تاریخ انتشار:
سناریوهای مختلف پاستور برای روزهای زمستانی اقتصاد
بهارستان نگران غافلگیری رئیسجمهور
«آن بار نیامدم؛ این بار وقت بگذارید، میخواهم حرف بزنم.» پیغامهایش صریح است.
آن دفعه کنسل کرد چون احضار شده بود برای بحران ارزی؛ این بار خودش نامه میدهد که میآیم چون قرار است در مورد هدفمندی یارانهها و ماجرای افزایش یارانهها و برخی نکات مهم بودجهای به نوعی با نمایندههای مردم حرف بزند که 75 میلیون ایرانی هم مخاطبش باشند. به قول نمایندههای اصولگرا شاید هم مردم را برای «داوری میخواهد».
اگر از این نسخه استفاده کند، باز همان تاکتیک قدیمی را به کار خواهد گرفت؛ یعنی مستقیم با مردم به نوعی حرف میزند که در حضور همان گروهی باشد که تصمیم دارد به مردم بگوید «من میخواهم این کار را کنم اما اینها نمیگذارند». لبخندی بر لب و انگشتش به سمت نمایندگان مردم نشانه رفته. در حضور نمایندهها به مردم گزارش دادن که اینها مانع دادن یارانه بیشتر به شما هستند، پیشبینیای است که حتی فکر کردنش هم از همین الان، پارلماننشینهای منتقد رئیس کابینه را سخت برآشفته کرده است. احمدینژاد هنوز نیامده، پیشگویی و پیشبینی شده سکه حرفهای اقتصادی راهروهای مجلس. میگویند حق داریم، این رئیسجمهور سال آخرش هم بودجه را به موقع نیاورد. نمیخواهد هم به موقع بیاورد تا وقتی بتواند موجی از افکار عمومی ایجاد شود که مطالبهشان بالا رفتن یارانهها باشد. آن هم با این پیشفرض که «دولت میتواند این پول را به مردم بدهد اما مجلس مانع است.»
سخنوری رئیسجمهور، وضعیت نامناسب اقتصادی اکثریت مخاطبان و احتمالاً استدلالهای خاص آقای احمدینژاد به قول حسین سبحانینیا میتواند جلسه حضور احمدینژاد در مجلس را به بازی باخته بهارستاننشینها تبدیل کند. چون مجلس به هیچ وجه قصد ندارد در مورد اجرای شتابزده فاز دوم یارانهها کوتاه بیاید و آن طرف احمدینژاد مصر است خرداد سال دیگر طوری بیاید که پول بیشتر یارانهای دست مردم را بگیرد. بدون آنکه توجه کند نقدینگی و تورم ناشیاش نفس معیشتی بسیاری از همان خوشحالشدههای یارانه بیشترگرفته را تنگتر میکند.
فعلاً احمدینژاد نیامده؛ از دست مجلسی که چیزی نمانده بود کار را به طرح سوال و احضارش بکشاند، دلخور است هنوز و بودجه نیاورده است. هر چند برخی این پیشبینی را میکنند که این هفته احمدینژادی که میآید با دست پر و بودجه زیر بغل میرسد به هرم سبز اما خیلیها میگویند خیلی خوشبینی است این رویا؛ چون اگر قرار بود قرار اقتصادی رئیسجمهور و نمایندگان بودجهای باشد، دلیل نداشت دلیل آمدن و زمان دادن بودجه محرمانه بماند و به رسم همیشگی میگفتند رئیسجمهور فلان روز میآید که بودجه را بیاورد. نامهای که خبر از آماده شدن بودجه را میدهد، به آدرس بهارستان پست میشد و... به هر حال مجلس است که باید در مورد یارانهها تصمیم بگیرد. اما چهرههای اصلی اقتصادی پارلمان میگویند «نه» به هدفمندی و فاز دومش حتمی است. چون مطمئن هستند که هنوز فاز اول طرح هدفمندی اجرا نشده که بخواهند وارد فاز دومش شوند. مصباحیمقدم که به صراحت میگوید افزایش پنجبرابری یارانه نقدی مجوز واردات کارگر افغانی است. چون حتی کشاورزش هم برایش نمیصرفد کشاورزی کند، پولش را بگیرد و در خانه بنشیند بیشتر سود میکند؛ و هشدار رئیس کمیسیون برنامه و بودجه که اگر اقناع و تفاهم نباشد، ورود به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها بسیار خطرناک است و کسی از آن حمایت نمیکند و اگر حمایت نباشد این مساله با این اهمیت قابلیت اجرا ندارد. به همین دلیل مصباحیمقدم امیدوار است یا مجلس رئیسجمهور را قانع کند و یا ایشان کسانی را که با شکل اجرای قانون هدفمندی یارانهها موافق نیستند، متقاعد کند. مجلس وقت را به احمدینژاد داده تا این هفته دو ساعت بیاید و برود اما اگر نیتش همانی باشد که اینها پیشبینی میکنند، این دیدار، با دلخوریهای بیشتر اقتصادی، التهاب احتمالی دوباره بازار و نگرانی بیشتر مردم و سردرگمیشان به پایان میرسد مگر اینکه احمدینژاد بیاید برای دادن دست به نمایندگان، نه تکان دادن دستش به همراه لبخندی پیروزمندانه به رسم همیشگی. همان تصویری که آخرین باری که آمده بود طرح سوال را جواب دهد در قاب دوربینها نقش بست.
اگر از این نسخه استفاده کند، باز همان تاکتیک قدیمی را به کار خواهد گرفت؛ یعنی مستقیم با مردم به نوعی حرف میزند که در حضور همان گروهی باشد که تصمیم دارد به مردم بگوید «من میخواهم این کار را کنم اما اینها نمیگذارند». لبخندی بر لب و انگشتش به سمت نمایندگان مردم نشانه رفته. در حضور نمایندهها به مردم گزارش دادن که اینها مانع دادن یارانه بیشتر به شما هستند، پیشبینیای است که حتی فکر کردنش هم از همین الان، پارلماننشینهای منتقد رئیس کابینه را سخت برآشفته کرده است. احمدینژاد هنوز نیامده، پیشگویی و پیشبینی شده سکه حرفهای اقتصادی راهروهای مجلس. میگویند حق داریم، این رئیسجمهور سال آخرش هم بودجه را به موقع نیاورد. نمیخواهد هم به موقع بیاورد تا وقتی بتواند موجی از افکار عمومی ایجاد شود که مطالبهشان بالا رفتن یارانهها باشد. آن هم با این پیشفرض که «دولت میتواند این پول را به مردم بدهد اما مجلس مانع است.»
سخنوری رئیسجمهور، وضعیت نامناسب اقتصادی اکثریت مخاطبان و احتمالاً استدلالهای خاص آقای احمدینژاد به قول حسین سبحانینیا میتواند جلسه حضور احمدینژاد در مجلس را به بازی باخته بهارستاننشینها تبدیل کند. چون مجلس به هیچ وجه قصد ندارد در مورد اجرای شتابزده فاز دوم یارانهها کوتاه بیاید و آن طرف احمدینژاد مصر است خرداد سال دیگر طوری بیاید که پول بیشتر یارانهای دست مردم را بگیرد. بدون آنکه توجه کند نقدینگی و تورم ناشیاش نفس معیشتی بسیاری از همان خوشحالشدههای یارانه بیشترگرفته را تنگتر میکند.
فعلاً احمدینژاد نیامده؛ از دست مجلسی که چیزی نمانده بود کار را به طرح سوال و احضارش بکشاند، دلخور است هنوز و بودجه نیاورده است. هر چند برخی این پیشبینی را میکنند که این هفته احمدینژادی که میآید با دست پر و بودجه زیر بغل میرسد به هرم سبز اما خیلیها میگویند خیلی خوشبینی است این رویا؛ چون اگر قرار بود قرار اقتصادی رئیسجمهور و نمایندگان بودجهای باشد، دلیل نداشت دلیل آمدن و زمان دادن بودجه محرمانه بماند و به رسم همیشگی میگفتند رئیسجمهور فلان روز میآید که بودجه را بیاورد. نامهای که خبر از آماده شدن بودجه را میدهد، به آدرس بهارستان پست میشد و... به هر حال مجلس است که باید در مورد یارانهها تصمیم بگیرد. اما چهرههای اصلی اقتصادی پارلمان میگویند «نه» به هدفمندی و فاز دومش حتمی است. چون مطمئن هستند که هنوز فاز اول طرح هدفمندی اجرا نشده که بخواهند وارد فاز دومش شوند. مصباحیمقدم که به صراحت میگوید افزایش پنجبرابری یارانه نقدی مجوز واردات کارگر افغانی است. چون حتی کشاورزش هم برایش نمیصرفد کشاورزی کند، پولش را بگیرد و در خانه بنشیند بیشتر سود میکند؛ و هشدار رئیس کمیسیون برنامه و بودجه که اگر اقناع و تفاهم نباشد، ورود به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها بسیار خطرناک است و کسی از آن حمایت نمیکند و اگر حمایت نباشد این مساله با این اهمیت قابلیت اجرا ندارد. به همین دلیل مصباحیمقدم امیدوار است یا مجلس رئیسجمهور را قانع کند و یا ایشان کسانی را که با شکل اجرای قانون هدفمندی یارانهها موافق نیستند، متقاعد کند. مجلس وقت را به احمدینژاد داده تا این هفته دو ساعت بیاید و برود اما اگر نیتش همانی باشد که اینها پیشبینی میکنند، این دیدار، با دلخوریهای بیشتر اقتصادی، التهاب احتمالی دوباره بازار و نگرانی بیشتر مردم و سردرگمیشان به پایان میرسد مگر اینکه احمدینژاد بیاید برای دادن دست به نمایندگان، نه تکان دادن دستش به همراه لبخندی پیروزمندانه به رسم همیشگی. همان تصویری که آخرین باری که آمده بود طرح سوال را جواب دهد در قاب دوربینها نقش بست.
دیدگاه تان را بنویسید