تاریخ انتشار:
آمارهای بانک مرکزی میگوید سال ۱۳۹۴ شکاف هزینه و درآمد خانوار پر شده است
کفه برابر
آمارهای بانک مرکزی میگوید شکاف درآمد و هزینه خانوارها در سال 1394 پر شده است. هزینه خانوارها در سال 1394 معادل 35 میلیون و 265 هزار تومان و درآمد آنها 35 میلیون و 259 هزار تومان است. این یعنی کفه هزینهها تنها هفت هزار تومان از درآمد بیشتر است. این در حالی است که سال 1393 اختلاف میان هزینه و درآمد خانوارها یک میلیون و 382 هزار تومان بوده است. اما تنها در سال 1393 نیست که اختلاف درآمد و هزینه زیاد است. مروری بر آمار سالهای گذشته نشان میدهد در دو دهه گذشته هزینهها همیشه از درآمد خانوار بیشتر و این اختلاف هم قابل توجه بوده است.
اما چه شده که شکاف میان درآمد و هزینه خانوارها ناگهان پر شده است؛ آیا درآمد خانوارها افزایش یافته یا خانوارها هزینههای خود را کاهش دادهاند؟ بر اساس این گزارش هم درآمدها افزایش داشته و هم هزینهها. اما درآمدهای اسمی خانوارها حدود 3/12 درصد و مخارج اسمی 3/7 درصد افزایش یافته است. به عبارتی در سال 1394 که متوسط تورم سالانه 9/11 درصد بوده رشد درآمدها بیش از تورم و رشد هزینهها کمتر از آن بوده است.
چند سناریو در خصوص پر شدن شکاف درآمدی وجود دارد؛ اولین مساله این است که خانوارها هزینههای خود را کاهش دادهاند و این به معنای کاهش رفاه در خانوارها به منظور پر کردن شکاف درآمد و هزینه بوده است. دیدگاه دیگر این است که درآمد خانوارها افزایش یافته و همین به ایجاد برابری درآمد و هزینهها منجر شده اما افزایش خالص درآمدها تنها پنج درصد بوده و باید دید آیا این افزایش پنجدرصدی چنین تاثیری داشته یا خیر. سناریوی دیگر را شاید بتوان با تغییر ترکیب جمعیتی و بعد خانوار بررسی کرد. بر اساس این گزارش شاخص بعد خانوار که متوسط تعداد اعضای هر خانواده را نشان میدهد، در سال 1394 هم کاهش یافته و به 3/3 نفر رسیده است که کاهش اعضای خانوار در کاهش هزینهها موثر است. نکته جمعیتی موثر دیگر این است که با نزدیک شدن موج جمعیت متولدان دهه 60 به میانسالی، جمعیت کشور به سمت پیری در حال حرکت است و بهعنوان مثال، برای نخستین بار افراد بالای 50 سال حدود یکچهارم از جمعیت خانوارهای کشور را تشکیل دادهاند و همین مساله بر میزان مصرف در خانوارها تاثیر میگذارد و آن را کاهش میدهد. مساله دیگر افزایش درآمد خانوارها را شاید بتوان با مساله اشتغال
بررسی کرد. اینکه تعداد افراد شاغل در خانوارها افزایش یافته و این به معنای افزایش درآمد متوسط خانوارهاست. این گزارش نشان میدهد در 7/55 درصد خانوارهای حاضر در این مطالعه تنها یک فرد شاغل وجود دارد، 7/14 درصد آنان دارای دو فرد شاغل هستند و تنها 2/3 درصد دارای یک فرد شاغلند. 4/26 درصد نیز بدون فرد شاغلند.
چند عامل دیگر هم در کاهش هزینهها و افزایش درآمدها موثر است. اولین نکته این است که مدتهاست اقتصاد در حالت رکود به سر میبرد و با کاهش تقاضا مواجه شده است. به نظر میرسد این کاهش تقاضا بر کاهش هزینههای خانوار نیز تاثیر گذاشته. به عبارتی بالا بودن سود بانکها سبب شده خانوارها به جای مصرف، بر پسانداز تمرکز کنند. نکته قابل توجه در این گزارش هم این است که بیشترین درآمد پولی افراد یعنی 8/23 درصد آن از درآمدهای متفرقه به دست میآید که درآمدهای ناشی از سود بانکها در همین دسته جای میگیرد. یک عامل دیگر در تخمین درآمد و هزینه خانوارها مساله کماظهاری یا بیشاظهاری است. حال باید دید که از میان این موارد کدام گزینه در سر به سر شدن کفه هزینه و درآمد خانوارها موثر بوده است؟ آیا خانوارها از رفاه خود به نفع پسانداز گذشتهاند؟ آیا مساله بالا بودن سود بانکها در این روند موثر بوده است یا عامل اصلی مساله کماظهاری و بیشاظهاری است. اما سوال دیگر این است که برای اقتصاد درگیر رکود ایران مساله کم بودن تقاضا به نفع پسانداز چه تاثیری میگذارد و روند آتی این مساله چه خواهد بود؟
دیدگاه تان را بنویسید