تاریخ انتشار:
چرا هشدارها نسبت به تخریب جنگلهای ایران شدت گرفته است؟
وای جنگل را بیابان میکنند
کریم ساعی، مهندسی که ۷۰ سال پیش، پس از پایان تحصیلاتش در آمریکا، به ایران آمد و پیش از مرگ دلخراش در سانحه هوایی، پارک جنگلی ساعی را ساخت و بانی تاسیس سازمان جنگلها و منابع طبیعی شد؛ نخستین بار بر فراز ایران به پرواز درآمد تا مساحت جنگلهای ایران را محاسبه کند
کریم ساعی، مهندسی که 70 سال پیش، پس از پایان تحصیلاتش در آمریکا، به ایران آمد و پیش از مرگ دلخراش در سانحه هوایی، پارک جنگلی ساعی را ساخت و بانی تاسیس سازمان جنگلها و منابع طبیعی شد؛ نخستین بار بر فراز ایران به پرواز درآمد تا مساحت جنگلهای ایران را محاسبه کند. تلاشهای او به ثمر نشست و امروز، هر آنچه از نظر تئوریک در حوزه جنگل و مرتع وجود دارد؛ حاصل پژوهشهایی است که مهندس کریم ساعی انجام داده است. او که نخستین بار تدریس رشته جنگلشناسی را در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در کرج بنیان گذاشت؛ با استفاده از سفرهای علمی مختلفی که در سرتاسر نقاط ایران داشت؛ مساحت جنگلهای ایران را در دهه 30 خورشیدی، 18 میلیون هکتار تخمین زد. حال با گذشت شش دهه از این تخمین به نسبت دقیق، بنا بر آمارهای داخلی از جنگلهای ایران فقط 11 میلیون هکتار و بنا بر آمارهای خارجی، هشت میلیون هکتار باقی مانده است. اما اگر هر یک از این دو آمار مبنا قرار گیرد؛ باید پرسید چه اتفاقی برای جنگلهای ایران افتاده که نزدیک به یکسوم آن، در این مدت نابود شده است؟
قدیمیترین در دنیا
در هیچ کجای دنیا، جنگلی یافت نمیشود که قدمت آن به حدود یک میلیون سال پیش برسد. ایران در نوار ساحلی شمال، به ویژه در استان گلستان، جنگلهایی دارد پرقدمت که نام آن با توجه به دورههای زمینشناسی «هیرکانی» گذاشته شده است. در نوار ساحلی شمال ایران بیش از 3200 گونه گیاهی یافت میشود که روزهای سختی چون «عصر یخبندان» را هم به خود دیده است و همچنان پابرجا مانده است. هر چند در مقابل هجوم انسانها نتوانسته مقاومت کند.
ایران در مقایسه با روسیه، که به جنگلهایی با درختان سوزنیبرگ خود معروف است؛ وسعت جنگلهایش چشمگیر نیست. مجموع جنگلهای شمالی ایران، دو میلیون هکتار است و در روسیه 700 میلیون هکتار جنگل وجود دارد. اما روش بهرهبرداری و برخورد با موضوع جنگل در هر یک از این دو کشور با وجود تفاوتها در مساحت جنگلها، متفاوت است. در نیمقرن اخیر، به گواه آمارهای موجود، مساحت جنگلهای شمال با آن همه قدمت به نصف کاهش پیدا کرده است. 300 هزار هکتار از جنگلهای بینظیر بلوط در رشتهکوه زاگرس به دلیل انواع روشهای نادرست مبتنی بر توسعه نامتوازن، نابود شده است. برای بازگشت به شرایط ماقبل این تخریبها، 150 سال زمان نیاز است.
نگاهی به آمارها
ایران به طور کلی با محدودیت شدید پوشش گیاهی مواجه بوده و تراکم پوشش گیاهی آن به ویژه پوشش جنگلی در مقایسه با سایر کشورها در سطح محدودی قرار دارد. تفاوت شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی ایران موجب تکوین زیستبومهای متعدد در ایران شده است که به تبع آن طیف گستردهای از جنگلها از انواع مختلف گرمسیری، نیمهگرمسیری و گونههای معتدل در این عرصه رشد کردهاند. بر اساس آمارهای موجود در عرض چند دهه گذشته، جنگلهای کشور از حدود 18 میلیون هکتار به 11 میلیون و 75 هزار هکتار و سطح جنگلهای شمال نیز از حدود 4/3 به 9/1 میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است. این نکته را داشته باشید که ایران بین 56 کشور دارای جنگل در جهان، مقام 45 را دارد و با توجه به جمعیت کشور، در حال حاضر سهم هر ایرانی از جنگلهای کشور 2/0 هکتار است. این رقم 6/0 هکتار کمتر از سرانه جهانی جنگل است. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) اعلام کرده مساحت کنونی جنگلهای ایران به هفت میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است. اگرچه سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری معتقد است مساحت جنگلهای ایران 11 میلیون هکتار است؛ اما حتی اگر این رقم نیز پذیرفته شود، با میزان 18 یا 21
میلیون هکتار سه دهه پیش، فاصله زیادی دارد. بانک جهانی در گزارشی که سال 2005 منتشر کرده، میانگین سالانه نابودی جنگلهای خزری را 45 هزار هکتار، معادل 4/2 درصد از کل مساحت جنگلهای این ناحیه و 3/0 درصد از مساحت کل جنگلهای کشور اعلام کرده است. گزارش بانک جهانی اعلام میکند که خسارت ناشی از قطع درختان جنگلی و نابودی جنگلهای خزری سالانه 906 میلیون دلار آمریکا و 8/0 درصد از تولید ناخالص داخلی است.
دلیل تخریبها
عوامل متعددی در شکلگیری تخریب سطح محدود جنگلهای ایران دخیل است. از جمله بهرهبرداری بیرویه از جنگلها و اجرا نشدن طرحهای جنگلداری، تبدیل بیرویه اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی، قطع بیش از حد درختان برای تهیه زغال مورد نیاز روستاییان و مصارف ساختمانی آنها، قاچاق چوب، گسترش مناطق مسکونی در داخل جنگلها به دلیل افزایش جمعیت، احداث راهها و توسعه شبکه راههای روستایی و انتقال خطوط گاز بدون پیشبینی پیامدهای زیستمحیطی آنها، اجرای پروژههای عمرانی و غیرعمرانی از سوی سازمانهای مختلف، واگذاری جنگلها به شرکتهای تعاونی وابسته به منابع طبیعی برای اجرای طرح احیای برداشت و کاشت و ایجاد حریق در جنگل. تخریب گسترده پوشش گیاهی جنگلها عمدتاً از سوی شرکتهایی صورت میگیرد که به دولت حق بهرهبرداری میپردازند اما این حق بهرهبرداری که حدود 300 میلیون تومان است فقط به اندازه یک سیل بسیار کوچک معادل پنج میلیارد تومان خسارت به اقتصاد کشور میزند. افزایش برآورد خسارات سالانه ناشی از حوادثی نظیر سیل و خسارتهای ناشی از کاهش اشتغال، تخریب سرمایهها و تاسیسات عمومی و ملی بالغ بر 7198 میلیارد ریال برآورد شده که 320
میلیارد آن مربوط به جنگلها با روند کنونی و 6878 میلیارد ریال آن ناشی از استمرار آثار تخریب جنگلها در سالهای گذشته است و تا زمان احیای آن همچنان ادامه خواهد داشت. سیلابهای مخرب سالانه در دهه 30 خورشیدی 195 مورد بوده، در دهه 40 به 233 مورد رسیده، در دهه 50 تعداد آنها به 431 مورد افزایش پیدا کرده و در دهه 60 با رشدی عجیب به 904 مورد رسیده است. در دهه 70 نیز هزار و 108 مورد سیلاب گزارش شده که همه آنها نشانگر تخریب شدید پوشش گیاهی است. اینچنین است که سازمانهای غیردولتی مدافع محیط زیست معتقدند اگر روند شتابان تخریب جنگلهای ایران ادامه پیدا کند در 60 سال آینده اثری از جنگلهای امروزی ایران باقی نخواهد ماند. به آنچه در جنگلهای ایران رخ میدهد این موضوع را هم اضافه کنید که در 10ساله 79 تا 89 رشد تعداد آتشسوزیها و مساحت سوختهشده در جنگلها و مراتع کشور به ترتیب 23/6 و 59/5 درصد بوده است. 25 درصد از کل مساحت سوختهشده طی این 10 سال، فقط در 9ماهه اول سال 1389، رخ داده است. این موضوع موجب شده که در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (موسوم به «منا») از نظر میزان نابودی مناطق جنگلی در اثر آتشسوزی، ایران
رتبه چهارم را داشته باشد.
جنگل چه کار میکند؟
هر هکتار از جنگل، 68 تن گرد و غبار را دفع میکند. فقط 20 درصد از سطح منابع طبیعی شامل مراتع و جنگلها، ارزش اقتصادی دارد و مابقی آن ارزش زیستمحیطی، حفظ ذخایر آب و خاک و ذخایر ژنتیکی و حتی تلطیف هوا را دارد. از نظر حفظ آب شیرین در سفرههای آب زیرزمینی، حفاظت خاک و جلوگیری از تغییر وضعیت جوی آب و هوایی و تغییرات سخت اقلیمی، جنگلهای ناحیه زاگرس یکی از بهترین انواع جنگلهاست. درختهای «زبانگنجشک» و «بادام» در جنگلهای ارسباران آذربایجان غربی و «بلوط» در رشتهکوه زاگرس و حتی گونههای گرمسیری «آکاسیا» و «کهور» در جنگلهای جنوبی کشور قرار دارد که هر یک با خطراتی برای بقا مواجهاند.
از منافع ارزشمند پوشش گیاهی و جنگلها، حفظ خاک است. جنگلها و درختان، از سیلاب جلوگیری میکنند. چرا که با ریزش باران بر روی برگها و شاخههای درختان از سرعت آنها کاسته شده و خاک جنگل نیز پوشیده از شاخ و برگ گیاهان و درختان است که آب را به خوبی جذب میکند و جویبارهایی با آب زلال به وجود میآورد. ریشه گیاهان و درختان نیز از فرسایش خاک در برابر باد و باران محافظت میکند. البته جنگلها کارکردهای مهم دیگری هم دارند که میتوان از میان آنها به جذب پرتوهای خورشید، جذب گرد و غبار، تعدیل آب و هوا و حتی کاهش آلودگی صوتی اشاره کرد.
وضعیت کنونی
از 124 میلیون واحد دامی کشور، 83 میلیون واحد دامی وابسته به عرصههای مراتع کشور است و حفظ و احیای عرصههای مرتعی موجب جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ ذخایر مرتعی است. این در شرایطی است که جریمه هر روز «چرا»ی غیرمجاز دام قبل و بعد از کوچ برای یک راس گوسفند هشت هزار تومان و برای یک راس بز، 32 هزار تومان تعیین شده است. برای قطع هر نهال درخت در جنگلها، 500 هزار تومان و برای کندن هر بوته گون نیز 500 هزار تومان جریمه در نظر گرفته شده است. اما آیا این جریمهها بدون نظارت جدی از سوی نهادهای مربوط توان بازدارندگی دارد؟ هر روز هزاران اصله درخت در جنگلها و مناطق حفاظتشده قطع میشود. بر اساس نظر کارشناسان در نیمقرن اخیر، نزدیک شش میلیون هکتار جنگل طبیعی و پنج میلیون هکتار جنگل دستساز نابود شده است. آمار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری میگوید در هر ثانیه، 360 مترمربع از سطح جنگلها و مراتع کشور تخریب میشود. محاسبات نشان میدهد با این روند، هر پنج سال یک میلیون هکتار از جنگلها نابود میشود تا سالانه 5/1 درصد از جنگلها تغییر کاربری پیدا کرده یا به زمین صاف تبدیل شود و روی آن زراعت انجام گیرد یا اینکه تبدیل به
ویلا شود تا در 60 سال آینده اثری از جنگل در ایران نباشد.
کارشناسان «فائو» میگویند اگر سطح جنگلهای یک کشور از 25 درصد خاک آن کشور کمتر شود، آن کشور از نظر وضعیت محیط زیست انسانی در وضعیت بحرانی قرار دارد. این در شرایطی است که سطح پوشش جنگل و مرتع در ایران 7/5 درصد از مساحت کشور است. در حال حاضر مساحت مناطق چهارگانه طبیعی (مناطق حفاظتشده شامل پارکهای ملی، آثار طبیعی و پناهگاههای حیاتوحش) در ایران حدود پنج درصد از کل سرزمین است. در حالی که طبق استاندارد جهانی، حداقل سطح این مناطق باید معادل 10 درصد از مساحت هر سرزمین باشد.
چرا تخریب؟
حال به سوال اساسی این گزارش میرسیم. چرا با وجود اطلاع از مزایای فراوان جنگلها و مراتع، آمار تخریب و تبدیل اراضی جنگلی سالانه افزوده میشود؟
شاید در نگاه اول بتوان به ضعف مدیریت و اختصاص نامناسب اعتبارات اشاره کرد که کارشناسان محیط زیست نیز روی آن انگشت میگذارند. جنگلهای کشور از تناقض اعتبارات با برنامهریزی رنج میبرد. به گونهای که تصمیمگیران بخش جنگل و مرتع، هماهنگی کاملی با یکدیگر ندارند. گفته میشود نبود برنامه ملی برای جنگلها و صدور مجوز قطع درختان تا پنج برابر میزان رویش از جمله دلایل دیگری است که به نابودی جنگلها افزوده است. سالانه مجوز قطع 800 هزار مترمکعب چوب از جنگلها صادر میشود. این در شرایطی است که سالهای سال است تعرفه واردات چوب، صفر تعیین شده تا تخریب جنگلها کاهش پیدا کند. اما بیتوجه به این اقدام نهادهای بالادستی، بیشتر درختان کهنسال و ارزشمند «راش» یا «ملچ» بریده میشود تا امکان بازیابی و احیا نداشته باشد. دلیل دیگری که نگرانی از نابودی جنگلها را تشدید میکند، زمینخواری و تغییر کاربری اراضی است. توسعه صنعت، جادهسازی یا ویلاسازی، جنگلهای هیرکانی نوار شمالی کشور را در معرض چنان خطری قرار داده که جبران آن کار بسیار سختی است. اینها را اضافه کنید به نبود سیستم اطفای حریق در جنگلها که حفاظت آنها را به خطر میاندازد.
چگونه ممکن است حفاظت از جنگل در یک سازمان متمرکز باشد و مدیریت جنگل در یک سازمان دیگر؟ چگونه قرار است با نبود یک برنامه گردشگری جامع، کاری کرد که مردم عادی هنگام بهره بردن از زیبایی جنگلها، از خود آشغال یا ته سیگار نیمسوخته به جا نگذارند؟ چگونه ممکن است در میان موازیکاری سازمانهای دولتی و غیردولتی زیر نظر دولت، ساختوساز در اراضی جنگلی به راحتی صورت نگیرد و پدیده «طبیعتفروشی» به یک معضل برای جنگلها و اراضی منابع طبیعی ایران تبدیل نشود؟
نفس جنگلهای ایران به شماره افتاده است و این را نه از راه آمار و ارقام، بلکه با سفری به نوار شمالی یا قلب ایران در زاگرس میتوان دید. جایی که «سودجویی» و استفاده از «منفعت آنی» حرف اول را میزند و بازار تخریب اراضی منابع طبیعی داغ داغ است.
دیدگاه تان را بنویسید