شناسه خبر : 5720 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

درباره رمان شب‌شمار

هزار و یک داستان از زندگی فاطمه

«۸۰۰ سال اعراب در اسپانیا بودند و بعدش ما از اسپانیا رفتیم و اونها به مکزیکو رفتند.

«800 سال اعراب در اسپانیا بودند و بعدش ما از اسپانیا رفتیم و اونها به مکزیکو رفتند. می‌دونی که پیدایش سفرهای دریایی از میان اقیانوس‌ها. فقط اگر ما باعث می‌شدیم اسپانیولی‌ها عربی یاد بگیرند اونها هم باعث می‌شدند مکزیکی‌ها عوض اسپانیولی عربی صحبت کنند و گفت و شنیده‌هایم توی اتوبوس اینقدر ملال‌آور نمی‌شد.» کتابی که عالیه یونس نوشته است، می‌خواهد از انسان عرب بگوید که حالا در غرب زندگی می‌کند و هیچ کدام از بچه‌هایش از او عربی یاد نگرفته‌اند. فاطمه، شخصیت اصلی کتاب شب‌شمار زنی ۸۵‌ساله است و جملات بالا را خطاب به نوه‌اش می‌گوید. فاطمه متولد ۱۹۱۹‌، بعد از 60 سال زندگی یک روز قبل از حادثه یازده سپتامبر ساکن خانه نوه‌اش امیر می‌شود. زنی از لبنان که می‌خواهد چند روز دیگر بمیرد. بعد از هزار و یک شب و هزار و یک قصه که این بار او برای شهرزاد می‌گوید. رمان با بازگشت فاطمه از یک مجلس ختم شروع می‌شود. تنها جایی که او در این سال‌ها رفت و آمد دارد و با خودش فکر می‌کند خانه پدری‌اش در لبنان را به کدام یک از 10 فرزندش ببخشد و چطور در نُه روز باقی‌مانده از زندگی‌اش برای نوه‌اش همسری پیدا کند. امیر یک بازیگر دست چندم است که در لس‌آنجلس زندگی می‌کند و چیزهایی از زندگی می‌خواهد که فاطمه جرات فکر کردن به آنها را هم ندارد. حالا به مدد زندگی با مادربزرگش، با 23 خویشاوندش در حد ای‌میل معاشرت می‌کند. جمله‌ای که در ای‌میل‌هایش تکرار می‌شود، خبر آب و هواست همان طور که آنها که هر روز به فاطمه زنگ می‌زنند، از آب و هوای شهرشان خبر می‌دهند. فرزندانی که در سرتاسر آمریکا پراکنده‌اند و به جز یکی، هیچ‌کدام‌شان عربی نمی‌دانند. اما نادیه هم عربی را از پدر و مادرش یاد نگرفته است، با بورسیه و در دانشگاه عربی یاد گرفته و حالا استاد دانشگاه است. همسر او هم استاد دانشگاه است، الیاس که تمام فکر و ذکرش متحد شدن عرب‌هاست. او و نادیه دیگر حالا مثل جوانی‌هایشان کمونیست‌های دو‌آتشه نیستند. اینها تنها سه نفر از شخصیت‌های کتاب هستند. شهرزاد می‌گوید فاطمه باید خانه دیر زیتون را برای نادیه بگذارد و لباس عروسی‌اش را به دختر کوچکش لنا که هنوز ازدواج نکرده بدهد. شهرزاد در این داستان کم‌کم جان می‌گیرد و از یک شخصیت خیالی برای فاطمه تبدیل به شخصیتی فعال می‌شود. او به جای فاطمه و برای سر در آوردن از زندگی او سوار قالیچه پرنده‌اش می‌شود و سراغ بچه‌های فاطمه می‌رود. او به دست فاطمه که سال‌هاست هوس سیگار کرده، سیگار می‌دهد و از او می‌خواهد داستان‌های جسورانه‌تری بگوید. داستان‌هایی از عشق و ازدواجش و کاری می‌کند که فاطمه خجالت بکشد و سرش را پایین بیندازد.index:1|width:150|height:267|align:leftکتاب با داستان فاطمه شروع می‌شود اما میان شخصیت‌های زیادی چرخ می‌زند و به وسیله شهرزاد قصه‌گو داستان را وسعت می‌دهد. از شوهر و بچه‌های او می‌گوید و کم‌کم جهان فاطمه را به عنوان پیرزن مهاجر عرب برایمان می‌سازد. داستانی که هر گوشه‌اش به بخشی از تاریخ و فرهنگ خاورمیانه و اعراب برمی‌گردد. از تاریخ تولد فاطمه گرفته تا زمانی که او از همسرش جدا می‌شود. کتابی که عالیه یونس در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است لایه‌های سطحی زندگی در آمریکا را کنار می‌زند و زنی را نشان می‌دهد که هنوز با داستان‌های شهرزاد دلخوش است. بازیگری که تنها نقش عرب‌های تروریست به او پیشنهاد می‌شود. زن و مردی که دنبال کنفرانس‌ها و سمینارهای مسائل خاورمیانه و اعراب هستند و پسرشان که شرکت زوج‌یابی برای عرب‌ها راه انداخته است. نویسنده خود را در شیوه داستان‌گویی آزاد گذاشته است تا بتواند به ذهن و گذشته و حال شخصیت‌ها نفوذ کند. او حتی بخش‌هایی از رمان را با ای‌میل‌های شخصیت‌ها به یکدیگر پیش برده است و به این ترتیب رمانی نوشته که نه‌تنها از لحاظ محتوا که از نظر فرم نیز معاصر است اما از حال و هوای گذشته شخصیت‌هایش و لبنان و دنیای عرب می‌گوید.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها