تاریخ انتشار:
نگاهی به سال سخت فرزند چهارم خانواده هاشمیرفسنجانی
پایان حمله به «پدر» از طریق «پسر»
کودک آرام خانواده، همان که پدرش آرزو میکرد فرزند کوچکتر خانواده هم شبیه به او آرام و خوشاخلاق شود، بزرگسالی پرماجرایی داشت. در میان سالهای پرماجرای بزرگسالی اما ۴۶سالگی او بیشتر بر صفت «پرماجرا» بودن زندگی او افزود. مهدی هاشمیرفسنجانی فرزند ۴۶ساله آیتالله در سالی که گذشت روزهای مهمی را پشت سر گذاشت.
کودک آرام خانواده، همان که پدرش آرزو میکرد فرزند کوچکتر خانواده هم شبیه به او آرام و خوشاخلاق شود، بزرگسالی پرماجرایی داشت. در میان سالهای پرماجرای بزرگسالی اما 46سالگی او بیشتر بر صفت «پرماجرا» بودن زندگی او افزود. مهدی هاشمیرفسنجانی فرزند 46ساله آیتالله در سالی که گذشت روزهای مهمی را پشت سر گذاشت. میگویند پدر نگاه ویژهای به او داشته و او را از کودکی خوشاخلاق و باهوش میدانسته است. با این حال زندگی فرزند چهارم آیتالله از همان میانهها مسیر دیگری را طی کرد. مسیر اما از همان مهرماه 91 تغییر بیشتری پیدا کرد. آن روزی که تصمیم گرفت در یک روز پاییزی به کشور بازگردد شاید تصور زندگی در اوین را نمیکرد. سال 1394 در طالع او سال خوبی نبود. از همان اسفند 93 بود که زمزمه صدور حکم آمد. حکمی که انتظار سنگین بودن آن میرفت. نوروز را احتمالاً با همین استرس پشت سر گذاشت و پایان بهار برایش همراه با خبر حکم شد. میانههای تابستان بود که روانه زندان شد و پاییز و زمستان همراه با ناخوشی جسمانی برای او گذشت. مهدی هاشمیرفسنجانی اما در کنار همه زندگی پرتلاطمی که داشت تبدیل به یک «وسیله» هم شده بود؛ وسیلهای که منتقدان
پدرش هر چند وقت یکبار از آن کمال استفاده را میکردند تا موجسواری لازم را انجام دهند. مهدی اما از نگاه پدر وسیله نبود. پدر میخواست ماجرا تمام شود. به روایت خودش در آن شب بارانی به فرزندش توصیه کرد تقاضای «عفو» از رهبری نکند و اجازه برگزاری دادگاه را بدهد. پدر خواهان دادگاههای علنی بود، تقاضایی که محقق نشد و در نهایت هم دادگاه غیرعلنی برگزار شد. سالی که بر مهدی هاشمیرفسنجانی گذشت اما در کنار پرماجرا بودن یک صفت دیگر هم داشت، روانه زندان شدن مهدی پایانی بود برای منتقدانی که از صفت «آقازاده» برای تخریب پدر استفاده میکردند. حالا مهدی هاشمی 46ساله با حکم 10ساله زندانی روبهرو است که سالهای آینده زندگی او را متفاوت میکند. سال 1394 برای مهدی سال متفاوتی بود هرچند که پدرش در مورد او گفته بود: «یوسف از دامان پاک خود به زندان میرود.»
نوروز پراضطراب
دادگاهها از اردیبهشت 92 شروع و حکم در اسفندماه 93 صادر شد. اسفندماه 93 بود که محسنیاژهای سخنگوی قوه قضائیه تاکید کرد که حکم مهدی هاشمیرفسنجانی صادر شده اما هنوز قطعی نشده است. حکم پس از برگزاری 20 جلسه دادگاه تنظیم شده بود. با این حال محسنیاژهای در مورد جزییات این حکم گفت: «در رابطه با یک بخش از اتهامات «م.ه» به استناد ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبان ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری، حکم به حبس، جزای نقدی و انفصال صادر شده است. همچنین در خصوص اتهام دیگر متهم با استناد به تبصره ۲ ماده ۵ همان قانون، حکم حبس و جزای نقدی و رد مال و انفصال صادر شده است و درباره مسائل امنیتی، این فرد به حبس محکوم شده است.» حکم اما چهار ماه بعد قطعی شد. سه ماه پراضطراب برای فرزند چهارم خانواده هاشمی گذشت. گمانهزنیها در مورد حکم بسیار بود. برخی هنوز امید به تبرئه شدنش داشتند اما موجسواریهای منتقدان ادامه داشت.
۲۱ خردادماه بود که حکم مهدی هاشمیرفسنجانی صادر شد. او به جرمهای اختلاس، ارتشا و مباحثامنیتی به ۱۰ سال زندان محکوم شد. وکلای او اما حکم صادره را قبول نداشتند.
حکمی برای ده سال
21 خردادماه بود که حکم مهدی هاشمیرفسنجانی صادر شد. او به جرمهای اختلاس، ارتشا و مباحث امنیتی به ۱۰ سال زندان محکوم شد. وکلای او اما حکم صادره را قبول نداشتند. محمود علیزادهطباطبایی در این مورد اظهار کرد: «وقتی به دادگاه رفتیم و دفاعیات خود را ارائه دادیم، از ۱۰ مورد تبرئه شد و مشخص بود که چقدر ادله علیه ایشان جمعآوری شده است.» او در ادامه گفته بود: امیدواریم با تقاضای اعمال ماده ۱۸ ما موافقت شود و این رای نقض شود.» دادگاه تجدیدنظر اما با اعمال ماده ۱۳۴، ۱۰ سال زندان را قابل اعمال دانست.
روایت پدر از درخواست پسر
تیرماه 94 اما آیتالله روایت دیگری از روزهای بازداشت مهدی داشت. در روزهایی که منتقدان آیتالله همگی یکصدا خواهان روانه زندان شدن هر چه زودتر مهدی هاشمیرفسنجانی بودند، آیتالله در حاشیه یکی از دیدارهای خود در مورد فرزندش گفت: «پس از اینکه مهدی با ناتمام گذاردن دکترای خود در آکسفورد، وارد کشور شد و سه ماه توسط زبدهترین نیروها تحت بازجویی بود، روزی به من خبر دادند که مهدی میخواهد شما را ببیند، من هم گفتم که بیاید اما گفتند ایشان نمیتواند و اگر میخواهید شما باید به ملاقات ایشان بروید.» او در ادامه این روایت گفت: «در ملاقات مهدی در زندان و با اصرار او به خاطر پرهیز از شنود، زیر باران در محوطه پارکینگ قدم میزدیم، مهدی به من گفت که اینان میگویند دو راه داری، یا در چند خط از رهبری تقاضای عفو کن و یا باید این پرونده طولانی و چند هزارصفحهای را ادامه دهی. خود مهدی به من گفت بهرغم اینکه خود چنین میلی ندارم چون میدانم جرمی مرتکب نشدهام، اما اگر شما و مقام معظم رهبری بخواهید این کار را میکنم که من به ایشان گفتهام بگذارید با آقا مشورت کنم. در ملاقات با رهبر انقلاب به ایشان عرض کردم که راضی به این نیستم که
او تقاضای عفو کند و شما بپذیرید، چون در نگاه جامعه انعکاس خوبی نخواهد داشت. هم میگویند رهبر چرا به تقاضاهای عفو زندانیان دیگر توجه نمیکنند و هم میگویند هاشمی در پرونده پسرشان اعمال نفوذ کرد. حضرت آیتالله خامنهای استدلال حرفهای من را پذیرفت، بعد از آن بود که به مهدی خبر دادیم هر طور که خودت میدانی، عمل کن و او هم بر این نکته تاکید میکرد که چون میدانم گناهی نکردهام بگذارید همه بفهمند و اگر هم گناهی کردهام، بگذارید در همین دنیا محاکمه شوم و به مجازات برسم که سخت از مجازات آخرت میترسم.»
مردادی که به زندان ختم شد
مهدی هاشمیرفسنجانی اما در روز 18 مرداد 94 در شرایطی که پدر در گوشش دعای سفر خواند، روانه زندان شد تا دوران محکومیتش را بگذراند. مهدی درست جلوی زندان یک خواسته را مطرح کرد؛ خواستهای تحت این عنوان که صدا و سیما جلسات دادگاههای او را پخش کند. درخواستی که همان زمان مطرح شدنش هم مشخص بود که عملیاتی نخواهد شد. هرچند که پاییز و زمستان با بیماری جسمی مهدی و چند هفته بستری شدن در بیمارستان همراه شد اما سال 1394 برای مهدی به پایان رسید. سالی که نیمه دوم آن با ملاقاتهای تلفنی و کابینی به همان شیوهای که پدرش با او در کودکی دیدار میکرد، عجین شد.
دیدگاه تان را بنویسید