درباره پویش مردمی «سهشنبههای بدون خودرو»
یک روز مفید
اگر صبح یک روز وسط هفته در بیشتر شهرهای کشور، شهروندان سوار بر دوچرخه و اسکوتر یا در حال ورود به ایستگاههای اتوبوس شهری یا ورودیهای مترو دیده شوند و از ترافیک همیشگی خبری نباشد، احتمالاً هر بینندهای شک میکند که مانند آلیس به «سرزمین عجایب» پرتاب شده است!
اگر صبح یک روز وسط هفته در بیشتر شهرهای کشور، شهروندان سوار بر دوچرخه و اسکوتر یا در حال ورود به ایستگاههای اتوبوس شهری یا ورودیهای مترو دیده شوند و از ترافیک همیشگی خبری نباشد، احتمالاً هر بینندهای شک میکند که مانند آلیس به «سرزمین عجایب» پرتاب شده است! البته شهری که در آن، ایستگاههای اتوبوس تندرو و سکوی ایستگاههای قطار شهری (مترو) مملو از مسافرانی نیست که امیدی به جا شدن در اتوبوس یا قطار نزدیک ایستگاه ندارند و اگر هم با مشقت خود را در ازدحام این وسایل نقلیه رها کنند، باید قید سلامت و لباس خود را بزنند! وضعیت نابسامان مدیریت شهری در ایران، خدمات ناکافی و ناکارآمد حمل و نقل عمومی، از رده خارج نشدن خودروهای فرسوده و تولید خودروهای صفرکیلومتر با درجه آلایندگی بالا و عبور وضعیت هوای کلانشهر پایتخت، سایر کلانشهرها و شهرهای صنعتی از خط قرمز «ناسالم برای همه» آنقدر نگرانکننده شده که تعدادی از ایرانیان را به این نتیجه برساند که احتمالاً برای زندگی خود و فرزندانشان، چارهای جز بالا زدن آستینهای همت خودشان ندارند. ایده «سهشنبههای بدون خودرو»، زاییده همین شرایط است. راست گفتهاند که آدمی در شرایط
محدودیت، خلاقتر میشود و از امکانات محدود برای پاسخگویی به نیازهای نامحدود بهره میگیرد. طراح ایده «سهشنبههای بدون خودرو»، روزی که برای مرکز استان مرکزی یعنی اراک، ایده خود را رسانهای کرد، احتمالاً میدانست با دهها نشد و نمیشود مواجه خواهد شد. تیترهای رسانههای مختلف درباره این حرکت جالب توجه نیز در حال افزایش است؛ «دانشگاهیان دانشگاه اراک به حامیان سهشنبههای بدون خودرو پیوستند»،«فرماندار مشکلی با دوچرخهسواری بانوان مشهد ندارد»، «سهشنبههای بدون خودرو به شورای شهر تهران رسید»، «ایجاد 740 کیلومتر مسیر دوچرخهسواری در کشور به برکت سهشنبههای بدون خودرو» و موارد بسیار دیگری از این دست نشان میدهد میتوان به فراگیرتر شدن این پویش امیدوار بود. شاید کمکم همه دریابند اگر فقط به امید رونق حملونقل عمومی، فرهنگسازی برای ندیدن منظره ناخوشایند صدها خودرو تکسرنشین کنار هم در ترافیک صبحگاهی و عصرگاهی کلانشهرها و... بنشینند، شاید خیلی زودتر از آنچه تصور میکنند دیر شود. بماند که در همه کشورهای دنیا، حرکتهای جمعی، پویشهای مردمی و گرهگشایی سازمانهای مردمنهاد، گاهی بسیار کاراتر از طرحهای دولتی عمل
میکند و به همین دلیل، این وجوه از طریق ساختارهای رسمی، بسیار جدی گرفته میشوند. اما فقط حرف و شعار، دردی را از مصائب عمومی کم نمیکند. موضوع ترافیک مانند یک مثلث سهضلعی است که مهندسی ترافیک، اعمال قانون و فرهنگ ترافیک اضلاع آن را تشکیل میدهند. حالا این طرح روی دو ضلع از سه ضلع یعنی مهندسی ترافیک و فرهنگ ترافیک متمرکز شده است. آنچه بیش از هر اتفاقی میتواند تسری این پویش به سایر اقشار جامعه را تضمین کند، پیوستن افراد شناختهشده و البته خود مسوولان به این حرکت است؛ مسوولانی که هر روز درباره وضعیت زیستمحیطی شهرها ، افزایش بیماریها در اثر آلودگی هوا، قفل شدن ترافیک فلان شهر و... سخن میگویند. حالا شهردار اصفهان و برخی دیگر از مسوولان مدیریت شهری در پایتخت فرهنگی ایران، به این حرکت پیوستهاند و سهشنبهها با وسایل نقلیه غیرموتوری، به سر کار خود میروند.
دیدگاه تان را بنویسید