تاریخ انتشار:
چرا روستاییان به شهر مهاجرت میکنند؟
پرنده مهاجر
از آنجا که در گذشته جابهجایی انسانها در مقیاس بسیار کوچکتری صورت میگرفت، تاثیر این جابهجاییها بر ساختار اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر چندان قابل ملاحظه نبود. در ایران رشد فزاینده نقش نفت در اقتصاد کشور و گسترش روزافزون تجارت خارجی و رشد سرمایهگذاری، شهرها را به محور اصلی تحولات جامعه تبدیل کرد.
از آنجا که در گذشته جابهجایی انسانها در مقیاس بسیار کوچکتری صورت میگرفت، تاثیر این جابهجاییها بر ساختار اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر چندان قابل ملاحظه نبود. در ایران رشد فزاینده نقش نفت در اقتصاد کشور و گسترش روزافزون تجارت خارجی و رشد سرمایهگذاری، شهرها را به محور اصلی تحولات جامعه تبدیل کرد. بهدنبال این امر، عواملی همانند اصلاحات ارضی دهه 1340 و تحولات سریع در جامعه شهری از اوایل دهه 1350، انقلاب اسلامی و فرآیند جنگ تحمیلی، دیدگاه حاکم بر برنامهریزی جوامع روستایی، عوامل عمده تشدیدکننده جریانهای مهاجرت روستا-شهری بودهاند.
در ایران مهاجرت روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک به شهرها، تغییرات زیادی را در افکار، شیوههای زندگی، اخلاق و حالات روانی روستاییان به وجود آورده است که بعضاً میتواند زمینهساز پیدایش بعضی از عوارض ناخوشایند اجتماعی و انحرافات شوند. مبدأهای مهاجران که اکثراً از نقاط کوچک و محروم هستند، سرمایهگذاری عظیمی بر نیروی انسانی خود کردهاند ولی به دلیل نداشتن سیستمهای جذب افراد تحصیلکرده، بسیاری از نیروهای انسانی ماهر خود را از دست میدهند. این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد مسائل و مشکلاتی از جمله؛ بروز نابسامانیهای متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کمکاری، کمبود فضاهای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخورده و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، خالی از سکنه شدن روستا و غیره را به وجود میآورند.
در اولین سرشماری ایران (1335) کمتر از یکسوم جمعیت در مناطق شهری زندگی میکردند و تا دو سرشماری بعد از آن بیشتر جمعیت ایران در مناطق روستایی ساکن بودند. در نزدیکی سال 1360 بود که سهم جمعیت ساکن در نقاط روستایی و شهری برابر شد و بعد از آن همواره جمعیت نقاط شهری بر روستایی برتری کمی داشته است. بهطوری که در سرشماری 1390 بیشتر از 70 درصد جمعیت ایران در نقاط شهری ساکن بودند. از دلایل این امر میتوان به مهاجرتهای روستا-شهر، تبدیل روستا به شهر و ادغام روستا در شهر اشاره کرد. این روند افزایشی میزان شهرنشینی ایران طی نیمقرن اخیر، ایجاب میکند که نسبت مهاجرتهای اتفاقافتاده بین دو نقطه شهری نسبت به مهاجرتهای بین دو نقطه روستایی افزایش یابد (مطابق شکل). نکته قابل توجه، روند نزولی منظم مهاجرتهای روستا به شهر در طول 35 سال اخیر است. بهویژه اینکه در سرشماری 1390 درصد مهاجرتهای شهر-روستا نسبت به روستا-شهر بیشتر به دست آمدهاست. این وضعیت در ایران جدید است. میتوان نتیجه گرفت که در افزایش نسبت جمعیت نقاط شهری ایران در دهه اخیر، در کنار عوامل طبیعی (باروری و مرگومیر)، مهاجرتهای داخلی برعکس روال سالهای قبل نقش
کاهنده داشته و بیشتر دو عامل «تبدیل نقاط روستایی به شهر» و «ادغام روستاها در مناطق شهری» تعیینکننده بودهاند. استانهای کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، کردستان و زنجان با داشتن بیشترین میزان روستانشینی، از بیشترین درصد مهاجرتهای روستا به شهر و روستا به روستا برخوردارند.
علت مهاجرت برای مهاجران واردشده به مناطق روستایی و شهری و نیز نوع جریانهای مهاجرت متفاوت است. براساس دادههای سرشماری 1385 و 1390 بدون توجه به عامل «پیروی از خانوار»، علتهای انجام و پایان خدمت وظیفه و دسترسی به مسکن مناسبتر در مهاجرتهای با مقصد روستایی (شهر به روستا) بیشتر از مقصد شهری (روستا به شهر) است و در سایر علتها (جستوجوی کار، جستوجوی کار بهتر، انتقال شغلی و تحصیل و پایان تحصیل)، درصدهای به دستآمده برای مهاجران با مقصد شهری (روستا به شهر) بیشتر است. ملاحظه میشود که مهاجران روستا به شهر نسبت به مهاجران شهر به روستا، بیشتر به دلیل کار و تحصیل دست به مهاجرت میزنند. این امر نشاندهنده نابرابریهای دسترسی به حداقلهای رفاهی و امکانات اولیه همانند آموزش و اشتغال و خدمات عمومی بین شهر و روستاست.
باید توجه کرد که طبقهبندی علت مهاجرت در پرسشنامههای سرشماری بسیار کلیتر بوده و از طریق آن نمیتوان وجوه جزیی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی علتهای مهاجرت را بررسی کرد. باتوجه به یافتههای برآمده از مطالعات مختلف، علل مهاجرت روستاییان به شهرها در ایران را میتوان در چهار علت عمده اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، طبیعی-کشاورزی و جمعیتشناسی جای داد که به ترتیب بیشترین نسبت از علل مهاجرت را شامل میشوند. کمبود تسهیلات، بیکاری و کمی درآمد بیش از 50 درصد علل اقتصادی مهاجرت را شامل میشود. در علل اجتماعی و فرهنگی مهاجرت از روستا به شهر به ترتیب عوامل دسترسی به آموزش، عدم امنیت و اختلاف محلی، تبعیت از اقوام و امکانات ارتباطی و تردد به شهر (شبکههای مهاجرت)، مسائل ناشی از اصلاحات ارضی و خالی شدن روستاها و چشم و هم چشمی قرار دارند. زمین بزرگترین سرمایه کشاورز بوده و این سرمایه است که تعلق کشاورز را به روستا نگه میدارد. در تحلیل صورتگرفته در زمینه علل کشاورزی و طبیعی مهاجرت، مشخص شد که 50 درصد کشاورزان کمبود زمین را عنوان کردهاند. علل جمعیتشناسی مهاجرت در عامل بالا بودن رشد جمعیت روستا و ظرفیت پایین روستا در نگهداشت
اضافه جمعیت خلاصه شده است. استنباط کلی این است که برخلاف باور عمومی که نقش زرق و برق شهری را در تحریک روستاییان برای مهاجرت به شهر موثر میدانند، نقش عوامل دافعه روستایی پررنگتر است. مهاجران روستا-شهر در اثر دافعههای روستایی است که مجذوب جوامع شهری میشوند نه اینکه جوامع شهری فینفسه مجذوبکننده باشند.
تحلیل دادههای ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی خانوار ایران نشان میدهد از لحاظ رفاه عینی، وضعیت خانوارهای شهری بهتر و مناسبتر از خانوارهای روستایی است. برای نمونه در شاخص تغذیه، میانگین مصرف ماهانه نان، شیر و ماست، قندوشکر، حبوبات، روغنها و چربیها و گندم در خانوارهای روستایی بیش از خانوارهای شهری است. در حالی که میانگین مصرف ماهانه گوشت دام، مرغ و ماهی، تخممرغ، خشکبار و آجیل و میوهها و سبزیها در خانوارهای شهری بیش از خانوارهای روستایی است. از لحاظ ارزش غذایی (میزان کالری، پروتئین، ویتامین و...)، وضعیت مواد غذایی مورد استفاده در خانوارهای شهری بهتر از خانوارهای روستایی است. از مهمترین دلایل این امر میتوان به اختلاف وضع مالی خانوارهای روستایی و شهری اشاره کرد، بهطوریکه خانوارهای روستایی از میزان مصرف مواد غذایی پرهزینه مانند انواع گوشت، و میوهها و سبزیها میکاهند و بر میزان مصرف مواد غذایی کمهزینه مانند نان، شیر و ماست میافزایند. بنابراین، باید فعالیتهایی در راستای ارتقای سطح رفاه خانوارهای روستایی صورت گیرد. هر گامی که در این زمینه برداشته شود نتایج مثبتی در کاهش مهاجرتهای روستا-شهر خواهد داشت
که کل جامعه ایران از آن بهرهمند خواهد شد. سرمایهگذاری در امر مسکن نیز یکی از زمینههایی است که میتوان مهاجرتهای بیرویه جوانان به شهرها را کنترل کرد. البته مساله مسکن تنها جزیی از مشکلات مربوط به روستاهاست. سرمایهگذاری در امر اشتغال جوانان، کاهش فاصله بین میزان درآمدهای روستایی و شهری، سرمایهگذاری در بنگاههای زودبازده اقتصادی و محرومیتزدایی از مناطق روستایی دورافتاده و کمجمعیت، از جمله اقدامات جدی است که بایستی در دستور کار مسوولان امر قرار گیرد تا از احتمال مهاجرتهای آتی جوانان کاسته شود.
به عنوان نتیجه کلی و با توجه به تجربه برخی از کشورها، برنامههای توسعه روستایی بهترین گزینه در زمینه کنترل مهاجرتهای روستا-شهر است. اصولاً بیشترین هدف برنامههای توسعه روستایی کاهش دادن مهاجرت روستاییان به شهرهاست. در تدوین این برنامهها فرض بر این است که اغلب روستاییان به دلیل نبود شغل مناسب یا درآمد کافی مهاجرت میکنند و با افزایش دادن فرصتهای شغلی کشاورزی و غیرکشاورزی و بالابردن درآمد روستاییان میتوان انتظار داشت مهاجرت از مناطق روستایی به سوی شهرها کاهش یابد. بیشترین انگیزه مهاجران از روستا به شهر نه تنها درآمد و شغل، بلکه داشتن زندگی تمیز و دسترسی به آموزش و دیگر امکانات رفاهی و بهداشتی است که در شهرها وجود دارد. از جمله این برنامههای توسعه روستایی میتوان به اصلاحات ارضی، عرضه اعتبارات زیربنایی، بهکار گرفتن تکنولوژی کاربر در کشاورزی، بهبود بهداشت روستایی از جمله در زمینه مسکن، افزایش فرصتهای شغلی غیرکشاورزی در مناطق روستایی و سیاستهای حمایتی در سطح ملی نام برد. در این زمینه در ایران نیز قدمهایی برداشته شده که نقطه شروع آن را میتوان به اصلاحات ارضی سال 1342 نسبت داد. بعد از انقلاب نیز
برنامههای توسعه روستایی گسترش یافته که میتوان به کارهای نهاد جهاد کشاورزی اشاره کرد. طرح عظیمی که اخیراً در زمینه بیمه کردن روستاییان، محصولات دامی، زراعی و باغی و همچنین وام 20 میلیونتومانی بازسازی مساکن روستایی برداشته شده، در این زمینه است.
دیدگاه تان را بنویسید