ترقی معکوس
کدام نوآوریها شکست خوردهاند؟
در دنیای امروز دائماً از مرحله آخر فرآیند آن هم زمانی که به موفقیت میانجامد صحبت میکنیم، بدون در نظر گرفتن اینکه این فرآیند چند بار با شکست مواجه شده تا در نهایت به موفقیت رسیده است، یا اینکه اصلاً همه فرآیندها به موفقیت ختم میشوند یا شکست هم میخورند؟ وقتی صحبت از لوازم الکترونیکی مصرفی به میان میآید، همه چیز بهسرعت پیش میرود ولی شاید همیشه در مسیر درست نباشد. متاسفانه، قرار نیست هر پروژهای با موفقیت به پایان برسد. در این شماره به سراغ پروژههایی میرویم که مسیر را درست نپیمودهاند و نتیجه برخلاف پیشبینیها از آب درآمده است.
پسر مجازی نینتندو
یک کنسول بازی ویدئویی قابل حمل رومیزی 32بیتی است. شرکت نینتندو این محصول را تولید کرد و توسعه بخشید. این کنسول که در سال 1995 عرضه شد، به عنوان اولین کنسولی که قادر به نمایش گرافیک سهبعدی استریوسکوپی بود در بازار شناخته شد. بازیکن از کنسول مانند یک نمایشگر روی سر استفاده میکند و سر را در مقابل چشمی قرار میدهد تا یک صفحهنمایش تکرنگ قرمز را ببیند. بازیها از افکت اختلاف منظر برای ایجاد توهم عمق استفاده میکنند. اما این کمپانی در فروش نتوانست به اهداف خود دست یابد و نینتندو در سال 1996 توزیع و توسعه بازی را متوقف کرد و تنها 22 بازی برای این سیستم منتشر کرد. توسعه کنسول بازی «پسر مجازی» چهار سال به طول انجامید و پروژه VR32 نام گرفت. نینتندو برای استفاده از فناوری چشمی LED استریوسکوپی هزینه زیادی متحمل شد و همچنین کارخانهای در چین راهاندازی کرد تا فقط پسر مجازی تولید کند. در طول توسعه، کیفیت این کنسول به دلیل هزینههای بالا و نگرانیهای بالقوه با افت زیادی روبهرو شد. این کنسول در سال 1995 در حالت ناتمام به بازار فرستاده شد. پسر مجازی توجه منتقدان را به خود جلب کرد و حتی پس از افت قیمت مکرر به تمام معنا یک شکست تجاری بود. قیمت بالا، صفحهنمایش تیره که فقط از دو رنگ قرمز و مشکی تشکیل شده بود، جلوههای استریوسکوپی ضعیف و دلایل جزئی دیگر عواملی بودند که این پروژه را به شکست کشاندند.
Theranos Inc
ترانوس یک شرکت خصوصی آمریکایی بود که به عنوان یک شرکت فناوری حوزه سلامتی پیشگام معرفی میشد. ترانوس که در سال 2003 به رهبری الیزابت هولمز 19ساله تاسیس شد، بیش از 700 میلیون دلار از سرمایهگذاران خطرپذیر و سرمایهگذاران خصوصی سرمایه جذب کرد که به ارزش 10 میلیارددلاری این شرکت منجر شد و در سالهای 2013 و 2014 به اوج فعالیت خود رسید. این شرکت ادعا میکرد که نوعی آزمایش خون را ابداع کرده است که به مقادیر بسیار کمی خون نیاز داشت و میشد آن را بهسرعت و با دقت انجام داد، اما بهزودی نادرست بودن این ادعاها ثابت شد. اولین نقطه شکست در این پروژه در سال 2015 رقم خورد، زمانی که پروفسور تحقیقات پزشکی جان ایوانیدیس، و بعداً استاد بیوشیمی بالینی الفتریوس دیاماندیس، همراه با روزنامهنگار جان کریرو از والاستریت ژورنال، اعتبار فناوری ترانوس را زیر سوال بردند. این شرکت با یک رشته چالشهای قانونی و تجاری از سوی مقامات پزشکی، سرمایهگذاران، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالاتمتحده، مراکز خدمات پزشکی و درمانی، شرکای تجاری سابق، بیماران و دیگران دست به گریبان بود. در ژوئن 2016، فوربس تخمین زد که دارایی خالص شخصی هولمز از 5 /4 میلیارد دلار به «هیچ» کاهش یافته است. پس از چندین سال مبارزه، شکایت و تحریم از سوی CMS (مراکز خدمات پزشکی و درمانی)، آنچه از شرکت باقی مانده بود در سپتامبر 2018 منحل شد. ترانوس، هولمز و رئیس سابق شرکت، سانی بالوانی، در سال 2018 از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار به کلاهبرداری متهم شدند. هولمز و بالوانی همچنین به کلاهبرداری و توطئه نیز متهم شدند که هولمز در ژانویه 2022 در چهار بخش مجرم شناخته شد و در نوامبر همان سال به 11 سال زندان محکوم شد.
Google Glass
تعداد کمی از گجتها به اندازه Google Glass سروصدا به پا کردند؛ عینک هوشمندی که غول جستوجو در سال 2012 از آن رونمایی کرد. اما همه چیز بیهوده بود وگوگل این محصول را در سال 2015 کنار گذاشت، اگرچه هنوز در برخی از برنامههای حرفهای از آن استفاده میشود. اما در نهایت تولید این محصول یک پروژه شکستخورده است؛ اما به چه علت؟ برچسب قیمت بالای هدست (1500 دلار) و نگرانی در مورد حفظ حریم خصوصی موجب شد این محصول از جریان اصلی که پیشبینی شده بود منحرف شود. Glass ضبط ویدئو را به صورت مجزا آسان میکرد، که باعث شد برخی از بارها، رستورانها و سینماها این ابزار را ممنوع کنند و در نظر نگرفتن حریم شخصی از محبوبیت این محصول کاست و این فرآیند را به بنبست رساند.
Segway
شاید هیچ ابزاری مانند Segway، یک اسکوتر موتوری شخصی که رانندگان با خم شدن به یک جهت کنترل آن را به راحتی در دست دارند برای رفتوآمد در مسیرهای کوتاه و کمخطر جذاب نباشد. Segway که به عنوان یک گزینه جدید حملونقل انقلابی طراحی شده بود، تا حد زیادی با حوزه پلیس مراکز خرید ارتباط گرفته بود. اما این پروژه جذاب نیز به دیوار خورد. دلیل شماره یک این بود که میزان استفاده از این اسکوتر بسیار جذاب بسیار محدود بود و دلیل دوم اینکه مردم یا اینقدر فعال بودند که پیادهروی را ترجیح میدادند یا آنقدر تنبل که میخواستند برای مسیرهای کوتاه هم روی یک صندلی بنشینند و ایستادن روی اسکوتر برایشان خستهکننده بود.
Mealhero
Mealhero یک استارتآپ فناوری غذایی در جنت (منطقهای در هند) است که به ترکیب یک سبک زندگی پرمشغله با سبک زندگی سالم میپردازد. این استارتآپ دو شکل متفاوت از سبک زندگی را در کنار هم قرار میدهد که عموماً آدمها نمیتوانند باهم این ویژگیها را در زندگیشان داشته باشند. فناوری آشپزی هوشمند Mealhero شامل یک بخارپز هوشمند است که یک جعبه غذا با مواد تازه منجمدشده و یک برنامه شخصی را در اختیار مشتریان خود میگذارد، بنابراین این برنامه یک وعده غذایی سالم را بدون هیچ مشکلی تضمین میکند. شما فقط باید مواد را در بخارپز بریزید و دکمه شروع را فشار دهید. محفظه بخارپز مواد تشکیلدهنده را میشناسد و میداند چگونه آنها را آماده کند. غذای خوشمزه و سالم در راه است و نیمساعت وقت آزاد از روز پرمشغله شما به دست آمد. این پروژه هم با وجود نوآوری عجیبی که داشت به شکست انجامید. چرا؟ Mealhero پس از موفقیت اولیه شکست خورد، در حالی که پیشنهاد و ایده آن برای زندگی بشر امروز بسیار مفید بود اما به دلیل اینکه دستگاههای بخارپز بسیار بزرگ و یکبارمصرف بودند و البته گرانقیمت، خریداری این غذاها برای مشتریان بهصرفه نبود. البته یک کمپانی بهتازگی پیشنهادی را به این شرکت ارائه داده است تا این بخارپزها چندبارمصرف شوند.
Parcify
Parcify یک استارتآپ در حوزه تحویل بسته بود که در سال 2015 پا به عرصه گذاشت. ایده این بود که بسته خود را هر زمان که میخواهید، هر کجا که میخواهید تحویل بگیرید. به معنای واقعی کلمه. تصور کنید در یک رستوران نشستهاید، و دارید در مورد یک کتاب با شخصی صحبت میکنید؛ در لحظه میتوانید آن را در محل سفارش دهید و در رستوران به دست شما برسد. این وعده پارسیفای بود. پارسیفای را میتوان اوبر تحویل بسته در محیط شهری در نظر گرفت. اما این کمپانی هم موفق نشد؛ چرا اینطور شد؟ ظاهراً راحتی بر همه چیز برتری ندارد. هزینه یک شبکه لجستیکی منصفانه برای پارسیفای بسیار زیاد بود. همین امر در مورد شرکتهایی مانند اوبر یا Deliveroo نیز صدق میکند که با همین مشکلات دستوپنجه نرم میکنند. هزینه در مقابل راحتی روی ترازو سنگینی میکند. شرکتی که به همین سرنوشت دچار شد، گوریل بود؛ یک سرویس تحویل مواد غذایی بسیار راحت، که به طور قابل توجهی فعالیتها را در بلژیک کاهش داد و تصمیم گرفت بیشتر بر کشورهای کلیدی تمرکز کند، اما هزینههای گزاف این شرکت را نیز به ویرانی کشاند.
New Coke
هیچ فهرستی از شکستهای نوآوری بدون نیو کوک کامل نخواهد بود. از میان تمام محصولات شکستخورده در این فهرست، نیو کوک عجیبترین سرنوشت را دارد. این تجربه شرکتی است که راه خود را گم میکند و سعی میکند به پایگاه مشتری خود چیزی بدهد که هیچکس آن را نخواسته است. این یک مثال عالی در مورد این است که چرا شرکتها باید هنگام سروکله زدن با یک محصول از قبل محبوب (در اینجا کوکاکولا) مراقب باشند. نیو کوک تلاش این شرکت برای تغییر فرمول کلاسیک کوکاکولا بود و نوشابه شیرین را حتی شیرینتر کرد. New Coke نام غیررسمی فرمول مجدد نوشابه کوکاکولا بود که شرکت کوکاکولا در آوریل 1985 معرفی کرد و در سال 1990 به Coke II تغییر نام داد و در جولای 2002 تولید آن متوقف شد. در سال 1985، کوکاکولا چندین سال بود که سهم بازار خود را به نوشابههای رژیمی و نوشیدنیهای غیرکولا واگذار کرده بود. آزمایشهای کورکورانه و بدون مطالعه در مورد طعمها نشان داد که مصرفکنندگان طعم شیرینتر محصول رقیب، پپسی، را ترجیح میدهند، بنابراین فرمول تولید کوکاکولا تغییر یافت و شیرینتر شد. مردم آمریکا به این تغییر واکنش منفی نشان دادند و نیو کوک یک شکست بزرگ تلقی شد. این شرکت فرمول اصلی را در عرض سه ماه مجدداً معرفی کرد و با نام تجاری «کوکاکولا کلاسیک» تغییر نام داد و در نتیجه فروش به طرز قابل توجهی افزایش یافت. این موضوع به گمانهزنیهایی منجر شد مبنی بر اینکه فرمول نیو کوک ترفندی برای تحریک فروش کوکاکولای اصلی بوده است، که شرکت بهشدت آن را رد کرده است. داستان نیو کوک به عنوان یک داستان هشداردهنده در مورد دستکاری یک برند موفق شناختهشده تاثیرگذار باقی میماند.
Zune
تلاش مایکروسافت برای رقابت با iPod اپل، Zune یک پخشکننده رسانه قابل حمل بود که در سال 2006 راهاندازی شد. با وجود داشتن برخی ویژگیها که آیپاد فاقد آن بود، مانند رادیو FM، همگامسازی بیسیم، و یک سرویس موسیقی مبتنی بر اشتراک، زون نتوانست جایگاهی را که میخواست به دست آورد. سهم بازار یا محبوبیت زیاد به دلیل طراحی حجیم، سازگاری محدود و عدم نوآوری به دست نیامد. مایکروسافت تولید زون را در سال 2012 متوقف کرد.
Vioxx
روفکوکسیب با نام تجاری Vioxx یک داروی مسکن بود که شرکت Merck تولید کرد و از سوی FDA (سازمان غذا و داروی ایالاتمتحده) در سال 1999 تایید شد. این دارو به عنوان جایگزین ایمنتر برای سایر داروهای ضدالتهابی مانند آسپرین و ایبوپروفن برای درمان آرتریت و دردهای حاد به بازار عرضه شد. با این حال، در سال 2004، مرک Vioxx را پس از مطالعهای که نشان داد خطر حملات قلبی و سکته مغزی را در برخی از بیماران افزایش میدهد، از بازار خارج کرد. روفکوکسیب با نسخه هم به صورت قرص و هم به صورت سوسپانسیون خوراکی در دسترس بود. پزشکان روفکوکسیب را برای بیماران مبتلا به آرتریت و سایر بیماریهایی که باعث درد مزمن یا حاد میشوند، به صورت گسترده تجویز میکردند. در سرتاسر جهان، بیش از 80 میلیون نفر در یک زمان روفکوکسیب مصرف میکردند. مرک پس از افشای اطلاعات مربوط به خطرات روفکوکسیب از پزشکان و بیماران در طول بیش از پنج سال، دارو را پس گرفت. این دارو ظاهراً بین 88 هزار تا 140 هزار مورد بیماری قلبی جدی را در پی داشت. روفکوکسیب یکی از پرمصرفترین داروهایی بود که تاکنون از بازار خارج شده است. در سال قبل از خروج، شرکت داروسازی مرک از Vioxx به فروش 5 /2 میلیارددلاری دست یافته بود.
تاتا نانو
تاتا نانو یک ماشین بسیار کوچک و جمعوجور است که با توجه به تراکم جمعیت بسیار بالا در هند و به سبب ترافیک زیاد و نبود جای پارک در این کشور این خودرو به طور خاص برای جذب بازار محلی هند طراحی شده بود. این خودرو به عنوان یک محصول مقرون بهصرفه و ظریف به بازار عرضه شد و با قیمت شگفتانگیز 2500 دلار آمریکا به فروش رسید. متاسفانه قیمت این محصول بسیار بالا بود و پایین آمدن قیمت این محصول تنها با بریدن گوشههای آن در فرآیند ساخت امکانپذیر شد. همین اتفاق رانندگی با نانو را خطرناک کرد و گزارشهایی مبنی بر آتشسوزی خودبهخود در برخی مدلها وجود داشت. بنابراین تولید این محصول با شکست مواجه شد و تولید آن متوقف شد.