تاریخ انتشار:
چرا برخی از کشورها از توسعه جا ماندند؟
عقبماندگی کشورهای فقیر از توسعه انسانی
توسعه انسانی در مورد افزایش سطح آزادیهای انسانی است به گونهای که تمامی افراد بتوانند اهداف و برنامههای خود را در زندگی دنبال کنند و در تحقق بخشیدن به آرزوهای خود آزاد باشند.
توسعه انسانی در مورد افزایش سطح آزادیهای انسانی است به گونهای که تمامی افراد بتوانند اهداف و برنامههای خود را در زندگی دنبال کنند و در تحقق بخشیدن به آرزوهای خود آزاد باشند. در واقع توسعه انسانی دلالت بر این مساله دارد که افراد باید روی پروسههایی که در جهتدهی مسیر زندگی آنها نقش دارد تاثیر بگذارند. در این راستا باید گفت که رشد اقتصادی ابزاری بسیار مهم در توسعه انسانی است ولی نمیتوان گفت که این تنها ابزاری است که برای توسعه مورد نیاز است. در حالت کلی توسعه انسانی به معنای توسعه افراد از طریق ایجاد ظرفیتهای انسانی تازه است. این ظرفیتهای جدید هم با کمک مشارکت بیشتر مردم در فعالیتهای اقتصادی و صنعتی و پروسههایی که روی زندگی آنها تاثیر دارد ایجاد میشود.
شاخص توسعه انسانی چگونه محاسبه میشود
شاخص توسعه انسانی یا HDI ابعاد مختلفی دارد که هریک میتوانند تصویری از سطح توسعهیافتگی افراد را به نمایش بگذارند و تاثیر عوامل مختلف در توانمندی افراد در طی کردن مسیر زندگیشان را نشان دهند. یکی از ابعاد مهم و تاثیرگذار در شاخص توسعه انسانی را میتوان امید به زندگی در زمان تولد دانست. امید به زندگی شامل سالهای زندگی افراد در وضعیت سلامت میشود. در واقع هم طول عمر و هم سلامت جامعه را ترسیم میکند. متوسط سالهای مدرسهروی که میتواند نشاندهنده میزان کسب دانش در افراد جامعه باشد هم به عنوان دومین شاخص مهم تعیینکننده توسعه انسانی معرفی میشود. در کشورهای صنعتی تعداد سالهای مدرسه روی بیشتر از کشورهای فقیر است و همین مساله تمایل افراد به یادگیری را به خوبی نشان میدهد.
یکی دیگر از شاخصهایی که در تعیین شاخص توسعه انسانی بسیار اهمیت دارد سرانه تولید ناخالص ملی است. سرانه درآمد ناخالص ملی که تصویری از توانایی افراد برای داشتن شرایط متوسط زندگی است هم یکی دیگر از شاخصهای بسیار مهم در تعیین توسعه انسانی است. شاخصهای دیگری را که در ارزیابی شاخص توسعه انسانی مورد بررسی قرار میگیرند میتوان شاخص نابرابری، شاخص توسعه جنسیتی که تصویری از میزان نابرابری جنسیتی در جوامع مختلف است و شاخص فقر چندبعدی که ابعاد مختلف فقر از منظر غیراقتصادی را به تصویر میکشد دانست. شاخص نابرابری به ارزیابی وضعیت کشورهای مختلف از نظر میزان برابری در کسب فرصتهای اقتصادی یا ابراز وجود در عرصههای اجتماعی میپردازد. این شاخص برابری را برای اقشار و گروههای مختلف ساکن در یک کشور بررسی میکند و اقلیتهای قومی و مذهبی را با اکثریت ساکن در جامعه مقایسه میکند ولی شاخص برابری جنسیتی به بررسی وضعیت زنان در جامعه میپردازد و مشارکت اقتصادی و فرصتهای پیش روی زنان را با دیگر افراد جامعه مقایسه میکند.
همگانی شدن توسعه امکانپذیر است
همگانی شدن توسعه انسانی یکی از مهمترین مسائل در این حوزه است. با وجود اینکه جمعیت دنیا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی دو میلیارد نفر اضافه شده است و از 3 /5 میلیارد نفر به بیش از 3 /7 میلیارد نفر رسید ولی بازهم بالغ بر یک میلیارد نفر از ساکنان زمین توانستند از فقر مطلق رهایی پیدا کنند و بالغ بر 1 /2 میلیارد نفر به آب بهداشتی و 6 /2 میلیارد نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی پیدا کردند. این موفقیت بزرگی برای جامعه جهانی محسوب میشود و تصویری از پیشرفت در عرصههای اجتماعی و اقتصادی است.
در این بازه زمانی نرخ مرگومیر افراد زیر پنج سال نصف شده است و از ۹۱ نفر در هر هزار نفر در سال ۱۹۹۰ به ۴۳ نفر به ازای هر هزار نفر در سال ۲۰۱۵ تنزل یافت. در این سالها دنیا موفقیت زیادی در کنترل بیماریها و افزایش سطح سلامت مردم به دست آورده است و شمار زنانی که توانستند در عرصههای سیاسی و اقتصادی دنیا در سمتهای بالا مشغول به کار شوند افزایش یافته است. آمار نشان میدهد در سال ۲۰۱۶ میلادی تعداد صندلیهای پارلمانها در سراسر دنیا که به وسیله زنان اشغال شده بود به ۲۳ درصد رسید که نسبت به سال ۲۰۰۰ میلادی شش درصد افزایش داشته است. از طرف دیگر افزایش توجه به مسائل زیستمحیطی هم سبب شد تا مساحت خالص جنگلهای از بینرفته در دنیا از 3 /7 میلیون هکتار در سال در دهه ۱۹۹۰ میلادی به 3 /3 میلیون هکتار تنزل یابد. این موفقیتی بزرگ در جهان است و میتواند زمینه را برای پیشرفتهای آتی در زمینه محیطزیست فراهم کند.
چالشهای پیشروی همگانی شدن توسعه انسانی
اما با وجود تمامی این موفقیتها و پیشرفتها، جهان هنوز هم با پیچیدگیها و چالشهای زیادی روبهرو است. یکی از این چالشها میتواند فرآیند توسعه انسانی را با اختلال مواجه کند. از جمله این چالشها که طی سالهای اخیر توانایی برطرف کردن آن وجود نداشت میتوان به محرومیت افراد و گروههای مختلف از فرآیند توسعه اشاره کرد.
مساله دیگر نابرابریهاست که با وجود توجه جامعه جهانی به آن باز هم عمق و شدت نابرابریها در دنیا افزایش یافته است و چالش تازهای که در سالهای اخیر بیش از قبل در جهان مشاهده میشود هم خشونت است.
خشونت هم در میان افراد جوامع افزایش یافته است و هم شاهد ایجاد گروههای خشن در دنیا هستیم که خشونت را در دنیا رواج میدهند. برخی از ابعاد این مشکلات جهانی است. مثلاً نابرابری جنسیتی که با اعتراض شمار زیادی از زنان در جهان مواجه شده است یک مشکل جهانی است. مشکلی که در برخی از کشورها کمتر و در برخی دیگر بیشتر است ولی تاکنون کشوری که توانسته باشد این برابری را در تمامی جنبهها ایجاد کند شناسایی نشده است. برخی از مشکلات و چالشها منطقهای است که از جمله آنها میتوان به تنشهای ناشی از کمبود آب در دنیا اشاره کرد و برخی دیگر از مشکلات در محدودههای جغرافیایی کوچکتر ایجاد میشود که از جمله آنها میتوان به بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و ... اشاره کرد.
سهم زیادی از چالشهای دنیای مدرن به دلیل تغییرات جوی در دنیا ایجاد شد. تغییرات جوی باعث شد تا امنیت غذایی در دنیا کاهش یابد.
توسعه شهرنشینی و ضعف ساختار شهری هم زمینهساز افزایش نرخ بیکاری و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن شد که کشورها را بیش از پیش با چالش روبهرو کرد.
با وجود تمامی این مشکلات، موفقیتهای جامعه بشری طی ۲۵ سال اخیر ما را امیدوار میکند که تغییرات اساسی امکانپذیر است. تلاش انسانها، افزایش سطح خلاقیت و تحولات ایجادشده در عرصه تکنولوژی سبب شد روند تغییر در جهان تسریع شود. در شرایط فعلی آگاهی جهان در مورد شاخصهای توسعه انسانی بیشتر شده است.
مهمترین سیاستهای پیشنهادی برای همهگیر کردن توسعه انسانی
افراد جامانده از مسیر توسعه انسانی را زنان، اقلیتها، مهاجران و پناهندهها تشکیل میدهند که دسترسی به آنها و وارد کردن آنها به برنامههای توسعه انسانی هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بسیار سخت است.
از اولویتهای توسعه انسانی میتوان به برنامههای تامین غذا در مدارس، آگاهسازی و حمایت از مردم برای ثبتنام فرزندان در مدارس و دادن میانوعدهها و غذاهای مقوی و ارزشمند اشاره کرد، زیرا آموزش کلید توسعه انسانی است و اگر در کشورهای فقیر کودکان امکان تحصیل یا استفاده از مواد غذایی مغذی را نداشته باشند فرصت رشد در این مناطق از بین میرود. سیاستهای پیشنهادی سازمان ملل برای وارد کردن افراد جا مانده از مسیر توسعه انسانی به گروه افراد توسعهیافته را میتوان اینطور بیان کرد:
۱- ایجاد رشد پایدار و همهجانبه اقتصادی: ایجاد فرصتهای شغلی، توسعه زیرساختهای مالی، سرمایهگذاری در شاخصهای توسعه انسانی و در نهایت رشد پایدار قدرت خرید مردم که به دنبال رشد پایدار اقتصادی ایجاد میشود میتواند شمار بیشتری از مردم را در جریان برنامههای توسعه انسانی قرار دهد. سرمایهگذاری در زیرساختها و بخشهای خدماتی
کمهزینه و باکیفیت در همهگیر کردن روند توسعه انسانی یک ضرورت است.
توسعه زیرساختهای شهری، توسعه شبکه حملونقل، ساخت جادهها و تامین انرژی برق برای ساکنان این مناطق را میتوان برای همهجانبه کردن توسعه انسانی ضروری دانست. همچنین توزیع مجدد داراییها و سرمایهها هم سیاست دیگری است که میتواند به روند توسعه انسانی کمک بزرگی بکند.
۲- افزایش فرصتهای اقتصادی برای زنان: برابری جنسیتی یکی از ابعاد کلیدی و زیربنایی توسعه انسانی است زیرا در شرایط نابرابری نیمی از افراد جامعه از توسعه عقب میمانند. سرمایهگذاری روی زنان و دختران منافع زیادی برای جامعه دارد زیرا هم باعث بهبود عملکرد اقتصادی کشور میشود و هم میتواند روی تربیت نسلهای آینده تاثیر مثبت داشته باشد.
۳- ارتقای توانمندیهای افراد در طول زندگی: افزایش سطح توانمندی افراد به خصوص برای افرادی که در دورهای از زندگی خود با چالشها و آسیبهای مختلفی روبهرو شدهاند، اهمیت زیادی دارد. افزایش سطح مهارتها و توانمندیهای افراد، بیشتر کردن دسترسی به تکنولوژیهای مدرن و ایجاد فرصت تحصیل و مهارتآموزی در رشتههای مدرن و مورد نیاز دنیای امروز از مسائلی است که میتواند روند توسعه انسانی را تسریع کند. بانک جهانی در مطالعهای اعلام کرد باید توجه زیادی به آموزش بچهها از دوره پیشدبستانی تا انتهای دوره تحصیلات اولیه شود. به ازای هر یکدلاری که برای آموزش در مقطع پیشدبستانی در دنیا هزینه میشود منفعتی بین شش تا ۱۷ دلار به اجتماع میرسد و این منفعت در قالب ایجاد نیروی کار سالمتر و توانمندتر است که باعث ارتقای بهرهوری نیروی کار در فعالیتهای اقتصادی میشود.
۴- کاهش اپیدمی بیماریها و کاهش شدت شوکها و خطرات ناشی از آن: تلاش برای کاهش اپیدمی بیماریها از طریق افزایش آگاهی و افزایش سطح بهداشت میتواند سلامت نیروی کار را تضمین کند و کارایی را افزایش دهد.
۵- مبارزه با خشونت و تامین امنیت افراد: یکی از مشکلاتی که در سالهای اخیر در دنیا بیشتر شده است خشونت انسانی بوده است که باید با آن بهطور جدی مبارزه شود. این کار باعث تامین امنیت جانی و روانی افراد میشود و زیرساختهای اقتصادی را بهبود میبخشد.
۶- ایجاد زمینه برای تامین سلامت روانی افراد بعد از پایان یافتن جنگها: جنگ علاوه بر مشکلات اقتصادی و انسانی روی سلامت روانی افراد هم تاثیر منفی میگذارد و کارایی آنها را کاهش میدهد. بازگرداندن سلامت روانی به افراد میتواند کمک بزرگی در جهت تقویت روند توسعه انسانی باشد.
۷- توسعه حمایتهای اجتماعی: حمایت اجتماعی زمینهساز توسعه امنیت روانی و جسمی افراد است و در صورتی که حمایتهای اجتماعی همهگیر شود به همهگیر شدن توسعه انسانی کمک میشود.
جایگاه کشورهای مختلف از نظر شاخص توسعه انسانی
شاخص توسعه انسانی یک صفر تا یک است و هرچه این شاخص که ترکیبی از شاخصهای مختلف است به یک نزدیکتر باشد، توسعه انسانی در کشور مذکور همهگیرتر است. کشورهای دنیا از نظر شاخص توسعه انسانی در چهار دسته قرار میگیرند. دسته اول کشورهایی هستند که شاخص توسعه انسانی بسیار بالا دارند و در دسته دوم کشورهایی هستند که شاخص توسعه انسانی بالا دارند. دسته سوم و چهارم به ترتیب کشورهای دارای شاخص توسعه انسانی متوسط و شاخص توسعه انسانی بسیار پایین است. طبق گزارش سازمان ملل متحد برترین کشور دنیا از نظر شاخص توسعه انسانی نروژ است.
از دیگر کشورهای این دسته میتوان به بریتانیا، آمریکا، کانادا، اسپانیا، شیلی، قطر، بحرین، امارات و روسیه اشاره کرد. در مجموع ۵۱ کشور در این دسته قرار دارند. ۵۴ کشور دنیا هم از نظر شاخص توسعه انسانی در دسته کشورهای دارای شاخص بالا قرار دارند که از جمله آنها میتوان به عمان، مالزی، ایران، ترکیه، ونزوئلا، مکزیک، آذربایجان و برزیل اشاره کرد.
ایران در رده کشورهای دارای شاخص توسعه انسانی بالا قرار دارد
ایران در گزارش اخیر جایگاه ۶۹ را از نظر توسعه انسانی به خود اختصاص داد و شاخص توسعه انسانی این کشور برابر با 774 /0بود. جایگاه ایران از نظر شاخص توسعه انسانی طی یک دهه گذشته رشد کرده است که اصلیترین دلیل آن را میتوان افزایش سطح تحصیلات به خصوص تحصیلات زنان، افزایش نرخ رشد اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری در زیرساختهای شهری دانست.
چین از نظر شاخص توسعه انسانی در جایگاه ۹۰ دنیا قرار دارد و در رده کشورهای دارای شاخص بالا قرار گرفته است. شاخص توسعه انسانی در این کشور برابر با 738 /0 است. کشورهای برزیل و الجزایر و اوکراین و ارمنستان شاخص بالاتری نسبت به چین داشتند اگرچه همه آنها در دسته دوم کشورها از نظر شاخص توسعه انسانی قرار داشتند.
طبق این گزارش در سال ۲۰۱۲ ایران جایگاه ۱۱۸ را از نظر شاخص توسعه انسانی داشت که طی چهار سال توانست این شاخص را ارتقا دهد و به جایگاه ۶۹ برسد.
از طرف دیگر چین در این بازه زمانی از جایگاه ۳۷ به جایگاه ۹۰ تنزل یافته است که دلیل آن بحرانهای اقتصادی در این کشور به خصوص تنش در بازار مسکن و افزایش آلودگی هوا که زمینهساز کاهش سطح سلامت روانی و جسمی مردم است، اعلام شد.
در سومین دسته کشورهایی قرار دارند که شاخص توسعه انسانی آنها در سطح متوسط است و کشورهای مصر، ترکمنستان، ویتنام، فیلیپین، آفریقای جنوبی، عراق، تاجیکستان، هند، کنگو، بنگلادش، گامبیا و نپال در این دسته قرار گرفتهاند. در مجموع ۴۲ کشور در این گروه قرار دارند که اغلب کشورهای فقیر هستند. در مجموع ۴۰ کشور هم در دسته کشورهایی قرار گرفتهاند که شاخص توسعه انسانی در آنها بسیار پایین است. زیمبابوه، سنگال، رواندا، سودان، افغانستان، مالی، جیبوتی، اتیوپی و بنین از مهمترین کشورهای این گروه هستند.
دیدگاه تان را بنویسید