آغاز مدیریت سرزمین
هدف از طرح ادغام سازمان جنگلها و محیط زیست چیست؟
ادغام سازمانها و نهادهای مرتبط با مدیریت سرزمین، از محیط زیست و جنگلها گرفته تا آب و توسعه پایدار در اواخر دهه 50 نیز مطرح بود. سال 59 که من از استرالیا برگشتم و به دانشگاه تهران آمدم، اولین مسوولیتی که رئیس دانشگاه وقت به من سپرد این بود که سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها را با هم ادغام کنم اما شوربختانه تا امروز این پروژه بینتیجه بوده است. اما آخرین تحولاتی که به صورت جدی انجام شد مربوط به سال 95 است که در اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیط زیست، طرحی پیشنهاد شد که به سمع و نظر مقامات نیز رسید. خلاصه این طرح که این روزها نیز در حال بررسی و ارائه آن به مسوولان طراز اول مملکت هستیم این است؛ این طرح سه مرحله دارد. هر مرحله پنج سال برای استقرار و ثبات زمان نیاز دارد. در مرحله اول سازمان جنگلها و محیط زیست به اضافه بخش آب وزارت نیرو ادغام میشود.
مرحله دوم امور اراضی وزارت کشاورزی و مناطق مختلف در این ساختار ادغام میشوند. مرحله سوم نیز بخش محیط زیست و توسعه پایدار شهرداریها به این مجموعه میپیوندند. در پایان این سه مرحله در نهایت با مکانیسمهای سازمان برنامه و بودجه سازمان جدیدی به نام «سازمان مدیریت سرزمین» شکل میگیرد. این پروسه 15 سال طول میکشد و به تدریج مثل یک پازل به هم میپیوندد. در نهایت بعد از شکلگیری سازمان مدیریت سرزمین با ردیف بودجه و مسوولیتهای مشخص زیر نظر رهبری (ولی فقیه) یا رئیسجمهوری آغاز به فعالیت میکند. بنابراین در این سازمان تمام امور مرتبط با آب، محیط زیست، جنگلها و بخشهای مرتبط با توسعهپایدار و محیط زیست در شهرداری، کنار هم جمع میشوند و در نهایت بحث آمایش سرزمین که آخرینبار در سال 55 در ایران انجام شد، مجدد آغاز به کار میکند و فرآیند توسعه در ایران با آگاهی از سرزمین به سمت توسعه پایدار حرکت خواهد کرد.
انگیزه اصلی برای چنین ادغامی رسیدن به توسعه پایدار است. یعنی هدف اصلی طراحی چنین پروژهای دسترسی دقیق به محتوای سرزمینی و آمایش دقیق برای استقرار و جانماییها و مدیریت پایدار سرزمین است. اکنون طبق بررسیهای ما در فرهنگستان علوم، 58 سازمان در ایران وجود دارند که کار سازمان محیط زیست را انجام میدهند. یعنی نوعی همپوشانی و تداخل در میان این سازمانها وجود دارد. به شکل دیگری باید گفت سازمان محیط زیست 58 سازمان رقیب دارد که البته هیچ سازمانی به درستی مسوولیتش را انجام نمیدهد. در نهایت هدف از ادغام این سازمانها جلوگیری از موازیکاریها و دوبارهکاریهاست و در نهایت با یک ساختار منسجم با وظایف مشخص به سمت آمایش سرزمین و حفاظت بیشتر از آب و خاک و هوای سرزمین پیش خواهیم رفت.
طرح ادغام قطعاً منتقدانی دارد. آنها معتقد هستند؛ بخشی از سازمانهایی که در طرح سازمان «مدیریت سرزمین» ادغام میشوند، ماهیتی بهرهبردار دارند و اساساً سازمانهایی مجری هستند و با رسالت سازمان محیط زیست که حفاظت از تنوع زیستی و طبیعت و مناطق حفاظتشده ایران است، تناقض دارد. اما واقعیت این است که در بطن وظایف هر دو سازمان حفاظت وجود دارد. البته این واقعیت است که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری سازمانی مجری است و محیط زیست یک سازمان نظارتی و حفاظتی است. اما منافاتی در ادغام این دو سازمان وجود ندارد چرا که این طرح در تلاش برای ساختارمندتر کردن حفاظت و افزایش گستره و قدرت مدیریت سرزمین است. دلیل اینکه طرح ادغام سه مرحله دارد و برای تکمیل شدن آن 15 سال نیاز است، رفع حقوقی و ساختاری همین تناقضها در مسوولیت سازمانهایی است که باید در ساختار جدید ادغام شوند. بنابراین در سه مرحله پنجساله مشکلات و موانع شکلگیری ساختار جدید مدیریت سرزمین برچیده خواهد شد. یک واقعیت که وجود دارد این است که متاسفانه ما تجربه بدی در ادغام ساختارها و سازمانها و وزارتخانهها داریم که ذهنیت منفی در برخی از افراد ایجاد کرده است. ادغام وزارت کشاورزی و جهاد سازندگی از جمله ادغامهای ناموفق است. وزارت صمت نیز نمونه دیگری از ادغامهای پرمساله است که وزارتخانههای صنایع، معادن، تجارت و... را در هم تلفیق کرده و هنوز هم منتقدانی دارد. بنابراین به خاطر تجربههای بد در ادغام، ما تصمیم گرفتیم این ادغام در سه مرحله صورت گیرد و در طول 15 سال رفتهرفته همه اجزای سازمان جدید به هم بپیوندند و موانع و خلأهای حقوقی و قانونی و موازیکاریها و درهمریختگیهای ساختاری در طول این زمان اصلاح شود و در نهایت با شکلگیری سازمان جدید و منفکشده از ارکان سابق به سمت سازمان مدیریت سرزمین برویم که نتیجه فعالیت آن ایجاد توسعه پایدار و حفاظت از گسترههای بیشتر سرزمین ایران باشد.
یکی دیگر از نگرانیهایی که درباره این سازمان جدید وجود دارد این است که در طول سالهایی که ساختار در حال شکلگیری است و سازمانهای مرتبط در حال وصل شدن به سازمان جدید هستند، با تغییر دولتها و آمدورفت تفکرهای مختلف سیاسی و اقتصادی و البته اندیشههای متنوع مرتبط با توسعه، آیا این ساختار جدید به فراموشی سپرده نمیشود و روند شکلگیری آن متوقف یا منحرف نمیشود؟
پاسخ به این ابهام و پرسش را پیشبینی کردهایم. ساختار جدید مدیریت سرزمین، باید زیر نظر رهبری یا شخص رئیسجمهوری کار کند. تا با تغییر و جابهجایی قدرت در میان دولتمردان به یکباره مورد حذف و تغییر ماهیت قرار نگیرد. بلکه یک سازمان حکومتی و بالادستی باشد و با تغییر رویهها، ماهیت آن دستخوش دگرگونی نشود. به عنوان مثال ما یک سازمان برنامه و بودجه داریم که از سال ۱۳۲۷ که تاسیس شد، فقط یکبار توسط آقای احمدینژاد منحل شد، سپس بعد از روی کار آمدن دولت جدید آن تصمیم غلط اصلاح شد. بنابراین در تمام طول 9 دهه گذشته این سازمان وجود داشته است.
بنابراین سازمان مدیریت سرزمین، شباهت زیادی با سازمان برنامه و بودجه دارد. یک سازمان با ماهیت مشخص که دستخوش دگرگونی سیاسی نشود. قرار نیست سازمان مدیریت سرزمین بتواند در قامت یک وزارتخانه با دستورالعمل وزارتخانه عمل کند. اما یک سازمان بزرگ و فراتر از یک وزارتخانه خواهد بود. سازمان مدیریت سرزمین در واقع شبیه به سازمانهایی است که در استرالیا و کانادا در حوزه مدیریت سرزمین تاسیس شدهاند. سازمان مدنظر ما برای مدیریت سرزمین در ایران، در واقع از روی سازمان CSIRO استرالیا (Commonwealth Scientific and Industrial Research Organisation) و CLI کانادا (Canada Land Inventory) گرفته شده است. این دو کشور به اصطلاح کشورهای خوشبخت لقب گرفتهاند. دلیل این صفت برای این دو کشور داشتن سازمان مدیریت سرزمین است. در واقع این سازمان سبب شده در این دو کشور همه امور مرتبط با مدیریت سرزمین با حساب و کتاب انجام شود. هیچ کاری بدون نظر کارشناسی این سازمان انجام نمیشود. بنابراین همه چیز سر جای خود است و توسعه روندی پایدار را دنبال میکند. باید تاکید شود که بعد از این دو کشور، سنگاپور نیز همین رویه را دنبال کرد و امروزه سنگاپور توسعهیافتهترین کشور دنیاست که بر اساس الگوی توسعه پایدار عمل کرده است. بعد از سنگاپور کشورهای مالزی و اندونزی و... نیز همین رویه را دنبال کردهاند.
حال آنکه از سال 55 تا اکنون در حالی که ایران جلوتر از همه این کشورها به سمت توسعه پایدار پیش رفت، هنوز نتوانسته ساختار مدیریت سرزمین را مبتنی بر توسعه پایدار پیش ببرد و منابع حیاتی زیادی به دلیل همین فقدان در کشور ما از بین رفته است و طبیعت و آب و هوا در ایران دستخوش تغییر و آسیب و تخریب بسیار شده است.