بهداشت همگانی
نظامهای سلامت در دنیا به چه شکل عمل میکنند؟
هرچه یک کشور هزینه بیشتری را صرف سلامت مردمش کند، بودجه کمتری را برای امور دیگر نظیر زیرساختها و آموزش در اختیار خواهد داشت. به همین دلیل هر کشور با توجه به اولویتها و محدودیتهای خود هزینه مشخصی را صرف بخش بهداشت و سلامت میکند.
بحث در خصوص نظام سلامت در همه جای جهان وجود دارد. در تاریخ معاصر، کشورهای بسیاری به سنجش هزینه و فایده بخشهای نظام سلامت خود پرداختهاند. در این خصوص دو نگاه وجود دارد، نگاه نخست این است که هرچه مردم سالمتر باشند بازدهی بالاتری دارند و بالا بودن سطح سلامت عمومی منجر به بازدهی اقتصادی بالاتر میشود. از سوی دیگر، هرچه یک کشور هزینه بیشتری را صرف سلامت مردمش کند، بودجه کمتری را برای امور دیگر نظیر زیرساختها و آموزش در اختیار خواهد داشت. به همین دلیل هر کشور با توجه به اولویتها و محدودیتهای خود هزینه مشخصی را صرف بخش بهداشت و سلامت میکند. میزان جمعیت، اقتصاد، تاریخ و سیاست هر کدام مولفهای تاثیرگذار در جهت شکلگیری نظام سلامت یک کشور به حساب میآیند و از مردم عادی گرفته تا پزشکان و متخصصان همگی نیازمند آموزش برای عملکرد بهتر این نظام هستند. در همین زمینه سازمان ملل متحد برای کشورهای عضو خود هدفی را در زمینه پوشش همگانی نظام سلامت تا سال 2030 تعیین کرده است. نظام مراقبت بهداشتی همگانی اینگونه تعریف میشود که همه شهروندان به خدمات بهداشتی و درمانی با نرخ عادلانه و قابل پرداخت دسترسی داشته باشند. در اکثر کشورهای در حال توسعه، مراقبتهای بهداشتی همگانی یک آرزوی بلندپروازانه به نظر میرسد. دولتها در کشورهای پرجمعیت نظیر نیجریه و اندونزی در خصوص ارائه خدمات و تجهیزات بهداشتی و درمانی به تمام شهروندان کشورشان با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند. از سوی دیگر بودجه عملیاتی این کشورها برای در اولویت قرار دادن نظام سلامت بسیار پایین است و از اینرو نهادهای غیردولتی و بینالمللی به کمک دولتها آمدهاند. البته در چنین کشورهایی بیش از اینکه به مراقبتهای پیشگیرانه و درمان توجه شود تمرکز بیشتر روی کنترل بیماریهای مرگباری چون ابولا و مالاریا است.
با پیشرفت اقتصادی کشورها، نیاز آنها به برنامههای سلامت نیز تغییر میکند. در کشورهای پیشرفته شیوع بیماریهای واگیردار کمتر شده و بیماریهای مرتبط با سبک زندگی نظیر حمله قلبی یا دیابت بسیار شایعتر میشود، بنابراین بخش سلامت بر این موضوعات بیشتر متمرکز میشود هرچند دولتهایی نظیر چین تمرکز بسیار زیادی روی پوشش صددرصدی مردم دارند. پکن در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری را در رسیدن به این هدف انجام داده است که این موضوع به لطف ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور بوده که کمک مالی فراوانی به بخشهای عمومی نظیر بهداشت کرده است. سه برنامه بیمه عمومی بخش عمدهای از جمعیت چین را تحت پوشش قرار داده است اگرچه کیفیت و هزینه مراقبتها در مناطق حاشیهای و مرکزی چین تفاوت دارد. در واقع حفظ ثبات اجتماعی برای تحول اقتصادی چین امری مهم تلقی میشود و به همین دلیل دولت چین به دنبال بهبود پوشش نظام سلامت در سراسر کشور است. تغییر در تقاضای طبقه متوسط رو به رشد چین منجر به این شده که نظام سلامت این کشور به سمت پیشرفت پیش برود و کیفیت خدمات از اهمیت بالاتری برخوردار شود. علاوه بر این، چین پیش از اینکه اقتصادش به توسعه کامل برسد باید فکری به حال جمعیت پا به سن گذاشته خود بکند و نظام سلامت این کشور باید هزینههای بالاتری را برای درمان و مراقبت از بیماران سالمند متحمل شود. با توجه به اندازه بازار و تغییرات موجود صنعت بهداشت و درمان چین احتمالاً در آینده نزدیک نیازمند سرمایهگذاری بینالمللی خواهد بود. با این حال نظامهای سلامت با وجود تنوع بسیار زیاد در سراسر دنیا همگی از چهار الگوی کلی تبعیت میکنند که در ادامه به توضیح این چهار مدل پرداخته شده است.
مدل بوریج (Beveridge model)
نام این مدل برگرفته از ویلیام بوریج، اصلاحطلب اجتماعی بریتانیایی بوده که خدمات سلامت ملی این کشور را طراحی کرد. در این سیستم، نظام سلامت توسط دولت ارائه شده و بودجه آن نیز از سوی دولت و به وسیله پرداختهای مالیاتی تامین میشود. در این نظام دولت مالک بسیاری از بیمارستانها و کلینیکهای کشور است و برخی پزشکان نیز کارمندان دولت محسوب میشوند، البته پزشکان خصوصی نیز وجود دارند که دستمزد خود را از دولت میگیرند. برای مثال در بریتانیا شما هیچگاه از دکتر صورتحساب نمیگیرید. این نظام منجر به هزینه سرانه پایینتری میشود چراکه پزشک، به عنوان تنها نهاد پرداختی، بر عملکرد پزشکان نظارت داشته و میتواند آنها را جریمه کند. کشورهایی که از طرح بوریج استفاده میکنند بسیار متنوع بوده و شامل بریتانیا، اکثر کشورهای اسکاندیناوی و نیوزیلند میشوند. هنگکنگ نیز طرح سلامتی مشابه با بوریج دارد چراکه هنگامی که در سال 1997 این کشور مستعمره سابق بریتانیا به چین واگذار شد نظام سلامت خود را از مدل بریتانیایی الهام گرفته بود. یکی از کاملترین نظامهای بوریج در دنیا، نظام سلامت کوباست.
مدل بیسمارک (Bismarck)
این مدل نام خود را از اتو وان بیسمارک، صدراعظم پادشاهی پروس الهام گرفته است، کسی که دولت رفاه را به عنوان بخشی از آلمان متحد قرن 19 میلادی بنیان نهاد. با وجود پیشینه اروپایی، این نظام سلامت بیشتر برای آمریکاییها آشناست. این مدل از نظام بیمهای استفاده میکند که معمولاً از طریق پرداخت حق بیمه از سوی کارفرمایان و کارمندان تامین مالی میشود. برخلاف صنعت بیمه آمریکا، طرح بیمه سلامت بیسمارک باید همه افراد را پوشش دهد حتی افرادی که سودآور نیستند. پزشکان و بیمارستانها نیز در کشورهایی با طرح سلامت بیسمارک تمایل به خصوصی بودن دارند. با وجود اینکه مدل بیسمارک مدلی با نهادهای پرداختی متعدد است (به عنوان نمونه 250 سازمان بیمهگر در آلمان وجود دارد)، اما مقررات سفت و سختی وجود دارد که اکثر کنترل هزینهها را در اختیار دولت قرار میدهد. نظام سلامت بیسمارک را میتوان در کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه، بلژیک، هلند، ژاپن، سوئیس و تا حدودی در آمریکای لاتین مشاهده کرد. البته این مدل با مشکلاتی نیز همراه است که یکی از آنها هزینه بالایی است که خدمات بهداشتی درمانی بر بودجه دولت تحمیل میکند و مالیاتدهندگان باید آن را بپردازند.
مدل بیمه سلامت ملی (National Health Insurance)
این سیستم دارای ویژگیهای مشترکی از مدلهای بوریج و بیسمارک است. این نظام از پرداختکنندههای بخش خصوصی استفاده میکند ولی پرداخت از طریق یک برنامه بیمه دولتی انجام میشود که هر شهروند میتواند با پرداخت حق بیمه وارد آن شود. از آنجا که در این نظام یک برنامه بیمه واحد و بازاریابی مطرح نیست، هیچ انگیزه مالیای برای رد ادعای بیمهشدگان برای پرداخت هزینهها یا سودآوری وجود ندارد. وجود یک نهاد پرداختگر باعث میشود که این سازمان قدرت بازار قابل توجهی برای مذاکره برای قیمتهای پایینتر داشته باشد. برای مثال نظام سلامت کانادا، با مذاکره با شرکتهای داروسازی به چنان قیمتهای پایینی رسیده است که آمریکاییها برای خرید داروهای مورد نیاز خود حاضرند از مرز شمالی این کشور به کانادا سفر کنند. طرح بیمه سلامت ملی، با محدود کردن خدمات برای پزشک یا ایجاد لیست انتظار برای ارائه برخی از خدمات درمانی، هزینههای خود را کنترل میکند. نظام سلامت کلاسیک NHI را میتوان در کانادا مشاهده کرد اما برخی کشورهای تازه صنعتیشده نظیر کره جنوبی و تایوان نیز از طرحی مشابه مدل NHI استفاده میکنند.
مدل پرداخت از جیب (Out-of-Pocket)
تنها کشورهای توسعهیافته و صنعتی (حدود 40 کشور از 200 کشور دنیا) نظامهای سلامت استقراریافتهای دارند. بسیاری از کشورهای روی کره زمین بسیار فقیرتر و غیرسازمانیافتهتر از آنند که بتوانند نظام سلامت عمومی خاصی را ارائه کنند. قانون سادهای در چنین کشورهایی وجود دارد که اگر ثروتمندید میتوانید از مراقبتهای بهداشتی استفاده کنید و اگر فقیرید یا باید بیمار بمانید یا بمیرید. در مناطق روستایی آفریقا، هند، چین و آمریکای جنوبی، میلیونها نفر حتی بدون معاینه پزشک جان خود را از دست میدهند. اگر هم امکان دسترسی به پزشک وجود داشته باشد معمولاً پزشک تجویزات خانگی را برای درمان موقت به کار میگیرد. در کشورهای فقیر دنیا، بیماران گاهی پولهای خود را روی هم میگذارند تا بتوانند هزینه ویزیت پزشک یا معالجه خود را بدهند یا حتی گاهی اوقات از اجناس تولیدیشان به جای دستمزد به پزشک میدهند.
منبع: PNHP