زندگی بهتر
دسترسی آزاد به دادهها چگونه بر زندگی مردم اثر میگذارد؟
شما میتوانید داده (Data) بدون اطلاعات (Information) داشته باشید، اما نمیتوانید اطلاعات بدون داده داشته باشید.
دنیل کیز موروتون، نویسنده علمی-تخیلی
حامد زرندی: جمله ابتدایی را در صفحه اول گزارش اخیر بانک جهانی تحت عنوان داده برای زندگی بهتر (Data for better lives) مشاهده میکنید. قبل از آنکه وارد گزارش شویم، بهتر است از خودتان بپرسید مدل درآمدی پلتفورمهایی نظیر اینستاگرام، فیسبوک و پلتفورمهای دیگر اینچنینی چگونه است. این پلتفورمها بسترهای رایگانی را در اختیار مردم قرار میدهند. پس روشها و مدلهای درآمدی آنها به چه شکل است؟ شاید جواب ابتدایی شما این باشد که این پلتفورمها از طریق فروش تبلیغات درآمدزایی میکنند. هرچند این پاسخ غلط نیست، اما احتمالاً خودتان نیز متوجه میشوید که جریان درآمدی بالایی که این پلتفورمها دارند، تنها از طریق تبلیغات ایجاد نمیشود. حتی تبلیغات بخش زیادی از این درآمد را تشکیل نمیدهند. پس مدل درآمدی آنها چه روشی را دربر میگیرد؟ برای پاسخ به این سوال بیایید به روش ساخته شدن سریالهای خانه آلفا (Alpha House) و خانه پوشالی (House of cards) بپردازیم. سریال خانه آلفا ساخته استودیو آمازون و خانه پوشالی ساخته نتفلیکس است. هر دو مجموعه آمازون و نتفلیکس با بررسی دادههای موجود از سلیقه مردم در انتخاب فیلم و جذابیتهای موضوعات روز به ساخت یک سریال سیاسی میرسند. حتی نتفلیکس برای انتخاب بازیگرهای خودش از دادهها کمک میگیرد. این مجموعه بررسی میکند که مردم هنگام دیدن سریالها و فیلمهای قبلی کدام یک از بازیگرها را بیشتر پسندیدهاند؟ چه سکانسهایی را دوباره دیدهاند و آیا بر روی شخصیتهایی دکمه توقف فیلم دیدن را زدهاند یا خیر. با استفاده از همین دادهها آنها تحلیلهایی را انجام میدهند و به اطلاعاتی میرسند که خروجی آن منجر به ساخت سریالهای مذکور میشود. بخش مهمی از مدل درآمدزایی پلتفورمهایی که صحبت کردیم ناشی از فروش دادهها و اطلاعات است. آنها اطلاعات کاربردی را به کسبوکارها میدهند. اطلاعاتی نظیر آنکه چه افرادی با چه جنسیتی، چه سنی، در چه ساعتی و... بیشتر چه کالاها یا خدماتی را دنبال میکنند و میپسندند. این دادهها و اطلاعات به کسبوکارها بینش مناسبی در انتخاب استراتژیهایشان و توسعه یا تغییر محصولاتشان میدهد. حال بیایید این دادهها را به صورت گستردهتر مورد استفاده قرار دهیم. آیا میتوانیم با استفاده از دادهها و تحلیل آنها و تبدیل آنها به اطلاعات کاربردی سطح بهداشت را در دنیا بهبود دهیم؟ آیا میتوانیم حرکتهای موثری برای محیط زیست انجام دهیم؟ آیا برای فقر میتوان با استفاده از داده قدمهای موثری برداشت؟ گزارش اخیر بانک جهانی به همین موضوعات اختصاص دارد. این گزارش مفهومی گستردهتر را دربرگرفته است. در این گزارش به کاربرد داده برای زندگی بهتر پرداخته شده. در این مقاله قصد داریم قسمتهای مهم این گزارش را مورد بررسی قرار دهیم.
مقدمه گزارش
با سرعت بیسابقه افزایش خلق داده و همچنین نقش اساسی داده در زندگی انسانها میتوان به آسانی تصور کرد که انقلاب دیجیتال میتواند مهمترین رویداد تغییردهنده زندگی در این عصر باشد. اما سوال اینجاست که صحبت برای 700 میلیون انسانی که در فقر شدید زندگی میکنند و میانگین درآمدی آنها کمتر از 90 /1 دلار است چه معنایی دارد؟ یا همچنین 900 میلیون انسانی که بدون دسترسی به برق زندگی میکنند، اقتصاد دیجیتال چه تاثیری بر زندگی آنها میتواند داشته باشد؟ آیا این اقتصاد بر زندگی آنها تاثیر دارد، در حالی که آنها در این اقتصاد حضور ندارند؟ اگر بخواهیم این سوال را به طریق دیگری مطرح کنیم، میتوان پرسید آیا دادهها واقعاً زندگی خانوادههایی را که در مزرعههای نیجریه زندگی میکنند بهبود خواهد داد؟
این گزارش نشان میدهد که دادهها چه پتانسیل عظیمی برای بهبود زندگی انسانها از جمله فقیرها دارد. همچنین به این مساله میپردازد که چطور با دنبال کردن سیاستهای عمومی بهتر یا طراحی برنامهها و خدمات علاوه بر بهبود کارایی بازار و ایجاد شغل بیشتر از طریق رشد بخش خصوصی میتوان از دادهها برای زندگی بهتر بهره گرفت. بخشهایی از گزارش نیز متمرکز بر مردم فقیر در کشورهای فقیر است تا آنها بتوانند از دادهها منتفع شوند. همچنین باید در نظر داشته باشیم که همچنان بسیاری از دادهها و ارزشهایی که میتوانند داشته باشند بدون استفاده هستند. همچنان منتظر هستیم این ارزشها تحقق پیدا کنند.
در بخش دیگر این گزارش به این مساله پرداخته شده است که حکومت، قانون و سیاست چطور میتواند زیرساختهای لازم را فراهم کند که ضمن حفاظت از پیامدهای مضر استفاده از دادهها، از مزایای احتمالی آن بهره گرفت. در حال حاضر برخی از کاربردهای دادهها به زندگی افرادی برمیگردد که در زندگیشان داده تولید میکنند یا در این مسیر قرار دارند. اما باید آگاه باشیم که برای استفاده از داده برای زندگی افراد، لزومی به حضور و تولید داده از طرف آنها نیست. در واقع باید بدانیم که دادهها اغلب از تعداد کمی از افراد استخراج میشود و استنباط شکلگرفته بر اساس این دادهها منتج به شکلگیری سیاستهایی برای بهبود زندگی جمعیت بسیار بزرگتری خواهد شد.
در این گزارش در قسمتهای متفاوتی بسیار تاکید میشود که سرعت تغییر در دنیای دیجیتال حیرتانگیز است و همواره داستان و موارد جدیدی در مورد پیشرفتهای شگفتانگیز در تجارت، ارتباطات و... در ارتباط با اقتصاد دیجیتال شنیده میشود. همچنین با استفاده روزافزون انسانها از دنیای دیجیتال در زندگیشان، نگرانیهای جدی و جدیدی در ارتباط با محافظت از دادههای شخصی، اطلاعات نادرست، حمله به نرمافزارها و شبکهها و سیستمهای داده به وجود آمده است. در این گزارش ضمن بررسی چالشها به بررسی روشهای بیشماری پرداخته شده است که به کمک آنها توسعه اقتصادی میتواند از طریق دنیای دیجیتال اتفاق بیفتد. این گزارش که توسط بانک جهانی ارائه شده است و چند اقتصاددان و متخصص داده آن را تهیه کردهاند دو بخش اصلی دارد. اول آنکه چگونه دادهها میتوانند به توسعه کمک کنند؟ در این بخش کانالها و بخشهای متعددی شناسایی میشوند که از طریق آنها دادهها میتوانند روند توسعه را پشتیبانی کنند. بخش دوم گزارش به این مساله اختصاص داده شده است که برای ایجاد یا استفاده مجدد از دادهها به چه محیطی نیاز است؟
بهبود زندگی افراد از طریق داده
در بخشی از گزارش به این مساله اشاره شده است که برای استفاده از دادهها نیازمند محیطهایی هستیم که از داده برای توسعه پشتیبانی کنند. در این بخش آمده است که دادهها میتوانند منجر به بهبود زندگی افراد فقیر از طریق بخشهای متعدد شوند که چنین مسالهای میتواند به توسعه کمک کند. برای این مفهوم شکل سهقسمتی آمده است که نشان میدهد چطور برای توسعه نیازمند آمادهسازی محیط و استفاده از داده هستیم.
دادههای دولتها و سازمانهای بینالمللی میتواند برای سیاستگذاریها استفاده شود. دادههایی که در اختیار جامعه قرار میگیرد میتواند نظارتی بر تاثیر سیاستهای دولت ایجاد کند و همچنین میتواند توانمندی برای افراد ایجاد کند تا با توجه به نیاز خود از خدمات عمومی و تجاری استفاده کنند. همچنین باید نحوه ترویج جریان دادهها در فضای عمومی، خصوصی و جامعه مدنی را برای تاثیرگذاری آن در توسعه در نظر داشته باشیم.
کمک به دولتها از طریق دادهها
دادهها دولتها را قادر میسازند تا تاثیر سیاستهایشان را نظارت کنند و همچنین برای بهبود ارائه خدماتشان اقدام کنند. در گذشته دادهها به صورت سنتی از طریق نظرسنجیهای مرتبط به خانه، شرکتها، حسابها و دادههای اداری و دولتی جمعآوری میشد. این دادهها اغلب به خاطر اهداف خاص جمعآوری شدهاند. باید در نظر داشته باشیم که بدون وجود سیستمهای مورد نیاز برای دادهها، بسیاری از پتانسیلهای موجود برای بهبود زندگی از طریق دادهها بدون نتیجه باقی خواهد ماند. برای این منظور نیاز به کارمندان و افراد آموزشدیده داریم. همچنین باید بودجههایی مستقل برای آژانسهای دادهها اختصاص داد. باید در نظر گرفت که این منابع در کشورهایی که درآمد آنها اندک است با چالش روبهرو است. در نتیجه بخش مهمی از گزارش بانک جهانی به افزایش ظرفیت آماری کشورها اشاره دارد.
تاثیر داده بر توسعه
به نمودار 1 که تاثیر داده بر توسعه را ترسیم کرده است نگاه کنید. در این تصویر دادهها به سه طریق میتوانند موجب توسعه شوند. اول آنکه دادهها را به صورت شفاف در اختیار اشخاص و جامعه مدنی قرار دهیم. این مساله باعث نظارت و مسوولیت بیشتر میشود که همین امر موجب توسعه خواهد شد. توضیحات بیشتر این بخش را در قسمت قبلی تحت عنوان کمک به دولتها از طریق دادهها بررسی کردیم. همچنین بخش دوم این تصویر به آن اشاره دارد که دادههای بیشتر از اشخاص برای دولتها و سازمانهای بینالمللی میتواند موجب سیاستگذاریها و ارائه خدمات بهتر شود که همین مساله منجر به توسعه خواهد شد. در این بخش آمده است که در دسترس قرار دادن دادهها برای جامعه مدنی این امکان را میدهد تا دولتها برای انتخاب سیاستهایشان پاسخگو باشند. این مساله موجب به وجود آمدن سیستمی بازخوردی میشود که منجر به تنظیم سیاستها و بهبود آن خواهد شد. دادهها میتوانند باعث تقویت صدای مردم شوند و چنین مسالهای پاسخگویی دولتها و شفافیت را به همراه خواهد داشت. به نوعی میتوان این روش را سیستمی نامید که از طریق آن مردم با دسترسی به دادههای خودشان به دفاع از زندگی و بهبود آن بپردازند. به عنوان مثال از سال 2010 در ایالات متحده اطلاعات پزشکی افراد معلول به آنها ارائه شده است. این افراد با ارائه این اطلاعات به ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و درمانی توانستهاند مراقبتهای بهتری را در زندگیشان دریافت کنند. همچنین در بخش سوم این نمودار به بخش خصوصی اشاره میشود. بخش خصوصی با استفاده از دادهها به سراغ بخشهای جدید خواهد رفت که همین امر فرصت بازارهای جدید را فراهم میکند که در نهایت این مساله هم منجر به توسعه میشود. گزارش بانک جهانی در این بخش به تاثیر دادهها بر بخش خصوصی و بهبود زندگی فقرا میپردازد. در این بخش آمده است که مدل درآمد بسیاری از بزرگترین شرکتهای جهان همچون آمازون، گوگل و فیسبوک بر دادهها استوار است. یکی از راههای موجود برای کمک به بهبود زندگی فقرا در نظر گرفتن اعتبار دیجیتالی برای آنها از طریق تلفنهای همراه است. که این راهحل با استفاده از مدل درآمدی شرکتهای بزرگ گفتهشده و همچنین شرکتهای متوسط در کشورهای دیگر قابل دستیابی است. با استفاده از این امکانات میتوان برنامههای کاربردی را نیز اجرا کرد. به عنوان مثال شرکتهای خصوصی برای مراقبتهای پزشکی میتوانند از سیستم Teleradiology استفاده کنند. در این سیستم افراد در مناطق دوردست میتوانند با استفاده از تصویر به دریافت خدمات بهداشتی اقدام کنند.
پتانسیل دادهها
پتانسیل قابل توجهی برای تاثیر بیشتر دادهها برای توسعه از طریق تکثیر دادهها وجود دارد. به این معنی که میتوان به عنوان مثال سوابق دادههای تماس یک شخص را با سابقه موقعیت مکانی و همچنین استفاده از اینترنت آن شخص و همچنین سوابق پزشکی او مورد بررسی و استفاده قرار داد. با این روش بسیاری از بنگاهها و دولتها میتوانند بهطور همزمان از این دادهها برای اهداف مختلف استفاده کنند. اما باید در نظر داشته باشیم که برای استفاده از این روش باید به راحتی دادهها از طیف وسیعی از کاربران اعم از عمومی و خصوصی در دسترس باشند.
اما از طرف دیگر باید در نظر داشته باشیم که دادهها همچون یک کالای عمومی خالص نیستند. باید بدانیم که ارزش دادهها در مقیاس در حال افزایش است. یعنی استفاده از دادهها توسط یک بازیگر (بهطور مثال یک کشور یا سازمان) موجب عدم تقارن اطلاعاتی برای سایر بازیگران میشود که همین امر در تجمیع قدرت برای آن بخش موثر است. این قدرت میتواند اقتصادی و سیاسی باشد. همچنین باید در نظر داشته باشیم همچنان که در این گزارش نسبت به تاثیر داده بر اقتصاد و توسعه و تاثیر آن بر سیاستگذاری صحبت میشود و استفاده مجدد آنها را موجب آگاهی میداند، باید در نظر داشته باشیم که هیچ تضمینی وجود ندارد که قطعاً چنین اتفاقی بیفتد.
مثالهای استفاده از داده
هر از چندی مجموعههایی همچون گوگل صحبتهایی از نحوه استفاده از دادهها میکنند. اما به دلیل موارد قانونی جدی که وجود دارد، آنها هنوز از دادهها استفاده شفاف و قابل ذکری را عنوان نمیکنند. به عنوان مثال اخیراً گوگل گزارش داد که الگوریتمهایش چند روز قبل از شیوع آنفلوآنزا توانستهاند به شیوع این بیماری پی ببرند. در این گزارش همچنین مثالهایی از نحوه استفاده از دادهها آمده است. البته در این بخش با اشاره به اینکه شواهد بسیاری وجود دارد که استفاده از داده و همچنین استفاده مجدد از داده برای توسعه کاربرد دارد یادآوری شده است که در ارتباط با استفاده از این دادهها در سطح کلان اطلاعات دقیقی فعلاً وجود ندارد. اما مثالهای در سطح خرد بررسی شده است.
استفاده از دادههای موقعیت مکانی از طریق تلفن همراه، سوابق جزئیات تماس با تلفن همراه یا رسانههای اجتماعی و دادههای جستوجوهای آنلاین برای پیشبینی و پیگیری شیوع بیماری. در این مثال بر چگونگی استفاده از این رویکرد برای نظارت و کند کردن روند گسترش ویروس کووید 19 یا کرونا تاکید شده است.
استفاده از داده برای ارتقای ایمنی در جادهها. به عنوان مثال با مراجعه به سوابق در ارتباط با حوادث و تصادفات میتوان نقاط مهم را شناسایی کرد. به عنوان مثال دادههای شرکتهای خصوصی رانندگی مانند اوبر میتواند بر درک چگونگی کمک به تصادفها مورد استفاده قرار گیرد. همچنین با استفاده از این دادهها میتوان الگوهای ترافیکی مطابق با چراغ راهنمایی و رانندگی تنظیم کرد.
استفاده از دادهها برای جلوگیری از وقایع آبی و سیل برای مدیریت آب و امنیت غذایی
تلفیق دادههای تصاویر ماهوارهای از منابع خصوصی و دولتی برای نظارت بر عملکرد محصول و پیشبینی سوءتغذیه
استفاده از سوابق تماس جغرافیایی از ماههای قبل و بعد از وقوع زلزله (یا سایر فاجعههای مشابه) برای مطالعه حرکات جمعیتی ناشی از فاجعه و ارائه خدمات بهتر.
همچنین در این گزارش در بخشهای مختلفی به چالشهای قانونی و ریسکهای موجود نیز اشاره شده است. در بخشی نیز برخی چالشهای مرتبط به جمعآوری دادهها آمده است. در این گزارش آمده است که 44 درصد از جمعیت جهان در مناطق تحت پوشش شبکههای پهنای باند تلفن همراه زندگی میکنند اما از اینترنت تلفن همراه استفاده نمیکنند. اینکه چرا این افراد از داده تلفن همراهشان استفاده نمیکنند یکی از محورهای گزارش است و اینکه چطور میتوان اقداماتی را برای اتصال آنها فراهم کرد.
در حالی که استفاده از دادهها میتواند چشمانداز بزرگ و قابل توجهی را برای پیشرفت توسعه ترسیم کند، اما همزمان خطرات قابل توجهی را نیز بهوجود میآورد که باید برای جلوگیری از تاثیرات منفی آنها در توسعه مدیریت شوند. به عنوان مثال افراد و گروههای سازمانیافته میتوانند از طریق جرائم سایبری با استفاده از دزدی و دستکاری اطلاعات آسیب قابل توجهی را بهوجود آورند. یا همچنین تذکر داده شده است که بنگاههای خصوصی میتوانند با روشهای ضدرقابتی از دادههای مصرفکنندگان سوءاستفاده کنند. این موارد میتواند خطراتی همچون تمرکز بازار یا پتانسیل گسترش نابرابری را در بین اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه ایجاد کند که باید ضمن توجه به اثرات مثبت دادهها، به اثرات منفی آن نیز توجه کرد و روشهای جلوگیری از آن را مورد بررسی قرار داد.
اثرات منفی دادهها
همانطور که در چارت و تصویر 1 به نقش مثبت دادهها در توسعه اشاره شد، در این بخش و با استفاده از چارت و تصویر شماره 3 به اثرات منفی داده در توسعه اشاره میکنیم. در اینجا نیز داده در همان سه بخش مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش اول که داده در اختیار افراد و جامعه قرار میگیرد، میتواند از طریق وب تاریک یا dark net باشد. این اطلاعات میتواند موجب فعالیتهای مجرمانه شود. به عنوان مثال خرید و فروش اسلحه یا مواد مخدر میتواند از این طریق انجام شود. یا در بخش دوم که اطلاعات بیشتر اشخاص که به دولتها یا سازمانهای بینالمللی وارد میشود میتواند منجر به مراقبتها و نظارتهای سیاسی شود. یا در بخش سوم که دادهها به بخش خصوصی وارد میشود همانطور که گفته شد میتواند موجب تمرکز در برخی بازارها شود. یا در برخی جوامع دادهها میتواند موجب نابرابری شود.
دادههای مدرن
در بخشهای میانی گزارش به نحوه جمعآوری دادهها به صورت سنتی و مدرن پرداخته شده است. دادههای سنتی که معمولاً به صورت پرسشنامه و نظرسنجی انجام میشده است، علاوه بر محدودیت، هزینه زیادی هم شامل داشته است. همچنین این دادهها برای اهداف خاصی طراحی میشده که برای استفاده مجدد آن دادهها برای تحلیلهای جدید سوگیریهای جدی ایجاد میکند. همچنین این دادهها میتواند دچار خطای انسانی باشد و ایراداتی داشته باشد. اما در روش مدرن که دادهها از طریق سیگنال و فرکانسها ارزیابی میشود این ایرادات برطرف شده است.همچنین در این گزارش تاکید و جداسازی ویژهای بر دادههای شخصی و غیرشخصی شده است. در این گزارش ذکر شده است که تفکیک این دادهها از یکدیگر بسیار اهمیت دارد. به دلیل آنکه این دادهها به روش متفاوتی تولید میشوند و همچنین نحوه استفاده از این دادهها به قصدهای متفاوتی خواهد بود.
دادههای قابل شناسایی شخصی، دادههایی هستند که به نوعی اطلاعاتی را منتقل میکنند که مختص یک فرد شناختهشده است. این دادهها مثل تاریخچه سلامت یا معاملات بانکی یا سوابق خرید افراد است. دادههای غیرشخصی، دادههایی هستند که در مورد افراد غیرانسانی مانند موسسات یا دستگاهها ایجاد میشوند. همچنین در این گزارش آمده است که پیشرفت در هوش مصنوعی باعث میشود که ناشناسسازی اطلاعات شخصی به چالش کشیده شود و امکان ایجاد استنتاج شخصی از ترکیب چندین منبع داده غیرشخصی فراهم شود.
توازن و تقارن در دادهها
برای آنکه داده موجب بهبود زندگی شود باید تقارن اطلاعات در نظر گرفته شود. باید بدانیم که منابع داده جدید، تقارن اطلاعات بین بنگاهها، مشتریها، دولتها و شهروندان را کاهش میدهد و این مساله میتواند به عدم تقارن قدرت و فرصت ختم شود. به عنوان مثال بنگاهها اطلاعات زیادی در مورد ترجیحات و رفتار مشتری دارند. آنها میتوانند محصولات بهتری را تکمیل کنند و به سراغ معاملههایی بروند که بدون این اطلاعات رخ نمیداده است. بنابراین باعث افزایش کارایی میشوند. به همین ترتیب دادههای جدید جمعآوریشده توسط دولت میتواند در هدفگذاری بسیار اثربخش باشد و همچنین هزینههای ارائه خدمات را کاهش دهند. اما تعداد معدودی از شرکتها با مدلهای تجاری مبتنی بر دادهها بین بزرگترین شرکتهای جهان قرار گرفتهاند. چنین تمرکز اطلاعات شخصیای در تعداد محدودی از نهادها میتواند نگرانی در مورد قدرت بازار و تبعیض ایجاد کند. همچنین اطلاعات شخصی متمرکزشده در دولتها میتواند برای حفظ قدرت سیاسی و کاهش صداها و حتی تبعیض نسبت به برخی از بخشهای جمعیت استفاده شود. در نتیجه برای آنکه بتوانیم از دادهها برای بهبود زندگی استفاده کنیم یکی از موضوعات اصلی که باید مورد بررسی قرار دهیم، بحث توازن در بهدست آوردن اطلاعات جدید است.
حفاظت از دادهها
ایجاد چارچوبهایی که از دادههای فردی محافظت میکند در حالی که به افزایش مزایای توسعهای آن توجه میشود برای بسیاری از ذینفعان چالشبرانگیز است. اولین مشکل اساسی فقدان زیرساختهای داده در بسیاری از کشورهای کمتر توسعهیافته است که به آنها امکان میدهد با جمعآوری، به اشتراکگذاری، ذخیره و پردازش کارآمد داده و دسترسی بیطرف آنها برای همه شهروندان خود به صورت کارآمد اقدام کنند. طراحی و بهرهبرداری از زیرساختها و همچنین حفظ و حراست از دادهها برای امنیت سایبری بسیار مهم است. دومین مشکل اساسی آن است که چارچوبهای قانونی و نظارتی برای دادهها بهطور جدی توسعه نیافتهاند. این موارد باید پایه اساسی را برای محافظت از دادهها فراهم آورند که از حقوق مرتبط با اطلاعات شناسایی شخصی و نیز دارایی فکری برای دادههای شخصی شناساییشده محافظت کند. همچنین باید مقرراتی از قبیل شفافیت، قابلیت همکاری و قابلیت حمل اطلاعات را در استفاده مجدد از دادهها درج کنند. مساله بعدی که باید مورد بررسی قرار گیرد، بحث گسترش مدلهای تجاری است که موجب چالشهای سیاست اقتصادی میشود. از آنجا که آژانسهای رقابت با قدرت بازار شرکتهای فناوری اغلب در سطح جهانی هستند، مقامات مالیاتی برای جمعآوری درآمدهای شرکتهای مجازی که به راحتی میتوانند سود شرکتها را در مرزهای بینالمللی جابهجا کنند، در تلاش هستند تا خواستههای حفاظت از دادهها را با فرصتهای تجاری بینالمللی در تعادل قرار دهند. بحث بعدی ایجاد یک اکوسیستم نهادی مناسب است. باید بدانیم برای هر یک از این چالشها رویکردهای اتخاذشده توسط کشورهای توسعهیافته ممکن است نیاز به سازگاری بسیار زیادی متناسب با اهداف مختلف، سیاست و محیطهای کشورهای کمتر توسعهیافته جهان داشته باشد.
چالشها
در قسمت پایانی گزارش، چالشهای اساسی استفاده از دادهها مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از چالشها، بحث چالشهای قانونی و نظارتی است. در حالی که حجم فزاینده اطلاعات در مورد رفتارهای فردی و ادغام بالقوه آنها در منابع و استفاده مجدد از آنها باعث ایجاد فرصتهایی برای ارتقای تواناییهای تصمیمگیری و پیشبرد پیشرفت اقتصادی و اجتماعی از طریق نوآوری میشود، با وجود این، نگرانیهای زیادی درباره سوءاستفاده از دادههای شخصی وجود دارد. نگرانیهایی مثل دستکاری رای شهروندان با اهداف سیاسی تا ملاحظات تجاری مانند تبعیض قیمتها. به همین دلیل مبانی حقوقی برای تنظیم جریان دادهها به منظور به حداکثر رساندن مزایای توسعه داده و همچنین به حداقل رساندن خطرات مرتبط با دارندگان داده است.چالش بعدی سیاستهای اقتصادی است. دادههای جمعآوریشده بهطور فزایندهای به عامل پیشرفت اقتصادی تبدیل شده است. تخمین زده میشود که اقتصاد دیجیتال در حال حاضر 10 درصد از تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده باشد. امروزه شرکتهای دادهمحور با بزرگترین سرمایه در بازار در نقاط مختلف جهان قرار دارند. علاوه بر نقش آنها به عنوان عامل جدید تولید، دادهها به کالای جدید قابل معامله تبدیل شدهاند. در حالی که در دهه گذشته تجارت کالا کند شده است، جریان مرزی دادهها به طرز چشمگیری افزایش یافته است. دادهها همچنین تجارت کالاهای سنتی را تسهیل میکند. در خصوص چالشهای پیشرو باید سه بخش اصلی در سیاست اقتصادی را مورد بررسی قرار دهیم: سیاست رقابت، سیاست تجارت و سیاستهای مالیاتی. در هر یک از این موارد دادهها فرصتهای اقتصادی مهمی را فراهم میکنند در حالی که خطرات قابل توجهی را نیز به همراه دارند. اولاً کسبوکار بسترهای نرمافزاری مبتنی بر داده میتواند رقابت را از طریق واسطهگری بازار موثرتر افزایش دهد و این امکان را میدهد تا شرکتهای کوچکتر با مشارکت گستردهتری در بازارهای ملی و جهانی حضور داشته باشند. با این حال وجود شبکههای قدرتمند فعلی تمایلی برای تمرکز بازار قدرت در چند شرکت بزرگ ایجاد میکند و به دست آوردن جایگاهی در این بازار را برای مبتدیان دشوار میکند.
چالش آخری که در مورد آن بهطور کامل صحبت شده است در ارتباط با چالشهای مدیریت داده است. به عنوان مثال گفته شده است که منافع ملل فقیر در حفظ دادهها در مذاکرههای بینالمللی باید حفظ شود. به همین منظور، باید چارچوبی تدوین شود که برای تمام شرایط موجود برنامهها و قوانین مدیریت داده را به خوبی تدوین کرده باشد.
جمعبندی
در پایان این گزارش، بانک جهانی هدف گزارش را جلب توجه طیف گستردهای از گروههای ذینفع (دولتها، بخش خصوصی، دانشگاهها، جامعه مدنی و افراد) معرفی کرده است. در این گزارش سعی شده است با بررسی چالشها و فرصتها و با هدف اطلاعرسانی به گروههای ذینفع بینشی در راستای زندگی بهتر در اثر استفاده مثبت از داده و همکاری تمام دنیا برای مقابله با استفاده منفی از دادهها داده شود.