفر از این مشمولان، افراد دهکهای اول و دوم هستند. در واقع 37 میلیون نفر باید آن رقم مابهالتفاوت (بیش از 468 هزار تومان) را پرداخت کنند و آن 12 میلیون نفر مشمول سازمانهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد نباید پولی پرداخت کنند. طبق اعلام سازمان خصوصیسازی اقساط سهام عدالت این افراد تقریباً پرداخت شده است و پولی نباید بدهند. بنابراین از آن 49 میلیون نفر، حتماً 12 میلیون نفر ثبتنام میکنند، برای اینکه نباید پولی پرداخت کنند و نهاد متولی آنها هم حتماً این هزینه را پرداخت خواهد کرد. از این آمار 49 میلیون نفر مشمول، دو میلیون نفر هم فوت شدهاند اما اینطور نیست که پس از مرگ این افراد سهام آنها از بین برود، چون به هر حال ورثه این افراد وجود دارند و میتوانند سهام عدالت فوتشدگان را پیگیری کنند. در نتیجه تنها 12 میلیون نفر بدون پرداختی حتماً فرمها را تکمیل خواهند کرد. اما اینکه چرا تنها دو میلیون نفر از آن 37 میلیون نفر باقیمانده برای پرداخت هزینه مشخصشده آمادگی خود را اعلام کردند، چند عامل دارد. اولین عامل به مهلت قانونی باقیمانده ارتباط دارد. براساس تبصره 3 ماده 6 آییننامه اجرایی توزیع سهام عدالت، در صورتی که در پایان دوره تقسیط بهای سهام به طور کامل پرداخت نشده باشد، خریداران مکلف هستند حداکثر در شش ماه نسبت به پرداخت بدهی و تسویهحساب سهام مورد خریداری اقدام کنند. در غیر این صورت سازمان خصوصیسازی به میزان مبلغ بدهی سهام تسویهشده، سهام مورد وثیقه را آزاد میکند و نسبت به وصول مطالبات خود از محل فروش سهام باقیمانده صرف مقررات اقدام خواهد کرد. توجه کنید سال 95 آن 10 سال مدنظر در قانون به پایان رسید و پس از آن شش ماه فرصت وجود دارد. برای همین هم بوده که اعلام کردهاند سود سهام عدالت را تا پایان نیمه نخست امسال پرداخت نمیکنند و بعد از شهریورماه پرداخت خواهد شد. یعنی طبق قانون باید شش ماه به سهامدار عدالت مهلت داده شود که در این مورد تصمیمگیری کند. ممکن است سهامدار عدالت اکنون پولی نداشته باشد و بخواهد تا پایان شهریورماه این هزینه را پرداخت کند. پس از شهریورماه میتوان در این مورد اظهارنظر کرد که دقیقاً چه میزان از این مبلغ تعیینشده برای سهام عدالت را پرداخت کردهاند. ضمن اینکه تا پیش از این مردم درگیر دیدوبازدید ایام نوروز بودهاند و از این به بعد است که میخواهند درباره این مساله اطلاعاتی کسب و تصمیمگیری کنند.
شما به عنوان مدیری که در این حوزه فعالیت داشتید چه نظری دارید؟ به نظر شما آیا بهصرفه است که مردم این هزینه را به امید دریافت سود آن پرداخت کنند؟
نظر شخصی من این است که اگر برنامه سهام عدالت به صورت کامل اجرا شود، هیچکس ضرر نخواهد کرد. هرچند فعلاً وضعیت مشمولان بلاتکلیف به نظر میرسد اما به نظر میرسد پرتفوی خوبی داشته باشد. حالا ممکن است چند شرکت زیانده هم در این مجموعه باشد اما در هر صورت ارزش واقعی این سهام یک روزی سه برابر ارزش آن بود. یعنی هر یک میلیون تومان سهام سه میلیون تومان ارزش روز داشت. حال درست است که این ارزش روز، کمی تغییر کرده و کاهش یافته اما باز هم ارزشمند است. ببینید تاکنون بیش از 500 هزار تومان سود سهام برای سهم هرکدام از مشمولان پرداخت شده و اگر کسی بخواهد 468 هزار تومان باقیمانده را پرداخت کند، مطمئن باشد در صورت به سرانجام رسیدن سهام عدالت ضرر نخواهد کرد.
طبق قانون باید شش ماه به سهامدار عدالت مهلت داده شود که در مورد پرداخت مبلغ تعیینشده تصمیمگیری کند. ممکن است سهامدار عدالت اکنون پولی نداشته باشد و بخواهد تا پایان شهریورماه این هزینه را پرداخت کند.
به نظر من، اگر کسی این رقم 468 هزار تومان را پرداخت نکند، حتی ضرر هم میکند. اگر در پرتفوی این سهام دستی نبرند و تغییراتی مانند مصوبه اخیر دولت در آن به وجود نیاورند و ارزش آن را کاهش ندهند و بورس هم بیش از این افت نکند، مردم آنوقت بابت پولی که اکنون پرداخت کردهاند نفع خواهند برد. مطمئن باشید وقتی فردی 468 هزار تومان را پرداخت کند، با توجه به پرداخت 500 هزارتومانی از سوی دولت، صاحب یک سهم یک میلیون تومانی خواهد شد که ارزش واقعی آن سهم 5 /1 برابر این رقم خواهد بود.
بله، سخنگوی سازمان خصوصیسازی اعلام کرده که سهام عدالت حدود دو میلیون تومان ارزش دارد.
بله، ارزش روز آنها حداقل 50 درصد بالای قیمت اسمی این سهمهاست.
البته سود این اوراق خیلی پایین پیشبینی میشود. اخیراً محمدرضا پورابراهیمی، نماینده مردم کرمان در مجلس گفته بود که سود سهام عدالت در هر ماه سه هزار تومان معادل خرید دو نان سنگک است.
توجه کنید یک وقت است که این سهام نمیتوانند سود بدهند و یک وقت هم هست که ارزش واقعی این سهام دو برابر شده است. ممکن است در حال حاضر میزان سود سهام عدالت ماهانه سه هزار تومان باشد، اما آن پولی که مثلاً در پالایشگاه تهران به افزایش سرمایه تبدیل شده، مگر از چه محلی بود؟ از محل همین سود سهام بوده است. درست است که سود سهام را به سهامدار ندادهاند اما تعداد سهام فرد سهامدار بیشتر شده است. همانطور که میدانید عایدی سرمایهگذاری در سهام از دو محل است؛ یکی از محل سود سهام و دیگری از محل سود سرمایه (که با خریدوفروش سهام به دست میآورند). خیلی از کسانی که امروز سهام در بازار میخرند و فردا همان سهام را میفروشند مگر تنها به سود سهام نگاه میکنند؟ نخیر، به سود سرمایه نگاه میکنند. به ارزش امروز، سهام مدنظر خود را میخرند و به ارزش فردا آن را میفروشند. سهم پالایشگاه تهران که قبلاً با شش میلیارد تومان وارد بورس شده و حالا سرمایه آن به 800 میلیارد تومان رسیده، از سود انباشته و سود چندین ساله بوده، در واقع چنین ارزشافزودهای داشته است. حالا اکنون که دولت میخواهد حدود 17 هزار میلیارد تومان از طریق سهام عدالت از مردم پول بگیرد، رسانهها باید درباره آن ارزشافزوده و سودها توضیح دهند تا مردم آگاه شوند. علت دوم درباره عدم استقبال مردم از پرداخت 468 هزار تومان، همین مساله ندانستن است که به وضعیت بلاتکلیفی مردم دامن میزند. در این فضای بلاتکلیفی پیشنهاد من این است که اگر پرتفوی سهام عدالت تغییر نکند مردم میتوانند با پرداخت 468 هزار تومان در امروز، در آینده سود کنند یا اینکه حتی اگر قرار بر تغییر پرتفو هم هست، این تغییرات با ضابطه انجام شود. البته مشخص نبودن همین مساله هم باعث میشود که بگویم دومین دلیل استقبال نکردن از سهام عدالت، در کنار پایان نیافتن مهلت ثبتنامها، بلاتکلیفی وضعیت است. از سوی دیگر اگر بعد از شهریورماه هم مشخص میشود که قطعاً عدهای از مردم حاضر نیستند این مبالغ را پرداخت کنند، بلاتکلیفیهای سهام عدالت بیشتر هم خواهد شد. موضوع دیگر در این بلاتکلیفی مساله بازار و خریدوفروش سهام عدالت است. مردم حتی نمیدانند این برگه سهمی که در اختیار دارند، سهم کدام شرکتهاست.
نظر شخصی من این است که اگر برنامه سهام عدالت به صورت کامل اجرا شود، هیچکس ضرر نخواهد کرد. هرچند فعلاً وضعیت مشمولان بلاتکلیف به نظر میرسد اما پرتفوی خوبی به نظر میرسد که داشته باشد.
این در حالی است که مثلاً باید توضیح داده شود برگ سهم عدالت یک میلیون تومانی کسی که در تهران زندگی میکند، برگ سهام شرکت تعاونی سهام عدالت شهرستان تهران را در اختیار دارد. سهامدار باید بداند که آیا این برگه خریدوفروش میشود یا نه. ممکن است برخی از طریق وکالتی سهام خود را بفروشند اما بازاری هنوز برای آن مشخص نیست که فرد بگوید اگر امروز 468 هزار تومان پرداخت کنم، فردا چطور میتوانم برگه سهم یک میلیون تومانیام را بفروشم. مثلاً فرض کنید یک خانواده چهارنفری قرار است حدود دو میلیون تومان برای سهام عدالت پرداخت کند، آیا واقعاً نباید به صورت شفاف بداند که بعد از این، این برگهها را کجا و چطور میتواند بفروشد. البته تا آنجا که من در جریان هستم، تبدیل این شرکتهای تعاونی شهرستانها به صندوقهای سرمایهگذاری هم پیشنهاد و به مجلس ارسال شده اما هنوز تصویب، ابلاغ و اجرا نشده است. اما اگر این صندوقها شکل بگیرند آنوقت حتماً مردم رغبت بیشتری خواهند داشت که 468 هزار تومان را پرداخت کنند. من نمیدانم چرا هنوز صندوقها شکل نگرفتهاند که آن برگ سهم یک میلیون تومانی هرکدام از سهامدارها به 10 واحد 100 هزارتومانی سرمایهگذاری تبدیل شود تا بتوانند به راحتی در بازار بفروشند.دلیل سوم عدم استقبال مردم از سهام عدالت به تغییر پرتفوی آن مربوط میشود. موضوعی که منتقدانی چون آقای پورابراهیمی روی این موضوع دست گذاشتهاند. وقتی سهامی را به یک مجموعه پرتفو با سهامداران مشخص میدهید نباید آن را تغییر دهید. اگر دولت وکیل است، بالاخره باید این مسائل را رعایت کند. حتی اگر قرار بر این است که پرتفو مربوطه تغییر کند باید شرط تغییر نیافتن ارزش آن سبد سهام را در نظر بگیرند. اکنون خیلی از افرادی که در بازار سرمایه حضور دارند، در جریان ارزش سهام مختلف هستند و مثلاً میدانند پالایشگاه بندرعباس چه ارزشی دارد و پالایشگاه آبادان از چه وضعیتی برخوردار است. باید توجه کرد که هر داراییای یک ارزشی دارد و باید توجه شود ارزش این دارایی نباید تغییر کند. مثلاً باید پاسخ داده شود آیا سهام پالایشگاه تهران یا بندرعباسی که دولت برداشته است، به قیمت و ارزش روز برداشته و آنوقت به همان میزان سهام پالایشگاه اراک یا آبادان را جایگزین کرده یا اینکه اینطور نبوده است؟ اگر این کار را کرده باشد، مشکلی ندارد؛ به هرحال ممکن است ترکیب پرتفو تغییر کند اما مهم ارزش کلی این سبد سهام است. البته هنوز پالایشگاه اراک و آبادان قیمتگذاری نشدهاند و امیدوار هستیم که از سهام این پالایشگاهها به همان میزان ارزش سهام پالایشگاههایی که دولت برداشته، جایگزین کرده باشند. اما اگر دولت بخواهد در تغییر پرتفوی سهام عدالت، سهام پالایشگاههای در این پرتفو را به قیمت روز اول واگذاری در نظر بگیرد، آنوقت مثلاً در سهام پالایشگاه بندرعباس هزار و 65 میلیارد تومان تفاوت ارزش (مقایسه وضعیت فعلی با روز اول واگذاری) وجود دارد. باید در نظر داشت که این ارزشافزوده برای سهامدار عدالت بوده و در تغییر پرتفو باید به حقوق مردم توجه کنند. نباید اینطور شود که مردم تصور کنند دولت سهام خوب سبد سهام عدالت را برداشته است. طبق محاسبات بنده اگر این تغییر و جابهجایی با در نظر گرفتن قیمت روز اول واگذاری باشد رقمی حدود دو هزار میلیارد تا 5 /2 هزار میلیارد تومان تفاوت وجود دارد. بنابراین پس از دو دلیل «مهلت باقیمانده» و «بلاتکلیفی سهامداران»، سومین علت استقبال نشدن از سهام عدالت مساله «تغییرات در پرتفوی سهام عدالت» است. حالا شاید اگر این مساله تغییر پرتفوی سهام عدالت رسانهای نمیشد مردم کمتر به این مساله توجه میکردند اما این مساله به وسیله نمایندگان مجلس مطرح شد و آنها مطالبه کردهاند که دولت باید به این مساله توجه کند.
در این فضای بلاتکلیفی پیشنهاد من این است که اگر پرتفوی سهام عدالت تغییر نکند مردم میتوانند با پرداخت ۴۶۸ هزار تومان در امروز، در آینده سود کنند. یا اینکه حتی اگر قرار بر تغییر پرتفو هم هست، این تغییرات با ضابطه انجام شود.
بله، اخیراً یکی از نمایندههای مجلس خواهان لغو مصوبه هیات دولت مبنی بر خروج هفت پالایشگاه از سبد سهام عدالت شده بود.
همینطور است. در کنار این سه عامل، چهارمین دلیل آن مدیریت دولت در سهام شرکتهاست. در متن قانون مربوطه و ابلاغیه مقام معظم رهبری آمده که دولت باید برای یکمرتبه ترتیبی بدهد که هیچ دولتی در مدیریت سهام عدالت دخالت نکند. متاسفانه در سنوات گذشته، آییننامه مربوط به شورای عالی سیاستگذاریهای اصل 44 را عوض کردند و گفتند تا زمانی که اقساط آن پرداخت نشده باشد، دولت میتواند مدیریت این شرکتها را برعهده بگیرد. در این شرایط مشخص است که مردم بگویند دولت از یک طرف واگذار کرده و از سوی دیگر به دنبال خواستههای خودش است.
در کنار این عوامل عدم استقبال مردم نسبت به سهام عدالت میخواهم میزان تحقق اهداف این طرح را بررسی کنید. در آبانماه سال ۱۳۸۵ رئیسجمهور وقت، واگذاری سهام عدالت را با هدف «کاهش فقر» اعلام کرده و واگذاری سهام عدالت را «تحولی بزرگ» دانسته بود که به عقیده وی مبنای آن «توزیع عادلانه ثروت دولت بین قشرهای مختلف جامعه بود». به نظر شما چقدر از این هدف محقق شده است؟
بنده شخصاً با توزیع سهام عدالت به شش دهک مخالف و از ابتدای این کار هم مخالفت خود را اعلام کرده بودم. به همین دلیل هم بود که خودم برای دریافت این سهام، ثبتنام نکردم. اصلاً سیاستهای ابلاغی در این مورد مربوط به دو دهک اول کمدرآمد اقتصاد کشور ما بود. قرار بود به هر نفر هم دو میلیون تومان سهام تعلق بگیرد. به یاد دارم در یکی از جلسات شورای اصل 44، آقای احمدینژاد پرسید که چقدر سهم دارید؟ در آنجا من 60 هزار میلیارد تومان اعلام کردم و حتی آقای احمدینژاد به وزیر اقتصاد وقت رو کرد و گفت مگر فقط حوزه نفتیها 60 هزار میلیارد تومان نبود که من گفتم در رقم قبلی، هنوز قیمت محصولات پتروشیمی آزاد نبود که بعد دیدند چون سهم نداریم گفتند هر نفر یک میلیون تومان سهام داشته باشد. شما اکنون حساب کنید اگر تنها آن دو دهک اول بود وضعیت چگونه میشد؟ هدف از اجرای این طرح دو دهک اول کمدرآمد کشور بود که اگر به جای دادن سهام عدالت به خیلی از افراد با حقوق قابل توجه یا صاحب چند خانه تنها به همان دو دهک داده میشد، نتایج اجرای سهام عدالت با اکنون تغییر میکرد. آنوقت اگر تنها آن دو دهک مدنظر قرار میگرفتند و به جای یک میلیون تومان، برای هرکدام از آنها دو میلیون تومان سهام در نظر میگرفتیم، برای یک خانواده مستمند یا یک خانواده ضعیف مالی مستقر در یک روستای محروم تاثیر قابل توجهی میگذاشت. همچنین در آن شرایط اجرای این طرح به اندازه اکنون هم بار سیاسی نداشت. ما هم در آن زمان چون قانون بود نمیتوانستیم کاری کنیم و مجبور به اجرای این طرح برای شش دهک شدیم که با اجرای اینچنین سهام عدالت بحث فقرزدایی محقق نشد. با این کار حقوق اجتماعی آن 10 تا 12 میلیون معلول، جانباز و مشمولان بهزیستی و کمیته امداد هم ضایع شد. هدف سهام عدالت این بود که این اقشار را از زمینگیر شدن نجات دهد اما متاسفانه با ورود چهار دهک به این طرح آن هدف اصلی محقق نشد. من خیلی از آقایان را میشناسم که مثلاً استاد دانشگاه بودند اما نامه نوشتند که چرا به ما سهام عدالت نمیدهید.
دیدگاه تان را بنویسید