طلا در طنابکشی ترامپ و یلن
آیا دوره سوددهی بازار طلا آغاز شده است؟
طلا قبل و بعد از ظهور ترامپ دو فضای متفاوت را تجربه کرد. قبل از به قدرت رسیدن ترامپ و در دوران رقابتهای انتخاباتی، سخنان او دلالت بر تمایل او به افزایش نرخ بهره دلار آمریکا داشت. وی حتی در سخنانی بیسابقه و مداخلهجویانه در کار تخصصی فدرالرزرو آمریکا (بانک مرکزی آمریکا)، این بانک را به دستکاری نرخ بهره و پایین نگهداشتن مصنوعی آن متهم کرد.
طلا قبل و بعد از ظهور ترامپ دو فضای متفاوت را تجربه کرد. قبل از به قدرت رسیدن ترامپ و در دوران رقابتهای انتخاباتی، سخنان او دلالت بر تمایل او به افزایش نرخ بهره دلار آمریکا داشت. وی حتی در سخنانی بیسابقه و مداخلهجویانه در کار تخصصی فدرالرزرو آمریکا (بانک مرکزی آمریکا)، این بانک را به دستکاری نرخ بهره و پایین نگهداشتن مصنوعی آن متهم کرد. این سخنان البته با واکنش شدید اعضای فدرالرزرو مواجه شد تا کسی به خود اجازه ندهد که در کار تخصصی این نهاد دخالت کند و استقلال آن را زیر سوال ببرد. البته در آن زمان به ذهن منفینگرترین افراد نیز خطور نمیکرد که در واقعیت ترامپ بتواند رئیسجمهور آمریکا شود. اما این اتفاق افتاد و بسیاری را در شوک فرو برد.
در ابتدای روی کار آمدن ترامپ او سیگنالهای متناقضی را به بازار ارسال میکرد. در حقیقت رفتار و گفتار او در واقعیت همخوانی نداشتند. مثلاً وی از یک طرف به دنبال تجمیع صنایع در آمریکا و افزایش تولید در این کشور بود و از طرف دیگر مدام بر طبل تقویت دلار میکوبید. اما مشخص است که دلار قوی نمیتواند صادرات آمریکا را تقویت کند و این اهداف با همدیگر همخوانی ندارند. بنابراین بیدلیل نبود که در روزهای نخستین حضور او در کاخ سفید دلار تقویت شد اگرچه ماندگار نبود. اما ارزش دلار یکی از عوامل موثر بر قیمت طلاست و رابطه این دو معکوس است. به عبارت دیگر میتوان گفت هر زمان که دلار تقویت شود، طلا افت میکند و برعکس هر زمان که دلار تضعیف شود، قیمت طلا افزایش مییابد. بنابراین انتظار اولیه، کاهش قیمت طلا بود.
اما علاوه بر ارزش دلار، یک مولفه مهم دیگر موثر بر قیمت طلا، ریسک است. طلا یک پناهگاه امن برای سرمایهگذاران است تا در زمان افزایش مخاطرات سیاسی یا اقتصادی به آن پناه ببرند. درست است که سخنانی که ترامپ بر زبان میآورد حاکی از تقویت دلار و در نتیجه کاهش قیمت طلا بود، اما از طرف دیگر با بیتجربگی و در عین حال ریسکپذیری بسیار او در عرصه سیاست، در حال تزریق مقدار زیادی ریسک به اقتصاد و سیاست جهانی بود. همین موضوع سبب شد که طلا نتواند در برابر ریسک ترامپ مقاومت کند و برخلاف دلار، از ابتدای حضور او در کاخ سفید روند صعودی داشته باشد.
اما ریسک ترامپ ناشی از چیست؟ ترامپ در ابتدا به عنوان فردی اهل معامله دیده میشد. درست است که او به اصطلاح بیزینسمن است اما حتی در صورت درست بودن این ادعا، ترامپ از نوع ریسکپذیر آن است. اگرچه او در دنیای سیاست دستی نداشته و خیلی از مسائل و روابط سیاسی را به درستی درک نمیکند، اما با اعتمادبهنفس و ریسکپذیری بالا در برابر مسائل سیاسی اعلام موضع و حتی سعی میکند رهبری موضوع را به دست بگیرد و هر کس که در این راه با او کمترین اختلاف را داشته باشد، از قطار دوستان و دولت او پیاده میشود. تلاطمهای دولت او در همین مدت کوتاه خود موید این ادعاست.
در همین راستا، افزایش تنشهای آمریکا با کره شمالی نیز در زمان ترامپ توجیهپذیر است. او از ابتدا خواستار رویکرد محکمتری از جانب آمریکا در قبال کره شمالی بود. اما به نظر میرسد او سادهانگارانه قدرت آمریکا و از همه مهمتر خود را در سمت ریاستجمهوری بینهایت فرض کرده است و اصلاً تصور نمیکرد که فردی مانند رهبر کرهشمالی بتواند در مقابل او ایستادگی و همپای او شروع به تهدید کند. در چنین حالتی، ترامپ یا باید در بازی دعوای لفظی که خود آغاز کرده عقبنشینی کند که از نظر شخصیتی فردی نیست که چنین کاری کند یا باید با سرعت بیشتری در مسیر نامشخص افزایش تنشها با کرهشمالی پیش برود که تاکنون دقیقاً همین کار را کرده است. این سیاست ریسکپذیری ترامپ به خوبی نقش خود را در بازارهای جهانی ایفا کرده و قیمت طلا را بالا برده است. در حقیقت ریسک درگیری اتمی با کره شمالی در حال حاضر غالبترین نیرو در افزایش قیمت طلاست چنانچه در ماههای اخیر هر بار تنش با کرهشمالی اوج گرفته، قیمت طلا افزایشی شده است و هر بار که احتمال جنگ از بین رفته، قیمت طلا افت کرده است.
خصلت ریسکپذیری ترامپ فقط محدود به کره شمالی نیست. او در حال تدارک برنامه جدی برای خروج از برجام نیز هست. در حالی که به نظر میرسد برجام برای طرفین، حتی آمریکا، نیز مزایایی دارد، پاره کردن برجام از سوی آمریکا، آنطور که ترامپ دوست دارد بیان کند، افق نامشخصی را در برابر تعامل این کشور با ایران قرار میدهد. اما به نظر میرسد که ترامپ به چیزی جز به کرسی نشاندن حرفهای بیپشتوانه خود فکر نمیکند. افزایش تنشها با ایران، به راحتی منطقه خاورمیانه را که در حال حاضر به میزان زیادی درگیر جنگ است، در معرض ریسک جنگ دیگر قرار خواهد داد. منطقهای که شاهراه ارتباط زمینی دو سوی دنیاست و همینطور بخش عمده نفت جهان را تامین میکند. منطقهای که به راحتی درگیریهای آن رنگ و بوی دینی و مذهبی گرفته و به سرعت به کل دنیا منتشر میشود و ترکشهای آن حتی دامن آمریکا را خواهد گرفت. به هر حال باید منتظر بود و سیاستهای جدید ترامپ در قبال برجام را مشاهده کرد. تمامی این رفتارها و رفتارهای مشابه ترامپ ریسک را در دنیا افزایش داده و میدهد.
در میان غوغای هرروزه ترامپ در عالم سیاست که در حال تزریق مقادیر معتنابهی ریسک به دنیاست، اما سخنان اخیر یلن، رئیس فدرالرزرو، حاکی از آن بود که بانک مرکزی آمریکا به سنت سه سال گذشته، ممکن است که در اواخر سال جاری نرخ بهره را افزایش دهد. همین کافی بود که آب سردی به داغی قیمت طلا ریخته شود و قیمت طلا از اوج چندماهه خود کاهش را تجربه کند. هر چقدر برای بازار بیشتر مسجل شود که حرکت فدرالرزرو در کاهش نرخ بهره قطعی است، طلا کاهش ملموستری را تجربه خواهد کرد. اما در شرایط فعلی، با توجه به مولفه ترامپ، قیمت طلا در یک مسابقه طنابکشی است. از یک طرف ترامپ با ریسک، قیمت آن را بالا میکشد و از طرف دیگر یلن با افزایش نرخ بهره در حال کاهش قیمت آن است. با توجه به رفتار طلا در سهساله اخیر و در زمانهای منتهی به افزایش نرخ بهره، میتوان انتظار داشت که قیمت طلا روند کاهشی خود را تا افزایش نرخ بهره ادامه دهد. اما پس از آن با قدرت روند صعودی خود را در پیش گیرد.
سکه در حال مقاومت
بازار سکه از پاییز سال قبل که دلار افزایش ناگهانی یافت، افزایش حبابی را تجربه کرد. منظور از حباب تفاوت قیمت ارزش ذاتی طلای سکه با قیمت بازار آن است. در حقیقت در حالی که سکه قبل از آن در مقاطعی دقیقاً قیمتی برابر با ارزش ذاتی طلای خود داشت، به جایی رسید که گاه بیش از 100 هزار تومان بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شده است. رفتار سکه در این مدت نشان داده است که معاملهگران از کاهش قیمت سکه، حتی اگر قیمت جهانی به شدت سقوط کرده باشد، استقبال نمیکنند و قیمت سکه دچار چسبندگی شده است. در جدول مربوطه با فرض قیمت طلای 1271 دلار و دلار به قیمت 3928 تومان، میزان حباب انواع مختلف سکه نشان داده شده است.
دلیل این اتفاق این است که معاملهگران، آینده بازار ارز و طلا را افزایشی میبینند و انتظارشان این است که در آینده نزدیک، یا دولت نرخ ارز را افزایش دهد یا ترامپ دست به کار احمقانهای بزند که اثرات آینده رفع تحریمها را در محاق ببرد. با این اوصاف نمیتوان انتظار کاهش معنادار قیمت سکه را تا پایان سال داشت.