علاج بعد از وقوع
آیا طرح تحول نظام سلامت را باید شکستخورده بدانیم؟
از زمان آغاز طرح تحول سلامت در اردیبهشتماه سال 1393 با وجود بهبود برخی شاخصهای عمومی حوزه سلامت و افزایش دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی، این طرح همواره با مخالفتها و انتقادات تندی از سوی بسیاری از اقتصاددانان و متخصصان حوزه سلامت مواجه بوده است. اقتصاددانان معتقدند به جای تمرکز روی درمان که یک کالای خصوصی است
محمد علینژاد: از زمان آغاز طرح تحول سلامت در اردیبهشتماه سال 1393 با وجود بهبود برخی شاخصهای عمومی حوزه سلامت و افزایش دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی، این طرح همواره با مخالفتها و انتقادات تندی از سوی بسیاری از اقتصاددانان و متخصصان حوزه سلامت مواجه بوده است. اقتصاددانان معتقدند به جای تمرکز روی درمان که یک کالای خصوصی است، دولت باید بودجه خود را صرف پیشگیری و سلامت به معنای عام (که یک کالای عمومی است) میکرد کمااینکه هدف سازمان بهداشت جهانی نیز گسترش دسترسی مردم به مراقبتهای سلامت است. در علم بهداشت و سلامت، به طور کلی تمام اقداماتی که با هدف ارتقا و حفظ سلامت جامعه انجام میگیرد به عنوان «نظام سلامت» شناخته شده و همه نهادها و منابعی که در جهت پیشبرد این هدف تلاش میکنند مجموعه نظام سلامت را تشکیل میدهند. در همین راستا اهداف اصلی طرح تحول سلامت نیز «بهبود دسترسی، استطاعتپذیری و کیفیت درمان»، «توسعه خودمراقبتی»، «واقعیسازی تعرفهها» و «تحول در آموزش پزشکی» عنوان شد. با این حال این طرح چالشهای متعددی را پیش روی خود داشته است. بر اساس گزارش منتشرشده از سوی دفتر تحقیقات و سیاستهای مالی معاونت امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی، اجرای این طرح با چالشهای متعددی مواجه بوده که از میان آنها میتوان به تغییر هرم جمعیتی، افزایش تصدیگری دولت و به حاشیهرفتن وظایف حاکمیتی، محدودیت منابع عمومی و وابستگی شدید بودجه به نفت، پیشیگرفتن هزینههای درمان در مقایسه با خدمات بهداشتی و پیشگیری، گستردگی و پراکندگی سازمانها و نهادهای متولی سلامت و تامین رفاه، کسری شدید منابع مالی صندوقهای بیمهای و بدهی بخش سلامت اشاره کرد. از سوی دیگر بررسی برخی از محققان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشان میدهد این طرح با وجود آثار مثبتی که داشته است با نقاط ضعف شدیدی نیز همراه بوده است. در پژوهش انجامشده از «کاهش پرداختهای مردمی در بخش بستری دولتی»، «کاهش تعداد افراد فاقد بیمه درمانی»، «حمایت و حفاظت از بیماران آسیبپذیر»، «ترویج زایمان طبیعی»، «افزایش داراییهای مشهود حوزه سلامت» و «بهبود دسترسی بیماران به خدمات تخصصی» به عنوان اثرات مثبت طرح تحول سلامت اشاره شده است. از سوی دیگر «افزایش کل هزینههای درمانی»، «افزایش مراجعه بیماران به مراکز دولتی»، «افزایش تقاضای القایی»، «افزایش سهم هزینههای سلامت در سبد هزینههای خانوار»، «افزایش نارضایتی کادرهای درمانی در مورد افزایش نابرابری در پرداختها»، «افزایش دستمزد و کارانه برخی متخصصان» و «افزایش اختلالات در زنجیره تامین دارو» به عنوان نقاط ضعف این طرح شناسایی شدند. با وجود دستاوردهای طرح به نظر میرسد یکپارچه نبودن و نداشتن منطق اقتصادی صحیح مانع تحقق اهداف نهایی این طرح شده و تداوم آن به جای رسیدن به نتایج مطلوب، روندی معکوس به خود بگیرد و تنها بر بار هزینههای دولت بیفزاید. این در حالی است که استعفای حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت نیز که بسیاری دلیل آن را اعتراض به کاهش بودجه سلامت عنوان کردهاند، بر پیچیدگیهای موجود در خصوص طرح تحول سلامت افزوده و برخی تحلیلگران این حرکت آقای وزیر را فراری رو به جلو پیش از مشخص شدن اثرات منفی این طرح تلقی میکنند.