تاریخ انتشار:
نگاهی به وعدههای محققنشده آقای رئیسجمهور
کاش این میزان وعده داده نمیشد
دولت آقای روحانی در حال حاضر با حجم قابل توجهی از توقعات اقتصادی دادهشده روبهرو است که هنوز نتوانسته به آنها جامه عمل بپوشاند. وعدههایی که موجب شده مردم بیشتر از هر زمان دیگری به کارکرد تبلیغاتی آن پی ببرند و متوجه بشوند که این وعدهها روشی برای کسب رای بوده است.
دولت آقای روحانی در حال حاضر با حجم قابل توجهی از توقعات اقتصادی دادهشده روبهرو است که هنوز نتوانسته به آنها جامه عمل بپوشاند. وعدههایی که موجب شده مردم بیشتر از هر زمان دیگری به کارکرد تبلیغاتی آن پی ببرند و متوجه بشوند که این وعدهها روشی برای کسب رای بوده است. مهمترین دلیل عدم تحقق این وعدهها این است که آقای روحانی در هنگامه انتخابات به منظور نفی رقیب، به این وعدهها نگاه تبلیغی داشته و از سوی دیگر کلیه اقدامات دولت را نفی میکردند. آقای روحانی و تیم مشاوران ایشان در حالی تمام اقدامات دولت قبل را زیر سوال میبرند که هیچ طرح جایگزینی را مطرح نمیکردند. به نظر من رویکرد دولت روحانی به منظور نفی رقیب از عدم شناخت صحیح از شرایط کشور سرچشمه میگرفت در حالی که دوستان مرتب این ادعا را مطرح میکردند که بیش از هر جریان سیاسی نسبت به شرایط کشور شناخت داشته و به آن اشراف دارند. دولت روحانی با اتهام وارد کردن به دولت قبل مرتب این مساله را مطرح میکرد که به محض قرار گرفتن در راس قوه مجریه، بستری را فراهم خواهد کرد تا مشکلات کشور یکی بعد از دیگری حل شود. البته دولت روحانی این مساله را نادیده گرفت که دولت
احمدینژاد نیز میخواست مشکلات خود را حل کند و تمام تلاش خود را در این راستا به کار گرفت.
دولت روحانی در این میان، وعدههای غیرواقعی بسیاری داد که نتوانست آنها را اجرا کند یا اینکه بعد از گذشت یک سال هنوز نتوانسته بستر و شرایط تحقق آن را فراهم کند. در ذیل میتوان به مواردی از آن اشاره کرد.
1- آقای روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود بر این مساله تاکید کرد که به محض انتخاب شدن و پیروزی در انتخابات؛ احیا شدن سازمان مدیریت و برنامهریزی را در دستور کار قرار خواهد داد زیرا معضلات کشور از زمانی تشدید شد که سازمان مدیریت منحل شد و به معاونت راهبردی تغییر پیدا کرد. آقای روحانی از زمان پیروزی در انتخابات تا زمان تحویل گرفتن دولت چندین بار به این مساله اشاره کردند و حتی معاونت راهبردی ایشان نیز مهمترین راهحل مشکلات کشور را احیای سازمان مدیریت برشمردند. جالب اینجاست که بعد از گذشت 11 ماه از تحویل گرفتن دولت و حضور در پاستور نهتنها سازمان برنامه احیا نشد بلکه دولت آقای روحانی با طرح برخی از نمایندگان که احیای سازمان برنامه را دنبال میکردند، مخالفت کرد. این رویکرد دولت نشان میدهد وعدههای دادهشده در آستانه برگزاری انتخابات کارکرد تبلیغاتی داشته یا اینکه دولت روحانی به اشتباه وعدهای را مطرح کرده که بعد از مدتی متوجه غیرعملیاتی شدن آن شده است.
2- رئیسجمهور در ابتدای حضور در پاستور به مشکلات متعدد فضای کسبوکار اشاره کرده و وعده دادند این موانع برطرف شود تا فعالان اقتصادی با فراغ بال بتوانند فعالیت کنند. از سوی دیگر آقای روحانی در سخنرانی خود یک ماه بعد از انتخابات؛ به موارد متعددی از مصوبات دولت به منظور بهبود فضای کسبوکار اشاره کردند. از سوی دیگر دولت وعده داد با پرداخت 30 درصد پیشپرداخت، گشایش السی انجام شود. شما میتوانید به بانکها سری بزنید و این مساله را مورد بررسی قرار بدهید که کدام بانکها به مصوبه دولت توجه کردند و چه تعداد از موانع کسبوکار از پیش روی فعالان اقتصادی برداشته شده است و کدام فعال اقتصادی موفق به گشایش السی با این شرایط شده است.
3- وعده غیرواقعی و غیرکارشناسیشده دولت روحانی، تصمیم خلقالساعه توزیع سبد کالا با رقم 1500 میلیارد تومان است، قرار بود این سبد در دو نوبت در سال 92 توزیع شود اما تنها در یک نوبت توزیع شد و از سوی دیگر شأن مردم در توزیع سبد کالا رعایت نشد. سازمانهای حمایتی نیز در هیچ کجای دنیا این روش را اتخاذ نمیکنند. زیرا این شیوه، شیوهای منسوخشده است. این اتفاق در حالی رخ داد که دولت روحانی در آستانه انتخابات به عوامفریب بودن شیوه توزیع یارانه توسط دولت احمدینژاد اشاره داشت اما خود در شیوهای بدتر سبد کالا را توزیع کرد. حال این سوال مطرح میشود که اگر توزیع یارانه نقدی عوامفریبی است، پس بر این شیوه توزیع سبد کالا چه نامی میتوان اطلاق کرد؟ ضمناً سوال اساسی این است که این رقم 1500 میلیارد تومان از کدام ردیف بودجهای تامین شده است؛ آیا از ردیف یارانه تامین شده که این کار خلاف است؟ آیا از محل دیگری تامین شده؟ در هر دو صورت این مساله باید به صورت شفاف توضیح داده شود.
4- موضوع دیگری که میتوان به آن اشاره کرد وعده غیرواقعی آزادی بیان در کشور و به رسمیت شناختن حق منتقد است. آقای روحانی در آستانه انتخابات بر آزادی منتقد و مخالف تاکید داشتند اما رویه یک سال اخیر نشان داد که این وعده نیز همچون بسیاری از وعدهها غیرواقعی بوده و محلی از اعراب ندارد. برخوردهای چند ماه اخیر با منتقدان دولت نشان میدهد که تمام افراد منتقد با القاب زشتی همچون بیسواد، عدهای تندرو و افراطی و کسانی که در دانشگاههای سطح پایین تحصیل کردند مورد خطاب قرار گرفتند. البته این ادبیات به آقای روحانی خلاصه نمیشود و تمام اطرافیان ایشان این القاب را به کار میبرند. متاسفانه این ادبیات را به شدت ترویج میدهند که بیش از نیمی از مردم که به رئیسجمهور رای ندادند طرفدار خشونت هستند و تنها حامیان روحانی به اعتدال رای دادند. بنا بر تعریف این دوستان 18 میلیون از مردم کشور طرفدار خشونت بوده و نباید از دولت اعتدال انتقاد کنند. به نظر میرسد رئیس دولتی که وعده داده بود خطکشیها را از بین خواهد برد و از این پس رئیسجمهور همه مردم ایران است به این وعده عمل نکرده و خود در صف مقدم خطکشی بین ملت ایران
ایستاده است و تمام مخالفان خود را عدهای تندرو و متحجر میداند که حرفشان خریدار ندارد.
5- قرار بود همزمان با چرخیدن چرخ سانتریفوژها، چرخ زندگی مردم هم بچرخد، این وعدهای بود که آقای روحانی در آستانه برگزاری انتخابات به مردم داده بود. بنا بر شواهد دیگر چرخ سانتریفوژها به ندرت میچرخد و در بسیاری از سایتها سانتریفوژها با تنفس مصنوعی ادامه حیات میدهند؛ این گزارشی است که بسیاری از دانشمندان هستهای ما دادهاند. به عبارت دیگر نبض انرژی هستهای ما نمیزند. حال در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که آیا چرخ زندگی مردم میچرخد؟ هرچقدر که دولت از کاهش تورم داد سخن میراند اما مردم واقعیتهای بازار را با تمام وجود حس میکنند و هیچ فردی با دلار 3300تومانی و افزایش 30درصدی اقلام باور نمیکند که تورم کاهش یافته باشد.
6- آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود از طرح مسکن مهر انتقاد کردند و آن را به دلیل مشکلات جانبی غیرکارشناسیشده تشخیص دادند. حال سوال اساسی این است که دولت که عزم خود را برای برچیده شدن این طرح جزم کرده میخواهد چه طرحی را جایگزین کند، چون بنا بر اصول قانون اساسی، دولت باید بستری را فراهم کند تا اقشار آسیبپذیر صاحبخانه شوند اما در برابر حذف طرح مسکن مهر، هیچ طرح جایگزینی ارائه نکرده است. با این رویکرد دولت هرگز نمیتواند در این حوزه عدالت را اجرایی کند. به هر حال در این شرایط صاحبخانه شدن برای بسیاری از اقشار آسیبپذیر به رویا تبدیل شده است.
دیدگاه تان را بنویسید