گزینه مناسب
حجتالله صیدی از فرصتها و چالشهای تامین مالی صنایع در بورس میگوید
حجتالله صیدی میگوید: با توجه به حجم نقدینگی کشور، ساختار اقتصادی و شرایط کنونی، بنده فکر میکنم یکی از موثرترین و کارآمدترین ابزارها در بازار سرمایه، صندوق پروژه است که البته رواج بسیار کمی دارد و جای آن بهشدت خالی است.
در شرایط فعلی وضعیت نظام بانکی بیش از هر زمان دیگر این ضرورت را ایجاب میکند که دیگر به بانکمحوری پایان دهیم و بازارمحوری در اولویت تامین مالی صنایع بزرگ کشور قرار گیرد. با توجه به این امر آیا بازار سرمایه پتانسیل لازم را دارد که بار تامین مالی صنایع کلیدی و توسعهساز کشور چون فولاد را به دوش بکشد؟ در این زمینه با حجتالله صیدی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خوارزمی به گفتوگو پرداختیم.
♦♦♦
در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصاد ایران وضعیت سرمایهگذاری در صنایع بزرگی مانند فولاد در ایران چیست؟
بهطور کلی میتوانم بگویم که در دهههای اخیر، بهویژه از سالهای سازندگی به بعد، سرمایهگذاریهای خوبی در صنایع سنگین و مادری مانند فولاد انجام شده، که این صنایع در واقع نوعی ثروت پایدار برای کشور به حساب میآیند. چون بهطور خاص به فولاد اشاره کردید، باید گفت که توسعه این صنعت خیلی خوب بوده و اکنون ما با تولید حدود ۱۸ میلیون تن فولاد، در رده دوازدهم جهان ایستادهایم که رده مناسبی است، اما با توجه به منابع غنی مواد اولیهای که داریم و همچنین در مقایسه با متوسط نسبت تولید به جمعیت در جهان یا در مقایسه با مثلاً کشور همسایهمان ترکیه، یا کشوری مانند کره جنوبی، هنوز جای کار زیادی داریم و میشود برای تولید 20 میلیون تن دیگر سرمایهگذاری کرد، که هم به توسعه کشور میانجامد، هم از خامفروشی سنگآهن و نظایر آن جلوگیری میکند و هم ارزآوری خوبی برای کشور خواهد داشت.
نظر شما برای توسعه سرمایهگذاری در فولاد در حالی است که صنایع بزرگ کشور مانند فولاد با مشکلات بسیاری برای تامین مالی از بازار پول مواجهند. از اینرو آیا بازار سرمایه میتواند در این زمینه کمکرسان باشد؟
بله، مشکل تامین مالی، چالش تمامی صنایع و بنگاهها در سراسر دنیاست و نباید موجب صرفنظر از توسعه شود. حالا در کشور ما ممکن است با توجه به تنگناهای مالی و نقدینگی سالهای اخیر، این چالش قدری قویتر بوده باشد. نکته اول این است که این صنایع با دو نوع مشکل تامین مالی مواجه هستند. یکی تامین مالی کوتاهمدت و برای سرمایه در گردش است، که در این حوزه مشکلات کمتر است، چون بانکها در خصوص تسهیلات کوتاهمدت، منعطفتر و راحتتر عمل میکنند. اما در دومین نوع تامین مالی که برای ساخت کارخانجات یا سرمایهگذاریهای بلندمدتی مانند معدن سنگآهن است، بنگاهها با چالشهای بیشتری مواجهند. بازار پول در این رابطه به دلایل مختلفی بااحتیاط عمل میکند، مهمترین علت، بلندمدت بودن آن است و بانک از آنجا که سپردههایش را برای کوتاهمدت جذب کرده (و حتی برای سپردههای بلندمدت به دلیل ماهیت عندالمطالبهاش، ریسک مطالبه پیش از سررسید وجود دارد) بیم عدم تطبیق زمان یا ناهمزمانی میان ورود و خروج وجه نقد وجود دارد و از اینرو بانکها بیشتر ترجیح میدهند در تسهیلات کوتاهمدت فعالتر باشند. یک علت دیگر، عدم امکان تامین تضمین و وثایق کافی است و البته، یک نکته مهم دیگر، عدم آشنایی برخی بانکها با مدلهای تامین مالی طرحها (یا پراجکتفاینانس) است، که این عدم آشنایی کافی در عمل، به عدم تمایل انجامیده است. بازار سرمایه بهخوبی میتواند تامین مالی صنایع بزرگ را انجام دهد.
به چه ابزارهایی برای تامین مالی صنایع بزرگ در بازار سرمایه نیاز است؟
از طرق مختلفی میتوان تامین مالی را انجام داد. یکی از متداولترین این موارد افزایش سرمایه است. شرکتهای تولیدکننده فولاد برای افزایش ظرفیت تولید یا هلدینگها برای سرمایهگذاری جدید در صنایعی مانند فولاد، اولین و سهلترین کاری که میتوانند انجام دهند افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی سهامداران کنونی شرکتها یا سهامداران جدید است که از رایجترین ابزارها در بازار سرمایه است. البته با توجه به بازده مورد انتظار سهامداران و همچنین جابهجایی حق اداره در برخی موارد، از گرانترین ابزارهای تامین مالی به حساب میآید. یکی دیگر از ابزارهای متداول در بازارها صندوق پروژه است که در کشورهای اسلامی هم شبیه آن، تحت عنوان صکوک استصناع طراحی شده و اکنون در بسیاری از بازارهای سرمایه اسلامی، رواج مناسبی پیدا کرده است.
بهترین راهکار برای تامین مالی این حوزه در شرایط فعلی اقتصاد ایران چیست؟
با توجه به حجم نقدینگی کشور، ساختار اقتصادی و شرایط کنونی، بنده فکر میکنم یکی از موثرترین و کارآمدترین ابزارها در بازار سرمایه، صندوق پروژه است که البته رواج بسیار کمی دارد و جای آن بهشدت خالی است. البته فکر نکنید که با تشکیل ساده و سریع این صندوقها در شرایط فعلی، یعنی شرایطی که بانکها سود بالایی به سپردهها میدهند که اتفاقاً بدون ریسک هم هست، استقبال خوبی از این ابزار خواهد شد. از اینرو باید ابتدا، زمینه را فراهم کرد. تا زمانی که سود سپرده این وضعیت را دارد، به هیچ نوع تامین مالی نباید دل بست. اما اگر اصلاحاتی در این زمینه انجام شود، که به نظر میرسد بانک مرکزی در پی چنین امری است، میتوان به تامین مالی پروژهها فکر کرد. مساله دیگر در این زمینه، گزارشگری مناسب و حسابدهی مناسب است. اجرای پروژهها هم باید دقیق و حسابشده و طبق برنامه باشد. اینگونه موارد که در دنیا بسیار رایج است، موجب جذب سرمایههای کلانی به پروژهها شده است. از این منظر بنده ابزار خاص دیگری جز صندوق پروژه و صکوک استصناع را در بازار سرمایه توصیه نمیکنم.
آیا قوانین و رویههای موجود میتوانند پاسخگوی نیاز صنایع بزرگی چون فولاد باشند؟
اگر منظورتان قوانین و رویههای موجود در بازار سرمایه باشند، به نظرم کسری مهمی از نظر قوانین، ضوابط و ابزارها نداریم، در سالهای اخیر مخصوصاً در 10 سال گذشته، کارهای خیلی خوبی از نظر مقرراتگذاری، تدوین دستورالعملها و نظایر آن انجام شده است. اگر رویهها را هم معادل بخشنامهها و دستورالعملها تلقی کنیم، بازهم بنده نقص عمدهای نمیبینم که مانع کار شود یا محدودیتی اساسی به شمار آید. اما اگر منظور از رویهها نحوه عملها باشد، مطمئن نیستم. بالاخره باید یک کار شروع شود و در زمان مناسب و حجم مناسبی گسترش پیدا کند تا بتوان در مورد رویهها اظهارنظر کرد. اگر بخواهم خلاصه کنم، باید عرض کنم که هیچ محدودیت مهمی برای توسعه و بهکارگیری ابزارهای بازار سرمایه برای تامین مالی فولاد و نظایر آن وجود ندارد.
چه نهادهایی میتوانند بستر مناسبی برای تامین مالی صنعت فولاد فراهم کنند؟
تمامی بخشهای بازارهای پول و سرمایه در این زمینه نقش خواهند داشت، اعم از نهادهای سیاستگذاری، نهادهای نظارتی و نهادهای اجرایی. از بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار گرفته تا بانکهای تجاری، صندوق توسعه ملی، شرکتهای سرمایهگذاری، مشاوران سرمایهگذاری، کارگزاریها، شرکتهای تامین سرمایه و همچنین وزارتخانههایی مانند دارایی و صنعت و معدن و تجارت و غیره هرکدام باید نقش خود را بهخوبی ایفا کنند که البته پرداختن به نقش و وظیفه هرکدام، از حوصله این بحث شاید خارج باشد.