تاریخ انتشار:
صالحی؛ فردی که در میانه راه مذاکرات به تیم هستهای پیوست
گرهگشای مذاکرات
در کشاکش مذاکرات پیچیده و نفسگیر مربوط به برجام، اضافه شدن فردی که هم به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط کامل داشته باشد و هم به واسطه سالها کار دیپلماتیک به خوبی با اصول مذاکره آشنا باشد و از همه مهمتر اطلاعات وسیع و تخصصی در امور فنی هستهای داشته باشد، بسیار راهگشا و تعیینکننده بود.
در کشاکش مذاکرات پیچیده و نفسگیر مربوط به برجام، اضافه شدن فردی که هم به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط کامل داشته باشد و هم به واسطه سالها کار دیپلماتیک به خوبی با اصول مذاکره آشنا باشد و از همه مهمتر اطلاعات وسیع و تخصصی در امور فنی هستهای داشته باشد، بسیار راهگشا و تعیینکننده بود. این فرد کسی نبود جز دکتر علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که به عنوان دانشمند هستهای، خود تربیتکننده نسلی از دانشمندان هستهای ایران است. نکته مهم که حضور صالحی را ضرورت میبخشید، تجربه بیبدیل او به عنوان فردی بود که در دوران تصدی وزارت خارجه در دولت دهم و پیشتر از آن در دولت هشتم تصدی نمایندگی ایران را نزد آژانس بینالمللی انرژی هستهای، در کارنامه کاری خود داشت و همین تجربه و تخصص به هیات مذاکرهکننده ایران کمک کرد تا بتواند سریعتر و دقیقتر به نتیجه مورد نظر دست پیدا کند.
زیرا آقای صالحی میتوانست در سریعترین زمان ممکن مشورتهای کارشناسی لازم را در اختیار هیات مذاکرهکننده ایرانی قرار دهد. جالب آنکه طرف آمریکایی نیز ضمن استقبال از حضور آقای صالحی، ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا را به دستور شخص اوباما راهی مذاکرات در وین کرد تا موضوعات مورد اختلاف فنی، در عالیترین سطح و در کوتاهترین زمان ممکن به راهحل مورد توافق دو طرف برسد. این مساله بهویژه در مورد پیدا کردن راهحلی برای رآکتور آبسنگین اراک بیش از سایر موارد از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود؛ زیرا از یک طرف اوباما به عنوان رئیسجمهور آمریکا چند بار اعلام کرده بود، هرگز با ادامه فعالیت رآکتور آبسنگین اراک موافقت نمیکند، از طرف دیگر ایران هم تاکید داشت برخورداری از رآکتور آبسنگین در چارچوب راهبرد هستهای صلحآمیز ایران قرار دارد؛ بنابراین هیچ مانعی نمیتواند ایران را از به بهرهبرداری رساندن رآکتور اراک باز دارد. بر این اساس ایران اعلام کرد با قدرت و قوت با وجود شرایط تحریمی، ساخت رآکتور اراک را که از سال 2003 شروع کرده بود، ادامه خواهد داد.
نکته مهم که حضور صالحی را در مذاکرات ضرورت میبخشید، تجربه بیبدیل او به عنوان فردی بود که در دوران تصدی وزارت خارجه در دولت دهم و پیشتر از آن در دولت هشتم تصدی نمایندگی ایران را نزد آژانس بینالمللی انرژی هستهای، در کارنامه خود داشت و همین تجربه و تخصص به هیات مذاکرهکننده ایران کمک کرد تا بتواند سریعتر و دقیقتر به نتیجه مورد نظر دست پیدا کند.
این دو موضعگیری قاطع در عمل، روند رسیدن به یک توافق جامع هستهای بین ایران و گروه 1+5 را با بنبست روبهرو کرده بود. در اینجا ابتکار دکتر صالحی و همکارانش در سازمان انرژی هستهای، طرح جدیدی را پیش روی آمریکاییها قرار داد که آنها نمیتوانستند این طرح را رد کنند. آمریکاییها هرگز تصور نمیکردند طرح اولیه آنها که به ادعای خودشان برای طراحی آن چند میلیون دلار هزینه کرده بودند، با منطق قوی دکتر صالحی و همکارانش غیرعملی و دارای ماهیتی غیر آبسنگین، رد شود. بنابراین وقتی با طرح ایران روبهرو شدند در ابتدا ارنست مونیز و همکارانش خیلی تلاش کردند این طرح را رد کنند اما منطق صحیح آقای صالحی و اشراف او به موضوعهای علمی و فنی هستهای کمک کرد تا سرانجام آمریکاییها متقاعد شوند. در واقع رآکتور آبسنگین اراک که به دلیل استفاده از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت، مقدار حدود 10 کیلو پلوتونیوم لازم برای یک بمب اتم را در هر سال در پسماند سوخت باقی میگذاشت بر اساس طرح جدید ایران با استفاده از اورانیوم 68 /3 درصد غنیشده به عنوان سوخت رآکتور اراک، ضمن حفظ ماهیت آبسنگین رآکتور، مقدار باقیمانده پلوتونیوم در پسماند سوخت رآکتور
کمتر از یک کیلوگرم در سال میشود. بدین ترتیب تیم ایرانی، دیگر جایی برای بهانهجویی مونیز و تیم آمریکایی همراهش که از متخصصان عدم اشاعه سلاح هستهای بودند، باقی نگذاشت. آقای صالحی همچنین نقش بسیار مهمی در متقاعد ساختن دلواپسان داخلی داشت که او و همکارانش را به خیانت متهم میکردند. نقطه اوج این حرکت سخنرانی تاریخی صالحی در صحن علنی مجلس برای رای دادن به طرح پیشنهادی مجلس بود که در پاسخ به نقد کمیسیون ویژه برجام، سخنان کارشناسی و دقیقی را مطرح ساخت و بیشک اکثر مخاطبان غیرجناحی در مجلس را متقاعد ساخت که رآکتور اراک همچنان ماهیت آبسنگین خواهد داشت. علاوه بر آن رآکتور جدید با توجه به مشارکت چین و آمریکا در ساخت آن، هم از یک سرتیفیکیت جهانی برخوردار خواهد بود و هم زمینه را برای همکاریهای علمی ایران با سایر کشورها در امور صلحآمیز هستهای فراهم میسازد. جدا از موضوع رآکتور اراک، دستیابی به توافق با آژانس بینالمللی انرژی هستهای درباره مُدل همکاری برای حل و فصل نهایی آنچه ابعاد احتمالی نظامی یا همان PMD خوانده میشد، از دستاوردهای مهم دیگری بود که نقش آقای صالحی در این مورد بیش از سایر اعضای مذاکرهکننده اهمیت
داشت.
زیرا آقای صالحی با اشرافی که به این موضوع مهم داشت، توانست ترتیبات اجرایی را برای بازرسیهای لازم آژانس به گونهای فراهم سازد که اولاً حاکمیت ملی ایران نقض نشده باشد و ثانیاً مراکز امنیتی و نظامی ایران تحت بازرسی مستقیم بازرسان آژانس قرار نگیرد. با وجود آنکه بسیاری از تحلیلگران بیاعتماد به آژانس، میگفتند امکان ندارد پرونده پیامدی بسته شود اما با درایت آقای صالحی و تیم مذاکرهکننده ایرانی، یوکیا آمانو مدیرکل آژانس سرانجام به صراحت اعلام کرد موضوع PMD خاتمهیافته تلقی میشود. به همین دلیل شورای حکام آژانس نیز با صدور قطعنامه جدیدی، 12 قطعنامه قبلی خود را ملغی اعلام کرد. تمام مراحل حساسی که در گزارش آمانو به تفصیل توضیح داده شده بود با مدیریت و همکاری آقای صالحی در بخش فنی مقدور شد. بدون شک هماهنگی و همدلی او با آقای ظریف و همکارانش در وزارت امور خارجه این امکان را فراهم ساخت که این دو سازمان تحت اشراف ریاستجمهوری و نظارت عالیه مقام معظم رهبری بهصورت یکپارچه، همافزایی لازم را برای پیشبرد امور در روند مذاکرات به بهترین شکل داشته باشند. بدون شک علیاکبر صالحی این مرد بزرگ با کمک به روند به نتیجه رسیدن
برجام نام خود را در تاریخ ایرانزمین به عنوان دلسوز مردم و سرنوشت کشور و انقلاب به ثبت رساند. همه کسانی که با آقای علیاکبر صالحی این مرد خوشبرخورد و متین یکبار برخورد کرده باشند به خوبی صداقت در گفتار و متانت در کردار او را تایید میکنند.
این مساله بهویژه برای خبرنگارانی که دنبال شکار سوژهها و به دست آوردن اطلاعات دست اول و صحیح از روند مذاکرات و تصمیمهایی که اتخاذ میشود، هستند، بسیار اهمیت دارد. اغلب خبرنگاران بر این نکته اذعان دارند که آقای صالحی علاوه بر همه سجایای علمی و معنوی که دارد، تیترساز و خبرساز خوبی هم هست. زیرا او کمتر خود را گرفتار آداب دیپلماتیک در نزد خبرنگاران میکند. این موضوع اگرچه برای همه خبرنگاران امری پسندیده است اما برای فردی که در تیم مذاکرهکننده با شش قدرت برتر دنیا قرار دارد، یک نقطه ریسکپذیری است. زیرا در روند مذاکرات افشای بعضی از موارد میتوانست به جوسازی رسانهای از طرف مقابل تبدیل شود. با این حال صداقت در گفتار آقای صالحی هیچگاه به زیان منافع ملی ایران در حین مذاکرات و بعد از آن منجر نشد. زیرا او صرفاً منافع ملی و رضای خدا را در نظر میگرفت و خود را با رهنمودهای مقام معظم رهبری منطبق میساخت. این روش و منش دکتر صالحی در واقع نمونهای از الگوی یک دیپلمات متعهد به منافع کشور و متخصص، در کاری که به او سپرده شده، به شمار میرود. بدون شک این یادآوری تنها گوشهای از نقش و جایگاه دکتر صالحی در روند مذاکرات
هستهای بود. زیرا بسیاری از ناگفتههای تلخ و شیرین از روند مذاکرات دوساله برجام موجود است که در زمان مناسب منتشر خواهد شد تا افکار عمومی با نقش دکتر صالحی و تیم مذاکرهکننده بیش از پیش آشنا شود.
دیدگاه تان را بنویسید