چرا تهران برای مقابله با یک بحران طبیعی آماده نیست
درسهایی از یک آتشسوزی
در میان رخدادهای فاجعهآمیز و دلخراش شهر تهران، حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری، شاید یکی از تلخترین حادثههای چند سال گذشته باشد.
در میان رخدادهای فاجعهآمیز و دلخراش شهر تهران، حادثه آتشسوزی در خیابان جمهوری، شاید یکی از تلخترین حادثههای چند سال گذشته باشد. حادثهای که برای ریشهیابی دلایل آن باید به عوامل مختلفی نگاه ویژه داشت. در میان این عوامل، میتوان اهمال و کمکاری مسوولان ساختمانی را که در آن آتشسوزی رخ داد پیدا کرد. چه، مسوولان این ساختمان، در بازسازی و تعبیه مناسب سیستم اطفای حریق کوتاهی کرده بودند. در عین حال نبود آمادگی در ایستگاههای آتشنشانی نزدیک به محل حادثه نیز موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن عبور کرد. به ویژه آنکه نیروهای آتشنشانی از نظر آماده بودن تجهیزات و ماشینآلات در سطح پایینی قرار داشتند. دست آخر باید به فقدان تجربه و آموزههای صحیح و مناسب مدیریت بحران اشاره کرد که در شکلگیری این فاجعه تاثیرگذار بوده است.
اینکه ساختمان مذکور مانند بسیاری از ساختمانهای اطراف بازار تهران از نظر ایمنی فاقد استانداردهای لازم است، مقولهای است که به طور حتم در وقت مقتضی و در نهادهای متولی باید به آن رسیدگی شود. اما آنچه اهمیت این حادثه دلخراش را صدچندان میکند، مشخص شدن میزان آمادگی ارگانها و نهادهایی است که در هنگام بروز خطر و بلایا به ویژه بلایای اینچنینی یا گستردهتر از آن مانند بلایای طبیعی همچون زمینلرزه نقش بسیار حساس و تعیینکنندهای دارند. سازمانها و نهادهایی همچون آتشنشانی یا اورژانس در این بزنگاههای خاص رخدادها و حوادث شهری است که باید آمادگی و کارایی خود را نشان دهند و این آمادگی هم از منظر نیروی انسانی و هم از منظر لجستیکی و ماشینآلات قابل تاکید است.
وقتی خودرو آتشنشانی به ماموریت اعزام میشود و در لحظه انجام آن ماموریت مشخص میشود که نقص و ایراد فنی دارد به این معنی است که نهتنها آمادگی لازم در رابطه با حضور و نقش آفرینی کارآمد در روزهای بحرانی و خاص وجود ندارد که این خودرو در روزهای عادی و در راستای بحث تعمیر و نگهداری نیز بازدید نشده است و نمیتوان در موارد بروز خطر، از آن استفاده کرد. البته باید بر این موضوع هم تاکید کنم که در حادثه دلخراش خیابان جمهوری نقش حوزه معاونت عملیات این سازمان بسیار تاثیرگذار و قابل تقدیر است؛ زیرا تمام نفرات و ماشینآلات ایستگاههای فراخواندهشده به محل حادثه به موقع در نقطه عملیات حاضر شدند. اما کارایی و نحوه اجرای عملیات، «به هر دلیلی» غیرقابل قبول بوده است.
حال که کمی از این حادثه تلخ گذشته و میتوان به دور از هیاهوی رسانهای معمول، به آسیبشناسی موضوع پرداخت، بهتر است در این موضوع نیز قدری تامل کنیم که آیا آتشسوزی ساختمان خیابان جمهوری و حوادث بعدی آن، آخرین اتفاقی است که از این دست در کلانشهر تهران رخ خواهد داد؟ و آیا در آینده دور یا نزدیک شاهد این گونه حوادث حتی در مقیاس وسیعتر نخواهیم بود؟ در شرایط کنونی به نظر میرسد نهادهای متولی به هیچ عنوان آمادگی مواجهه با این حوادث به ویژه در حجم و مقیاس وسیع را ندارند و باید گفت «مشت نمونه خروار» است. تصور کنید زمینلرزه نسبتاً بزرگی در تهران رخ دهد. حادثه خبر نمیکند. آیا در آن شرایط توانایی مدیریت بحران به حد و اندازهای هست که در زمان مورد نیاز نیروها و ماشینآلات آتشنشانی و اورژانس در محل حاضر باشند و به صورت کاملاً طبیعی و بدون هیچ گونه اتفاق خاصی مانند نقص فنی خودرو آتشنشانی در حادثه خیابان جمهوری، وظیفه خود را انجام دهند؟ آیا با حجم بالای آتشسوزی و انفجارهای یک زمینلرزه نسبتاً شدید، تعداد نفرات و ماشینآلات نهادهای متولی پاسخگوی بخشی از نیازها هست؟ به نظر میرسد با وجود تمامی شعارها و سخنرانیها در این
زمینه، شرایط قابل قبولی در رابطه با مدیریت بحران حوادث خاص وجود ندارد. باید بپذیریم که حوادث تلخی مانند آنچه در خیابان جمهوری به وقوع پیوست؛ درسها و نشانههای تلخ و هشداردهنده است که هر آینه زنهار میدهد که برای اتفاقهای بدتر به هیچ وجه آماده نیستیم و با تداوم وضعیت کنونی به طور حتم در روزهای سخت غافلگیر خواهیم شد.
دیدگاه تان را بنویسید