تاریخ انتشار:
بررسی بخشهایی از کارنامه طیبنیا در گفتوگو با رئیس اتاق اصناف
گلایه از مالیاتگریزی گندهبکها
من خودم بر ساختار اقتصادی به خصوص در بحثمالیات انتقاد شدید دارم و این شیوه کارهای سازمان امور مالیاتی کشور را نمیپسندم.
در روز سهکارته شدن وزیر اقتصاد در مجلس مسالهای که بیش از هر موضوعی به آن اشاره شد، بحث مالیاتستانی دولت و فشار آن به بخشهایی مانند اصناف بود. اما دو روز پس از آن، رئیس اتاق اصناف ایران شاید اولین نفری بود که به این موضوع واکنش نشان داد و گفت هرچند صنوف کشور از وضعیت مالیاتستانی دولت نارضایتیهایی دارند اما موافق استیضاح نیستند. چرا علی فاضلی اینچنین فکر میکند؟ صنوف کشور چه نارضایتیهایی از نحوه اخذ مالیات دارند؟ آیا علی طیبنیا به جز بحث مالیات در دیگر بخشهای مرتبط با بخش خصوصی مانند بهبود فضای کسب و کار و ارتباط با بخش خصوصی موفق عمل کرده که رئیس اتاق اصناف ایران اینچنین از وی حمایت کرده است؟ رئیس اتاق اصناف ایران در گفتوگو با تجارتفردا به این سوالات پاسخ میدهد و توضیح میدهد که به جای اعمال فشار بر مالیاتستانی از صنوف، دولت باید به گزینههایی مانند تجار غیررسمی، واحدهای ورشکسته حمایت مالیشده و موسسههای بزرگ مالی که اکنون فرار مالیاتی دارند فکر کند. به همین دلیل فاضلی هرچند میگوید موضوع مالیات و استیضاح طیبنیا چندان ارتباطی با هم ندارند اما توصیه میکند وزیر اقتصاد در مورد روند
اخذ مالیات از اصناف و نظرات سازمان مالیاتی کشور بازنگریهایی را انجام دهد. در عین حال وی از نبود رونق در فضای کسب و کار سخن میگوید که از نگاه او، فضای کسب و کار کشور با وجود تلاشهای دولت نتوانسته از حالت رکود خارج شود. با این حال او متذکر میشود که این ناشی از ضعف وزیر اقتصاد نیست و نهتنها وزرای دیگر اقتصادی دولت بلکه حتی بخش خصوصی هم در این مساله دخیل است و از مجموع تلاشهای این بخشهاست که میتوان به رونق فضای کسب و کار امیدوار بود.
پس از سهکارته شدن وزیر اقتصاد از سوی نمایندگان مجلس، شما در سخنانی اشاره کردید که هرچند اصناف در زمینه اخذ مالیات یکسری نارضایتیهایی دارند ولی با این حال نباید این موضوع بهانهای برای استیضاح وزیر اقتصاد شود. سوالم این است که بخش اصناف کشور ما در زمینه اخذ مالیات چه نارضایتیهایی دارند و چرا از روند اخذ مالیات ناراضی هستند؟
در مورد بحث استیضاح آقای وزیر اقتصاد ابتدا باید اشاره کنم که طرح سوال و استیضاح حق مسلم نمایندگان محترم مجلس است و در حوزه مسوولیت خودشان میتوانند این کارها را انجام دهند و این موضوع ربطی به ما ندارد. از سوی دیگر باید دغدغه خاطر مجلس را ارج نهاد و از آنها قدردانی کرد، چرا که بالاخره نمایندگان مردم صدای مردم هستند و یقیناً آنها انعکاسدهنده نظرات مردم هستند. از این بابت باید از نمایندگان محترم به دلیل داشتن دغدغههای اینچنینی قدردانی کنم، با این حال من در سومین اجلاس هیات نمایندگان اتاق اصناف عرض کردم که آقای دکتر طیبنیا را فرد فرهیخته و مفید به فایده برای حال اقتصاد ایران میدانم. حالا بحث یا سوالی را نمایندهای طرح کرده که خب طبق روال پیشین وزیر محترم اقتصاد هم باید با تامل پاسخ بگوید، بنده در این مورد بحث ندارم. اما ربط موضوع سوال از وزیر اقتصاد و موضوع نارضایتی اصناف از نحوه دریافت مالیات را من به عنوان مسوول اصناف کشور خیلی نمیپسندم.
حداقل در سالی که تمام نگاهها و سخن رهبری در این بحث است که تعامل و یک نوع هماهنگی میان مسوولان باشد، باید کاستیها را کم کرد. من خودم بر ساختار اقتصادی به خصوص در بحث مالیات انتقاد شدید دارم و این شیوه کارهای سازمان امور مالیاتی کشور را نمیپسندم. به همین دلیل از این جهت از جناب آقای طیبنیا تقاضا دارم این را بهطور جد پیگیری و در مورد روند اخذ مالیات از اصناف و نظرات سازمان مالیاتی کشور بازنگری کنند. یقیناً باید وجه مالیات تقویت شود و اصلاً در این موضوع شک نکنید. ما برای فرار از مسائل جاری هیچ راهی نداریم، به جز اینکه از اقتصاد متکی به نفت رها شویم. در این شک نکنید و باید به هر ترتیب به این سمت حرکت کنیم. منتها باید الزامات جدا شدن از اقتصاد نفتی فراهم شود. اقتصاد نفتی متاسفانه مبتنی بر رانت کامل، سوءاستفاده و فشار بر نظام اقتصادی کشور است و باید باز هم عرض کنم متاسفانه این فساد و استفاده از رانت بیشتر در زمینههای اجرایی مستتر است، نه مردم و تشکلها. اینها ایرادها و آسیبهایی است که در این حوزه وجود دارد و باید این مسائل را به درستی بررسی کرد. البته دقت کنید این بدین معنا نیست که ما بگوییم به واسطه همین ضرورت مثلاً چند درصد دیگر به نرخ مالیات در بودجه اضافه کنیم و از افرادی که در حال حاضر مالیات پرداخت میکنند مالیات بیشتری دریافت کنیم.
حداقل در سالی که تمام نگاهها و سخن رهبری در این بحث است که تعامل و یک نوع هماهنگی میان مسوولان باشد، باید کاستیها را کم کرد. من خودم بر ساختار اقتصادی به خصوص در بحث مالیات انتقاد شدید دارم و این شیوه کارهای سازمان امور مالیاتی کشور را نمیپسندم. به همین دلیل از این جهت از جناب آقای طیبنیا تقاضا دارم این را بهطور جد پیگیری و در مورد روند اخذ مالیات از اصناف و نظرات سازمان مالیاتی کشور بازنگری کنند. یقیناً باید وجه مالیات تقویت شود و اصلاً در این موضوع شک نکنید. ما برای فرار از مسائل جاری هیچ راهی نداریم، به جز اینکه از اقتصاد متکی به نفت رها شویم. در این شک نکنید و باید به هر ترتیب به این سمت حرکت کنیم. منتها باید الزامات جدا شدن از اقتصاد نفتی فراهم شود. اقتصاد نفتی متاسفانه مبتنی بر رانت کامل، سوءاستفاده و فشار بر نظام اقتصادی کشور است و باید باز هم عرض کنم متاسفانه این فساد و استفاده از رانت بیشتر در زمینههای اجرایی مستتر است، نه مردم و تشکلها. اینها ایرادها و آسیبهایی است که در این حوزه وجود دارد و باید این مسائل را به درستی بررسی کرد. البته دقت کنید این بدین معنا نیست که ما بگوییم به واسطه همین ضرورت مثلاً چند درصد دیگر به نرخ مالیات در بودجه اضافه کنیم و از افرادی که در حال حاضر مالیات پرداخت میکنند مالیات بیشتری دریافت کنیم.
پس فکر میکنید چطور میتوان تکیه اقتصاد ایران به مالیات را افزایش داد؟
سوال مهم هم این است که از چه کسانی مالیات بگیریم؟ من چندین بار عرض کردم اگر قرار است درآمدهای مالیاتی افزایش یابد نباید برای تحقق این هدف فشار را بر صاحبان حِرَفی که دارای پرونده هستند و مودیانی که هر سال اظهارنامه را به موقع ارائه میدهند، بیشتر کنیم. ما نباید برای محقق شدن آن هدف مدنظر فشار را بر بنگاهها بگذاریم. اگر قرار باشد ما به بنگاهها فشار آوریم یقین بدانید از این چند حالت خارج نیست؛ یا بنگاههای تولیدی یقیناً به این سمت میروند که سرمایه خود را به نقدینگی تبدیل کرده تا در بانکها سپردهگذاری کنند و از طریق دریافت سود آن درآمدزایی داشته باشند، یا اینکه سرمایههای اقتصاد ما به سمت دلالیهای غیرمفید و غیرمولد حرکت خواهد کرد. از سوی دیگر ممکن است در بخش توزیع مصرفکنندگان متضرر شوند. ما به این موارد توجه نمیکنیم و به همین دلیل من به این ساختار و نظام اخذ مالیات اعتراض و ایراد دارم. ببینید ما در اخذ مالیات داروغه نیستیم.
به این موضوع مهم باید بیشتر توجه کرد. باید واقعیتهای جامعه و نظام اقتصادی را درست در نظر بگیریم. اینها ایراد بنده نسبت به روند اخذ مالیات از اصناف بوده که عرض کردم. علاوه بر این، اگر بررسی کنید میبینید از سال 1390 تا به امروز دوستان من در صنوف مختلف بهرغم همه رکودی که در نظام اقتصادی کشور حاکم بوده اما در زمینه پرداخت مالیات روند رو به رشدی را طی کردهاند. به خصوص در سه سال 1390 تا 1392 که رکود عمیقتری داشتیم چنین صورت مسالهای وجود داشت. به همین دلیل من به این ادبیات ایراد دارم که بیایند و بگویند اصناف مالیات نمیدهند. این شکل مطرح کردن این مساله و این ادبیات خیلی بد است.
به این موضوع مهم باید بیشتر توجه کرد. باید واقعیتهای جامعه و نظام اقتصادی را درست در نظر بگیریم. اینها ایراد بنده نسبت به روند اخذ مالیات از اصناف بوده که عرض کردم. علاوه بر این، اگر بررسی کنید میبینید از سال 1390 تا به امروز دوستان من در صنوف مختلف بهرغم همه رکودی که در نظام اقتصادی کشور حاکم بوده اما در زمینه پرداخت مالیات روند رو به رشدی را طی کردهاند. به خصوص در سه سال 1390 تا 1392 که رکود عمیقتری داشتیم چنین صورت مسالهای وجود داشت. به همین دلیل من به این ادبیات ایراد دارم که بیایند و بگویند اصناف مالیات نمیدهند. این شکل مطرح کردن این مساله و این ادبیات خیلی بد است.
البته جناب آقای عسگری، رئیس سازمان امور مالیاتی آمار دادهاند حدود 14 هزار میلیارد تومان در اقتصاد ایران فرار مالیاتی وجود دارد که البته موضوع مهم این است که بررسی شود نقش اصناف در این فرار مالیاتی چقدر است.
بله، در همین مورد توجه کنید ایشان گفتند ما مالیات خاکستری داریم. ما باید واقعاً کسانی را که مالیات میپردازند رصد کنیم که آنها چه کسانی هستند و در مقابل ببینیم چه کسانی هم این مالیات را پرداخت نمیکنند. من در همان اجلاس اخیر عرض کردم در اقتصاد ما از بخش قاچاق کالا؛ چه واردات و چه صادرات؛ متاسفانه مالیاتی گرفته نمیشود و شما اصلاً نمیتوانید از این بخشها مالیات بگیرید. در کنار این، بر اساس فرمایش خود جناب آقای عسگری چیزی در حدود 12 میلیارد دلار مالیات خاکستری داریم که این هم قابل قبول است و میپذیریم که در آنجا هم نمیتوانیم مالیاتی دریافت کنیم. اما علاوه بر این دو بخش، بخش سومی هم وجود دارد.
منظورم بخش عظیمی از صنایع تولیدی اقتصاد ماست که به نوعی ورشکسته محسوب میشوند. شما در سالهای اخیر میلیاردها میلیارد برای این واحدهای در آستانه ورشکستگی هزینه کردید تا آنها را سرپا نگه دارید، آنها هم به شما مالیات نمیدهند. حالا من نمیخواهم نام کارخانهای را اکنون ذکر کنم، اما شما توجه کنید از سال 1391 مثلاً برای یک کارخانه هزار میلیارد تومان هزینه صرف شده تا آن بنگاه بتواند سرپا بماند و در مقابل مالیاتی هم دریافت نمیشد و در واقع ارزش افزودهای از این هزار میلیارد تومان برای مجموعه اقتصاد کشور ما لحاظ نشد. در کنار این سه بخش، یکسری هم بالاخره کسانی هستند که در کسوت بعضی از نهادهای خاص از پرداخت مالیات مستثنی شدهاند و به دولت مالیاتی نمیدهند و این در حالی است که همین گروه در تجارت کشور نقش اساسی دارد.
منظورم بخش عظیمی از صنایع تولیدی اقتصاد ماست که به نوعی ورشکسته محسوب میشوند. شما در سالهای اخیر میلیاردها میلیارد برای این واحدهای در آستانه ورشکستگی هزینه کردید تا آنها را سرپا نگه دارید، آنها هم به شما مالیات نمیدهند. حالا من نمیخواهم نام کارخانهای را اکنون ذکر کنم، اما شما توجه کنید از سال 1391 مثلاً برای یک کارخانه هزار میلیارد تومان هزینه صرف شده تا آن بنگاه بتواند سرپا بماند و در مقابل مالیاتی هم دریافت نمیشد و در واقع ارزش افزودهای از این هزار میلیارد تومان برای مجموعه اقتصاد کشور ما لحاظ نشد. در کنار این سه بخش، یکسری هم بالاخره کسانی هستند که در کسوت بعضی از نهادهای خاص از پرداخت مالیات مستثنی شدهاند و به دولت مالیاتی نمیدهند و این در حالی است که همین گروه در تجارت کشور نقش اساسی دارد.
نمایندگان مجلس بودند که در بودجه تصویب کردند میزان مالیات چقدر افزایش یابد. از سوی دیگر همه این مصیبتها را ناشی از نبود تعامل خوب میان سازمان امور مالیاتی و مودیان مالیاتی میدانم.
شما در مورد بخشهایی که مالیات نمیپردازند توضیحات قابل توجهی دادید اما در مورد اصنافی که مالیات نمیپردازند آمار قابل استنادی وجود دارد. طبق آخرین آمار منتشرشده از سوی وزیر صنعت، معدن و تجارت در اقتصاد ما بیش از 800 هزار واحد صنفی بدون پروانه وجود دارد. آیا میتوان گفت این بخش هم جزیی از آن گروهی هستند که فرار مالیاتی دارند؟
بر اساس طرح شناسایی که ما اجرا کردیم تقریباً از 650 هزار تا 700 هزار بنگاه صنفی بدون پروانه در کشور داریم.
خب این واحدها مالیاتی پرداخت نمیکنند؟
ببینید ممکن است بخشی از اینها در طرح شناسایی مالیات بپردازند ولی اغلب اینها مالیات نمیپردازند. با این حال بخش عظیم دیگری داریم که آنها هم مالیات نمیپردازند. دقت کنید این بخش در سیستم پولی و مالی کشور در قالبهای مختلف نظاممند نیستند. منظورم این است که این بخشها مورد تایید بانک مرکزی نیستند و دولت به اینها اشراف ندارد. این گروه کار بزرگ اقتصادی هم انجام میدهند و مالیاتی هم پرداخت نمیکنند.
منظور شما همان موسسات مالی غیرمجاز است؟
بله، دقیقاً. بررسی کنید چقدر از بحث مالی کشور در دست اینهاست؟ خب، شما نمیتوانید از اینها مالیات بگیرید. اینها همه گندهبکهای فرار مالیاتی کشور هستند. خب این انصاف است که چون شما از اینها نمیتوانید مالیات بگیرید، بر بنگاههای مولد و بنگاههایی که به نوعی در کشور تولید ثروت و تولید شغل میکنند، فشار مالیاتی بیاورید. توجه کنید این بنگاههایی که به آنها فشار وارد میشود بدون اینکه یک ریال بار مالی روی دوش دولت داشته باشند، حدود 5 /6 میلیون شغل ایجاد کردهاند و به همین دلیل است که میگویم این بیانصافی را بنده نمیپذیرم. من در این بخش است که حرف و بحث دارم. در مجموع حرف بنده همین بوده، وگرنه من هم از توجه مجلس تشکر میکنم که صدای مردم هستند و از سوی دیگر از وزیر محترم اقتصاد هم حمایت میکنم. جناب طیبنیا وزیر فرهیختهای است و بنده قبولش دارم. اما باید اصلاح ساختار در حوزه مورد اشاره انجام شود. اگر قرار باشد آن تعامل، همدلی و همزبانی در مجموعه برقرار شود، باید واقعیت را آنطوری که هست دید نه آنطور که خودمان میخواهیم تغییرش بدهیم.
شما در آن اجلاس همچنین اشاره کرده بودید که قانون مربوط به اخذ مالیات توسط مجلسیها تصویب شده و به همین دلیل تنها دولت در مورد فشارهای مالیاتستانی مقصر نیست. به صورت مشخص منظور شما کدام قانون بود و آیا فکر میکنید برای این موضوع به اصلاح قوانین نیاز است؟
بنده مطلبی را خطاب به نمایندگان محترم میخواهم بیان کنم و آن این است که نمایندگان مجلس در زمان تنظیم قوانین از متخصصان آن دعوت کنند تا مشورتهایی صورت بگیرد. یکی از این موارد در بحث مالیات هنگام بررسی و تصویب بودجه است، بالاخره نمایندههای مجلس یک افزایشی را در مالیات هنگام تصویب بودجه لحاظ کردهاند که با این اقدام، به نحوی این نمایندگان دست وزارتخانه را باز گذاشتهاند که در بعضی موارد متاسفانه آنطوری که نباید عمل کنند. من خطاب به نمایندگان مردم که خدمت تکتک آنها ارادت دارم عرض میکنم خواهش من از شما این است که در زمان تنظیم قوانین حواستان جمع باشد، چیزی را تصویب نکنید که فردا در جامعه با مشکل روبهرو شویم. یکی از همین موارد موضوع مالیات است. نمایندگان مجلس بودند که در بودجه تصویب کردند میزان آن چقدر افزایش یابد. از سوی دیگر من همه این مصیبتها را ناشی از نبود تعامل خوب میان سازمان امور مالیاتی و مودیان مالیاتی میدانم.
جناب فاضلی به جز موضوع مالیات شاید شما یکی از مقامات بخش خصوصی باشید که بتوانید در مورد فضای کسب و کار توضیحاتی بدهید که آیا وزیر اقتصاد توانسته در بهبود شرایط این فضا نقشی را ایفا کند و کارنامه قابل قبولی داشته باشد؟
من اصلاً در موضع قضاوت نیستم که بخواهم در این مورد صحبت کنم. از سوی دیگر فضای کسب و کار تنها به آقای وزیر اقتصاد برنمیگردد بلکه به کارنامه تیم اقتصادی دولت برمیگردد. منتها اگر بخواهیم منصفانه حرف بزنیم و سیاسی حرف نزنیم، باید اشاره کنیم که شرایط کشور چه شرایطی است. باید دید ما در چه شرایطی زندگی میکنیم. ما در شرایط بد اقتصادی که از سوی استکبار جهانی بر ما تحمیل شده است داریم زندگی میکنیم. تمام راههای تجاری قانونی را به روی ما بستند. ما هنوز هم نمیتوانیم از خیلی از کشورها مواد اولیه، ماشینآلات و ابزارآلات بخریم. ما در این شرایط محکوم به خرید از چند کشور هستیم. باید واقعیتهای موجود را ببینیم. ایراد را به دوش این و آن نیندازیم. در مورد فضای کسب و کار کشور بنده به عنوان مسوول 80 درصد از بنگاههای کوچک و متوسط کشور عرض میکنم فضای کسب و کار رونق ندارد. البته دولت تلاش کرده و خیلی هم خوب کار کرده است که توانسته تورم را مهار کند.
یا توانسته است تقریباً ثبات قیمت را با هماهنگی و کمک بنگاهها در بازار تثبیت کند. اینها کارهای مثبتی بوده است اما رونق در فضای کسب و کار هنوز نداریم. البته باید اشاره کرد که اینکه ما شاهد رونقی در فضای کسب و کار نبودیم تنها مربوط به دولت نبوده بلکه همه ما باید دست به دست هم دهیم تا بتوانیم فضای کسب و کار را از رکود خارج کنیم. ما هم در کنار دولت باید به این موضوع توجه کنیم اما اینکه آیا فقط آقای طیبنیا مسوول رونق بخشیدن به بخش اقتصادی کشور است، باید بگویم نه، اینطور نیست. بلکه در همین موضوع اولین جایگاهی که ایراد دارد نظام بانکی کشور است. نظام بانکی کشور دل همه را خون کرده است. خود رئیس کل بانک مرکزی هم از دست آن بخشهای مورد اشاره به فریاد آمده است. حالا این یک طرف قصه است. از آن طرف ما شعار حمایت از تولید و اهمیت دادن به آن را میدهیم اما هزینههای تحمیلی بر نظام تولید کشور از سوی بخشها به بالای 35 درصد میرسد.
خب آیا در این فضا شما میتوانید رونقی در محیط کسب و کار ایجاد کنید؟ آیا در چنین موقعیتی شما میتوانید از تولید حمایت کنید؟ معلوم است که امکان ندارد. اصلاً در این شرایط تولید رشد نمیکند. در چنین فضایی نمیتوانید در نظام توزیع کشور اصلاح ساختار کنید. اینها چیزی نیست که بگویید فقط یک وزیر میتواند انجام دهد و مشکلات مربوط به این بخش را تنهایی حل کند. مجموعه شرایط کشور باید طوری فراهم شود که بتواند این فضا را ساماندهی کند.
یا توانسته است تقریباً ثبات قیمت را با هماهنگی و کمک بنگاهها در بازار تثبیت کند. اینها کارهای مثبتی بوده است اما رونق در فضای کسب و کار هنوز نداریم. البته باید اشاره کرد که اینکه ما شاهد رونقی در فضای کسب و کار نبودیم تنها مربوط به دولت نبوده بلکه همه ما باید دست به دست هم دهیم تا بتوانیم فضای کسب و کار را از رکود خارج کنیم. ما هم در کنار دولت باید به این موضوع توجه کنیم اما اینکه آیا فقط آقای طیبنیا مسوول رونق بخشیدن به بخش اقتصادی کشور است، باید بگویم نه، اینطور نیست. بلکه در همین موضوع اولین جایگاهی که ایراد دارد نظام بانکی کشور است. نظام بانکی کشور دل همه را خون کرده است. خود رئیس کل بانک مرکزی هم از دست آن بخشهای مورد اشاره به فریاد آمده است. حالا این یک طرف قصه است. از آن طرف ما شعار حمایت از تولید و اهمیت دادن به آن را میدهیم اما هزینههای تحمیلی بر نظام تولید کشور از سوی بخشها به بالای 35 درصد میرسد.
خب آیا در این فضا شما میتوانید رونقی در محیط کسب و کار ایجاد کنید؟ آیا در چنین موقعیتی شما میتوانید از تولید حمایت کنید؟ معلوم است که امکان ندارد. اصلاً در این شرایط تولید رشد نمیکند. در چنین فضایی نمیتوانید در نظام توزیع کشور اصلاح ساختار کنید. اینها چیزی نیست که بگویید فقط یک وزیر میتواند انجام دهد و مشکلات مربوط به این بخش را تنهایی حل کند. مجموعه شرایط کشور باید طوری فراهم شود که بتواند این فضا را ساماندهی کند.
در همین حال رابطه وزیر اقتصاد با بخش خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید؟ مخصوصاً جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی که به نظر میرسد در مقاطعی دچار وقفه شده است. فکر میکنید چقدر آقای طیبنیا توانسته نیاز بخش خصوصی را حل کند؟
در مورد وقفه مورد اشاره شما درباره جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی باید بگویم خیر، اینطور نبوده است. من خودم عضو ثابت شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی هستم و فرمایش شما را تصحیح کنم که جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی به موقع و در زمان خودش تشکیل میشود.
مگر طبق قانون نباید این جلسات هر دو هفته یک بار تشکیل شود؟
بله، همینطور است و در عمل هم این جلسات برگزار میشود.
اما در یک مقاطعی وقفههایی داشتیم.
اکنون که خیلی وقت است وقفهای در برگزاری جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی نداشتیم. البته چند وقت پیش اگر اشتباه نکنم دو ماه وقفه داشتیم که علت آن وقفه در برگزاری جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی برگزاری انتخابات اتاقهای بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی بود. در واقع آن وقفه ربطی به آقای طیبنیا نداشت. الان هم ما هر دو هفته یک بار جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی را داریم. اتفاقاً مسائل بسیار خوبی هم در این شورا مطرح میشود و وزیر اقتصاد هم حضور فعالی دارد. در هر صورت من اصلاً در دفاع و رد صلاحیت آقای طیبنیا سخنی نمیگویم، چرا که اصلاً در صلاحیت بنده نیست که این کار را انجام دهم. این موضوع به من ربطی ندارد که بخواهم در این مورد صحبت کنم. عرض بنده تنها این است که بعضی از مسائل خاص را به افراد تعمیم ندهید. باید برای بررسی برخی از مسائل کل شرایط جامعه را در نظر بگیریم و با انصاف صحبت کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید