یک بام و دو هوای توزیع کتاب در شهرستانها حقیقت دارد؟
در برونده سیستم توزیع، فقط توزیعکننده دخیل نیست
میآیند تهران برای سفر و یکی از بخشهای مهم سفرشان سر زدن به کتابفروشیهای تهران است و کولهباری از کتاب که باید جادهها را با آنها طی کند تا به شهرشان برسد.
میآیند تهران برای سفر و یکی از بخشهای مهم سفرشان سر زدن به کتابفروشیهای تهران است و کولهباری از کتاب که باید جادهها را با آنها طی کند تا به شهرشان برسد. میگویند اینجا کتاب دم دستتر است و راحتتر میشود آن را پیدا کرد، لازم نیست بروی سفارش بدهی و منتظر بمانی، اگر در یکی دو کتابفروشی اول پیدا نکنی، در سومی پیدا میشود و چیزی که زیاد است کتابفروشی در تهران. حتی اگر آمار کتابفروشیها ناامیدکننده باشند، در مقایسه با شهرهای کوچک که گاهی یک یا دو کتابفروشی دارند تهرانیها خوشبختترند. حالا آمار ویترین کتاب چه میگوید؟ کتابفروشیها تنها یکچهارم تعداد ناشران کشورند. 12 هزار ناشر در مقابل سه هزار کتابفروشی. حالا یک جور دیگر نگاه کنیم. شهردار تهران پس از نمایشگاه کتاب امسال اعلام کرد در تهران 1200 کتابفروشی مشغول به کار هستند. یعنی حدود نصف کتابفروشیهای کشور در تهران متمرکزند. البته آذرماه امسال سیدرضا صالحیامیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی آمار کتابفروشیهای کشور را کمتر از سه هزار و کتابفروشیهای تهران را کمتر از هزار واحد اعلام کرده است. شهردار تهران همچنین مقایسهای بین کتابفروشیها و فروشگاههای
لوازم آرایش انجام داده است. در همین تهران، 5900 فروشگاه لوازم آرایش داریم. گردش مالی را هم حساب کردهاند، اقتصاد نشر 80 میلیارد تومان و لوازم آرایش 20 هزار میلیارد تومان. استاندار اصفهان رسول زرگرپور امسال مقایسه دیگری انجام داد و باز هم کتابفروشی در مقایسه عددی سرافکنده شد. این بار پای پیتزافروشی در میان بود که به گفته زرگرپور دو برابر کتابفروشیهای این استان هستند. کم بودن تعداد کتابفروشیها یک سوی ماجراست و نرسیدن کتابهای بهروز و دیر رسیدن آنها سوی دیگر دردسرهای اهل کتاب در شهرستانهاست. سیستم توزیع یا شهرهای دیگر را نمیبیند یا کمتر به آنها توجه میکند.
به گفته سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اسفندماه سال گذشته، ایران بیش از 150 شرکت توزیع و پخش کتاب دارد که به گواه کتابفروشیها بیش از 80 درصد کتابهای عمومی را چهار شرکت، توزیع میکنند. نکته دیگر این است که برخی ناشران توزیع کتابهایشان را هم به دست میگیرند. البته مدیر یکی از بزرگترین شرکتهای توزیعکننده کتاب یعنی پخش گسترش اعلام کرده است که این تعداد توزیعکننده کم است و برای مثال گسترش 23 هزار عنوان کتاب را از 300 ناشر دریافت میکند که حجم زیادی است و بر این اساس میگوید تعداد توزیعکنندهها باید بیشتر شود. اما برونده کار همین تعداد توزیعکننده در تهران و شهرستانها تفاوت زیادی دارد.
چهار روز، از تهران تا اهواز
حمزه ایزدی مسوول کتابفروشی رشد اهواز به تجارت فردا میگوید مشکل ما فقط ارسال کتاب نیست و یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم ناشرانی هستند که به صورت کتابفروشی عمل میکنند. او درباره هزینه و زمان رسیدن کتاب از تهران به اهواز میگوید: «یک کارتن کتاب وقتی از باربری بیاید با هزینه حمل و نقل و جابهجایی تا فروشگاه هفت تا هشت هزار تومان میشود و وقتی از ترمینال بیاید این هزینه چهار تا پنج برابر افزایش پیدا میکند. اگر از ترمینال بیاید 24 ساعت طول میکشد تا کتاب به ما برسد و اگر از باربری بیاید دو تا چهار روز طول میکشد.» کتابفروشی رشد در مرکز شهر قرار گرفته که هنوز بافت سنتی خود را حفظ کرده است و طرح ترافیک و خیابان یکطرفه محدودیتهایی را ایجاد میکند. ترافیک شهری نیز زمان رسیدن را 24 ساعت عقب میاندازد. به گفته این کتابفروش هزینههای بینشهری در اهواز و به خصوص در محلی که این کتابفروشی در آن قرار گرفته است، زیاد و نزدیک به تهران است. به همین دلیل هزینه رسیدن کتابها بیشتر میشود.
او میگوید همکاری با توزیعکنندهها در مورد کتابهای عمومی و کتابهای درسی و دانشگاهی فرق میکند: «در مورد کتابهای عمومی راحتتریم و هر کتابی را بخواهیم به راحتی تهیه میکنیم اما کتابهای دانشگاهی رقابت و تنوع زیادی دارند و معمولاً با مراکز پخش کار نمیکنند. باید از خود ناشر تهیه کنیم.» ناشرانی که وارد بحث فروش کتاب میشوند، کار را برای این کتابفروشی شهرستانی سخت میکنند. وقتی عمده بازار کتابشان در مهر و آبان باشد و ناشران در همین مدت نیز از طریق نمایندگان خودشان کتابها را با تخفیفها و شرایطی میدهند که کتابفروش نمیتواند، رقابت ناسالمی شکل میگیرد و کتابفروشی در حاشیه قرار میگیرد.
سعید مکرمی مدیر فروشگاه ترنجستان سروش که در شهرستانها هم شعبه دارد شهریور سال گذشته در کتاب هفته درباره بیمیلی توزیعکنندگان به پخش کتاب در شهرستانها گفته است: «کتابی که با هزینه زیاد و قیمت اندک عرضه میشود و هزینههای انتقال بالایی هم دارد، سود آنچنانی برای توزیعکننده ندارد. علاوه بر این فروش کتاب زمان زیادی میطلبد و در اصطلاح گفته میشود کتاب خواب بالایی دارد یعنی تقاضای خرید پایین است، در نتیجه توزیع کتاب در شهرستانها با مشکل مواجه است.»
داریوش نویدگویی مدیر انتشارات نوید شیراز نیز در خبرگزاری تسنیم در این رابطه گفته است: «الان بسیاری از ناشران مطرح که کتاب خوب منتشر میکنند، ترجیح میدهند در همین تهران با تیراژ کم چاپ کنند و در همین تهران مصرفش کنند. کتابهایی که واقعاً ارزش خواندن دارد به شهرستانها نمیرسد.» او از جمله دلایل این مساله را هم بحث حمل و نقلش و هم بحث برگشت سرمایه میداند.
ایزدی، کتابفروش رشد اهواز میگوید گاهی در حمل و نقل کتاب آسیبهایی وارد میشود اما آنقدر قابل توجه نیستند و معمولاً همان موقع کتابها را برمیگردانند: «گاهی پیش میآید که کتابها خیس شوند که اگر در زمان تحویل متوجه شویم همان زمان کتاب را برمیگردانیم. برای کتابهای نفیس هم ممکن است اتفاقی بیفتد و خراب شوند اما موارد اینچنینی کم است.»
با توجه به شرایط موجود، قابل دفاع است
هادی حسینزادگان مسوول پخش ققنوس توزیعکننده را پلی میان ناشر و کتابفروش میداند، کسی که از این پل بگذرد، به مقصد میرسد و کسی که نگذرد، نمیرسد. او درباره نرسیدن برخی کتابها به کتابفروشیهای شهرستانی به تجارت فردا میگوید: «این مساله نشاندهنده ضعف ما نیست، برای مثال سال گذشته 70 هزار عنوان کتاب چاپ شده است و کتابفروش چارهای جز انتخاب ندارد، بهترین کتابفروشیها هم تنها تا 50 درصد کتابهای روز را میتوانند در قفسههایشان بگذارند.» او میگوید برخی کتابفروشهای شهرستانی به روزتر از تهران هستند و از طریق سایت و اپلیکیشنها از کتابهای جدید مطلع میشوند در حالی که تهرانیها صبر میکنند تا به صورت حضوری کتاب به آنها عرضه شود: «اگر تا قبل از ساعت دو هر روزی سفارشها را بدهند، عصر همان روز پیامکی برایشان با شماره و تلفن باربری میدهیم و نهایتاً بین 24 تا 48 ساعت بعد سفارششان را دریافت میکنند. ما از معدود توزیعکنندگانی هستیم که مجله هم توزیع میکنیم و مجلات را از کیوسکها زودتر به شهرستانها میرسانیم.» اما تاکید میکند که در برونده
سیستم توزیع فقط توزیعکننده دخیل نیست.
این توزیعکننده در پاسخ به این سوال که مهمترین دلیل عدم توزیع خوب کتاب در کتابفروشیهای شهرستان چیست، میگوید: «توزیع کتاب در شهرستانها را از دو منظر میتوان بررسی کرد. اول اینکه آیا کتاب در شهرستانها به خوبی توزیع میشود و در دسترس عموم مردم است؟ و دوم اینکه نحوه توزیع کتاب در کتابفروشیهای موجود شهرستانی توسط موزعان چگونه است؟ خیلی وقتها این دو بحث با توجه به تفاوتهای ساختاری بسیار زیاد با هم اشتباه گرفته میشوند. وقتی صحبت از توزیع کتاب در شهرستانهاست، نمود بارز آن کتابفروشیهای شهرستانی هستند، که وظیفه عرضه کتاب به مخاطبان نهایی را دارند. در این حالت کلیه بخشهای صنعت نشر در برابر این پرسش قرار میگیرند که آیا وضعیت توزیع کتاب در شهرستانها خوب و قابل دفاع است یا خیر؟ از این منظر شرایط به هیچوجه خوب نیست.»
حسینزادگان در ادامه مشکل توزیع نامناسب کتاب در بسیاری از شهرستانها را مربوط به مثلث ناشران، موزعان و کتابفروشان میداند: «در واقع میزان و نحوه توزیع کتاب در بسیاری از شهرستانها وضعیت خوبی ندارد، و این چالش تنها مربوط به سیستم توزیع کتاب در کشور نیست بلکه این چالشی است که ناشران، موزعان و کتابفروشان با آن روبهرو هستند. در واقع بعضی از شهرها و شهرستانهای کشور از داشتن کتابفروشی فعال و به روز به خصوص در حوزه عمومی محروم هستند، که علت عمده آن غیراقتصادی بودن حرفه کتابفروشی است، در بسیاری از موارد هیچ توجیه اقتصادی جهت ایجاد یا گسترش کتابفروشی وجود ندارد، توزیعکنندگان در برابر این مساله چه کار میتوانند بکنند؟»
او میگوید باید با شرایط موجود نحوه کار توزیعکنندگان را سنجید و ادامه میدهد: «نحوه توزیع کتاب در کتابفروشیهای موجود و فعال شهرستانی توسط موزعان و حتی برخی از ناشران، با توجه به شرایط کلی حاکم بر وضعیت نشر کشور نسبتاً خوب و قابل دفاع و متناسب با سایر بخشهای نشر کشور است. برای موزعان هیچ تفاوتی میان کتابفروشیهای شهرستانی و تهرانی وجود ندارد، بعضی از کتابفروشان فعال و به روز شهرستانی (اکثراً در مراکز استانها) همزمان با کتابفروشان مطرح تهرانی به واسطه پیشرفت امکانات اطلاعرسانی و ارتباطی از انتشار یک کتاب مطلع میشوند، تقریباً اکثر مراکز توزیع از اینترنت و برنامههای قابل اجرا در گوشیهای همراه جهت معرفی هرچه بهتر و سریعتر محصولات خود استفاده میکنند. و با توجه به گسترش سیستم حمل و نقل باری کشور حداقل برای شهرهای بزرگ مراکز توزیع کتابهای درخواستی کتابفروشان شهرستانی را به سرعت به دستشان میرسانند.»
او میگوید مواردی هم اتفاق میافتد که کتابهایی در شهرستان پیدا نشوند اما این به مشکل کتابفروشیها برمیگردد: «گاهی مواقع یک کتاب خاص در یک شهرستان در یک زمان با وجود کتابفروشی فعال موجود نیست. این اتفاق در تهران هم شدنی است. مگر میتوان ادعا کرد یک کتابفروشی هر چقدر هم بزرگ و به روز همواره تمام عناوین منتشرشده را دارد؟ کتابفروشان فارغ از مکان وقوعشان همواره به دلایل زیادی از جمله محدودیت جا و تکثر عناوین موجود و... مجبور به انتخاب هستند و کتابفروشی که در یک زمان تمام عناوین را موجود داشته باشد وجود ندارد. کتب موجود کتابفروشیها همواره در حال تغییر است یک کتاب تمام میشود و یک کتاب موجودیدار میشود. این موضوع نشاندهنده وضعیت نامطلوب سیستم توزیع کتابفروشان شهرستانی توسط موزعان نیست، که البته میتوان قضاوت این امر را به کتابفروشان فعال شهرستانی سپرد و از آنان وضعیت سیستم توزیع کتاب در کتابفروشیها را پرسید، میتوانیم از همکاران شهرستانیمان بپرسیم مشکلاتشان ناکارآمدی سیستم توزیع است یا کمبود مخاطب و افزایش هزینههای دولتی و غیردولتی است یا...»
به گفته حسینزادگان، برای بهبود وضعیت توزیع کتاب ابتدا باید فکر حفظ کتابفروشیهای موجود تهرانی و شهرستانی بود که هر از چند گاهی خبر تعطیلی یکی از آنها پخش میشود و سپس به فکر ایجاد کتابفروشیهای جدید.
مساله تنها به توزیعکنندهها برنمیگردد، اما آنها هم در این ناهماهنگی و نرسیدن کتابها به شهرستانها نقش دارند. ضمن اینکه بعید نیست برخی از توزیعکنندگان به دلیل مسافت و هزینه حمل و نقل و... تمایلی به انجام این کار سخت نداشته باشند و رفت و آمد کتاب را در تهران ترجیح بدهند. در نهایت آنچه شاید بتواند این سیستم را بهبود ببخشد همکاری همان سه راس مثلثی است که حسینزادگان دربارهاش گفته است. ناشر، توزیعکننده و کتابفروش هستند که میتوانند این مشکل را در شهرستانها حل کنند. در این میان ناشران زیادی حالا خودشان سکان توزیع را بر عهده گرفتهاند و در مواردی خودشان هم به عنوان کتابفروش عمل میکنند و از طریق سایتها و نمایشگاهها آثارشان را بدون واسطه به دست خریدار میرسانند. کتابفروشیها بیشتر به حاشیه میروند و در ردهبندیها خیلیخیلی پایینتر از پیتزافروشیها و فروشگاههای لوازم آرایش قرار میگیرند. اینجا باید کمی هم برای کتابفروشان تخفیف قائل شویم، آنها که سال به سال کمدوامتر و کمتعدادتر میشوند و مردمی که کمتر و کمتر مسیرشان را به سمت کتابفروشیها کج میکنند. اگر هم میروند بیشتر طالب کتابهای درسی و
کمکدرسیاند و لوازمالتحریر و تزیینی که مهمانان ناخوانده و ثابت کتابفروشیها شدهاند. در جایی که تعداد ناشران از کتابفروشیها بیشتر است، کتابها چطور میخواهند دیده شوند که خوانندهها را به دنبال خود بکشانند؟ حال با وضعیتی که در شهرستانها وجود دارد بیانصافی است همان معدود کتابخوانها هم به زحمت بیشتری بیفتند تا دستشان به کتاب مورد نظرشان برسد.
دیدگاه تان را بنویسید